Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
همان طور که انتظار میرفت مجموعه «کلاه قرمزی» امسال هم پر مخاطب ترین مجموعه نوروزی بود و عروسکهای دوست داشتنی سالهای کودکی و نوجوانی بسیاری از نسل جوان جامعه همچنان به عنوان محبوبترین عروسک این سرزمین مطرح هستند. طی این سالها هر از گاهی عروسک هایی در تلویزیون پا به عرصه گذاشتند که از همان ابتدا فراموش شدند، اما جذابیت این برنامه به قدری است که نوروز هر سال پخش سری تازه از این مجموعه علاوه بر جلب رضایت طرفداران همیشگی خود، مخاطبان اصلی برنامه یعنی فرزندان امروز را هم به جمع هوادارانش دعوت میکند. جذابیتی که به گفته بهرام عظیمی برآمده از خلاقیت و تعصب خاص گروه تولید نسبت به کارشان و جلب رضایت مخاطبان است. خالق کاراکترهای دوست داشتنی سیا ساکتی، داود خطر و... که این روزها انیمیشن «تهران 1500» را روی پرده سینماها دارد در گفتوگویی با شبکه ایران در باره علت بیرقیب بودن مجموعه«کلاه قرمزی» و شخصیتهای شیرین این عروسکهای دوست داشتنی سخن گفته است که در ادامه میخوانید (توضیح اینکه برای حفظ لحن این انیمشنساز و کاریکاتوریست موفق مصاحبه بدون ویرایش و نزدیک به محاوره تنظیم شده است).
به اعتقاد شما رمز موفقیت و دلیل بی رقیب بودن مجموعه «کلاه قرمزی» در این 20 سالی که از عمر این شخصیت عروسکی میگذرد چیست؟
تیمی که کلاه قرمزی را کار میکند از روز اول یک تیم ثابت بود و تمام اعضای این گروه به کارشان عرق دارند و نظر مردم خیلی برایشان مهم است و اینها باعث میشود که یک تیم یک کار درجه یک بسازد. زمانی که تیم آقای جبلی و طهماسب استارت این کار را زدند به جذب مخاطب فکر کردند و نخواستند صرفا یک کار هنری پرادعا بسازند و فقط قشر خاص را جذب کنند. هرکاری، در هر زمینه مخاطب عام را در نظر بگیرد و عوامل آن با جان و دل کار کنند مطمئن باشید جواب میدهد. اعتبار مجموعه کلاه قرمزی و اینکه اینقدر محبوب است به خاطر عرق و تعصبی است که این تیم به کارشان دارند و به خاطر شرافت کاری تیمی است که سالهاست در کنار هم کار میکنند و ذهن خیلی خلاقی دارند. و این که هر سال این مجموعه بهتر از سال قبل ظاهر میشود به این دلیل است که در این وانفسای برنامههای تلویزیونی و کمانگیزگی مردم نسبت به تماشای تلویزیون حقیقتا مخاطب را مد نظر قرار میدهند که هم کلاس کاری خودشان را حفظ میکنند و هم طرفداران این مجموعه بیشتر میشود.
چرا تجربه موفق ایرج طهماسب و حمید جبلی در ساخت دیگر برنامههای تلویزیونی مورد توجه قرار نمیگیرد. به عنوان مثال نمیشد این دو برنامهساز موفق با تشکیل دپارتمان آموزش فیلم کودک در دانشکده صداوسیما به تربیت نیروهایی میپرداختند تا شاید به قول شما در این وضعیت وانفسای تلویزیون اینقدر فقر برنامهسازی نداشتیم؟
من این چیزی که شما میگویید را قبول ندارم. من به عنوان یک هنرجو که میخواهد در آینده برای مردم فیلم بسازد و یا به عنوان فیلمسازی که کار تصویری انجام میدهد و موفق نیست اگر بخواهم از دانش آقای جبلی و طهماسب استفاده کنم راهش دیدن همین کارهاست، کارهایی که این دو انجام میدهند خودش یک دانشگاه است، خودش بزرگترین کلاس آموزشی است. من خودم ایام عید که این مجموعه را میدیدم یک جاهایی میگفتم ای خدا اینها چطوری به ذهنشان رسیده است. چقدر آدم باید خلاق باشد که یکدفعه به چنین نکات ریزی اشاره کند، کاری موفق میشود که پر از جزئیات است و کارهای آقای طهماسب و جبلی مخصوصا کارهای تلویزیونیشان پر از جزئیات جذاب است. همه چیز، همه چیز جذابیت دارد؛ داستان، بازیها، میمیک مجری، مهمانهایی که دعوت میشوند، شخصیتهایی که خلق میکنندو.... فوقالعاده است و رویشان کار شده و رویشان فکر شده است. من خودم با دیدن این چیزهاست که از این دو نفر یاد میگیرم، بله اگر امکانش فراهم شود و آقای جبلی و طهماسب در قالب یک کلاس تمام داشتههایشان را بیان کنند میتوانند روی من تاثیر بگذارند ولی حقیقتش این است که اگر آدم بخواهد چیزی یاد بگیرد از همین کارهایشان میتواند درس بگیرد. هر کدام از قسمتهای این مجموعه را که من دیدم حتی تکه کلامهایی که در کار استفاده میکنند حتی نیش و کنایههایی که دارند همه کلاس آموزشی است.
