• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

یوسف کنعان ...

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Reza

متخصص بخش اسکریپت
یوسفم بستم دگر بار سفر
یوسفم کنعان نمیخواهم دگر
بر ذلیخایی دگر دل دلده ام
از هوای عشق تو افتاده ام
از هوای عشق تو افتاده ام

در دل افسانه ها جانانه ام را یافتم
آتشی بودم من و پروانه ام را یافتم
ای که از ما دل بریدی و به دنیا باختی
رفتی و با رفتنت دنیای ما را ساختی
ای خدای دل ببین اکنون به کفر افتاده ام
من ذلیخایی دگر را در دلم جا داده ام
با من عاشق تو بد کردی ز یادم میرود
من دعا کردم خدا هم از گناهت بگذرد
من دعا کردم خدا هم از گناهت بگذرد
یوسفم بستم دگر بار سفر
یوسفم کنعان نمیخواهم دگر
بر ذلیخایی دگر دل دلده ام
از هوای عشق تو افتاده ام
از هوای عشق تو افتاده ام

میروم در قعر چاهی من سفر
تا نماند از من یوسف خبر
من به عشق روشنایی می روم
من بدنبال رهایی میروم
من بدنبال رهایی میروم
یوسفم بستم دگر بار سفر
یوسفم کنعان نمیخواهم دگر
بر ذلیخایی دگر دل دلده ام
از هوای عشق تو افتاده ام
از هوای عشق تو افتاده ام

تو هنوز اندر غم و اندر خم یک کوچه ای
من هزاران کوره راه و راه را طی کرده ام
از حقیقت می گریزی و زمن بیگانه ای
من بدنبال حقیقیت چاه را طی کرده ام
آنقدر آسان نبود گر تو حقیقیت داشتی
عاشقی بودم من و دیوانه ام پنداشتی
یوسفم من عاقبت از عشق کنعان سوختم
زندگی دادم بسی تا درس عشق آموختم
زندگی دادم بسی تا درس عشق آموختم
یوسفم بستم دگر بار سفر
یوسفم کنعان نمیخواهم دگر
بر ذلیخایی دگر دل دلده ام
از هوای عشق تو افتاده ام
از هوای عشق تو افتاده ام
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
گفتی که یوسف می رسد
یوسف به کنعان می رسد
مست و غزل خوان خراب
از عمق این شب می رسد
گفتی که او هم می رسد
یوسف به کنعان می رسد
اما نگفتی نا رفیق...
آن جامه خونین می رسد
آن صورت پاک وقشنگ...
در هم دریده می رسد
گفتی که یوسف می رسد
یوسف به کنعان می رسد
آن سینه چاکم می رسد
آن یار غارم می رسد
اما نگفتی نارفیق
آن سینه،چاک چاک سررسد
گفتی که یوسف میرسد
یوسف به کنعان می رسد
اما نگفتی نارفیق
گرگ هم به کنعان می رسد... ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا