B a R a N
مدير ارشد تالار
گفتگو با ثروتمندترین زن ایران
[h=3]در خانه غذای حاضری نداریم
سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و تهران و نایب رئیس کمیسیون حمل و نقل اتاق تهران اولین زنی است که به طور مستقل وارد حرفه کامیونداری شده و در سال 1358 پس از ثبت شرکت حمل و نقل این کار را آغاز و تاکنون ادامه میدهد. مقیمی در آن سال شرکتش را با سرمایه صوری 500 هزار تومان به ثبت رساند. با او به گفت و گو نشستم تا از چگونگی ورود یک بانو به حرفهای کاملاً مردانه پرسش کنم و از او بخواهم تا تجربیات خود را در اختیار زنان کارآفرین ایرانی که این سالها بر تعدادشان افزوده شده، قرار دهد. این گفت و گوی خواندنی را از دست ندهید.
تبیان: در ابتدا از تحصیلات خود بگویید. آن را تا چه دورهای ادامه دادید؟
**سال 1355 وارد دانشگاه شدم. دوره تحصیلاتم 3 و نیم سال طول کشید و با مهندسی عمران فارغالتحصیل شدم. هنوز هم دانشجو هستم. علاوه بر مهندسی عمران، مدیریت حمل و نقل هم خواندم. کارشناسی مدیریت بازرگانی نیز گرفتم و در دوره کارشناسی ارشد، مدیریت استراتژیک و سپس مدیریت تحول خواندم. الان هم دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک هستم.
تبیان: چه شد بهعنوان یک زن بازرگان در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران فعالیت خود را آغاز کردید؟
**وقتی آدم وارد عرصهای میشود برای کار اقتصادی و اجتماعی از نظر من هیچ محدودیتی ندارد. ممکن است در کوتاهمدت برنامههایی داشته باشد و به آن برسد اما بهطور قطع هدفگذاریهای دیگری برای خود خواهد داشت. 34 سال پیش هم که من آغاز به کار کردم به قصد حضور در اتاق بازرگانی نیامدم ولی وقتی در فضای کاری قرار میگیرید جدا از بعد اقتصادی و منافع شخصی، احساس میکنید میتوانید در کنار آن منافع شخصی، سلسله کارهای جمعی هم انجام دهید. من با این نگاه کاندیدای اتاق تهران شدم که نگاهم فراتر از کار شخصی بود؛ اینکه بتوانم از تجربیات شخصی خودم برای گروهی که همراه من در کارهای اقتصادی هستند، ثمربخش باشم.
تبیان: پس شما به دنبال اثرگذاری هستید؟
**آدمی هستم که سعی میکنم در هر کاری تاثیرگذار باشم. در دوره هیات نمایندگان نیز بحث فقط عضویت در هیات و حضور در جلسات نبود بلکه سعی کردم کارهایی فراتر از حضورم انجام دهم. اگرچه باور حضور یک زن در هیات رئیسه اتاق تهران نگاه متفاوتی داشت.
تبیان: شما گفتید اهدافی را در ذهن داشتید. اینکه در مقام یک زن در جامعه تاثیرگذار باشید و در اتاق بازرگانی تهران حضور پیدا کردید تا هدف بزرگتری را تحصیل کنید. آن هدف بزرگتر چه بود؟
**انتقال تجربیاتم. کمک کردن به کسانی که راهی را برای متوسل شدن و گرفتن اطلاعات مورد نیاز خود نمیتوانند داشته باشند. تاکنون هیچ مجموعهای را نداشتیم که چنانچه خانمی بخواهد کسب و کاری را شروع کند، بداند و بفهمد که از کجا باید شروع کند.
تبیان: حضور زنان را در فعالیتهای اقتصادی تا چه میزان در رشد و توسعه کشور موثر میدانید؟
**حدود 50 درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند؛ این جامعه چه ایران باشد و چه غیر از ایران در مجموع یک جامعه، همه آحاد مردم باید در تولید و کمک به بهبود اقتصادی تلاش کنند. نگاه این نباشد که زنان بهعنوان قشر مصرفکننده هستند. انتظار این است که با تولیدی که توسط زنان صورت میگیرد، سطح پویایی، تولید و GDP کشور بالا برود. ورود یک زن به جامعه اقتصادی فقط از زمانی نیست که به صورت مستقل در تولید یا خدمات مشارکت میکند. شما اقتصاد را در اقتصاد خانواده ببینید. هرکس با نوع مصرف و کمک به چرخه اقتصادی خانواده میتواند به پویایی اقتصاد کشور کمک کند.من همزمان با تمام شدن دوران تحصیل متوسطه (دبیرستان) و آغاز دوران دانشجویی در کار اقتصادی بودهام. این ورود به دلیل نیاز خانواده نبود بلکه خودم تلاش کردم که چنین خودسازی داشته باشم. اعتقادم بر این است که وقتی کسی از مزایای یک مجموعه استفاده میکند باید مولد هم باشد. چنانچه در نظر بگیریم که زنان نیمی از فضای آموزش عالی را در اختیار گرفتهاند پس باید سهم خود را از این میزان ادا کنند. فرقی هم نمیکند که هزینههای تحصیل را خود پرداخته باشند یا دولت. در هر صورت برای هر صندلی در دانشگاه هزینه شده و ما وامدار آن هستیم و موظفیم بازده آن را به جامعه بازگردانیم.
