یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ، بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ، بعد با زنم دعوا کنم و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم : هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ، من هنوز دوستت دارمممم . . .
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
یکی از فانتزیام اینه که :
برم امریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم .
همین وسط ها ی جلسه گوشی Glx ام زنگ بزنه
منم بگم Sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه ولی هر کاری کنه گوشی جدید Apple اش از جیبش در نیاد . منم یه پوزخند بزنم و در حالی که بقیه دارن به با تعجب به من نگاه میکنند و میگند Wait , Wait ! تو افق ناپدید شم !
:خنده1:
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ، من هنوز دوستت دارمممم . . .
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
یکی از فانتزیام اینه که :
برم امریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم .
همین وسط ها ی جلسه گوشی Glx ام زنگ بزنه
منم بگم Sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه ولی هر کاری کنه گوشی جدید Apple اش از جیبش در نیاد . منم یه پوزخند بزنم و در حالی که بقیه دارن به با تعجب به من نگاه میکنند و میگند Wait , Wait ! تو افق ناپدید شم !
:خنده1: