• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گردشي تاريخي در چهارباغ اصفهان

Nicol

متخصص بخش گردشگری
خياباني كه از آسيب‌هاي زمان جان به در برده است
گردشي تاريخي در چهارباغ اصفهان


100840126884.jpg



جام جم آنلاين: اصفهان در سال 1006 هجري قمري رسما به پايتختي شاه عباس اول بنيانگذار صفويان انتخاب شد و از آن پس فعاليت‌هاي قابل ملاحظه‌اي براي ساخت مساجد تاريخي، پل‌ها و قصر‌هاي باشكوه و... به منظور تزئين پايتخت به عمل آمد.


در همين سال فكر ايجاد گردشگاهي باشكوه از سوي شاه اعلام شد كه معماري و شهرسازي را با مفهوم جديد و نويي آشنا ساخت، خيابان چهارباغ كه چون نگيني برانگشتري اصفهان مي‌درخشد.

مفهومي كه نه‌تنها اولين شكل سازماندهي يك خيابان سبز در ايران بود، بلكه در جهان نيز بي‌نظير مي‌نمود و براي اولين‌‌بار در تاريخ ايران خيابان‌كشي و ايجاد معابر عمومي به اين سان منظم و كارآمد آغاز گرديد.

اين عمل شاه فضاهاي به غايت معمارانه باغ‌هاي ايراني را با تغييري بنيادين در مقياس، با تركيب تعداد بي‌شمار از باغ‌هاي خرد و كلان در گستره‌اي وسيع به شهر تبديل نمود كه يك رودخانه به عنوان بافت طبيعي و ابنيه و باغات به عنوان بافت مصنوع سبب شكل بخشي ساختار آن شدند.

در اطراف خيابان نهرهاي آب به جريان درآمدند كه درختان و درختچه‌هايي بسياري را حول آنها غرس كرده بودند. يك جوي آب ميان اين خيابان و زاينده‌رود جاري بود كه در محل تقاطع‌ها به حوض‌هايي ريخته مي‌شدند و آب جاري علاوه بر ايجاد نسيم خنك، ناخواسته با ايجاد اصوات و نوايي دل‌انگيز آرامش فكري و روحي و رواني وصف‌ناپذيري را منتقل مي‌كرد و در اطراف آن باغ‌هايي بوده كه ميان امرا و اشراف براي ساخت عمارت‌ها و كاخ‌هايشان تقسيم شده بودند، اما عموم مردم نيز مي‌توانستند از آنها استفاده كنند.

محور سبز چهارباغ در طول مسير خود ميان باغ‌ها و عمارت‌هايي چون چهلستون، باغ هزار جريب، باغ قصر سعادت‌آباد، عمارت جهان‌نما، كلاه‌فرنگي، باغ طاووس، هشت‌بهشت و ده‌ها باغ ديگر پيوند برقرار مي‌كرد كه امروزه غير از هشت‌بهشت از مجموعه باغ‌هاي سلطنتي محور چهارباغ چيزي باقي نمانده است. در اين ميان فضاهاي عمومي شهر مثل ميدان نقش‌جهان، بازار و مسجدها نيز انسجام مي‌يافتند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
خياباني براي گردش و نه رفت و آمد



خيابان چهارباغ از حيث تركيب طوري مي‌نماياند كه بيشتر محل گردش و تفرج ساكنان بوده تا مكاني به جهت رفت و آمد. سياحان خارجي بسياري از اين شهر متمدن ديدن كردند و توصيفات بسيار جالب توجه در وصف آن نقل كردند. پيتردلاواله، جهانگرد ايتاليايي كه در دوران سلطنت شاه‌عباس‌كبير مدتي در اصفهان پايتخت ايران به سر برد جملات كاملي از وصف آن ارائه داد.

او پس از توصيف ميدان نقش‌جهان يا ميدان شاه درباره خيابان چهارباغ چنين مي‌نويسد: محل تماشاي ديگر اصفهان خياباني است كه فعلا در خارج از شهر قرار دارد، وقتي محلات به هم ملحق مي‌شوند كاملا در وسط قرار خواهد گرفت. در شروع اين خيابان از سمت شهر اصفهان خانه كوچك چهارگوشي قرار گرفته كه ايوان‌ها و پنجره‌هاي زيادي دارد و با تصاوير و نقش و نگارهاي جالبي تزئين شده است.

او در جاي ديگري آورده است : از بالاي اين خانه تمام خيابان را بخوبي مي‌توان ديده و غرض از ساختمان آن نيز همين بوده است و قصر شاه را نيز دالاني به آن متصل مي‌كند.
در كنار خيابان ديوارهاي يكسان و منظمي وجود دارد كه در داخل آنها باغ‌هاي سلطنتي واقع شده و ورود به آنها براي گردش مردم آزاد است و با انعام مختصري به باغبان مي‌توان به حد دلخواه از ميوه‌جات آن بهره گرفت.

مدخل اين باغ‌ها با نظم و ترتيب خاص در مقابل يكديگر قرار گرفته‌اند و بالاي هريك از در‌ها عمارات كوچك ولي زيبايي ساخته شده كه مي‌توان ضمن گردش و تفنن وارد آن شده و ممكن است اشخاص غذاي خود را نيز در آنجا صرف كنند.