تبیان: چرا حوزه حمل و نقل را انتخاب کردید؟
**من نخستین زن در صنعت حمل و نقل کشور بودم و آن، کار غیرمتعارفی بود. من این کار را تفکیک جنسیتی نمیکنم. یک زمان کارهایی یدی است و به نیروی بدنی افراد بستگی دارد و چون مرد قویتر است، میگویند این کار مردانه است. اما کارهای مدیریتی از نظر من، تخصصی بوده و تفکیک جنسیتی ندارد. کار اقتصادی هم با این تفسیر، تفکیک جنسیتی ندارد. در سال 1358 که وارد صنعت حمل و نقل شدم، حمل و نقل را به شکل یک مدیریت زنانه اداره کردم و سپس روشهایی به کار گرفتم که متفاوت از بقیه بود. موانعی هم که در کار وجود داشت برای من که اولینبار آن را شروع میکردم بسیار فراتر از بقیه بود.
تبیان: چرا با وجود همه موانع و سختیها آن را ادامه دادید؟
**چون نهتنها مرا راضی کرد بلکه نگاه جدیدی به جامعهام داد و جامعه، انجام این کسب و کار از سوی زنان را قبول کرد. علاوه بر اینکه گشایش مسیری شد برای بسیاری از بانوانی که اکنون در این بخش به کار و فعالیت مشغول هستند و حتی از من هم موفقترند. این منافع، شخصی نیست بلکه برگشت آن به جامعه است. اگر میگویم تفکیک جنسیتی روی اشتغال نگذاریم به این علت است که شاید تصور میشود خانمها کارهای با ظرافت بیشتر انجام میدهند. شاید اگر بازگردیم به ذهنمان، زن را در مقام آشپزی و خیاطی کردن، خیلی منطقی و معقول میبینیم ولی میدانیم که بهترین خیاطان و آشپزان، مردان هستند. آیا این کار را برای آنها زنانه نمیدانیم؟ پاسخ من به این پرسش، نه است. علاقه و توانایی، ایدهآل هر شخص و پذیرش هر جامعه میتواند راههایی برای شروع یک کسب و کار برای هر مدیری باشد. چیزی که از نظر شرعی و عرفی محدودیت داشته باشد، ورود آن برای زن مجاز نیست ولی چیزی که میتواند برای به حرکت درآوردن چرخه اقتصاد در درون جامعه و کشور مثبت باشد از آن حمایت میکنیم و کار خلافی نیست.
تبیان: پس از ورود شما به این حرفه، تاکنون چند نفر برای ورود به عرصههای مختلف حوزههای تجاری، بازرگانی و اقتصادی از شما مشاوره گرفتهاند؟
**هزاران نفر. بویژه ظرف 6-5 سال اخیر. دلیل آن هم این است که حدود 7-6 سال قبل یک کلینیک مشاوره کارآفرینی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر راهاندازی کرده و در آنجا مشاورههای رایگان میدادم. به دنبال آن در دانشگاه شریف، دفتر توسعه کارآفرینی راهاندازی کرده و همچنان آن را مدیریت میکنم و سپس در اتاق بازرگانی تهران و ایران نیز این دفتر را ایجاد کرده و هر روز بهصورت گروهی و در قالب کارگروههای اتاق فکر هر 15 روز، نشستها و مشاورهها را برگزار میکنیم. اکنون در هر هفته برای بیش از 150 نفر مشاوره حضوری داریم و البته در کنار آن مشاورههای تلفنی و ایمیلی هم است.
جامعه امروز به این نیاز دارد به اینکه راههای رفته شده، میتواند کوتاهتر و سریع به پرسشها پاسخ دهد. اما راهها و ایدههایی هست که میخواهد اجرا شود و جوان نیاز دارد تا بداند چگونه و از کجا آغاز کند. خودباوری و ارزشگذاری روی ایده و دادن انرژی مثبت به او ضروری است تا چراغ راهی باشد برای اینکه بداند میتواند حرکت کند.
