گفتم:می خواهم در كشور خویش یك دنیا تغییر ایجاد كنم!
گفت: تغییر؟؟!
گفتم: آری، می خواهم تمام دنیا را شیفته ی فرهنگ مردمان این مرز و بوم سازم!
سكوت كرد و به چشمانم خیره شد!
گفتم: از همین فردا شروع خواهم كرد.
ابروهایش در هم رفت!
گفتم: نه! نه! از همین امروز شروع می كنم!!
ولی...!
از كجا باید شروع كنم؟!
از....
كشورم؟!
گفت: برای اولین قدم سخت نیست؟؟
گفتم: پس...
از شهرم.
نفس عمیقی كشید!
به سرعت گفتم: آری، فهمیدم! از خانواده ام!!
ولی نه!
باید...
باید از خودم آغاز كنم!!!!
لبخندی زد، به دوردست نگاهی انداخت چند ثانیه سكوت حاكم شد، سپس رو به من كرد و با همان لحن همیشگی گفت:
خوب، حالا اینارو وللش خودت چطوری؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفت: تغییر؟؟!
گفتم: آری، می خواهم تمام دنیا را شیفته ی فرهنگ مردمان این مرز و بوم سازم!
سكوت كرد و به چشمانم خیره شد!
گفتم: از همین فردا شروع خواهم كرد.
ابروهایش در هم رفت!
گفتم: نه! نه! از همین امروز شروع می كنم!!
ولی...!
از كجا باید شروع كنم؟!
از....
كشورم؟!
گفت: برای اولین قدم سخت نیست؟؟
گفتم: پس...
از شهرم.
نفس عمیقی كشید!
به سرعت گفتم: آری، فهمیدم! از خانواده ام!!
ولی نه!
باید...
باید از خودم آغاز كنم!!!!
لبخندی زد، به دوردست نگاهی انداخت چند ثانیه سكوت حاكم شد، سپس رو به من كرد و با همان لحن همیشگی گفت:
خوب، حالا اینارو وللش خودت چطوری؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!