تعداد اين عمارات آنقدر زياد است و قرينه‌سازي و تناسب به اندازه‌اي در آنها رعايت شده كه واقعا زيباتر از آن نمي‌توان تصور كرد. به علاوه در داخل باغ‌ها و بيرون از آنها در خيابان صفوف طولاني و منظم درختان انبوهي قرار گرفته كه تناسب و نظم آنها فوق‌العاده است و نيز با فاصله‌هايي چند و غالبا در مقابل خانه‌هاي زيبا حوض‌هاي بزرگي به اشكال مختلف در وسط خيابان قرار گرفته كه مملو از آب است و هر يك از آنها تا كنار معبر عريضي كه براي عبور مردم پياده و سواره ساخته شده گسترش يافته است.

نهر بزرگي كه در بستري سنگي جاري است و تمام طول خيابان را از وسط آن مي‌پيمايد اين حوض‌ها را سيراب مي‌كند. در بسياري از اين حوض‌ها آب از فواره‌ها جهش مي‌كند و در بعضي ديگر به صورت آبشار‌هاي كوچكي سرازير مي‌شود. اين جهانگرد معروف حتي در تعريف از اين خيابان پارا فراتر گذاشته و مي نويسد: كف پياده‌روهاي خيابان سنگفرش و براي عبور انسان و اسب بسيار مناسب است و به فاصله‌هايي چند سنگفرش قطع و در زمين گل‌هاي مختلف كاشته شده است.

خيابان به باغ بزرگي كه باغ هزار جريب نام دارد منتهي مي‌شود. اين باغ به انضمام خياباني كه به آن اشاره كرديم امروز به اسم چهارباغ خوانده مي‌شود، زيرا در اصل باغ‌هاي چهارگانه‌اي در اين محل وجود داشته كه از مجموع آنها وضع فعلي به وجود آمده است. سطح باغ‌ها يكي بالاتر از ديگري قرار دارد منتهي عبور از آنها با اسب به آساني صورت مي‌گيرد.

در آنجا چيز ديگري جز رشته درختان پر شاخ و برگ ميوه وجود ندارد و تمام آنها آنقدر كوتاهند كه پياده‌ها و سواران با دست مي‌توانند ميوه بچينند و بعلاوه هر محوطه‌اي مخصوص درختان خاصي است مثلا يك مربع مخصوص درختان انجير و مربع ديگر مخصوص درختان هلو است و به همين نحو الي آخر.

اين باغ‌ها متعلق به شاه است ولي مردم با آزادي كامل از آنها استفاده مي‌كنند و آنقدر ميوه در آن وجود دارد كه براي تمام شهر كافي است و حتي زياد است. درطول و عرض باغ راهروهاي زيادي وجود دارد كه اطراف آن‌را درختان سرو كاشته‌اند و اين معابر به اندازه‌اي طويل است كه انتهاي آنها ديده نمي‌شود. از آخرين باغ كه از همه بلندتر است نهري عبور مي‌كند و سپس ديواري آن‌را محدود مي‌سازد. او در خاتمه اذعان مي‌كند كه هيچ يك از خيابان‌هاي معروف ايتاليا و حتي اروپا در زيبايي به پاي چهارباغ اصفهان نمي‌رسند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
آسيب‌هاي دوره قاجار


متاسفانه با تمام شوكت پايتخت صفويان كه از زبان جهانگرد ايتاليايي بخش‌هاي قابل توجهي از آن ارائه شد، اصفهان بعد از شاه‌عباس نتوانست جايگاه رفيع خود را دوباره به دست بياورد تا اين كه بالاخره در دوران قاجاريه و بخصوص زماني كه ظل‌السطان حاكم اصفهان بود، اين شهر خرابي‌هاي اساسي‌اي را به خود ديد. او از اين خيابان خوش منظر و فرح آور هم مانند ساير آثار باستاني چيزي باقي نگذاشت.

جداول سنگي را پر كرد و سنگ‌هاي حواشي آنها را فروخت و نقاشي‌هاي طاق‌نماها و ديوارها را هم محو كرد. از همه بدتر آن‌كه اين شاهزاده منهدم‌كننده همه درختان چنار كهنسال 300ساله را از ريشه در آورد و به مبلغ نازل 20 تومان فروخت.

با همه اين تفاصيل تاثير احداث و ايجاد درختزارها در فرهنگ ايراني كه هيچ‌گاه انسان را جدا از طبيعت ندانسته و همواره او را جزءلاينفك عناصر طبيعي و دل‌سپرده و وابسته به طبيعت معرفي مي‌كند، آنقدر عميق و كارآمد واقع شد كه باغ بندي و هنرهاي ديگر ايران، الهام‌بخش و تاثيرپذير متقابل يكديگر شدند.

تاثير حضور باغ در حوزه فرهنگي علاوه بر جهات هنري گوناگون همچون معماري و هنرهاي تزئيني وابسته به آن روي ساير هنرهاي مانند سفالگري، حجاري، نگارگري، قاليبافي، گليم‌بافي، پارچه‌بافي، موسيقي نيز تاثير وافري بر جاي گذاشت.

چرا كه افتخار تمام تصاوير روي مصارف فوق تصوير ايده‌آلي از باغ و نباتات و پيوند گل و گياه را ارائه مي‌دهند و به هر تقدير و هر ضرورتي حتي در واژگان و شعر و ادبيات پارسي نقش خود را بخوبي ايفا كردند و كمتر شاعري در اين سرزمين زيسته كه باغ و درخت و سبزه را در شعر خود وصف نكرده باشد.
 
بالا