تبیان: تعریف شما از کارآفرینی چیست؟
**کارآفرینی این نیست که اسب زین کرده را سوار شوی و مدیریت کنی و بعد بگویی کارآفرینی کردهام. کارآفرینی از نظر من ایجاد یک کسب و کار است آن هم ایجاد کسب و کاری که در نوع خود بهعنوان اولین بودن، ابتکار داشتن و تغییر شکل از یک حالت متداول به یک حالت دیگری باشد. اما تعریف خود کارآفرینی این است که یک ایده، یک خلاقیت با توجه به تمام مشکلاتی که وجود دارد، توانایی حضور و در ادامه اجرا یا راهاندازی یک کار را داشته باشد. خیلی از خانمها، مدیران موفقی هستند ولی یا وارثان خانوادهاند یا یک نوع کسب و کار نمادی را انجام میدهند و خود را کارآفرین مینامند. ما معنی کارآفرینی را خوب نفهمیدهایم بنابراین هر خانمی که کسب و کاری دارد او را کارآفرین مینامیم.
تبیان: شما خودتان را یک کارآفرین میدانید؟
**متاسفانه در جامعه ایران بحث کارآفرینی با اشتغالزایی ادغام شده است. من خودم را کارآفرین میدانم با توجه به تعریفی که دنیا از کارآفرینی دارد. کارآفرینی ایجاد یک ایده نو و شروع کسب و کاری است که به طریقی اگر از قبل هم وجود داشته، نوآوری در آن ایجاد شده است. من در نوع کسب و کار خودم، راه جدید، کار جدید، ایده و فکر جدید، نحوه حضور در بازارهای بینالمللی، نحوه سرویسدهی حتی به مجموعه تحت پوشش خودم که اولویت اصلی آن را آموزش گذاشتم و همه اینها را بهعنوان یک روش نو میبینم.
تبیان: به همین دلیل جایزه بانک توسعه اسلامی را دریافت کردید؟
**بله. بر این اساس در سال 2012 از سوی بانک توسعه اسلامی در میان 56 کشور مسلمان، کارآفرین برتر جهان اسلام شدم و بانک دلیل این انتخاب را پیشتاز بودن بهعنوان کارآفرین در صنعت حمل و نقل در ایران و کشورهای منطقه اعلام کرد. البته این جایگاه و تقدیر برای کشورم ایران است نه من.
تبیان: شما از جمله افرادی بودید که چند سال پیش از انتشار فهرست میلیاردرهای ایران استقبال کردید. پرسش من درباره خوب یا بد بودن انتشار آن فهرست نیست، چه افراد سرمایهگذار و تولیدکننده، اشتغالزا هستند. حال برای اینکه بتوان زمینه ثروتمند شدن بانوان را فراهم و حضور آنها را در صحنههای اقتصادی تقویت کرد، چه کارهایی باید انجام شود؟
**من اعتقاد ندارم که زنان ثروتمند نیستند، چون صفرهای دارایی به منزله ثروتمند بودن نیست. علاوه بر این در کشوری که هر کسی از داشتن سرمایهای (مصرفی و غیرمصرفی) و اعلام آن اکراه دارد چطور میتوان ممیزی کرد که شما، من یا ایشان بیشتر از بقیه ثروت داریم. متاسفانه آنقدر بحث پولدار بودن، ثروتمند بودن، میلیاردر بودن و داشتن دارایی را قبیح دانسته یا وحشت از آن را ترسیم کردهاند که همه نسبت به این قضیه، پوشش ایجاد کردهاند اما من به عکس عمل کردم، چون زندگی کاری من شفاف است. بنابراین با سخنان خود تابوی این موضوع را شکستم و گفتم: «من میلیاردرم». البته این جریان تبی بود که آمد و رفت اما چرا نیاییم و فرهنگسازی مناسب را برای معرفی ثروتمندان انجام بدهیم.
تبیان: شما خودتان را زن موفقی میدانید؟
**تا موفقیت را چه تعریف کنیم.
تبیان: شما معنی کنید؟
**موفقیت نسبی است.
تبیان: منظورم این است که به همه افقهایی که برای خود ترسیم کرده بودید، رسیدهاید؟
**در مراحل کاریام رسیدهام. من در تمام کارهایم همیشه برنامهریزی دارم و این عامل موفقیتم است.
تبیان: در جامعه ایران که البته قصد مقایسه آن با دیگر جوامع را ندارم، حداقل در جامعه خودمان چنانچه زنان وارد عرصههای اقتصادی و کاری شوند، تقسیم وظایفشان یک مقدار سختتر میشود. اینکه باید بین 3 وظیفه اصلی خود از جمله حضورشان در حوزه کاری، وظیفه همسرداری و وظیفه مادر بودن هماهنگی برقرار کنند. شما چگونه این 3 وظیفه را هماهنگ کردید؟
**فقط با برنامهریزی و همراهی کردن خانواده. اما در این میان تنها به خودم ظلم کردم. از خواب، استراحت و تفریح گذشتم ولی به آن هدفی که داشتم، رسیدم. اکنون فرزندانم تحصیلات دانشگاهی دارند و همسرم کار مستقل خود را دارد اما از زمان حضور من در اتاق بازرگانی تهران، همسرم به لحاظ فیزیکی مرا در شرکت حمل و نقل یاری میکند.
