- قناعت پيشه كردن، از عزت نفس است.
- احمق ترين خلق كسي است كه خود را عاقلترين خلق بداند.
- آفت وقار و هيبت مرد، شوخي است.
- اگر چشم دل بينا نباشد، شنوائي گوش سودي ندهد.
- با نيكان بدي مكن، چه آنان را از نيكي باز مي داري.
- بالاترين بخشش آن است كه پيش از خواري خواستن باشد.
- با پدران خود نيكي رفتار كنيد، تا پسرانتان به شما نيكي كنند.
- انسان در زير زبان خويش پنهان است.
- انسان را پس از مرگ خانه اي نيست، مگر خانه اي كه قبل از مرگ بنا كرده است.
- بد ترين رفيق كسي است كه تو را به معصيت خدا تشويق كند.
- ترسو را توفيق و كاميابي محال است.
- پوزش طلبيدن نشان خردمندي است.
- به هر چيز در دنيا بيشتر انس داري، زيادتر از آن بترس.
- بلاي آدمي در زبان اوست.
- كسي كه در كار كوتاهي كند به غم و اندوه دچار مي شود.
- كسي كه خودخواهي و اسراف پيشه كند، از برتري و بزرگواري مي افتد.
- بزرگوار كسي است كه در كيفر بدي نيكي كند.
- مؤمن را شادي در جبين است و اندوه در دل.
- ناداني دردناك ترين دردهاست.
- هنگامي كه هوس ها بر عقل چيره شوند، انسان به پرتگاه ها كشيده مي شود.
- هيچ مالي پر فايده تر از عقل نيست.
- دانائي ميراثي است شريف و گرامي.
- هر كه مرا حرفي بياموزد، مرا بنده خود گردانيده است.
- هر كس ميدرود آنچه را ميكارد و جزا مي بيند آنچه را عمل مي كند.
- خوبي سخن در كم گفتن است.
- دانشي كه تو را اصلاح نكند، گمراهي است.
- هر كس از خدا بترسد، ترسش از مردم كمتر مي شود.
- سه كار شرم برنمي دارد: خدمت به مهمان، برخاستن از جا در برابر معلم و گرفتن حق خود.
- دين مرد خرد اوست، كسي كه عقل ندارد، دين ندارد.
- رشكبر هميشه بيمار است.
- درباره آنچه از آن شناختي نداري، سخن مگوي.
- سينه عاقل، صندوق اسرارش مي باشد.
- يا دانشمندي زبان دار و گويا باش و يا شنونده اي علم نگهدار، مبادا جز اين دو، شخص سومي باشي.
- علم با عمل مقرون است پس هر كه مي داند، بايد عمل كند، و علم عمل را صدا زند اگر او پاسخش را نداد از نزد او برود.
- بخل، گردآورنده همه عيبهاي زشت است و افساري است كه بهر كار بدي انسان را مي كشد.
- از بخل و نفاق اجتناب كنيد كه از مذمومترين اخلاقهاست.
- بخيل پيش عزيزان خود خوار است.
- بخل ورزيدن به آنچه در دست داري، بدگماني به معبود است.
- بخشندگي آدمي او را محبوب مخالفانش مي كند و بخلش او را نزد فرزندانش هم منفور مي سازد.