بخش اول:
"مطمئن نبودن" ، شروعی خوب است. معنی مطمئن نبودن این است که تو در انتظار چیز تازه ای هستی. با یافتن موفقیت درونی، بهترین، آسان ترین و در واقع تنها راه لذت بردن از هر چیز دیگری را در زندگی به دست آورده ای.
گاهی مراقبت از کار ، به معنی مراقبت از خود می باشد. فکر را به درون خودتان متمرکز کنید. درون شما همانی است که تو هستی.
درون یا نفس ما همان قدر با هم متفاوتند که اثر انگشتانمان. این نفس است که باید از آن مراقبت کنیم زیرا وقتی از نفس های خود به خوبی مراقبت کنیم ، سالم تر خواهیم بود و در چنین شرایطی ، بهتر کار خواهیم کرد و بیشتر قادر به کمک به دیگران خواهیم بود. کسانی که از خود به خوبی مراقبت نمی کنند و توجه کمی به خود دارند ، مسلما برای دیگران خوب و مفید نیستند. اگر بیشتر از خود مراقبت به عمل آورند ، برای دیگران هم بهتر خواهند بود. با چشم درون به نتیجه کارتان نگاه کنید. زمانی که شما به کار اهمیت بیشتری می دهید تا به خانواده ؛ و یا زمانی که به خانواده توجه بیشتری می کنید تا به خود ؛ در این زمان تعادل زندگی از دستتان خارج می شود. برای خوشحال تر شدن کافی است بنشینی و به ساعتت نگاه نکنی تا زمانی که احساس کنی یک دقیقه گذشته است نه یک ثانیه بیشتر و نه کمتر.
با کمک " یک دقیقه بودن با خود" ، ابتدا می توانی از کاری که در حال انجامش هستی آگاه شوی و سپس می توانی با آگاهی یک راه بهتر را برگزینی. وقتی دقیقه ای می ایستی و ساکت و آرام نگاه می کنی ، اغلب راه بهتری می بینی و سپس همان طور که اغلب امکان پذیر است، آن را انجام می دهی.
همین یک دقیقه ساده و صریح نگاه کردن و اندیشیدن به رفتار و افکارمان ، ما را به چیزی بسیار قدرتمند راهنمایی می کند. ما را به درونمان می کشاند تا به خردمندی و فرزانگی خود گوش دهیم.
صرف کردن یک دقیقه چند بار در روز، برای ایستادن و نگاه کردن به آنچه انجام می دهیم بیشترشبیه به رانندگی در شهر و ایستادن در مقابل علایم ایست است. این علامتها به ما کمک می کنند تا به سلامت به مقصدی که در پیش داریم برسیم. آنچه برای خود انجام می دهید این احساس را به ما می دهد که مورد مراقبت و توجه قرار گرفته ایم. این همان چیزی است که ما را خوشحال می کند.
کار دیگری که می توانید برای خودتان انجام دهید خندیدن است. هرچه بیشتر بخندیدی ، سالم تر و شاداب تر می شوی. خندیدن به خود نه دیگران روش خوبی برای مراقبت کردن از خودمان است. با خندیدن به خود و انجام کارهای کوچک برای خودتان واقعا به شما کمک می کند که احساس خوبی داشته باشید. با خود همان گونه رفتار کنیم که دوست داریم دیگران با ما رفتار کنند. زمانی که احساس یک قربانی را دارید آیا می دانید چه کسی شما را آزار داده؟ خودتان.
چون شما می توانید بهترین دوست خود یا بدترین باشید و این بستگی به آن دارد که چه فکری را برمی گزینید و چه کاری را انتخاب می کنید. نیاز، چیزی است که ما برای زندگی و سلامت خود به آن محتاجیم. یک خواست ، چیزی است که امید داریم ما را خوشحال سازد ولی اغلب این کار را نمی کند. وقتی آنچه را که می خواهید به دست آورید، احساس موفقیت می کنید ولی احساس سعادت ، مربوط به وقتی است که چیزی را به دست آورده و خواسته باشید. ما هرگز نمی توانیم به چیزی که به آن احتیاج نداریم به اندازه کافی دست پیدا کنیم. مانند پول خواستن است که به دست آوردن آن و دریافت این نکته که خوشحالی آور نیست با هم موجب نمی شود که از خواستن بیشتر به این امید که موجب سعادت خواهد شد، دست برداریم.
"مطمئن نبودن" ، شروعی خوب است. معنی مطمئن نبودن این است که تو در انتظار چیز تازه ای هستی. با یافتن موفقیت درونی، بهترین، آسان ترین و در واقع تنها راه لذت بردن از هر چیز دیگری را در زندگی به دست آورده ای.
گاهی مراقبت از کار ، به معنی مراقبت از خود می باشد. فکر را به درون خودتان متمرکز کنید. درون شما همانی است که تو هستی.
درون یا نفس ما همان قدر با هم متفاوتند که اثر انگشتانمان. این نفس است که باید از آن مراقبت کنیم زیرا وقتی از نفس های خود به خوبی مراقبت کنیم ، سالم تر خواهیم بود و در چنین شرایطی ، بهتر کار خواهیم کرد و بیشتر قادر به کمک به دیگران خواهیم بود. کسانی که از خود به خوبی مراقبت نمی کنند و توجه کمی به خود دارند ، مسلما برای دیگران خوب و مفید نیستند. اگر بیشتر از خود مراقبت به عمل آورند ، برای دیگران هم بهتر خواهند بود. با چشم درون به نتیجه کارتان نگاه کنید. زمانی که شما به کار اهمیت بیشتری می دهید تا به خانواده ؛ و یا زمانی که به خانواده توجه بیشتری می کنید تا به خود ؛ در این زمان تعادل زندگی از دستتان خارج می شود. برای خوشحال تر شدن کافی است بنشینی و به ساعتت نگاه نکنی تا زمانی که احساس کنی یک دقیقه گذشته است نه یک ثانیه بیشتر و نه کمتر.
با کمک " یک دقیقه بودن با خود" ، ابتدا می توانی از کاری که در حال انجامش هستی آگاه شوی و سپس می توانی با آگاهی یک راه بهتر را برگزینی. وقتی دقیقه ای می ایستی و ساکت و آرام نگاه می کنی ، اغلب راه بهتری می بینی و سپس همان طور که اغلب امکان پذیر است، آن را انجام می دهی.
همین یک دقیقه ساده و صریح نگاه کردن و اندیشیدن به رفتار و افکارمان ، ما را به چیزی بسیار قدرتمند راهنمایی می کند. ما را به درونمان می کشاند تا به خردمندی و فرزانگی خود گوش دهیم.
صرف کردن یک دقیقه چند بار در روز، برای ایستادن و نگاه کردن به آنچه انجام می دهیم بیشترشبیه به رانندگی در شهر و ایستادن در مقابل علایم ایست است. این علامتها به ما کمک می کنند تا به سلامت به مقصدی که در پیش داریم برسیم. آنچه برای خود انجام می دهید این احساس را به ما می دهد که مورد مراقبت و توجه قرار گرفته ایم. این همان چیزی است که ما را خوشحال می کند.
کار دیگری که می توانید برای خودتان انجام دهید خندیدن است. هرچه بیشتر بخندیدی ، سالم تر و شاداب تر می شوی. خندیدن به خود نه دیگران روش خوبی برای مراقبت کردن از خودمان است. با خندیدن به خود و انجام کارهای کوچک برای خودتان واقعا به شما کمک می کند که احساس خوبی داشته باشید. با خود همان گونه رفتار کنیم که دوست داریم دیگران با ما رفتار کنند. زمانی که احساس یک قربانی را دارید آیا می دانید چه کسی شما را آزار داده؟ خودتان.
چون شما می توانید بهترین دوست خود یا بدترین باشید و این بستگی به آن دارد که چه فکری را برمی گزینید و چه کاری را انتخاب می کنید. نیاز، چیزی است که ما برای زندگی و سلامت خود به آن محتاجیم. یک خواست ، چیزی است که امید داریم ما را خوشحال سازد ولی اغلب این کار را نمی کند. وقتی آنچه را که می خواهید به دست آورید، احساس موفقیت می کنید ولی احساس سعادت ، مربوط به وقتی است که چیزی را به دست آورده و خواسته باشید. ما هرگز نمی توانیم به چیزی که به آن احتیاج نداریم به اندازه کافی دست پیدا کنیم. مانند پول خواستن است که به دست آوردن آن و دریافت این نکته که خوشحالی آور نیست با هم موجب نمی شود که از خواستن بیشتر به این امید که موجب سعادت خواهد شد، دست برداریم.