-
-
بررسی دستنوشتههای 30میلیون دلاری لئوناردو داوینچی نشان میدهد این نقاش بینظیر چندین قرن پیش از سایر محققان به ماهیت زیستی فسیلها و حتی شیوه پیدایش آنها در میان لایههای رسوبی پی برده بود.
سالهای پایانی قرن پانزدهم میلادی میبایست برای خلق یکی از بزرگترین شاهکارهای لئوناردو داوینچی در خاطرهها میماند، اما مجسمه عظیم برنزی اسبی که او برای ساخت آن به میلان دعوت شده بود، هرگز بر روی سکوی 7متری قرار نگرفت. ساخت آن به چندین تن برنز نیاز داشت و حمله ارتش فرانسه به ایتالیا باعث شد این فلز برای تهیه اسلحه سربازان صرف شود. با این حال سالهای زندگی در میلان شکلگیری موفقیت دیگری را رقم زد که تاکنون ناشناخته مانده بود.
در کوهستانهای حومه میلان میشد سنگوارههای نرمتنان و مرجانهای بسیاری را پیدا کرد و روزها برای شناخت آنها و منشأ احتمالیشان وقت گذاشت. داوینچی در بخشی از یادداشتهایش به این سالها اشاره میکند و مینویسد: «زمانی که روی مجسمه عظیم اسب در شهر میلان کار میکردم، روستاییان برایم کیسههای بزرگی از این سنگها میآوردند».
در آن زمان دو نظر متفاوت در مورد این سنگوارههای دریایی وجود داشت: یکی اینکه تصاویر خطوط و حفرههای ایجادشده روی سنگها کاملا تصادفی هستند و دیگری اینکه این سنگها بقایای جانداران از میان رفته در طوفان بزرگ هستند.
به گزارش نیوساینتیست، بررسی مجدد دستنوشتههای پنهانی داوینچی در این سالها نشان میدهد او با این عقاید عمومی چندان موافق نبوده و نهتنها به منشاء این سنگوارهها پی برده، بلکه توانسته فرایند سنگوارهشدن آنها را نیز به درستی درک کند. این در حالی است که اولین بررسیهای علمی بعدی و شناخت منشاء سنگوارهها توسط زیستشناسان به چندین قرن بعد برمیگردد.
یکی از ابتداییترین این تحقیقات را چارلز داروین در سال 1845/1224 «نادر و بسیار باارزش» توصیف میکند و این در حالی است که شناخت حفرههای موجود در بدن جانداران دریایی و ردپای بیمهرگان در سنگوارهها که به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برمیگردد، به مراتب پیچیدهتر است.
اندریا باوکن، دیرینشناس یکی از مراکز وابسته به یونسکو در پرتغال که به بررسی اسکن دستنوشتههای داوینچی پرداخته، معتقد است شباهت زمینشناسی مناطق میان فلورانس و میلان باعث شده داوینچی چندین قرن پیش به این حقیقت پی ببرد. او در این منطقه به مطالعه پرندگان میپرداخته و به نظر میرسد همزمان روی سنگها و منشاء برجستگیها و خطوط ایجادشده روی آنها تحقیق میکرده است.
او نظریه ایجاد تصادفی این خطوط و حفرهها را با توجه به وجود آنها در مناطق خاص و عدم تشکیل در شرایط عادی رد کرده و با توجه به اینکه این سنگها باید جایی میان لایههای متعدد زمین تشکیل میشدهاند، فرضیه تشکیل آنها در اثر یک طوفان ویرانگر و به شکل ناگهانی را نیز مردود دانسته است.
این یاداشت 18 صفحهای یکی از گرانقیمتترین کتابهای جهان است. بیل گیتس سال 1994 این یاداشتها را به ارزش 30میلیون دلار خریداری کرد، اما خواندن اسکن این صفحات هم برای باوکن کافی بود تا به رازی پی ببرد که تاکنون از چشم محققان دیگر دور مانده بود.
