• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کتک خوردن ۴ برادر از داماد خانواده!

mario8344

متخصص بخش





برادرزن‌هایی که برای صحبت و دفاع از خواهرشان با هم پیش شوهر او رفته بودند، از داماد عصبانی کتک خوردند!
این چهار برادرزن بعد از اینکه دیدند روش‌های مسالمت‌آمیز در برخورد با دامادشان جواب نمی‌دهد، پیش بازپرس ایلخانی، بازپرس شعبه یک دادسرای هاشمی آمدند و به خاطر کتک‌خوردن شکایت مفصلی را علیه او ترتیب دادند.
بازپرس هم ترتیب احضار همه آنها را با هم داد تا رودررو و در نزد او حرف‌هایشان را مطرح کنند تا ببیند قضیه از چه قرار است.
در این جلسه بازپرسی که چهار برادر و خواهرشان به عنوان شاکی و داماد خانواده به عنوان متهم در کنار هم حضور داشتند، ابتدا برادرها شروع به صحبت و شرح ماوقع کردند. آنها گفتند مدتی بوده که از گوشه و کنار می‌شنیدند که خواهرشان در زندگی‌اش به مشکل برخورده و شوهرش حسابی او را می‌چزاند! و گاهی هم که خودشان خواهرشان را می‌دیدند و سراغ زندگی و شوهرش را می‌گرفتند، او از شوهرش گلایه داشته و از سختگیری‌‌های شوهرش برای آنها می‌گفته است. تا اینکه در یک جلسه مهمانی که چهار برادر دور هم جمع بودند، صحبت به حال و روز خواهرشان می‌کشد و آنها فکرهایشان را روی هم می‌گذارند تا ببینند که برای خواهرشان چه کاری می‌توانند انجام دهند.
در این صحبت‌ها یکی از برادرها می‌گوید که نباید در زندگی خواهرشان دخالت کنند چون شاید این دخالت باعث بدتر شدن اوضاع زندگی او و شوهرش شود و باید فرصت دهند تا خواهرشان خود رگ‌خواب شوهرش را پیدا کند و مشکلاتش را حل کند چون اصولا نباید دعواهای زن و شوهری را چندان باور کرد اما برادر دیگر می‌گوید که دارد می‌بیند که خواهرش مثل شمعی روز به روز آب می‌شود و اگر هیچ‌کدام آنها هم نیایند، او خودش به تنهایی می‌رود و با شوهر او صحبت می‌کند. بالاخره بعد از صحبت‌های گوناگون قرار می‌شود که چهارتایی با هم پیش شوهر او رفته و با او مرد و مردانه حرف بزنند. برادرها همچنان به بازپرس گفتند که قصدشان از رفتن پیش دامادشان خیر بوده و اصلا قصد درگیری و ایجاد تنش نداشته‌اند. نمی‌دانند قضایا چگونه پیش رفته که کار به ضرب و شتم آنها از سوی شوهرخواهر عصبانی‌شان کشیده شده است.
سپس خواهر آنها به بازپرس پرونده گفت که شوهرش در زندگی تا جایی که می‌توانسته به او سخت می‌گرفته و جان او را به لب می‌رسانده تا کمی خرجی به او بدهد اما داماد خانواده هم که حالا کمی آرام‌تر به نظر می‌رسیده، نزد بازپرس به برادرزن‌هایش گفت که خواهر شما ـ یعنی زن خودش! ـ خیلی پرتوقع و هزینه‌ساز بوده و او برای برآورده کردن خواسته‌های او فشار زیادی را تحمل می‌کرده است و برای همین هم در آن وقت که آنها پیش او رفته بودند، از کوره در رفته است!
بررسی پرونده این چهار برادرزن، خواهر و دامادشان همچنان ادامه دارد.
 
بالا