گفت و گوی منتشر نشده با ناصر حجازی در پاییز سال1386
فصل خزان سال 86 ، فصل خزان استقلال هم بود.من در یک روزنامه ورزشی کار می کردم و خبرنگار تمرین استقلال بودم.روزهایی بود که استقلال با ناصرحجازی خوب نتیجه نمی گرفت و شایعات برکناری اش جدی شده بود.صدای پای امیرقلعه نویی و فیروز کریمی به گوش می رسید و خلاصه اینکه ناصرخان حجازی روی فرم نبود و عصبانی.معمولا نمی شد درآن روزها از حجازی مصاحبه گرفت مگر اینکه با خبرنگاری دوست باشد یا اینکه مثل من اسمم را نداند اما آنقدر سر تمرین دیده باشدش که به قیافه حاضر باشد گفت و گو کند.بالاخره من خبرنگار تمرین بودم و خبرنگارهای تمرین باید معمولا با همه بازیکنان و مربیان دوست شوند و جالب اینجاست که بسیاری از آنان به دلایلی که باید واکاوی شود گمنام باقی می مانند.البته خبرنگار آنقدر باید گفت و گوهای کوتاه با مربیان و بازیکنان بگیرد که بتواند شناخته شود و روزی برسد که با ستاره های عالم بازیگری و مربیگری گفت و گوهای ویژه ای بگیرد.دل من برای آن روزها تنگ شده.روزهایی که بر سر تمرین تیم های مختلف می رفتم.این روزها بیشتر این کار را خبرنگاران خبرگزاری ها انجام می دهند و بیشتر روزنامه نگاران ورزشی دوست دارند پشت میز بمانند.بگذریم ، در همان روزهای ناکامی استقلال حجازی ، بالاخره یک روز ناصرخان برای مصاحبه مجال داد.پیش از بازی استقلال و پیکان که منجر به شکست سه بر دوی استقلال شد و حجازی جایش را به فیروز کریمی داد توانستم با اسطوره ، فوتبال ایران گفتکو کنم. مصاحبه به دلایلی هیچ وقت مجال انتشار نیافت و پس از پیاده شدن شد فایلی در رایانه خانگی ام.وقتی اتفاقی فایل را پیدا کردم ناصرحجازی از دنیای فانی رفته بود.مصاحبه ناخواسته و به نوعی برای یک روز مبادا نگاه داشته شده بود که خود من هم شاید خبر نداشتم و به کل یادم رفته بود.اما چه روز مباداي بدي...!گفت و گو روز چهارشنبه در 8 تیر در روزنامه روزگار منتشر شد. گفت و گویی که خواندنش همه طرفداران حجازی را به روزهای گذشته و نوستالژیک می برد.در این مصاحبه در برخی اوقات با ناصرحجازی چالش هم شده است تا اصول روزنامه نگاری و گفت و گو فراموش نشود.پس به آن روزها بروید.روزهایی که ناصرخان در استقلال به بحران خورده بود.
ناصرخان ، استقلال اين روزها نتيجه نمي گيرد و شما را مقصر مي دانند
خب نظرشان است.من هم حتما مقصرم
كادر فني كه هميشه مقصر است اما بازيكنان هم بايد سهم دارند...
آرش برهاني گل نمي زند ، دروازه خالي را نمي زند من بايد چكار كنم؟ بدشانسي از سر و كول ما بالا مي رود چكار كنم؟ در بدترين وقت گل مي خوريم.داربي را ببين.اگر كمي بازي را نگاه مي داشتيم وسرعت پرسپوليس را مي گرفتيم خليلي گل نمي زد.تازه بعد از گل پرسپوليس هم مي توانستيم گل بزنيم.شما بگو من چه كار بايد بكنم؟
خط هافبك استقلال ، اين فصل حسين كاظمي را كم دارد.الان هم به سپاهان رفته و نمايش خوبي دارد...
بازي اش نمي دهند كه
به هر جهت دو فصل پيش در استقلال فوق العاده بود.در قهرماني نقش داشت
شما مي خواهيد قهرماني استقلال را به رخ من بكشيد؟
نه ، منظورم اين است كه مي شد حفظش كرد.نمي شد؟
من مگر سرمربي نيستم؟من بايد بگويم چه كسي باشد و چه كسي نباشد.
خب الان پژمان منتظري جاي حسين كاظمي بازي مي كند.شما از منتظري راضي هستيد؟
منتظري يك روز بهترين هافبك دفاعي آسيا مي شود.
ناصر خان ، شما مربي بزرگي هستيد اما به بدشانسي كه اشاره مي كنيد من اين روزها جلوي چشمم نمي آيد.فينال استقلال و جوبيليو جلوي چشمم مي آيد...
بايد هم بيايد.اوج بدشانسي من و استقلال آنجا بود.حالا شما نبش قبر مي كنيد؟
راستي هنوز هم عقيده داريد چند بازيكن در سال 78 به شما خيانت كردند؟
بله ، هنوز هم عقيده دارم و مي دانم يك روز تقاص كارشان را پس مي دهند.یک روزی می رسد که پرده ها می افتد.آنهایی که به من خیانت کردند را همه با انگشت نشان خواهند داد.
هنوز هم نام نمي بريد؟
نه ، احتیاجي نيست.استقلالي ها به خوبي مي شناسند.
اينكه شما طرفداران زيادي داريد برايتان حاشيه امنيت درست كرده است.قبول داريد؟
منظورت را روشن تر بگو
خب ، علي پروين و ناصر حجازي اسطوره هستند و در مربيگري هم طرفداران با نتيجه نگرفتن شان هم خيلي ناراحت نمي شوند.
اين نظر شماست كه به نظرم تنگ نظرانه است
اما معمولا بايد كارد به استخوان برسد تا امثال شما و پروین بركنار شويد...
من مي دانم.شما هم دوست داريد من بركنار شوم
نه نه ، اصلا اينطورنيست.فضاي فوتبال ايران نتيجه گراست و تحمل اين وضعيت سخت است.يك روز در همين ورزشگاه آزادي زماني كه پرسپوليس چهار گل از فجر سپاسي خورد همه عليه پروين شعار دادند.
شما خیالتان راحت روزی هم بوده که علیه من شعار بدهند یا روزي مي رسد كه عليه من هم شعار بدهند.البته اين شعارهايي كه عليه من و پروين مي دهند سازماندهي شده است.پول می گیرند تا علیه ما عده ای را تحریک کنند.
بحث من دشمن نيست ناصرخان.بحث واقعيت فوتبال ايران است.
مي خواهيد از واقعيت بگويم؟مي خواهيد؟
بله بگوييد
واقعيت اين است كه كار در استقلال و پرسپوليس فرق مي كند.
اين را همه مي دانند
اگر مي دانند پس چرا سوال مي پرسي؟من كه سه فصل وقت نمي خواهم.من يك فصل وقت مي خواهم از استقلال تيم خوبي بسازم.همين..
منظور شما اميرقلعه نويي است اما همه مي دانند كه امير هم مترصد بازگشت است
خدا را شكر كه عيار همه در فوتبال مشخص است.من حمايت مديران را پشت خود دارم.شما هم لطفا اسم نبريد
اما بعضي وقتها نمي شود به اين حمايت هاي ظاهري اعتماد كرد.شما مي خواهيد از واقعيت بگوييد اما مگر اينطوري مي شود؟
مي خواهي چه بگويي؟من را از بركنار شدن نترسانيد لطفا.بازيكنان استقلال نمي گذارند استقلال ضربه بخورد.
اما به شما خيانت شده ، مگر خودتان نگفتيد، در بازي استقلال و داليان خيانت شد،و در بازي استقلال و سايپا در سال 87
يادآوري آن روزها لازم است؟شما كلا جاده خاكي دوست داريد.
ناصرحجازي يك اسطوره است.علي پروين هم همينطور.اما لزوما نبايد كه اسطوره ها در مربيگري موفق باشند...
