• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کاریکاتور چیست؟ از کجا آمده؟ کاربرد آن چیست و کجاست و برای چیست؟ آیا تغییر خواهد کرد؟‎

R0xanA

متخصص بخش گرافیک و مالتی مدیا



کاریکاتور چیست؟ از کجا آمده؟ کاربرد آن چیست و کجاست و برای چیست؟ آیا تغییر خواهد کرد؟ تا کی هست و نیش می زند و می خنداند؟ به چه چیز وابسته است و از چه مستقل است؟ چطوری باید کاریکاتور را نمایش داد؟ اینها و سوال های متعدد دیگر پرسش هایی هستند که یک نفر محقق خیلی بهتر می تواند جواب شان را پیدا کند. اما ما، کمی فکر می کنیم و می گذریم. برای آنکه بدانیم قضیه از چه قرار است یک راه، بسط دادن تاریخی ماجراست. به شأن نزولش، به دلیل آمدنش به عرصه بشری. و اینکه بدانیم اصلاً در پاسخ به کدام سوال، و برای برآوردن کدام نیاز به وجود آمده.


● یک: چیست و از کجا آمده
قضیه کاریکاتور منطق لاینحل مرغ و تخم مرغ نیست. و روشن و واضح است و نو و جدید است. و در کتاب های تاریخ خودش، نوشته شده اول چه بوده و چه نبوده. کارتون کشیدن و کاریکاتور (که اصطلاح دومی عموماً برای مضحک جلوه دادن چهره استعمال می شده) در بستر تحولات اجتماعی پس از رنسانس، و در غالب زبان های گوناگون ادبیات عصر روشنگری به وجود آمده. «انوره دومیه» و دیگران که کمابیش نقاط آغازین جریان (اقلاً به لحاظ تاریخ هنری) هستند، در وهله اول دنبال خلق اثر و نشان دادن در گالری نبوده اند. کارتون کشیدن نیشی بوده که نمی شده با کلمه زد. با تصویر می زدند. و می زنند. کاریکاتور یعنی کشیدن چهره فرد به شکلی متغیر شده (دفرمه) که آن آدم خنده دار جلوه کند. یعنی شما بخندی. یا با اغراق های مفهومی بفهمی طرف مثلاً دروغگوست (چون بینی اش مثل پینوکیو دراز شده). نمونه جالب توجه این نوع از کاریکاتور را می شود نزد «دیوید لوین» سراغ گرفت. در مقابل اعمال تکنیکی کاریکاتوریست هایی که بیشتر به ظریف کاری می ماند تا عمل هنری، و تنها به تغییر شکل های مبتنی بر جمجمه سوژه بسنده می کند «لوین» با اشاره هایی ریز و ظریف، خلق و خو یا شأنیت شخص را به نمایش می گذارد. از ایرانی ها هم هنوز، کاریکاتورهای «بزرگمهر حسین پور» (به خصوص آنها که از «گاندی» کشیده بود) واجد این حالت هستند.


● دو: کاربرد و دیگر قضایا، مطبوعات و دیگر هیچ

تا دوران «گورمه لن» و دیگران، کاریکاتور تاریخ پیش رونده ای ندارد. ابزاری است مطبوعاتی که هنوز و همیشه بنا بر جریانات روز پیش رفته است. آنچه امروز«کارتون ادیتوریال» می نامیم تا سه دهه پیش تقریباً همه کاریکاتور بوده، نه شاخه ای از آن. درست است که کاریکاتوریست از جنبه تکنیکی طراحی و نقاشی استفاده می کند، اما نمک طنزی کمابیش همه فهم، آن را در همین جایگاه نگه می دارد و نمی گذارد به حیطه پرطمطراق «هنرهای تجسمی» وارد شود. این محدود کردن را من و شما معین نمی کنیم، بی مهری معمولاً از جانب منتقدان هنری، نقاش ها، طراح ها و مخاطبان پولدار و بی پول حراجی ها اعمال می شود. بی توجهی تعمدی به کاریکاتور و به رسمیت نشناختن آن به عنوان هنری در هنرهای دیگر البته، مشخصاً به ماهیت تاریخی آن بازمی گردد. کاریکاتور عملی است تکنیکی هنری که جایگاه مشخصی در مطبوعات دارد. اما کاریکاتوری که صرفاً در صفحات روزنامه ها متوقف و فراموش نمی شود از کجا شروع شد؟ در دوران جنگ سرد، و توفان طولانی سوسیالیسم جهانی که با خود جهانی رنگارنگ از اندیشه ها و هنرها پدید آورد، مطبوعات روشنفکری بنا بر خواست اندیشه ای که تبلیغ می کردند، تمام زیر شاخه های خود را تحت الشعاع این جهش ها درآوردند.
در نتیجه همچنان که در مقابل طنز هجوآمیز سرمایه داری سنتی، طنز متعهد خالی از هجو بروز کرد، همچنان که ادبیات پیرزن پسند و لحن فاخر رمانتیسیستی رو به زوال رفت و جا داد به ادبیاتی صریح و خلاق و پرهیز کننده از شکوه و شادی، در مطبوعات نیز ستون های کاریکاتور توسط روشنفکرانی پر شدند که هنر خود را در لودگی و تشبیه شاه و شازده به کور و کچل تباه نمی کردند، آنها همچون یک نقاش، به خط ارزشی قائم به ذات می دادند. رنگ دیگر فقط به کمک چاپ نمی آمد. عنصری بصری و حاوی معنا بود. چنان که در نقاشی هست و به کاریکاتور هم وارد شد. آنها نتیجه کار خود را با سینمای «مهر هفتم» برگمان مقایسه می کردند. آثار خود را در مطبوعات، نه به عنوان عنصری کمکی، که به عنوان تصویری مستقل، میخکوب کننده و تکان دهنده ارائه دادند.
از قدیمی ترها همان «گورمه لن» و از جدیدترها «براد هلند» و در مطبوعات ایرانی «اردشیر محصص» به عنوان پایه گذار و بعد «داود شهیدی» و دیگران را می شود نام برد. این آثار با عنایت به «مضحک قلمی» معروف، بدون آنکه بکوشند «پیام دهی» را که در ذات کاریکاتور نهفته است از بین ببرند، تصاویری شدند فراتر از همه این بحث ها. کاریکاتور نمایشگاهی در همین نقطه شکل می گیرد. در همین سبک کاری پا می گیرد و بالا می رود. که اگر تکنولوژی به جایی برسد که تو ایده ات را بدهی برای تو به کارتون تبدیلش کند، طراح حذف شود. (این «تو» را حزب صاحب روزنامه بگیر. پدرخوانده یک نشریه بازاری بگیر.
و دولتی بگیر که دارد مطبوعه بیرون می دهد و بد یا خوب می خواهد خودش را تبلیغ کند.) این نقطه روشنی در تاریخ کاریکاتور است که بنا را بر مولف اثر می گذارد. نقطه ای آزاد از کار سفارشی. و آن آدمی که این طرح را کشیده، اندیشه اش، شعورش و برخورد بصری اش مهم است و مورد احترام است. او دستگاه تکنیکی روزنامه نیست. او روشنفکری است آزاد که جای رسم معمول، کلمه را ابزار ابراز نظر نکرده است. تصویر است که چکیده اندیشه اوست. اندیشه ای ناب و شخصی که در برخورد با آن اثر بی امضا را می شناسی. و این در مقابل کارتون بازی لوس تکنیکی قرار می گیرد که «هرکه بلد تر بهتر!». آثار کاریکاتور هنری بعد از آنکه پیام رسانی کردند، و تاریخ مصرف اولیه شان تمام شد، تازه فضاسازی و تکنیک شان نموده می شود و تو نمی توانی کاغذ واجد طرح هایی اینچنینی را به راحتی آنچنانی ها مچاله کنی بیندازی دور. نباید فراموش کنیم که همه این کارها پیش از آنکه در نمایشگاه به نمایش درآیند به دامان مادر کاغذی خود (نشریه) فروغلتیده و به طبع می رسیدند.


● سه: نمایش دادن کاریکاتور
بنابر اینها، نمایش دادن کاریکاتور به شکلی که مطبوعات را دور بزند و قاب شود و به دیوار آویخته شود تنها درباره آثاری مجاز بوده است که حداقل وابستگی را به تکنیک؛ سوژه یابی یا اجرا از جنبه هنری داشته باشند. پس نمایش دادن کاریکاتورهای «مضحک قلمی» صرف؛ با مضامین سرراست و همه فهم، با رنگ بندی های «چاپی»در نمایشگاه بی مورد است.


● چهار: جست وجوی اول
همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که اصلاً کاریکاتور نمایشگاهی مستقل از مطبوعات چیست؟ آیا کاری من درآوردی نیست که با برگزار کردن افتتاحیه و قاب و دعوتنامه، تمایل حقیرانه ای را ارضا می کند که از نقاشی یا عکاسی که هیچ، از خلق کاریکاتور هنری (که بحث اش رفت) نیز عاجز است. شاید مساله به نمایشگاه ها یا مسابقه های کاریکاتور در سطح بین المللی مربوط بشود.