پس چرا در برنامهسازان سیما هیچ اثرگذاری از این مجموعه موفق دیده نمیشود.
خیلی وقتها ما تصور میکنیم اگر بخواهیم از کار موفق کسی درس بگیریم باید از آن کپیبرداری کنیم، این اشتباه است. یک عالمه شخصیت عروسکی بعد از «کلاه قرمزی» آمد اما هیچکدام نتوانست این میزان جذابیت را داشته باشد البته قبل از اینها شخصیتهای عروسکی زیادی از جمله «هادی و هدی» هم داشتیم که خیلی موفق بود ولی کلاه قرمزی زمانی گل کرد که دوره افت برنامههای تلویزیونی مخصوصا برنامههای کودک بود، دوران خفقانی که اصلا برنامههای جذاب در زمینه کودک نداشتیم؛البته اگر همان برنامه 20 سال پیش را الان هم پخش کنیم جذاب است. در دنیای سینما و تلویزیون یکسری آدمها هستند که یک دانهاند. چند نفر در دنیا چارلی چاپلین شدند؟ حال ممکن است به موازات او یکسری کمدین هم موفق بودند اما چند نفر آمدند که ادای چاپلین را در بیاورند و نشد؟ خیلی وقتها به این دلیل برنامههای ما موفق نیست که ادا در میآوریم و از خلاقیت استفاده نمیکنیم و میخواهیم راههایی که دیگران رفتند را کپیبرداری کنیم، نه اینکه از آنها درس بگیریم! به همین دلیل بسیاری از برنامههایی که بعد از کلاه قرمزی با این هدف آمدند که مثل این برنامه تاثیرگذار باشند موفق نبودند. بعضی وقتها آدمهایی امثال من میگویند که خب کلاه قرمزی گل کرده من هم برنامهای مثل آن میسازم و در همان ابتدا استارت کار را با رو کم کنی شروع میکنند و خیلی وقتها به همین دلیل است که شکست میخوریم در صورتی که کلاه قرمزی آنقدر ریزهکاری و جذابیت و خلاقیت دارد که برای من میتواند یک دانشگاه باشد و از آن درس بگیرم و ریزهکاریها و توجه به جزئیات را در کار خودم بیاورم که اتفاقا من خیلی هم استفاده میکنم و یک جاهایی موفقم و خیلی جاها موفق نیستم. در حقیقت در وجود این دو آدم یک چیزی وجود دارد که آن را نمیشود به همین راحتی انتقال داد، میشود درس گرفت. اینها به عنوان یک نابغه آدمهایی هستند مثل چاپلین و یا خیلی از کارگردانان درجه یک که اگر کسی بخواهد با آنها برابری کند شکست میخورد اما خیلی درسها میتوان از آنها گرفت و در کار خود پیاده کرد.