علي پروين اين همه قهرماني با پرسپولیس آورده ،من با استقلال قهرمان ايران شدم ، نايب قهرمان آسيا شدم.گفتم تا 10 سال بعدش نه تنها استقلال و پرسپولیس بلکه هیچ تیم ایرانی به فینال نمی رسد.الان سال 86 است.هنوز تیمی به فینال جام باشگاههای آسیا نرسیده .دوران بازيگري را بگذاريد كنار كه آنقدر افتخار داريم كه الان هيچ بازيكن اين دوره ندارد.منظورم قهرماني هاست نه قابليت هاي فردي.اين همه بازيكن كشف گرده ايم و پروروش داده ايم.من همين علي دايي كه از تاكسيراني به بانك تجارت بردم برايم كافي است كه به استعداديايي ام ببالم.بقيه پيشكش...
غرور شما تحسين برانگيز است.اما به نظر من شما و علي پروين ، ديگر ابزارهاي دهه 70 را نداريد.
منظورت از ابزارها چيست؟
حمايت مديران را نداريد.تازه تيم هايي كه زير نظر سازمان تربيت بدني هستند بدون ابزار شده اند.تلاش هم شده فوتبال از حالت دو قطبي خارج شود...
خارجش كرده اند.من الان سرمربي استقلالم.به قول شما زیرمجموعه سازمان.مال سازمان .برو بنويس.آقايان نمي دانند استقلال و پرسپوليس يعني چه ، تو توقع داري به ما ابزار بدهند؟من همين الان از همين سيستم تيم داري و باشگاهداري مي توانم هزار تا اشكال بگيرم.استقلال را با بودجه اش دست من بدهند تا نشان دهم كه تيم داري و باشگاهداري يعني چه.من در بنگلادش محمدان را تا بهترين جايگاهي كه ممكن بود بردم.چرا؟چون ارزش من و امثال من را مي دانستند.اينجا فقط مي خواهند ما را حذف كنند.از روز اول هم مي خواستند حذف كنند.مگر در ماجراي 27 ساله ها حذفم نكردند؟چرا نگذاشتند من تا 37-38 سالگي بازي كنم؟چرا نگذاشتند در منچستر بمانم؟ حق من سرمربيگري تيم ملي نبود؟البته سرمربي شده بودم اما آقايان نگذاشتند.به شما آمارهایی مي دهم دوست داری برو پيگيري كن.از من ليست هم خواسته بودند.
تلاشي در اوايل دهه 60 شد كه شما و امثال شما حذف شويد ناجوانمردانه بود.می خواستند بازیکنان قدیمی را حذف کنند.من فکر کنم آن عوامل خودشان هم از این کار پشیمان باشند.
پشیمانی آنها به چه درد من می خورد مرد حسابی؟باید تاوانش را بدهند.بارها رسيده ام تا لبه پرتگاه.اما خداي آن بالا که می داند من نیتم چطور است ، من را نگاه داشته است.فكر كردي ما راحت به اينجا رسيده ايم.پدرمان درآمده.
شما طرفداران زيادي داريد اما انتقادها هم از شما زياد است
من هيچ وقت ازشنيدن انتقادناراحت نشده ام.هيچ وقت.اما وقتي از قول من مصاحبه خيالي مي زنند.پول می گیرند که توی کار من و تیمم بگذارند نباید ناراحت شوم؟روزي 100 تا مربي را جايگزين من مي كنند.نمي خواهيد از همكارانتان ناراحت باشم؟
خب جبهه بندي وجود دارد.مثلا يك رسانه با شماست و يك رسانه عليه شماست...
آن رسانه اي كه شما می گویید مثلا با من است و نمي دانم اسمش چيست مگر از من پول مي گيرد كه براي من بنويسد؟ اما آنجايي كه عليه من مي نويسد معلوم است سرش به كجا وصل است و چه كسي تغذيه اش مي كند.روزنامه هاي ورزشي را همه مي دانند كه در اين مملكت چطور كار مي كنند.منظورم البته همه آنها نيست.شما هم كه جواني .اصلا بچه اي.نمی دانم چقدر تجربه داری که این سوالها را از من می پرسی .اگر سردبیرت گفته بپرسی که بپرس اما قبلش فکر کن.