● پنج: جست وجوی دوم: بحثی داغ
کاریکاتور عالم خودش را دارد. مسابقات آن از نظر «هنرهای تجسمی» عموماً بی اعتبارند چرا که برگزار کنندگان آنها یا شهرداری ها و نهاد های دولتی هستند یا روزنامه ها. یا «ان جی او» های متمول (که راه دیگری برای اثبات هنردوست بودن شان نیافته اند) یا موسسات خصوصی متفرقه که می خواهند بدون دردسر های برخورد با هنرمندهای مدرسی، دستی بر آتش داشته باشند و در دلی جا کنند. بنا بر همین اصل هم هست که جوایز نمایشگاه کاریکاتور بعضی اوقات از سینما هم گرانقیمت تر از آب درمی آید. و گاه کتاب هایشان با تیراژ و کیفیت بالا چاپ می شود. تو خود کلاه قاضی کن نمایشگاهی که عنوان هنر داشته باشد، کمی هم بار روشنفکری به دوش بکشد (به خاطر خاطره جمعی مشترک بین مطبوعات و کاریکاتور) و یک مثلاً وزیر نفت را هم جذب کند آیا می تواند نمایشگاه معتبری باشد؟ از اینها که بگذریم آدم هایی در جاهای مختلف دنیا هستند و در مملکت رندان، ایران خودمان هم کم نیستند که با شرکت دائم در این نمایشگاه ها راهی برای پول درآوردن پیدا کرده اند و مفتخر هم هستند که «حرفه ای» نام دارند. به گمان من کاریکاتوریست حرفه ای یعنی کسی که کارش در مطبوعات چاپ شود و مخاطب او را لابه لای ستون های حقوق و اقتصاد و حوادث به جا بیاورد. کاریکاتوریست حرفه ای کسی است که از راه کاریکاتور مطبوعاتی پول دربیاورد (و در دهه اخیر در کشورمان هم امکان پیدا کرد و نمونه اش هرچند از دو سه نفر تجاوز نمی کند اما در برهه ای پنج شش ساله نشان داده شد ظرفیت مطبوعاتی بودن به عنوان حرفه کم نیست).


● شش:آب سردی بریزیم
این حرف ها بیشتر ارائه سوال اند و باز کردن و بازگذاشتن مساله. و وقتی نوشته را بازخوانی کردم آن را گرفتار در مباحث شل و ول تاریخ هنری و مرزبندی های آنچنانی دیدم. اما جای مباحثه باز است و امید به چرخش قلم اهل فن دارم.
 

Topaz

متخصص بخش تلفن همراه
کاریکاتور

کاریکاتور نوعی نقاشی است که سوژه دلخواه را به صورت مضحک و خنده آوری ترسیم می‌کند.
واژه کاریکاتور از فعل کاریکاره ایتالیایی، به معنی بار کردن گرفته شده‌است. کاریکاره جریمه کردن و توبیخ کردن نیز معنی می‌دهد و به نظر می‌رسد که نخستین بار توسط شخصی به نام موسینی در سال ۱۶۴۶ میلادی به کار رفته باشد و او نیز به نوبه خود این واژه را کاراچی یعنی نقاشی‌های خیابانی بلونیایی هم عصر خویش گرفته باشد. چرا که این نقاشی‌ها همواره دارای عناصری اغراق آمیز بودند که سوژه‌ها را مضحکه می‌کردند. همچنین ممکن است که کاریکاتو از واژهٔ کاراتره (caracter) و یا کارا اسپانیایی به معنای صورت اخذ شده باشد. عمده‌ترین بخش هر کاریکاتور صورت آن است. فی المثل در صورت‌های کاریکاتوری که آلبرشت دورر و لئوناردو داوینچی هر دو مستقلا حدود سال ۱۵۰۰ ترسیم کرده‌اند، صورتهایی با دماغ دراز و چانهٔ دراز مشاهده می‌کردند.