تبیان: از عملکرد مادر بودنتان چقدر راضی هستید؟
**کاملا راضیام. من هیچ وقفهای برای نسبت مادر و فرزندی ایجاد نکردم.
تبیان: در این 34 سالی که فعالیت خارج از منزل انجام میدادید و درکنار آن هم درس میخواندید و به کارهای مشاوره نیز اشتغال داشتید، بهطور قطع مدیریت زمان برای شما قدری دشوار بوده است. به این ترتیب در هفته چند وعده غذای حاضری به اعضای خانواده میدادید؟
**شاید 20 روزی یک بار همه اعضای خانواده برای تنوع، پیتزا بخوریم. اصلا هیچ نسبیت و سنخیتی با غذای آماده ندارم و حتما برای این موضوع ارزش قائلم که غذایی که در خانه طبخ میشود، بویی که در فضای خانه ایجاد میشود و صدای قلقل غذا در آشپزخانه، محبتی را در میان اعضای خانواده به وجود میآورد که میتواند کمبود ساعتهای حضورم در منزل را پوشش دهد.
تبیان: یک تجربه تلخ و شیرین از خودتان بگویید.
**هر روز تجربه تلخ و شیرین است.
تبیان: ماندگارترین خاطره را بگویید.
**هیچ چیز ماندگار نیست.
تبیان: یک تجربه شیرین بگویید.
**هر زمان که یک کامیون شرکتم از مرز عبور میکند، بارش سلامت میرسد و سالم تحویل صاحب کالا میدهد، برای من یک خدمت است. اما شیرینترین تجربه من این بود که توانستم در کار تخصصی خودم موفق شوم، شرکتم را ثبت کنم و ناوگان را راهاندازی کنم.
تبیان: تاکنون ضرورتی پیش آمده که ناچار شوید کامیونی را از مرز عبور دهید یا در ساعتی از شبانهروز برای رفع مشکل ترانزیت و کامیونهایی که زیر نظر شرکت شما کار میکنند، در محلی حضور پیدا کنید؟
**کسی که در شرکت حمل و نقل مسوولیت دارد یا مدیر است، الزامی برای داشتن گواهینامه پایه یک ندارد ولی من گواهینامه پایه یک گرفتم و دلیل آن هم این بود که علاقهمند بودم در حوزهای که وارد میشوم به تمام جزئیات آن اشراف پیدا کنم. به همین علت بارها شده که پشت کامیون بنشینم و آن را جابجا کنم. ولی در داخل ایران نه در خارج از کشور. چرا که طبق قوانین موجود، کسیکه مدیریت شرکت حمل و نقل را دارد، نمیتواند بهعنوان کار دوم، دفترچه خروج رانندگی داشته باشد. به تعبیری دیگر، کسیکه راننده ترانزیت است و دفترچه خروج کاری دارد مجوز ندارد به کاری غیر از رانندگی اشتغال پیدا کند. معمولا هر یکی دو ماه یکبار در گاراژ تهران در جمع رانندگان حضور پیدا میکنم. گاهی هم پیش آمده بر اثر سوانح و تصادفاتی که برای رانندگانم پیش آمده در محل حادثه حضور یابم و حتی به خارج از کشور بروم یا بر سر جنازه حاضر شوم.
تبیان: در شرکت شما چند کامیون تردد میکنند؟
**بالای 200 دستگاه کامیون. این شرکت علاوه بر حمل و نقل زمینی در حمل و نقل دریایی نیز فعال بوده و ناوگان کشتیرانی هم دارد. در واقع تلفیقی از حمل و نقلها را داریم.
توصیه شما به جوانانی که قصد حضور در عرصههای اقتصادی و اجتماعی دارند، چیست؟
**اعتقادم بر این است که آنها هیچگاه منتظر نباشند که برای شروع کار همه چیز آماده و بسترها فراهم باشد. با داشتن حداقلها درصورت برنامهریزی، میتوان آغاز کرد. باید شرایط موجود را بررسی و با اعتماد به نفس جلو رفت. ناخوشایندی هم است، با این وجود نباید از مسیر منحرف شد. و از همه مهمتر، آموزش است. باید بهدنبال یادگیری راهکارها و تکنولوژیهای جدید بود. تنها مدیران بهروز میتوانند با اقتصاد جهانی در تعامل باشند.
[h=3]در خانه غذای حاضری نداریم
سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و تهران و نایب رئیس کمیسیون حمل و نقل اتاق تهران اولین زنی است که به طور مستقل وارد حرفه کامیونداری شده و در سال 1358 پس از ثبت شرکت حمل و نقل این کار را آغاز و تاکنون ادامه میدهد.
سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و تهران و نایب رئیس کمیسیون حمل و نقل اتاق تهران اولین زنی است که به طور مستقل وارد حرفه کامیونداری شده و در سال 1358 پس از ثبت شرکت حمل و نقل این کار را آغاز و تاکنون ادامه میدهد. مقیمی در آن سال شرکتش را با سرمایه صوری 500 هزار تومان به ثبت رساند. با او به گفت و گو نشستم تا از چگونگی ورود یک بانو به حرفهای کاملاً مردانه پرسش کنم و از او بخواهم تا تجربیات خود را در اختیار زنان کارآفرین ایرانی که این سالها بر تعدادشان افزوده شده، قرار دهد. این گفت و گوی خواندنی را از دست ندهید.

تبیان: در ابتدا از تحصیلات خود بگویید. آن را تا چه دورهای ادامه دادید؟
**سال 1355 وارد دانشگاه شدم. دوره تحصیلاتم 3 و نیم سال طول کشید و با مهندسی عمران فارغالتحصیل شدم. هنوز هم دانشجو هستم. علاوه بر مهندسی عمران، مدیریت حمل و نقل هم خواندم. کارشناسی مدیریت بازرگانی نیز گرفتم و در دوره کارشناسی ارشد، مدیریت استراتژیک و سپس مدیریت تحول خواندم. الان هم دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک هستم.
تبیان: چه شد بهعنوان یک زن بازرگان در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران فعالیت خود را آغاز کردید؟
**وقتی آدم وارد عرصهای میشود برای کار اقتصادی و اجتماعی از نظر من هیچ محدودیتی ندارد. ممکن است در کوتاهمدت برنامههایی داشته باشد و به آن برسد اما بهطور قطع هدفگذاریهای دیگری برای خود خواهد داشت. 34 سال پیش هم که من آغاز به کار کردم به قصد حضور در اتاق بازرگانی نیامدم ولی وقتی در فضای کاری قرار میگیرید جدا از بعد اقتصادی و منافع شخصی، احساس میکنید میتوانید در کنار آن منافع شخصی، سلسله کارهای جمعی هم انجام دهید. من با این نگاه کاندیدای اتاق تهران شدم که نگاهم فراتر از کار شخصی بود؛ اینکه بتوانم از تجربیات شخصی خودم برای گروهی که همراه من در کارهای اقتصادی هستند، ثمربخش باشم.
تبیان: پس شما به دنبال اثرگذاری هستید؟
**آدمی هستم که سعی میکنم در هر کاری تاثیرگذار باشم. در دوره هیات نمایندگان نیز بحث فقط عضویت در هیات و حضور در جلسات نبود بلکه سعی کردم کارهایی فراتر از حضورم انجام دهم. اگرچه باور حضور یک زن در هیات رئیسه اتاق تهران نگاه متفاوتی داشت.
تبیان: شما گفتید اهدافی را در ذهن داشتید. اینکه در مقام یک زن در جامعه تاثیرگذار باشید و در اتاق بازرگانی تهران حضور پیدا کردید تا هدف بزرگتری را تحصیل کنید. آن هدف بزرگتر چه بود؟
**انتقال تجربیاتم. کمک کردن به کسانی که راهی را برای متوسل شدن و گرفتن اطلاعات مورد نیاز خود نمیتوانند داشته باشند. تاکنون هیچ مجموعهای را نداشتیم که چنانچه خانمی بخواهد کسب و کاری را شروع کند، بداند و بفهمد که از کجا باید شروع کند.
در سال 2012 از سوی بانک توسعه اسلامی در میان 56 کشور مسلمان، کارآفرین برتر جهان اسلام شدم و بانک دلیل این انتخاب را پیشتاز بودن بهعنوان کارآفرین در صنعت حمل و نقل در ایران و کشورهای منطقه اعلام کرد. البته این جایگاه و تقدیر برای کشورم ایران است نه من
تبیان: حضور زنان را در فعالیتهای اقتصادی تا چه میزان در رشد و توسعه کشور موثر میدانید؟
**حدود 50 درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند؛ این جامعه چه ایران باشد و چه غیر از ایران در مجموع یک جامعه، همه آحاد مردم باید در تولید و کمک به بهبود اقتصادی تلاش کنند. نگاه این نباشد که زنان بهعنوان قشر مصرفکننده هستند. انتظار این است که با تولیدی که توسط زنان صورت میگیرد، سطح پویایی، تولید و GDP کشور بالا برود. ورود یک زن به جامعه اقتصادی فقط از زمانی نیست که به صورت مستقل در تولید یا خدمات مشارکت میکند. شما اقتصاد را در اقتصاد خانواده ببینید. هرکس با نوع مصرف و کمک به چرخه اقتصادی خانواده میتواند به پویایی اقتصاد کشور کمک کند.من همزمان با تمام شدن دوران تحصیل متوسطه (دبیرستان) و آغاز دوران دانشجویی در کار اقتصادی بودهام. این ورود به دلیل نیاز خانواده نبود بلکه خودم تلاش کردم که چنین خودسازی داشته باشم. اعتقادم بر این است که وقتی کسی از مزایای یک مجموعه استفاده میکند باید مولد هم باشد. چنانچه در نظر بگیریم که زنان نیمی از فضای آموزش عالی را در اختیار گرفتهاند پس باید سهم خود را از این میزان ادا کنند. فرقی هم نمیکند که هزینههای تحصیل را خود پرداخته باشند یا دولت. در هر صورت برای هر صندلی در دانشگاه هزینه شده و ما وامدار آن هستیم و موظفیم بازده آن را به جامعه بازگردانیم.
