• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کاسیاس:نمی‌دانستم چطور جام را بگیرم

ahmadfononi

معاونت انجمن
کاسیاس:نمی‌دانستم چطور جام را بگیرم


526191009_orig.jpg



«حس می‌کردم در رسیدن به موفقیتی سهیم بودم که برای کل دنیا غیرممکن بوده. دوست دارم مردم قهرمانی ما را باشور و اشتیاق تا 10 سال آینده در یاد بسپارند. فکر نمی‌کنم هنوز درک کرده باشیم بردن یورو و جام جهانی در عرض 2 سال چه کار سختی است. دورانی که دیگر از این افتخارات نداشته باشیم که امیدوارم آن دوران هرگز نرسد، قدر این قهرمانی‌ها را می‌دانیم و دل‌مان برایشان تنگ می‌شود.»

شبکه ایران - ایکرکاسیاس شاید در کت و شلوار خیلی خوش‌تیپ‌تر از زمانی باشد که پیراهن و شورت ورزشی به تن دارد اما مطمئناً هیچ‌کس مخصوصاً اسپانیایی‌ها آن لحظه‌ای که با پیراهن سبز اسپانیا جام جهانی را بالای سر برد فراموش نمی‌کند. چند وقت پیش «مارکا» سنگربان شماره یک ماتادورها را در حال آماده شدن برای رفتن به یک مراسم گیر انداخت تا با او گفت‌وگوی مفصلی درباره خاطرات و تجربیاتش از جام جهانی 2010 انجام دهد.
سال 2010 که تمام شد احساس نکردی دلت برایش تنگ می‌شود؟
نه فقط من بلکه همه دلشان برای آن تنگ می‌شود. 11 جولای خاطره‌ای فراموش‌نشدنی است اما من مطمئنم که اسپانیا در آینده باز هم سال‌های موفقی خواهد داشت. امیدوارم افتخاراتی بزرگتر از آنچه در این سال به دست آوردیم کسب کنیم.
تصویر تو در حال بالای سر بردن جام جهانی، تصویری بود که در روزهای آخر سال بیشترین انتشار را داشت. هر دفعه که آن را می‌بینی چه احساسی پیدا می‌کنی؟
بالای سربردن جام جهانی به عنوان اولین اسپانیایی، بزرگترین افتخاری بود که تجربه کردم. قهرمانی برای اسپانیایی‌ که آنقدر رقابت‌طلب و با انگیزه بازی می‌کرد واقعاً شایسته بود. اسپانیا باید قهرمان جهان می‌شد و هیچ‌ گزینه‌ دیگری وجود نداشت.
وقتی داشتی در استادیوم ساکرسیتی روی سکو می‌رفتی تا سپ بلاتر جام قهرمانی را به تو بدهد چه حسی داشتی؟
داشتم به همه بازیکنانی که برای تیم ملی زحمت کشیده بودند فکر می‌کردم. وقتی بچه بودم بارها به خاطر ناکامی‌های اسپانیا در جام‌های جهانی گریه کردم. به عنوان یک اسپانیایی و هوادار تیم بارها و بارها از دیدن شکست کشورم ناراحت شدم، برای همین در لحظه بالای سر بردن جام داشتم به تمام اسپانیایی‌هایی که مثل من در دوره‌های اخیر به خاطر باخت تیم محبوب‌شان اشک ریخته بودند فکر می‌کردم.



786690710_orig.jpg


فکر می‌کنی این قهرمانی، طلسم ناکامی که همیشه همراه اسپانیا بود را از بین برده؟
بله. کلی حرف‌های بی‌ربط و احمقانه در چندین سال اخیر راجع به تیم و بازیکنان گفته شده بود و فکر می‌کنم این قهرمانی به همه آنها پایان داد. هدف ما این بود این طرز تفکر را به وجود آوریم که اسپانیا می‌تواند الگویی برای همه تیم‌های دنیا باشد و هر دوره می‌تواند جزو 4 تیم برتر جام جهانی باشد.
گفته می‌شود که تو از همه مطمئن‌تر بودی که اسپانیا قهرمان جام جهانی می‌شود؟
باسابقه‌ترها همیشه نقش انگیزه‌ دادن به بقیه را برعهده دارند و فکر می‌کنم که همه به وضوح این را در اسپانیا دیدند. شاید من یکی از خوشبین‌ترین بازیکنان نسبت به قهرمانی تیم‌ام بوده باشم اما در عین حال یکی از مضطرب‌ترین و عصبی‌ترین بازیکنان تیم هم بودم.
بعد از قهرمانی در جام جهانی این حس را که سیلی از غرور ملی به سمت‌ات روانه شده نداشتی؟
حس می‌کردم در رسیدن به موفقیتی سهیم بودم که برای کل دنیا غیرممکن بوده. دوست دارم مردم قهرمانی ما را باشور و اشتیاق تا 10 سال آینده در یاد بسپارند. فکر نمی‌کنم هنوز درک کرده باشیم بردن یورو و جام جهانی در عرض 2 سال چه کار سختی است. دورانی که دیگر از این افتخارات نداشته باشیم که امیدوارم آن دوران هرگز نرسد، قدر این قهرمانی‌ها را می‌دانیم و دل‌مان برایشان تنگ می‌شود.
آیا در جام جهانی احساس نمی‌کردی که داری بیشترین مسئولیت را به عنوان کاپیتان تیم متحمل می‌شوی؟
در تیم ملی چرا چون در آن هفته‌های سخت و پراضطراب همه در آفریقای جنوبی استرس داشتند. مشابه همین حس را هم در کنفرانس مطبوعاتی بعد از حذف از جام کنفدراسیون‌ها داشتم. درست است که جام کنفدراسیون‌ها اصلاً با جام جهانی قابل مقایسه نبود اما به نظرم شکست به امریکا در جام کنفدراسیون‌ها بدتر از باخت به سوئیس در جام جهانی بود.
اما شکست مقابل سوئیس در بازی اول در جام جهانی هم واقعاً ضربه و شوک بزرگی به شما وارد کرد.
بله همینطور بود. چیزهای زیادی درباره این‌که وحشتناک بازی کردیم شنیدم. با خودم می‌گفتم آنها کدام بازی را می‌گویند. در آن بازی سوئیس فقط یک موقعیت داشت و از همان یکی به گل رسید در حالی که ما کلی موقعیت داشتیم. فکر می‌کنم از هر 10 بازی یکی مثل بازی ما و سوئیس می‌شود.