تاریخچه پیدایش



هنر کاریکاتور خیلی پیش از پیدایش روزنامه نگاری و حتی اختراع صنعت چاپ در دنیا رواج داشته و در واقع عمری به درازای تاریخ مکتوب انسان دارد.این هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته اشت.اولین کاریکاتور هایی که در آنها مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح شد٬در حفاری های شهر پمپی به دست آمده که تقریبا 1900 سال پیش در زیر گدازه های آتش فشانی پنهان بود.این کاریکاتور ها بر روی ستون های سنگی کنده شده بود و در معرض دید همگان قرار داده می شد.در قرن اخیر اگر چه در نقاشی های نقاشان بزرگ قرن 16 میلادی ٬از قبیل هولباین٬بروگل نقشهای کاریکاتور فراوان به چشم می خورد٬اما سنت کاریکاتور سازی که اساس آن تاکید بر جنبه های خنده آور اشخاص٬موضوع کاریکاتور است.در قرن 17 میلادی به دست آگوستینوکاراچی در ایتالیا پایه گذاری شد.

اولین و معروفترین کاریکاتوریست ها

آگوستینو کاراچی نقاش ایتالیایی اولین هنر مندی بود که برای سرگرمی خود و دوستانش از چهره واقعی٬تصاویر کمیک می کشید.کسانی که از کارگاه او دیدن می کردند٬سوژه های تصاویری وی می شدند.این بازدید کنندگان چهره خود را به صورت سگ٬خوک قاطر و یا حتی پارچ آب و قرص نان می دیدند. معروفترین کاریکاتوریست در قرن 18 میلادی نقاش انگلیسی ویلیام هوگراث بود(1764-1697).هوگراث نمی خواست به عنوان یک کاریکاتوریست شناخته شود.در حقیقت کار های وی بسیار جدی تر از کاریکاتور هایی بود که پیش از آن کشیده شده بود.در طرح هاو نقاشی های وی تمام چیز های شیطانی و احمقانه در انگلستان آن زمان نشان داده شده است.او به ندرت چهره واقعی مردم را می کشید٬اما شخصیت ها در تصاویر وی شامل آدمهای خوب و بد٬مستها٬مردان و زنان مد پرست هستند.هوگراث هنرمندی بزرگ بود و نشان داد که یک کاریکاتوریست تا چه اندازه می تواند پر معنا باشد.دیگر هنر مندان انگلیسی برای نمایش زشتی و حماقت بویژه در سیاست از شیوه هوگراث پیروی کردند. کاریکاتوریست های مشهور دیگر عبارتند از: توماس رولندسون(1827-1756) جیمز گیلری(1815-1757) جورج کرویک شانک(1878-1792) دیوید لوین

انواع کاریکاتور

کاریکاتور از نظر شکل و طراحی پنج نوع است که عبارتند از: 1-کاریکاتور ساده:در این کاریکاتور طرح٬تناسب اعضای بدن انسان و اشیا را تغییر می دهد. 2-کاریکاتور هجایی:این طرح ها کاریکاتور هایی هستند که ضمن تغییر عیب جو و ریشخند کننده نیز هستند.در کاریکاتورهای سیاسی٬بیشتر از این طرح ها استفاده میشود. 3-طرح های کمیک:معمولا ژورنالیستها٬صفحه فکاهی خود را از این طرح ها پر می کنند.هدف اصلی این طرحها بیشتر خنداندن خوانندگان روزنامه یا مجله است و طراح٬اهداف تزیینی و یا اجتماعی را دنبال نمی کنند. 4-طرح های ساده:نقش اصلی و اساسی آن انتقاد و تفسیر کارها و فعالیت های روزانه در روزنامه و مجلات است. 5-طرح های فانتزی:این طرح ها هم کم و بیش کمیک هستند اما تخیل در آنها نقش اساسی دارد.

فهرست کاریکاتوریست ها


اردشیر رستمی
اردشیر محصص
بهار موحد بشیری
بهرام عظیمی
بهمن عبدی
توکا نیستانی
جواد علیزاده
جووانی گوارسکی
حسین صافی
حنظله
داریوش رمضانی
داود یاراحمدی
داوود شهیدی
دیوید لوین
رسول شکری‌نیا
روب گلدبرگ
رولان توپور
ریوس
سهیل دانش‌اشراقی
سجاد رافعی
شیرین قلی پور
علی درخشی
علی دیواندری
علی میرایی
غلامعلی لطیفی
کامبیز درم‌بخش
کیانوش آسا
کیانوش رمضانی
گیلرمو موردیلو
مازیار بیژنی
مانا نیستانی
محمدرفیع ضیایی
محمدعلی بنی‌اسدی
مسعود شجاعی طباطبایی
عباس سلیمی هنومرور(رها)
مسعود ضیایی زردخشویی
منوچهر محجوبی
میخائیل زلاتکوفسکی
نادار
نیک آهنگ کوثر
 
بالا