گزارش ویژه:ایران-عراق تحت تاثیر شکست دیپلماسی فوتبال ایران
سایت گل -دو شکست بزرگ قبل از بازی های ایران در جام ملت ها نشان می دهد که آرزوی قهرمانی را باید چهار سال دیگر تمدید کنیم، همانطور که خیلی وقت است آرزوی حضور در المپیک را هر چهار سال تمدید می کنیم چراکه دیپلماسی فوتبال ایرانی شکست بزرگی را پذیرا شد. علی کفاشیان جرات حضور در ایران را ندارد چون بخوبی می داند که حضورش در ایران مطمئنا او را وادار به پاسخگویی در قبال کنار کشیدنش از عضویت در هیات اجرایی AFC می کند ولی با توصیه هایی تا بعد از بازی ایران با عراق در دوحه مانده تا حداکثر با سایت فدراسیون فوتبال درباره روحیه تیم ملی صحبت کند!
او نشان داد که مدیر «تمام دولتی» است، اشتباه او زمانی رقم خورد که در جمع روسای فدراسیون شوخی نابحایی کرد و از «استقلال» فدراسیون فوتبال در بخش وزارتخانه شدن سازمان تربیت بدنی گفت تا ناگهان ذهن علی سعیدلو جرقه ای بخورد. چند روز بعد سعیدلو «استقلال فدراسیون فوتبال» را برای علی کفاشیان معنا کرد تا هم ضربه شستی به کفاشیان نشان دهد و هم روسای فدراسیون ها حساب کار دستشان بیاید.
البته جرقه در ذهن سعیدلو چیز دیگری بود، بسیاری از کارشناسان رای سعیدلو در انتخابات را بیشتر از ۷رای در انتخابات ۶نفره نمی دانستند، از طرفی انتخاب کفاشیان قطعی بود. مطمئنا برد کفاشیان در قبال شکست احتمالی سعیدلو، بار شکست را دو چندان می کرد و برای همین راه پیروزی کفاشیان را سد کرد تا هم شکست احتمالی تحت تاثیر پیروزی کفاشیان، فشار دولت را زیاد نکند و هم کفاشیان در هیات اجرایی برای چهار سال دیگر ماندگار نشود تا در صورت شکست احتمالی در جام ملت ها، زمینه ماندگاری او در فدراسیون فوتبال مهیا شود. انتخابات برگزار شد و همه اتفاقات بد یکجا افتاد و کفاشیان هم با دستور به ایران نیامد تا مجلس و رسانه ها از «استعفای اجباری» چیزی نپرسند و بحث تلخ «دخالت دولت در فوتبال» نبش قبر نشود. تنها شکست در تورنمنت دوحه است که پازل «استعفای اجباری۲» علی کفاشیان را مهیا می کند، مدیری که نشان داده دستور از بالا را به خوبی اجرا می کند و البته گزینه جایگزین از همین حالا مشخص است: «سین.عین.میم»
# # #
«دنیا خیلی زود جای آدم ها را عوض می کند» بهترین مثالی که می شود برای حال و روز امروز فوتبال ایران نوشت! روزی تیم ملی آنقدر برای ایرانیان «ناپسند» بود که در شهری جنوبی برای برکناری سرمربی دست به دعا می شدند و همه ما حاضر نبودیم کمترین «رحم» را در ادبیات و حرف هایمان داشته باشیم و علی کفاشیان همان مدیری بود که همه اتفاقات را به «مظلومیت» او ربط می دادیم. اما امروز روز دیگری است.
علی کفاشیان تبدیل به مدیری شده که با «استعفایش» چهره «مظلومش» را محدوش کرده و با محروم کردن فوتبال ایران از کرسی آسیایی در قبال پست تشریفاتی نایب رئیسی به خاطر «دستور از بالا»، فوتبال ایران را بیش از پیش به دره سقوط نزدیک کرده، جایی که می شد با «استعفا» از ریاست فوتبال، نام خود را برای همیشه در فوتبال ایران ثبت کند و پیام خود را به جامعه منعکس کند... و تیم ملی هم آنچنان «مظلوم» مانده که گویی در مهمترین تورنمنت آسیایی، هیچ توجهی به آن نمی شود. نگاهی به تیتر روزنامه ها نشان می دهد هیچ شور و نشاطی در میان نیست و حتی از پمپاژ مصنوعی روحیه ها هم خبری نیست. تیم ملی فردا در حالی به مصاف عراق می رود که افشین قطبی و یارانش می خواهند از موجوذیت خود دفاع کنند، مردانی که می دانند مدیرانشان شکستی بزرگ را در کارنامه فوتبال ایران ثبت کردند. پیروزی ایران می تواند مرهمی بر بخشی از این ضایعه بزرگ باشد اما روی دیگر سکه شکست است و باید منتظر روزهای دیگر بود. بازی اول نشان می دهد افشین قطبی تیمش را با چه نگاه و استراتژی ای برای جام آماده کرده...پر کردن رزومه کاری یا ساختن تاریخ پرافتخار...