تبیان: چرا حوزه حمل و نقل را انتخاب کردید؟
**من نخستین زن در صنعت حمل و نقل کشور بودم و آن، کار غیرمتعارفی بود. من این کار را تفکیک جنسیتی نمیکنم. یک زمان کارهایی یدی است و به نیروی بدنی افراد بستگی دارد و چون مرد قویتر است، میگویند این کار مردانه است. اما کارهای مدیریتی از نظر من، تخصصی بوده و تفکیک جنسیتی ندارد. کار اقتصادی هم با این تفسیر، تفکیک جنسیتی ندارد. در سال 1358 که وارد صنعت حمل و نقل شدم، حمل و نقل را به شکل یک مدیریت زنانه اداره کردم و سپس روشهایی به کار گرفتم که متفاوت از بقیه بود. موانعی هم که در کار وجود داشت برای من که اولینبار آن را شروع میکردم بسیار فراتر از بقیه بود.
تبیان: چرا با وجود همه موانع و سختیها آن را ادامه دادید؟
**چون نهتنها مرا راضی کرد بلکه نگاه جدیدی به جامعهام داد و جامعه، انجام این کسب و کار از سوی زنان را قبول کرد. علاوه بر اینکه گشایش مسیری شد برای بسیاری از بانوانی که اکنون در این بخش به کار و فعالیت مشغول هستند و حتی از من هم موفقترند. این منافع، شخصی نیست بلکه برگشت آن به جامعه است. اگر میگویم تفکیک جنسیتی روی اشتغال نگذاریم به این علت است که شاید تصور میشود خانمها کارهای با ظرافت بیشتر انجام میدهند. شاید اگر بازگردیم به ذهنمان، زن را در مقام آشپزی و خیاطی کردن، خیلی منطقی و معقول میبینیم ولی میدانیم که بهترین خیاطان و آشپزان، مردان هستند. آیا این کار را برای آنها زنانه نمیدانیم؟ پاسخ من به این پرسش، نه است. علاقه و توانایی، ایدهآل هر شخص و پذیرش هر جامعه میتواند راههایی برای شروع یک کسب و کار برای هر مدیری باشد. چیزی که از نظر شرعی و عرفی محدودیت داشته باشد، ورود آن برای زن مجاز نیست ولی چیزی که میتواند برای به حرکت درآوردن چرخه اقتصاد در درون جامعه و کشور مثبت باشد از آن حمایت میکنیم و کار خلافی نیست.
تبیان: پس از ورود شما به این حرفه، تاکنون چند نفر برای ورود به عرصههای مختلف حوزههای تجاری، بازرگانی و اقتصادی از شما مشاوره گرفتهاند؟
**هزاران نفر. بویژه ظرف 6-5 سال اخیر. دلیل آن هم این است که حدود 7-6 سال قبل یک کلینیک مشاوره کارآفرینی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر راهاندازی کرده و در آنجا مشاورههای رایگان میدادم. به دنبال آن در دانشگاه شریف، دفتر توسعه کارآفرینی راهاندازی کرده و همچنان آن را مدیریت میکنم و سپس در اتاق بازرگانی تهران و ایران نیز این دفتر را ایجاد کرده و هر روز بهصورت گروهی و در قالب کارگروههای اتاق فکر هر 15 روز، نشستها و مشاورهها را برگزار میکنیم. اکنون در هر هفته برای بیش از 150 نفر مشاوره حضوری داریم و البته در کنار آن مشاورههای تلفنی و ایمیلی هم است.
جامعه امروز به این نیاز دارد به اینکه راههای رفته شده، میتواند کوتاهتر و سریع به پرسشها پاسخ دهد. اما راهها و ایدههایی هست که میخواهد اجرا شود و جوان نیاز دارد تا بداند چگونه و از کجا آغاز کند. خودباوری و ارزشگذاری روی ایده و دادن انرژی مثبت به او ضروری است تا چراغ راهی باشد برای اینکه بداند میتواند حرکت کند.