همانطور که اشاره کردید این مجموعه یک تیم موفق است اما اگر بخواهیم از محبوبترین شخصیت عروسکی این مجموعه نام ببریم شما کدام یک از کاراکترهای این مجموعه را انتخاب میکنید؟
کلاه قرمزی و پسر خاله که جایگاه خاصی دارند و راجع به آنها هیچ صحبتی نمیکنم این دو عروسک همیشه محبوب بوده و هستند. دوست دارم راجع به شخصیتهای جدید صحبت کنم. به غیر از گاو و دختر همسایه که خیلی به دل من ننشست باید بگویم فامیل دور شاهکار است؛ شاهکار! و بعد از آن ببعی اصلا دیوانه میکند آدم را. وای مخصوصا صداش و جملاتی که میگوید. نوع عروسکگردانیشان هم خوب است. به غیر از یکی دو نفر که عروسکگردانهایشان از متن و دیالوگ عقب میماندند. من واقعا اگر بخواهم در شخصیتهای جدید از عروسکی نام ببرم، یکی فامیل دور است که دیوانه کننده است. اصلا حرف که میزند باورم نمیشود دائم میگویم ای خدا این چیه که خلق شده و اینقدر میتونه جذاب باشه. ببعی هم فوقالعاده است. واقعا همه شان نمک دارند همین جیگر؛ اسمش تمام است! این که یک خر اسمش جیگر باشد! یعنی اسمش یک شخصیت خلق کرد که تا ابد در ذهن آدم میماند. همه اینها دارد فرهنگسازی میکند که به نظرم میتواند خیلی جذاب باشد.
منبع: شبکه ایران/ نرگس عاشوری
تیمی که کلاه قرمزی را کار میکند از روز اول یک تیم ثابت بود و تمام اعضای این گروه به کارشان عرق دارند و نظر مردم خیلی برایشان مهم است و اینها باعث میشود که یک تیم یک کار درجه یک بسازد. زمانی که تیم آقای جبلی و طهماسب استارت این کار را زدند به جذب مخاطب فکر کردند و نخواستند صرفا یک کار هنری پرادعا بسازند و فقط قشر خاص را جذب کنند. هرکاری، در هر زمینه مخاطب عام را در نظر بگیرد و عوامل آن با جان و دل کار کنند مطمئن باشید جواب میدهد. اعتبار مجموعه کلاه قرمزی و اینکه اینقدر محبوب است به خاطر عرق و تعصبی است که این تیم به کارشان دارند و به خاطر شرافت کاری تیمی است که سالهاست در کنار هم کار میکنند و ذهن خیلی خلاقی دارند. و این که هر سال این مجموعه بهتر از سال قبل ظاهر میشود به این دلیل است که در این وانفسای برنامههای تلویزیونی و کمانگیزگی مردم نسبت به تماشای تلویزیون حقیقتا مخاطب را مد نظر قرار میدهند که هم کلاس کاری خودشان را حفظ میکنند و هم طرفداران این مجموعه بیشتر میشود.
چرا تجربه موفق ایرج طهماسب و حمید جبلی در ساخت دیگر برنامههای تلویزیونی مورد توجه قرار نمیگیرد. به عنوان مثال نمیشد این دو برنامهساز موفق با تشکیل دپارتمان آموزش فیلم کودک در دانشکده صداوسیما به تربیت نیروهایی میپرداختند تا شاید به قول شما در این وضعیت وانفسای تلویزیون اینقدر فقر برنامهسازی نداشتیم؟
من این چیزی که شما میگویید را قبول ندارم. من به عنوان یک هنرجو که میخواهد در آینده برای مردم فیلم بسازد و یا به عنوان فیلمسازی که کار تصویری انجام میدهد و موفق نیست اگر بخواهم از دانش آقای جبلی و طهماسب استفاده کنم راهش دیدن همین کارهاست، کارهایی که این دو انجام میدهند خودش یک دانشگاه است، خودش بزرگترین کلاس آموزشی است. من خودم ایام عید که این مجموعه را میدیدم یک جاهایی میگفتم ای خدا اینها چطوری به ذهنشان رسیده است. چقدر آدم باید خلاق باشد که یکدفعه به چنین نکات ریزی اشاره کند، کاری موفق میشود که پر از جزئیات است و کارهای آقای طهماسب و جبلی مخصوصا کارهای تلویزیونیشان پر از جزئیات جذاب است. همه چیز، همه چیز جذابیت دارد؛ داستان، بازیها، میمیک مجری، مهمانهایی که دعوت میشوند، شخصیتهایی که خلق میکنندو.... فوقالعاده است و رویشان کار شده و رویشان فکر شده است. من خودم با دیدن این چیزهاست که از این دو نفر یاد میگیرم، بله اگر امکانش فراهم شود و آقای جبلی و طهماسب در قالب یک کلاس تمام داشتههایشان را بیان کنند میتوانند روی من تاثیر بگذارند ولی حقیقتش این است که اگر آدم بخواهد چیزی یاد بگیرد از همین کارهایشان میتواند درس بگیرد. هر کدام از قسمتهای این مجموعه را که من دیدم حتی تکه کلامهایی که در کار استفاده میکنند حتی نیش و کنایههایی که دارند همه کلاس آموزشی است.
