زوجهاي موفق در مسايل و مشکلاتي که پيش مي آيد با همديگر همدلي داشته و آن را به صور مختلف ابراز مي دارند. همين احساس همدلي به جرأت و شهامت آنان جهت مقابله با سختيها افزوده و نيروي روانيشان را افزايش مي دهد.
زوجهاي موفق از دروغ گفتن به همديگر خودداري کرده و در موارد لزوم حقيقت را به همسر خود خواهند گفت. آنان به خوبي مي دانند تبعات حقيقت گويي بسيار بهتر از دروغگويي مي باشد. آنان مي دانند دروغ مي تواند باعث ايجاد بي اعتمادي و بدبيني همسر نسبت به او شود. دروغگويي و کتمان حقيقت از موارد کوچک شروع و به موارد بزرگ و مهمتر توسعه مي يابد. دروغگويي به سطحي شدن روابط ميان زوجين و نقش بازي کردن آنان براي هم منجر خواهد شد. زوجهاي موفق احساسات و نظريات خود را با گشاده رويي ابراز داشته و نسبت به يکديگر خودانگيخته هستند. زماني که زوجين احساسات خود را با همديگر در ميان مي گذارند، اختلافاتشان کمتر شده و به تدريج همچون دو دوست به يکديگر نزديک مي شوند و با همديگر صحبت و درد دل مي کنند. در ميان گذاردن مشکلات و مسايل با همسر و مشورت با وي نوعي اهميت دهي به او مي باشد. او با اين رفتار شايسته خود تلويحا به همسر خود اظهار مي دارد که احتياج به همفکري، اظهار نظر و حمايت او دارد و همين رفتار و ابراز احساسات باعث افزايش صميميت ميان آنان مي شود.
زوجهاي موفق فعالانه براي کشف، درک و ارضاي نيازهاي مهم يکديگر تلاش مي کنند. آنان نيازهاي جسماني و رواني يکديگر را به درستي تشخيص داده و با توجه به وضعيت يکديگر آن نيازها را ارضا مي نمايند. يک زن در طي دوران بارداري خود احتياج بيشتري به دريافت محبت و کمک شوهر در انجام امور منزل دارد. در اين زمان يک همسر دلسوز و هوشمند حتي قبل از آنکه همسرش نياز خود را بيان دارد، اين موضوع را درک مي کند. ادراک اين موضوع حتي مي تواند بيش از انجام خواست براي طرف مقابل ارزش داشته باشد. ناراحتي و گلايه بسياري از افراد اين است که همسرشان درک و پذيرشي از نيازهاي آنان ندارند. بي توجهي يک زن يا يک مرد در شناخت نيازهاي طرف مقابل منجر به اين مي شود که ميان زن و شوهر فاصله و اختلاف ايجاد بشود. زوجهاي موفق با همديگر پذيرنده و سازگار هستند. بسياري از زوجين با توقعات گوناگون و فراوان و آرزوهاي متفاوت اقدام به ازدواج مي کنند. اما مدتي نمي گذرد که متوجه مي شوند اختلافاتي با همسرشان دارند. زوجهاي سازگار مي توانند نگرش و عادات خود را اصلاح کرده تا بهتر با همسر و خانواده وي کنار بيايند و سازگار شوند. سازگاري و انعطاف پذيري در بسياري از مواقع مي تواند تنشها و سختيهاي موجود در فضاي خانواده را کاهش دهد. مثلاً هنگامي که همسر شما عصباني و يا غمگين است، خونسردي شما مي تواند در فروکش کردن اين عصبانيت مؤثر باشد. در همين مسير اگر زوجي بخواهد زندگي موفقيت آميزي داشته باشد، در بسياري از مواقع يکي از آنان بايد خواست خود را تعديل کرده يا حتي از آن بگذرد چرا که بسياري از طلاقها صرفا به دليل پايداري طرفين بر سر خواست و نظرياتشان به وجود مي آيد.
در صورتي که زوجها زندگي موفق و توأم با تفاهمي داشته باشند، اين امر در بيشتر فعاليتهاي فردي و اجتماعي آنها تأثير گذاشته و چنانچه مشکلي ميان آنها باشد، فشار رواني حاصله از آن ساير فعاليتهاي زوج را متأثر مي سازد. اما به رغم تمام مشکلات و گرفتاريها، زوجين موفق با برنامه ريزي صحيح و با بالا بردن کيفيت زماني که کنار همديگر به سر مي برند از کانون گرم خانوادگي بهره مند هستند.