تبیان: تعریف شما از کارآفرینی چیست؟
**کارآفرینی این نیست که اسب زین کرده را سوار شوی و مدیریت کنی و بعد بگویی کارآفرینی کردهام. کارآفرینی از نظر من ایجاد یک کسب و کار است آن هم ایجاد کسب و کاری که در نوع خود بهعنوان اولین بودن، ابتکار داشتن و تغییر شکل از یک حالت متداول به یک حالت دیگری باشد. اما تعریف خود کارآفرینی این است که یک ایده، یک خلاقیت با توجه به تمام مشکلاتی که وجود دارد، توانایی حضور و در ادامه اجرا یا راهاندازی یک کار را داشته باشد. خیلی از خانمها، مدیران موفقی هستند ولی یا وارثان خانوادهاند یا یک نوع کسب و کار نمادی را انجام میدهند و خود را کارآفرین مینامند. ما معنی کارآفرینی را خوب نفهمیدهایم بنابراین هر خانمی که کسب و کاری دارد او را کارآفرین مینامیم.
تبیان: شما خودتان را یک کارآفرین میدانید؟
**متاسفانه در جامعه ایران بحث کارآفرینی با اشتغالزایی ادغام شده است. من خودم را کارآفرین میدانم با توجه به تعریفی که دنیا از کارآفرینی دارد. کارآفرینی ایجاد یک ایده نو و شروع کسب و کاری است که به طریقی اگر از قبل هم وجود داشته، نوآوری در آن ایجاد شده است. من در نوع کسب و کار خودم، راه جدید، کار جدید، ایده و فکر جدید، نحوه حضور در بازارهای بینالمللی، نحوه سرویسدهی حتی به مجموعه تحت پوشش خودم که اولویت اصلی آن را آموزش گذاشتم و همه اینها را بهعنوان یک روش نو میبینم.
تبیان: به همین دلیل جایزه بانک توسعه اسلامی را دریافت کردید؟
**بله. بر این اساس در سال 2012 از سوی بانک توسعه اسلامی در میان 56 کشور مسلمان، کارآفرین برتر جهان اسلام شدم و بانک دلیل این انتخاب را پیشتاز بودن بهعنوان کارآفرین در صنعت حمل و نقل در ایران و کشورهای منطقه اعلام کرد. البته این جایگاه و تقدیر برای کشورم ایران است نه من.
تبیان: شما از جمله افرادی بودید که چند سال پیش از انتشار فهرست میلیاردرهای ایران استقبال کردید. پرسش من درباره خوب یا بد بودن انتشار آن فهرست نیست، چه افراد سرمایهگذار و تولیدکننده، اشتغالزا هستند. حال برای اینکه بتوان زمینه ثروتمند شدن بانوان را فراهم و حضور آنها را در صحنههای اقتصادی تقویت کرد، چه کارهایی باید انجام شود؟
**من اعتقاد ندارم که زنان ثروتمند نیستند، چون صفرهای دارایی به منزله ثروتمند بودن نیست. علاوه بر این در کشوری که هر کسی از داشتن سرمایهای (مصرفی و غیرمصرفی) و اعلام آن اکراه دارد چطور میتوان ممیزی کرد که شما، من یا ایشان بیشتر از بقیه ثروت داریم. متاسفانه آنقدر بحث پولدار بودن، ثروتمند بودن، میلیاردر بودن و داشتن دارایی را قبیح دانسته یا وحشت از آن را ترسیم کردهاند که همه نسبت به این قضیه، پوشش ایجاد کردهاند اما من به عکس عمل کردم، چون زندگی کاری من شفاف است. بنابراین با سخنان خود تابوی این موضوع را شکستم و گفتم: «من میلیاردرم». البته این جریان تبی بود که آمد و رفت اما چرا نیاییم و فرهنگسازی مناسب را برای معرفی ثروتمندان انجام بدهیم.
اصلا هیچ نسبیت و سنخیتی با غذای آماده ندارم و حتما برای این موضوع ارزش قائلم که غذایی که در خانه طبخ میشود، بویی که در فضای خانه ایجاد میشود و صدای قلقل غذا در آشپزخانه، محبتی را در میان اعضای خانواده به وجود میآورد که میتواند کمبود ساعتهای حضورم در منزل را پوشش دهد
تبیان: شما خودتان را زن موفقی میدانید؟
**تا موفقیت را چه تعریف کنیم.
تبیان: شما معنی کنید؟
**موفقیت نسبی است.
تبیان: منظورم این است که به همه افقهایی که برای خود ترسیم کرده بودید، رسیدهاید؟
**در مراحل کاریام رسیدهام. من در تمام کارهایم همیشه برنامهریزی دارم و این عامل موفقیتم است.
تبیان: در جامعه ایران که البته قصد مقایسه آن با دیگر جوامع را ندارم، حداقل در جامعه خودمان چنانچه زنان وارد عرصههای اقتصادی و کاری شوند، تقسیم وظایفشان یک مقدار سختتر میشود. اینکه باید بین 3 وظیفه اصلی خود از جمله حضورشان در حوزه کاری، وظیفه همسرداری و وظیفه مادر بودن هماهنگی برقرار کنند. شما چگونه این 3 وظیفه را هماهنگ کردید؟
**فقط با برنامهریزی و همراهی کردن خانواده. اما در این میان تنها به خودم ظلم کردم. از خواب، استراحت و تفریح گذشتم ولی به آن هدفی که داشتم، رسیدم. اکنون فرزندانم تحصیلات دانشگاهی دارند و همسرم کار مستقل خود را دارد اما از زمان حضور من در اتاق بازرگانی تهران، همسرم به لحاظ فیزیکی مرا در شرکت حمل و نقل یاری میکند.