مي گذاريد يك مثال بياورم؟
بياور
مثلا این روزها می نویسند که شما فکر می کنید علیه تان توطئه می شود...
اين فوتبال هر روزش توطئه است.همین الان گفتی که در فلان بازی به من خیانت شده.باز هم بگويم چطور من را سرمربي تيم ملي نكردند؟سند هست.مدرك هست.شاهد است.بازیها رابا نتایجشان و کم کارها را بگویم...
اسم ببريد
نه اسم نمي برم و نه آنها را در حدی می دانم که اسمشان را ببرم.بعدا خودش مشخص خواهد شد.شما كه داريد در اين فضا كار مي كنيد.بويي از توطئه نمي بريد؟من توهم ندارم.مدير من وقتي زير فشار باشد به فكر عوض كردن مي افتد.
اين خب طبيعي است
نه ، پس ماجراي وقت دادن چه مي شود؟به يكي سه سال وقت بدهند به يكي نيم فصل هم ندهند؟
به صمد مرفاوي هم كه وقت ندادند.تيمش هم در كورس قهرماني بود.
صمد اگر قهرمان مي شد خيلي خوب مي شد.اما همين صمد آن قدر تواضع داشت كه بغل دست من نشست و دستيارم شد.آنقدر كه حتي اگر هم به نتیجه ای برسد که برود.البته من با شما موافقم.من را فراموش كنيد.پس چرا به او وقت ندادند؟
شايد چون قهرماني استقلال را سه هفته مانده به پايان بازيها به خطر انداخت.شما هم بازي با سايپا در ورزشگاه بوديد.نبوديد؟
بودم و از نزديك شاهد همه چيز آن بازي.استقلال بدشانسي آورد.
خب برويم سراغ مقوله بعد.شما در روزهايي كه در دهه 70 سرمربي استقلال بوديد خيلي كارشناسان ميگفتند آتيلا شايسته حضور در استقلال نيست.البته زمانی که پنالتی زن اول استقلال شد حتی یک پنالتی را هم از دست نداد و موج انتقادات کم شد.
آتيلا اتفاقا خيلي آن روزها روي فرم بود.خودت می گویی پنالتي زن اول استقلال شده بود.با رفتن من و آن اتفاقات پس از بازی استقلال و سایپا ، آتيلا هم افت كرد.مصدوم شد و افت روحي هم داشت.بازيكني كه افت روحي كند خيلي سخت مي شود برگردد.ضمن اینکه خیلی بازیهای حساس بود که من آتیلا را روی نیمکت می گذاشتم.
خب يك كم فضاي گفتگو را عوض كنيم.
نه تمامش كن.اعصابم را خرد كردي
سيگار روشن نكني ناصر خان...
اتفاقا مي خواهم همين كار را بكنم -دست در جيبش مي كند و سيگاري درمي آورد-
يادتان مي آيد روي نيمكت سيگار مي كشيديد؟
آره ، يادش بخير ، الان ممنوع شده ولي.سيگار آدم را آرام مي كرد.
راستي مبلغ قرارداد شما چقدر است؟
(مي خندد) دست در سوراخ زنبور مي كني؟ باشگاه و من بايد براي افشاي مبلغ توافق كنيم كه اين كار را هنوز نكرده ايم.اما من زياد پول دار نيستم.همه مي دانند
بهترين دروازه بان حال حاضر ايران كه ناصر حجازي را ياد خودش بيندازد چه دروازه باني است؟
هيچكس
هيچكس؟
بله ، هيچ كس.
عابدزاده ...؟
اسم نبر، وقتي مي گويم هيچ كس يعني هيچ كس.البته عابدزاده بهترين دروازه باني است كه در دهه هاي 60 و 70 ظهور كرد.
اين شيك پوشي و خوش تيپي شما همه را به ياد هنرپيشه ها مي اندازد
من هنرپيشه خوبي نشدم.تست هم كردم.قرار بود بازی کنم که نشد.همين دروازه بان بودن و مربي بودن خوب است.آدم نقش خودش را بازي كند راحت تر است.