یکی از دقیقترین این نوشتهها در پشت صفحه دهم توجه باوکن را به خود جلب کرده است. «روی سنگها خطوطی به چشم میخورد که حاصل از خزیدن کرمی است که میان دو لایه گرفتار شده و پیش از خشکشدن آنها مشغول حرکت بوده است». همین یک جمله به سادگی نشان میدهد داوینچی به منشاء سنگوارهها و فرایند تشکیل آنها پیش از دیگر محققان پی برده بود. در جای دیگری او به حفرههای میانی مرجانها و حضور آنها در میان رسوبات باقیمانده از دریای قدیمی اشاره میکند و از نرمتنانی نام میبرد که میتوانستهاند درون رسوبات فرو بروند و ردی از خود ایجاد کنند.
باوکن میگوید: «لئوناردو به این نکته پی برد که این خطوط حاصل از فعالیتهای زیستی یا باقیماندن موجودات زنده میان رسوبات دریایی هستند که با حرکات زمین و جابجایی صفحات تکتونیک قابل رؤیت شدهاند».
متأسفانه داوینچی علاقهای به اعلام نتایج مشاهدات و یافتههایش نداشت و این اولینبار است که شناخت دقیق او از پدیده سنگوارهشدن موجودات زنده و منشاء زیستی این پدیده روشن میشود.
آدرین مایر از دانشگاه استنفورد که روی تاریخ علم تحقیق میکند و یکی از زمینههای کاری او پژوهش روی تفسیر فسیلها در قرون گذشته است، این نتایج را شگفتانگیز میداند. او میگوید: «این درک صحیح از پیدایش فسیلها و منشاء آنها میتواند یکی دیگر از افتخارات داوینچی باشد. فکر میکنم باید او را پدر علم اثرشناسی سنگوارهها بدانیم».
باوکن معتقد است حتی در برخی نقاشیهای داوینچی هم میتوان رد پای علاقه او به لایههای رسوبی زمین را پیدا کرد. نکته جالبتوجهتر نقاشی او از یک ساختار لانه زنبوری است که در بغل مشاهده میکنید. این ساختار بدون اینکه توضیحی در کنار آن نوشته شده باشد از زوایای گوناگون در سری یادداشتهای دیگری نقاشی شده است.
باوکن به شباهت بسیار این نقاشی با سنگواره Palaeodictyon اشاره میکند که یکی از شناختهشدهترین سنگوارههای متعلق به رسوبات تشکیلدهنده کوهستانهای ایتالیا است. احتمالا خلل و فرخ موجود در این ساختار محلی برای زندگی باکتریها بوده، اما حققان هنوز موفق نشدهاند نمونه امروزی این ساختار را حتی در عمق 3500متری اقیانوس کشف کنند.
بسیاری از دیرینشناسان با اینکه داوینچی را آغازگر علم اثرشناسی سنگوارهها بدانیم چندان موافق نیستند؛ اما در حال حاضر با معمای تازهای مواجه شدهاند که کلید حل آن تنها در دستان او است.
در آن زمان دو نظر متفاوت در مورد این سنگوارههای دریایی وجود داشت: یکی اینکه تصاویر خطوط و حفرههای ایجادشده روی سنگها کاملا تصادفی هستند و دیگری اینکه این سنگها بقایای جانداران از میان رفته در طوفان بزرگ هستند.
به گزارش نیوساینتیست، بررسی مجدد دستنوشتههای پنهانی داوینچی در این سالها نشان میدهد او با این عقاید عمومی چندان موافق نبوده و نهتنها به منشاء این سنگوارهها پی برده، بلکه توانسته فرایند سنگوارهشدن آنها را نیز به درستی درک کند. این در حالی است که اولین بررسیهای علمی بعدی و شناخت منشاء سنگوارهها توسط زیستشناسان به چندین قرن بعد برمیگردد.