پس چرا در برنامهسازان سیما هیچ اثرگذاری از این مجموعه موفق دیده نمیشود.
خیلی وقتها ما تصور میکنیم اگر بخواهیم از کار موفق کسی درس بگیریم باید از آن کپیبرداری کنیم، این اشتباه است. یک عالمه شخصیت عروسکی بعد از «کلاه قرمزی» آمد اما هیچکدام نتوانست این میزان جذابیت را داشته باشد البته قبل از اینها شخصیتهای عروسکی زیادی از جمله «هادی و هدی» هم داشتیم که خیلی موفق بود ولی کلاه قرمزی زمانی گل کرد که دوره افت برنامههای تلویزیونی مخصوصا برنامههای کودک بود، دوران خفقانی که اصلا برنامههای جذاب در زمینه کودک نداشتیم؛البته اگر همان برنامه 20 سال پیش را الان هم پخش کنیم جذاب است. در دنیای سینما و تلویزیون یکسری آدمها هستند که یک دانهاند. چند نفر در دنیا چارلی چاپلین شدند؟ حال ممکن است به موازات او یکسری کمدین هم موفق بودند اما چند نفر آمدند که ادای چاپلین را در بیاورند و نشد؟ خیلی وقتها به این دلیل برنامههای ما موفق نیست که ادا در میآوریم و از خلاقیت استفاده نمیکنیم و میخواهیم راههایی که دیگران رفتند را کپیبرداری کنیم، نه اینکه از آنها درس بگیریم! به همین دلیل بسیاری از برنامههایی که بعد از کلاه قرمزی با این هدف آمدند که مثل این برنامه تاثیرگذار باشند موفق نبودند. بعضی وقتها آدمهایی امثال من میگویند که خب کلاه قرمزی گل کرده من هم برنامهای مثل آن میسازم و در همان ابتدا استارت کار را با رو کم کنی شروع میکنند و خیلی وقتها به همین دلیل است که شکست میخوریم در صورتی که کلاه قرمزی آنقدر ریزهکاری و جذابیت و خلاقیت دارد که برای من میتواند یک دانشگاه باشد و از آن درس بگیرم و ریزهکاریها و توجه به جزئیات را در کار خودم بیاورم که اتفاقا من خیلی هم استفاده میکنم و یک جاهایی موفقم و خیلی جاها موفق نیستم. در حقیقت در وجود این دو آدم یک چیزی وجود دارد که آن را نمیشود به همین راحتی انتقال داد، میشود درس گرفت. اینها به عنوان یک نابغه آدمهایی هستند مثل چاپلین و یا خیلی از کارگردانان درجه یک که اگر کسی بخواهد با آنها برابری کند شکست میخورد اما خیلی درسها میتوان از آنها گرفت و در کار خود پیاده کرد.
همانطور که اشاره کردید این مجموعه یک تیم موفق است اما اگر بخواهیم از محبوبترین شخصیت عروسکی این مجموعه نام ببریم شما کدام یک از کاراکترهای این مجموعه را انتخاب میکنید؟
کلاه قرمزی و پسر خاله که جایگاه خاصی دارند و راجع به آنها هیچ صحبتی نمیکنم این دو عروسک همیشه محبوب بوده و هستند. دوست دارم راجع به شخصیتهای جدید صحبت کنم. به غیر از گاو و دختر همسایه که خیلی به دل من ننشست باید بگویم فامیل دور شاهکار است؛ شاهکار! و بعد از آن ببعی اصلا دیوانه میکند آدم را. وای مخصوصا صداش و جملاتی که میگوید. نوع عروسکگردانیشان هم خوب است. به غیر از یکی دو نفر که عروسکگردانهایشان از متن و دیالوگ عقب میماندند. من واقعا اگر بخواهم در شخصیتهای جدید از عروسکی نام ببرم، یکی فامیل دور است که دیوانه کننده است. اصلا حرف که میزند باورم نمیشود دائم میگویم ای خدا این چیه که خلق شده و اینقدر میتونه جذاب باشه. ببعی هم فوقالعاده است. واقعا همه شان نمک دارند همین جیگر؛ اسمش تمام است! این که یک خر اسمش جیگر باشد! یعنی اسمش یک شخصیت خلق کرد که تا ابد در ذهن آدم میماند. همه اینها دارد فرهنگسازی میکند که به نظرم میتواند خیلی جذاب باشد.
منبع: شبکه ایران/ نرگس عاشوری