او نشان داد که مدیر «تمام دولتی» است، اشتباه او زمانی رقم خورد که در جمع روسای فدراسیون شوخی نابحایی کرد و از «استقلال» فدراسیون فوتبال در بخش وزارتخانه شدن سازمان تربیت بدنی گفت تا ناگهان ذهن علی سعیدلو جرقه ای بخورد. چند روز بعد سعیدلو «استقلال فدراسیون فوتبال» را برای علی کفاشیان معنا کرد تا هم ضربه شستی به کفاشیان نشان دهد و هم روسای فدراسیون ها حساب کار دستشان بیاید.
البته جرقه در ذهن سعیدلو چیز دیگری بود، بسیاری از کارشناسان رای سعیدلو در انتخابات را بیشتر از ۷رای در انتخابات ۶نفره نمی دانستند، از طرفی انتخاب کفاشیان قطعی بود. مطمئنا برد کفاشیان در قبال شکست احتمالی سعیدلو، بار شکست را دو چندان می کرد و برای همین راه پیروزی کفاشیان را سد کرد تا هم شکست احتمالی تحت تاثیر پیروزی کفاشیان، فشار دولت را زیاد نکند و هم کفاشیان در هیات اجرایی برای چهار سال دیگر ماندگار نشود تا در صورت شکست احتمالی در جام ملت ها، زمینه ماندگاری او در فدراسیون فوتبال مهیا شود. انتخابات برگزار شد و همه اتفاقات بد یکجا افتاد و کفاشیان هم با دستور به ایران نیامد تا مجلس و رسانه ها از «استعفای اجباری» چیزی نپرسند و بحث تلخ «دخالت دولت در فوتبال» نبش قبر نشود. تنها شکست در تورنمنت دوحه است که پازل «استعفای اجباری۲» علی کفاشیان را مهیا می کند، مدیری که نشان داده دستور از بالا را به خوبی اجرا می کند و البته گزینه جایگزین از همین حالا مشخص است: «سین.عین.میم»
# # #
«دنیا خیلی زود جای آدم ها را عوض می کند» بهترین مثالی که می شود برای حال و روز امروز فوتبال ایران نوشت! روزی تیم ملی آنقدر برای ایرانیان «ناپسند» بود که در شهری جنوبی برای برکناری سرمربی دست به دعا می شدند و همه ما حاضر نبودیم کمترین «رحم» را در ادبیات و حرف هایمان داشته باشیم و علی کفاشیان همان مدیری بود که همه اتفاقات را به «مظلومیت» او ربط می دادیم. اما امروز روز دیگری است.
علی کفاشیان تبدیل به مدیری شده که با «استعفایش» چهره «مظلومش» را محدوش کرده و با محروم کردن فوتبال ایران از کرسی آسیایی در قبال پست تشریفاتی نایب رئیسی به خاطر «دستور از بالا»، فوتبال ایران را بیش از پیش به دره سقوط نزدیک کرده، جایی که می شد با «استعفا» از ریاست فوتبال، نام خود را برای همیشه در فوتبال ایران ثبت کند و پیام خود را به جامعه منعکس کند... و تیم ملی هم آنچنان «مظلوم» مانده که گویی در مهمترین تورنمنت آسیایی، هیچ توجهی به آن نمی شود. نگاهی به تیتر روزنامه ها نشان می دهد هیچ شور و نشاطی در میان نیست و حتی از پمپاژ مصنوعی روحیه ها هم خبری نیست. تیم ملی فردا در حالی به مصاف عراق می رود که افشین قطبی و یارانش می خواهند از موجوذیت خود دفاع کنند، مردانی که می دانند مدیرانشان شکستی بزرگ را در کارنامه فوتبال ایران ثبت کردند. پیروزی ایران می تواند مرهمی بر بخشی از این ضایعه بزرگ باشد اما روی دیگر سکه شکست است و باید منتظر روزهای دیگر بود. بازی اول نشان می دهد افشین قطبی تیمش را با چه نگاه و استراتژی ای برای جام آماده کرده...پر کردن رزومه کاری یا ساختن تاریخ پرافتخار...