اندریا باوکن، دیرینشناس یکی از مراکز وابسته به یونسکو در پرتغال که به بررسی اسکن دستنوشتههای داوینچی پرداخته، معتقد است شباهت زمینشناسی مناطق میان فلورانس و میلان باعث شده داوینچی چندین قرن پیش به این حقیقت پی ببرد. او در این منطقه به مطالعه پرندگان میپرداخته و به نظر میرسد همزمان روی سنگها و منشاء برجستگیها و خطوط ایجادشده روی آنها تحقیق میکرده است.
او نظریه ایجاد تصادفی این خطوط و حفرهها را با توجه به وجود آنها در مناطق خاص و عدم تشکیل در شرایط عادی رد کرده و با توجه به اینکه این سنگها باید جایی میان لایههای متعدد زمین تشکیل میشدهاند، فرضیه تشکیل آنها در اثر یک طوفان ویرانگر و به شکل ناگهانی را نیز مردود دانسته است.
این یاداشت 18 صفحهای یکی از گرانقیمتترین کتابهای جهان است. بیل گیتس سال 1994 این یاداشتها را به ارزش 30میلیون دلار خریداری کرد، اما خواندن اسکن این صفحات هم برای باوکن کافی بود تا به رازی پی ببرد که تاکنون از چشم محققان دیگر دور مانده بود.
یکی از دقیقترین این نوشتهها در پشت صفحه دهم توجه باوکن را به خود جلب کرده است. «روی سنگها خطوطی به چشم میخورد که حاصل از خزیدن کرمی است که میان دو لایه گرفتار شده و پیش از خشکشدن آنها مشغول حرکت بوده است». همین یک جمله به سادگی نشان میدهد داوینچی به منشاء سنگوارهها و فرایند تشکیل آنها پیش از دیگر محققان پی برده بود. در جای دیگری او به حفرههای میانی مرجانها و حضور آنها در میان رسوبات باقیمانده از دریای قدیمی اشاره میکند و از نرمتنانی نام میبرد که میتوانستهاند درون رسوبات فرو بروند و ردی از خود ایجاد کنند.
باوکن میگوید: «لئوناردو به این نکته پی برد که این خطوط حاصل از فعالیتهای زیستی یا باقیماندن موجودات زنده میان رسوبات دریایی هستند که با حرکات زمین و جابجایی صفحات تکتونیک قابل رؤیت شدهاند».
متأسفانه داوینچی علاقهای به اعلام نتایج مشاهدات و یافتههایش نداشت و این اولینبار است که شناخت دقیق او از پدیده سنگوارهشدن موجودات زنده و منشاء زیستی این پدیده روشن میشود.
آدرین مایر از دانشگاه استنفورد که روی تاریخ علم تحقیق میکند و یکی از زمینههای کاری او پژوهش روی تفسیر فسیلها در قرون گذشته است، این نتایج را شگفتانگیز میداند. او میگوید: «این درک صحیح از پیدایش فسیلها و منشاء آنها میتواند یکی دیگر از افتخارات داوینچی باشد. فکر میکنم باید او را پدر علم اثرشناسی سنگوارهها بدانیم».
باوکن به شباهت بسیار این نقاشی با سنگواره Palaeodictyon اشاره میکند که یکی از شناختهشدهترین سنگوارههای متعلق به رسوبات تشکیلدهنده کوهستانهای ایتالیا است. احتمالا خلل و فرخ موجود در این ساختار محلی برای زندگی باکتریها بوده، اما حققان هنوز موفق نشدهاند نمونه امروزی این ساختار را حتی در عمق 3500متری اقیانوس کشف کنند.
بسیاری از دیرینشناسان با اینکه داوینچی را آغازگر علم اثرشناسی سنگوارهها بدانیم چندان موافق نیستند؛ اما در حال حاضر با معمای تازهای مواجه شدهاند که کلید حل آن تنها در دستان او است.