baroon
متخصص بخش ادبیات
کمپوزيسيون تصوير
هر موضوعى مىتواند تصويرى ايجاد کند با ترکيبى مناسب و زيبا؛ بهشرط آنکه وقت کافى صرف آن گردد. کمپوزيسيون تصوير يک هنر حقيقى است و عوامل بسيارى در اين کار دخالت دارند که هر يک به تنهايى مىتواند در شرايط خاص باعث موفقيت يک تصوير شود.
- وحدت موضوع
- پلانبندی و احساس بُعد
- عدم تقارن
- هماهنگی
- نظم و ترتیب
وحدت موضوع
در هر تصوير يک موضوع اصلى وجود دارد که عناصر ديگر تابع موضوع اصلى و در جهت ارتقاء اهميت عنصر اصلى عمل مىکنند. در شرايط مختلف، تصوير داراى درجه دوم و تابع است که هر يک مىتواند موضوع اصلى براى تصويرى ديگر باشد؛ اما در خدمت موضوع اصلى خواهد کرد.
ترکيب کردن يک عکس يعنى قرار دادن عناصر تابع در رابطه با موضوع اصلى بهگونهاى که موضوع اصلى هميشه برترى خود را حفظ کند. با اين همه برجسب نوع تصويرى که قرار است تهيه شود مسائلى را بايد در نظر گرفت. در يک طبيعت بيجان با تغيير محل اجزاى تصوير و گردآورى آنها به اشکال گوناگون مىتوان به ترکيبهاى جالبى دست يافت. با ايجاد سايهروشنهاى حساب شده نيز هميشه امکان دستيابى به يک شکل هماهنگ وجود دارد.
پلانبندى و احساس بُعد
در هر تصوير پلانهاى مختلف مىتوان بوجود آورد. اين کار را مىتوان به وسيلهٔ نقطهٔ ديد و پرسپکتيو، عمق ميدان و نور ايجاد کرد که در موفقيت يک تصوير بسيار مؤثر است. به اين ترتيب عدسى دوربين احساس عمق و بُعد را در نظر بيننده بهوجود مىآورد. پلان اول در کمپوزيسيون اهميت زيادى دارد. مخصوصاً در عکاسى از منظره موضوعى که بدون پلان اول مرکز توجه قابل دقتى ندارد، معمولاً با قرار دادن پلان اول در آن به يک اثر هنرى تبديل مىشود.
پلانبندى و احساس بُعد
در هر تصوير پلانهاى مختلف مىتوان بوجود آورد. اين کار را مىتوان به وسيلهٔ نقطهٔ ديد و پرسپکتيو، عمق ميدان و نور ايجاد کرد که در موفقيت يک تصوير بسيار مؤثر است. به اين ترتيب عدسى دوربين احساس عمق و بُعد را در نظر بيننده بهوجود مىآورد. پلان اول در کمپوزيسيون اهميت زيادى دارد. مخصوصاً در عکاسى از منظره موضوعى که بدون پلان اول مرکز توجه قابل دقتى ندارد، معمولاً با قرار دادن پلان اول در آن به يک اثر هنرى تبديل مىشود.
عدم تقارن
محل قرار گرفتن موضوع اصلى اهميت بسيار زيادى دارد و باعث توفيق يک تصوير يا برعکس عدم موفقيت آن خواهد شد. در هر تصوير نواحى برترى وجود دارد که چشم درست دارد در آنجاها آرام بگيرد. معمولاً اين نقاط برتر در تقاطع خطوط فرضى قرار دارد که تصوير را از عرض و طول به سه قسمت مساوى تقسيم مىکند.
وقتى موضوع بر روى يکى از اين چهار نقطهٔ قوى قرار گيرد يک کمپوزيسيون نامتقارن ايجاد خواهد شد. اگر در عکاسى از يک منظره خط افق در وسط تصوير قرار گيرد همهٔ عناصر بالا و پايين اين خط داراى ارزش مساوى خواهند شد و در اين صورت منظور موردنظر عکاس نامعلوم خواهد ماند. در کمپوزيسيون نامتقارن، براساس استفاده از يک نقطهٔ قوي، موضوع داراى ارزش و اهميت خواهد بود و چشم بيننده پس از حرکت در تمام بخشهاى تصوير، روى موضوع اصلى متمرکز خواهدشد.
هماهنگی
ارتباط بين اجزاى مختلف يک تصوير بايد بهگونهاى هماهنگ صورت بگيرد. اين هماهنگى شامل هماهنگى در موضوع، هماهنگى در خطوط، هماهنگى در رنگها و هماهنگى ارزشها و تودهها باشد. هماهنگى موضوعى مثل دريا، آسمان، ساحل و ... هماهنگى خطوط مثل ابرهاى کشيده، ساحل و ... ؛ هماهنگى رنگها مثل گلهاى شقايق ميان گندمها و هماهنگى ارزشها و تودهها مثل رشتهکوهها.
نظم و ترتيب
آنچه ما را در شکل دادن به کمپوزيسيون بيشتر عکسها راهنمايى مىکند، نظمو ترتيب است. موضوع اصلى با کمک نظم و ترتيب ارزش کامل خود را نشان مىدهد. در يک تصوير نبايد از عناصر زيادى استفاده شود و بايد تنها عناصر لازم و مثبت انتخاب شوند. وجود عناصر زياد در يک تصوير، باعث بىنظمى و آشفتگى خواهد شد. گاه مىتوان با بزرگتر نشان دادن موضوعاصلى و ايجاد عکس ساده، تمرکز بر موضوع را ايجاد نمود.
اصل نظم در مورد زمينه نيز بايد رعايت شود. در شروع کار بهتر است زمينههاى ساده مانند آسمان، دريا، برف، ديوار و غيره استفاده شود. با گذشت زمان و اندوختن تجربه مىتوان از زمينههاى مختلف براى ايجاد محيط مناسب استفاده کرد. براساس اصل نظم نبايد در يک تصوير چندين مرکز توجه با ارزش يکسان وجود داشته باشد؛ زيرا موجب سرگردانى نگاه بيننده خواهد شد. البته در اکثر موارد نقطهٔ توجه دومى وجود دارد که در واقع موجب تأکيد بيشتر بر ارزشهاى موضوع اصلى مىشود.
بهطورکلى بايد تصديق کنيم که اگر عکسى خوب ترکيب نشده باشد و عناصر آن خوب انتخاب نشده باشند و در محل صحيح خود قرار نگرفته باشند، براى بيننده خوشايند نخواهد بود.
آخرین ویرایش: