• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کورت توخولسکی (نويسنده آلماني )

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
کورت توخولسکی (به آلمانی: Kurt Tucholsky) ‏ (۹ ژانویه ۱۸۹۰ - ۲۱ دسامبر ۱۹۳۵) نویسنده و شاعر و روزنامه‌نگار آلمانی.توخولسکی در آغاز آخرین دههٔ قرن نوزدهم، در آلمان، به دنیا آمد. روزنامه‌نگار و طنزنویس بود و عضو حزب سوسیالیست مستقل آلمان (او اس پ د). پس از به قدرت رسیدن هیتلر و حزب نازی در آلمان، گشتاپو به چند دلیل یهودی، روزنامه‌نگار، سوسیالیست و طنزپرداز بودن (که البته یکی از آن دلایل برای مرگ یا تبعید کافی بود)، تابعیت آلمانی او را لغو و به سوئد تبعیدش کردند. توخولسکی قبل از آن که شاهد جنگ جهانی دوم باشد، در نیمهٔ دههٔ چهارم قرن بیستم، بر اثر خوردن مقداری زیادی داروی ورونال در بیمارستانی در سوئد مرد و برخی معتقد هستند که او خودکشی کرده است.[۱]به افتخارش انجمن قلم سوئد بورس تحصیلی‌ای ایجاد کرده است که هر ساله به نویسندگان یا ناشرانی که برای نشر آثارشان مورد خشونت قرار گرفته‌اند اهدا می‌شود تا کنون فرج سرکوهی و ناصر زرافشان از ایران این جایزه را دریافت کرده‌اند.
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
زندگی
کورت توخولسکی در نهم ژانویه ۱۸۹۰ در بخش موآبیت شهر برلین به دنیا آمد. خانواده‌اش یهودی بودند و پدرش الکساندر توخولسکی در برلین حسابدار بانک هندلزگزلشافت بود. بعد از به دنیا آمدن کورت، الکساندر به سرعت ترقی کرد و کورت دوساله بود که به محل مرفه‌نشینی در برلین نقل مکان کردند و سال بعد هم به شهر بندری اشتتین، در شمال اروپا رفتند. در همین شهر بود که کورت سرودن شعر را آغاز کرد، اما سال بعد وقتی کورت ۹ ساله بود پدرش به عنوان رییس بانک به برلین بازگشت و کورت به دبیرستان مشهوری که فرانسوی‌های پروتستان تاسیس کرده بودند رفت. سال بعد به دبیرستان سلطنتی رفت و سرانجام در ۱۹۰۳ با رتبهٔ معمولی دبیرستان را تمام کرد.
کورت خیلی زود هنگامی که پانزده ساله بود پدرش را از دست داد و تا وقتی بتواند مستقل زندگی کند با مادرش زندگی می‌کرد تا این که به ترغیب عمویش به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت. در دوران تحصیل شروع به نوشتن طنز و مقاله‌های انتقادی کرد و بعد از آن که در ۱۹۱۵ تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشتهٔ حقوق به پایان رساند، به طور منظم و با نام‌های مستعار در نشریات مختلف به نوشتن پرداخت. با شروع جنگ جهانی اول او به جبهه جنگ اعزام شد.
پس از جنگ جهانی اول در ۱۹۱۸ سردبیر مجله‌یی در برلین شد و در ۱۹۲۰ با پزشکی به نام «الزه وایل» ازدواج کرد و همان سال به عضویت حزب سوسیالیست‌های مستقل آلمان درآمد. در ۱۹۲۴ به عنوان خبرنگار مجله‌های ولت‌بونه و فوسیشه به پاریس رفت و در آن جا مدتی زندگی کرد. در همین سال‌ها از همسر اولش جدا شد و با مری گرولد ازدواج کرد. در ۱۹۲۶ ویراستار مجلهٔ ولت‌بونه شد. این مجله قبل از این که توخولسکی ویراستارش شود مجله‌ای در حوزهٔ نقد ادبی تآتر بود، اما توخولسکی آن را محلی برای بیان نظرات روشنفکران چپ کرد.
از ۱۹۳۲ به مدت چهارده ماه در زوریخ زندگی کرد و در آنجا خبر دستگیری دوستان و آشنایان‌اش به او می‌رسید و برای آن که گشتاپو همسرش را رها کند و جان او در خطر نباشد به‌طور توافقی از یکدیگر جدا شدند. در اکتبر ۱۹۳۳ او را به سوئد تبعید کردند.
توخولسکی سال‌ها مشکل بویایی و چشایی داشت و عمل‌های جراحی متعدد هم نتوانسته بود به بهبودی او کمک کند. در سوئد دوستش گرترود مه‌یر او را همراهی می‌کرد و کمک‌های او موجب بهبودی نسبی بیماری‌اش شده بود، اما هر روز اخبار مایوس کننده‌ای از آلمان نازی به او می‌رسید. در ۲۱ دسامبر ۱۹۳۵ وقتی گرترود به دیدن او رفت، توخولسکی بیهوش بر زمین افتاده بود. طبق مدارک پزشکی ثبت شده او به دلیل خوردن مقدار زیادی داروی ورونال همان شب در بیمارستانی در یوتبوری درگذشت. بسیاری بر این باور بودند که او خودکشی کرده است اما مدرک قاطعی که خودکشی را تایید کند یافت نشد.
خاکستر کورت توخولسکی در زیر درخت بلوطی در قبرستان ماری فرد در سوئد دفن شده است. این قبرستان همان گورستانی است که در رمان قصر گریپشهولم توخولسکی توصیف شده است.
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
جایزهٔ توخولسکی
به افتخار توخولسکی انجمن قلم سوئد بورس تحصیلی‌ای در قالب جایزه‌ای هر سال طی مراسمی اهدا می‌کند. این جایزه به نويسنده يا ناشری اهدا می‌شود که برای نوشته‌هايش مورد خشونت قرار گرفته باشد یا تهديد شده باشد و يا به زندان محکوم شده باشد. از ایران تا کنون فرج سرکوهی و ناصر زرافشان این جایزه را دریافت کرده‌اند.[۲]
فرج سرکوهی
تسلیمه نسرین
سلمان رشدی
نورالدین فرح
آدام زاگایوسکی
۲۰۰۶ - ناصر زرافشان
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
کتاب‌شناسی
۱۳۸۵ - بعضی‌ها هیچ‌وقت نمی‌فهمن، محمدحسین عضدانلو، نشر افراز.
۱۳۸۸ - خرده فرمایش‌های جناب ِ پتر پانتز، علی عبداللهی، نشر افراز.
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
نمونه ترجمه
بعضی‌ها هیچ‌وقت نمی‌فهمن. محمدحسین عضدانلو
«تجلیل از یه نفر که تو جنگ کشته شده، یعنی به کشتن دادن سه نفر دیگه تو جنگ بعدی.»[۳]
سلام به آینده. ناصر غیاثی.
«چاپلوسی‌ات را بکنم؟ نمی‌توانم. بدیهی است که مسالهٔ «اتحاد ملل یا اروپای متحد؟» را حل نکرده‌اید. بشریت مسایل‌اش را حل نمی‌کند، فراموش می‌کند. بدیهی است برای زندگی روزمره‌تان سیصد تا ماشین به دردنخور از ما بیشتر دارید، با این وجود درست همان‌قدر دانا و نادانید که ما.»
 
بالا