434740610_orig.jpg


آن واکنش استثنایی‌ات در موقعیت تک‌به‌تک با آرین روبن در فینال را یادت هست؟ درباره آن بگو.
خب آن بازی یک بازی غیرقابل پیش‌بینی بود. چیزهای زیادی در جریان آن بازی از ذهنم می‌گذشت. در آن لحظه فکر می‌کردم روبن می‌خواهد دورم بزند و من فرصت کافی برای رسیدن برای دور کردن توپ ندارم. اگر یک لحظه زودتر از دروازه بیرون آمده بودم شاید الان اینجا در حال مصاحبه با شما نبودم. چه کسی می‌داند. (خنده)
موقعی که اینی‌یستا گل زد نتوانستی در خوشحالی به یادماندنی هم تیمی‌هایت شرکت کنی.
آن موقع لحظه‌ای نبود که هر جایی بروی. کمی دویدم و به هوا پریدم و بعدش زمین خوردم. گریه کردم و بعد بوسکتس آمد و مرا در آغوش گرفت. آن لحظه داشتم به این فکر می‌کردم که چطور بروم جام را بگیرم.
و هاواردوب سوت پایان را زد؛ فکر می‌کنم آن صدا به یادماندنی‌ترین صدای عمرت بود.
حتی نمی‌توانم بگویم که چقدر خوشحال بودم. توپ را برداشتم. پویول آمد به سمتم، بعدش آربلوا. یک دفعه یک حالت شوک مانند به من دست داد و شروع به گریه کردم برای همین زیاد یادم نیست دیگر چه اتفاقی افتاد. یادم می‌آید آربلوا توپ را از من دور کرد و اما من به او گفتم خواهش می‌کنم آن را برگردان چون می‌خواهم نگه‌اش دارم.
یادت هست بعد از این‌که قهرمان شدید چه کسی اولین پیام تبریک را برایت فرستاد؟
نه چون حتی کسانی که آنها را نمی‌شناختم هم برایم پیامک تبریک فرستاده بودند. حتی همین الان هم هنوز وقتی توی خیابان راه می‌روم مردم به سراغم می‌آیند و به خاطر قهرمانی از من تشکر می‌کنند. الان یک چیز مرا خیلی خوشحال می‌کند و آن این است که به زمین هر تیمی که می‌روم هواداران حریف هم تشویقم می‌کنند. نه تنها من بلکه همه اعضای تیم مثلاً اینی‌یستا که هواداران اسپانیول تشویق‌اش کردند.
بعضی‌ها می‌گویند ویسنته دل بوسکه بیشتر از لوئیس آراگونس روح تیمی را به اسپانیا تزریق کرد.
من هم به لوئیس هم به ویسنته نمره 20 می‌دهم. همه ما دل‌بوسکه را به خاطر یک چیز خیلی تحسین می‌کردیم و آن این بود که او از همان اول گفت آمده تا کاری که آراگونس پایه‌گذارش بود را ادامه دهد و نمی‌خواهد هیچ چیز را از هم جدا کند.
وقتی به اسپانیا برگشتید یادت هست مردم چطور از شما استقبال کردند؟
به جرأت می‌توانم بگویم این استقبال 4 یا 5 برابر بهتر از استقبالی بود که از ما به خاطر بردن یورو انجام دادند. حالا وقتی از آن خیابان‌ها رد می‌شوم به یاد آن استقبال‌ به یادماندنی می‌افتم. تصویر آن روز همیشه در ذهنم خواهد ماند.
یادت هست آخرین نفری که قبل از بازی در فینال با او تماس گرفتی چه کسی بود.
بله. نامزدم بود مثل همیشه.
 
بالا