تبیان: از عملکرد مادر بودنتان چقدر راضی هستید؟
**کاملا راضیام. من هیچ وقفهای برای نسبت مادر و فرزندی ایجاد نکردم.
تبیان: در این 34 سالی که فعالیت خارج از منزل انجام میدادید و درکنار آن هم درس میخواندید و به کارهای مشاوره نیز اشتغال داشتید، بهطور قطع مدیریت زمان برای شما قدری دشوار بوده است. به این ترتیب در هفته چند وعده غذای حاضری به اعضای خانواده میدادید؟
**شاید 20 روزی یک بار همه اعضای خانواده برای تنوع، پیتزا بخوریم. اصلا هیچ نسبیت و سنخیتی با غذای آماده ندارم و حتما برای این موضوع ارزش قائلم که غذایی که در خانه طبخ میشود، بویی که در فضای خانه ایجاد میشود و صدای قلقل غذا در آشپزخانه، محبتی را در میان اعضای خانواده به وجود میآورد که میتواند کمبود ساعتهای حضورم در منزل را پوشش دهد.

تبیان: یک تجربه تلخ و شیرین از خودتان بگویید.
**هر روز تجربه تلخ و شیرین است.
تبیان: ماندگارترین خاطره را بگویید.
**هیچ چیز ماندگار نیست.
تبیان: یک تجربه شیرین بگویید.
**هر زمان که یک کامیون شرکتم از مرز عبور میکند، بارش سلامت میرسد و سالم تحویل صاحب کالا میدهد، برای من یک خدمت است. اما شیرینترین تجربه من این بود که توانستم در کار تخصصی خودم موفق شوم، شرکتم را ثبت کنم و ناوگان را راهاندازی کنم.
تبیان: تاکنون ضرورتی پیش آمده که ناچار شوید کامیونی را از مرز عبور دهید یا در ساعتی از شبانهروز برای رفع مشکل ترانزیت و کامیونهایی که زیر نظر شرکت شما کار میکنند، در محلی حضور پیدا کنید؟
**کسی که در شرکت حمل و نقل مسوولیت دارد یا مدیر است، الزامی برای داشتن گواهینامه پایه یک ندارد ولی من گواهینامه پایه یک گرفتم و دلیل آن هم این بود که علاقهمند بودم در حوزهای که وارد میشوم به تمام جزئیات آن اشراف پیدا کنم. به همین علت بارها شده که پشت کامیون بنشینم و آن را جابجا کنم. ولی در داخل ایران نه در خارج از کشور. چرا که طبق قوانین موجود، کسیکه مدیریت شرکت حمل و نقل را دارد، نمیتواند بهعنوان کار دوم، دفترچه خروج رانندگی داشته باشد. به تعبیری دیگر، کسیکه راننده ترانزیت است و دفترچه خروج کاری دارد مجوز ندارد به کاری غیر از رانندگی اشتغال پیدا کند. معمولا هر یکی دو ماه یکبار در گاراژ تهران در جمع رانندگان حضور پیدا میکنم. گاهی هم پیش آمده بر اثر سوانح و تصادفاتی که برای رانندگانم پیش آمده در محل حادثه حضور یابم و حتی به خارج از کشور بروم یا بر سر جنازه حاضر شوم.
تبیان: در شرکت شما چند کامیون تردد میکنند؟
**بالای 200 دستگاه کامیون. این شرکت علاوه بر حمل و نقل زمینی در حمل و نقل دریایی نیز فعال بوده و ناوگان کشتیرانی هم دارد. در واقع تلفیقی از حمل و نقلها را داریم.
توصیه شما به جوانانی که قصد حضور در عرصههای اقتصادی و اجتماعی دارند، چیست؟
**اعتقادم بر این است که آنها هیچگاه منتظر نباشند که برای شروع کار همه چیز آماده و بسترها فراهم باشد. با داشتن حداقلها درصورت برنامهریزی، میتوان آغاز کرد. باید شرایط موجود را بررسی و با اعتماد به نفس جلو رفت. ناخوشایندی هم است، با این وجود نباید از مسیر منحرف شد. و از همه مهمتر، آموزش است. باید بهدنبال یادگیری راهکارها و تکنولوژیهای جدید بود. تنها مدیران بهروز میتوانند با اقتصاد جهانی در تعامل باشند.
مصاحبه: دانش پور شفیعی
بخش خانواده ایرانی تبیان