امسال دنياي ابرقهرماني سينماي آمريكا بسيار پربار خواهد بود يا لااقل اين چيزي است كه هاليوود ميخواهد ما آن را باور كنيم.
پس دوستداران كميك استريپ و ابرقهرمانها با ما همراه باشيد تا با هم نگاهي به برترين عناوين ابرقهرماني سال 2013 بيندازيم.
از آن رو كه لزوما هيچ كدام از عناوين زير را نميتوان بهتر از باقي عناوين دانست و مطمئنا هر كدام هواداران سينهچاك خود را دارند كه چشمانتظار اكران فيلمشان هستند، تصميم بر اين گرفتم كه اين ليست را بهترتيب از كمطرفدارترين، به پرطرفدارترين عنوان تهيه كنم. البته براي اين كه جانب عدالت را رعايت كرده باشم.
آدام استرنج (2013-2014)
در ابتداي اين ليست آدام استرنج قرار دارد. براي آن دسته از شما كه نميدانيد آقاي استرنج كيست، بگويم كه او يكي از ابرقهرمانهاي دنياي DC است (همانهايي كه سوپرمن، گرين لنترن و بتمن را خلق كردهاند)، كه تحت تاثير اشعه زتا، به سيارهاي بيگانه به نام «ران» منتقل شده است، جاييكه عاشق شاهزاده آنجا شده و سياره را در برابر خطرات مهاجمان محافظت ميكند. البته او هر چهار سال يك بار به زمين بازگردانده ميشود و باز 4 سال بعد به سياره «ران» باز ميگردد. اين فيلم به تهيهكنندگي لئوناردو ديكاپريو در دست ساخت است و انتظار ميرود كه اواخر 2013 يا اوايل 2014 اكران شود.
مرد آهني 3 (3 مي 2013)
صرفنظر از اينكه اين فيلم از لحاظ كارگرداني، موضوع و بازيگري آن تا چه حد عالي يا افتضاح باشد، مطمئنا در جدول فروش بسيار خوب خوب كار خواهد كرد.
اما تاكنون، بهنظر ميرسد كه فيلم بسيار خوب طراحي شده و در آن توني استارك كه گفته شده است حضور متفاوتي در اين فيلم خواهد داشت، خود را براي مقابله با «ماندارين»، تروريست بسيار باهوشي آماده ميكند كه شركت و خانه ابرقهرمان ما را نابود كرده است(براي هزارمين بار، نميدانم حق بيمه توني تا چهحد را پشتيباني ميكند!) خوشبختانه او هنوز لباس آيرونمن خود را توانسته حفظ كند. او در آسگارد به دنيا نيامده، اشعه گاما باعث تغييراتي در او نشده و در خونش سرم سربازقهرماني ندارد. قدرت او مغزش است. لذتبخش خواهد بود كه او را در گوشهاي گير افتاده ببينيم و شاهد باشيم كه چطور از مخمصه خارج خواهد شد.
تور: دنياي تاريك (8 نوامبر 2013)
تور برگشته است! و اين بار ميخواهد با كمك آن پتك عظيمش به حساب چند تا از الفهاي تيره برسد. شخصيت منفي اين بار «ملكيث» است. داستان درست در ادامه اتفاقاتي است كه در «انتقامگيران» شاهد آن بوديم. يك نژاد باستاني به رهبري ملكيث كينخواه قصد دارد كه دنيا را به تاريكي بازگرداند. دشمني كه اودين و آسگارد توان مقابله با آن را ندارند و تور بايد سفري مخاطرهآميز را آغاز كند كه او را با جين فاستر همراه ميكند.
وولورين (26 جولاي 2013)
پس از فاجعهاي كه «خاستگاه مردان ايكس:وولورين» نام داشت، اميد بسيار داريم كه اين فيلم مانند فيلمنامه فوقالعادهاي كه دارد خوب از آب در بيايد. داستان وولورين در ادامه اتفاقاتي است كه در مردان ايكس 3 روي داده و روايتگر داستان قلدرترين جهشيافته اين دنياي كميك، يعني وولورين است كه در ژاپن امروزي به سفر ميپردازد. در دنيايي ناشناخته با بزرگترين دشمن تمام ادوارش مواجه ميشود، نبردي تا پاي جان با او خواهد داشت كه وولورين را براي هميشه تغيير خواهد داد.او براي اولين بار در زندگياش آسيبپذير خواهد شد و محدوديتهاي جسمي و احساسي بر او فشار وارد خواهند كرد.او نهتنها بهخاطر مبارزه با يك سامورايي، بلكه بهخاطر نبرد درونياي كه با خود دارد در انتها به نحوي از مبارزه بيرون ميآيد كه تا به حال او را اينچنين نديدهايم.
و آن فيلمي كه بيش از همه چشم انتظار آن هستيم...
مرد پولادين (24ژوئن 2013)
اين فيلم تلفيقي است از استعداد مثالزدني زاك اسنايدر در مقام كارگردان(ساكر پانچ،واچمن) و تخيل فوقالعاده ديويد گوير نويسنده آن (بتمن آغاز ميكند، شواليه تاريكي، شواليه تاريكي برميخيزد) تا نسخهاي كاملا بهروز و پيشرفته از قدرتمندترين و محبوبترين ابرقهرمان جهان، سوپرمن ارائه دهد... ديويد گوير، نويسنده فيلمنامه ميگويد كه اين فيلم نيز مانند بتمنهاي نولان واقعگرايانه خواهد بود.
البته بهنظر نميرسد كه مرد پولادين مانند بتمنهاي نولان تلخ و تيره باشد مگر اينكه استوديوي برادران وارنر ريسك از دست دادن بينندگان هميشگي سوپرمن را به جان بخرد و سوپرمني كاملا جديد ارائه دهد. اما آنچه كه ميتواند بينندگان را اميدوار كند اين است كه سوپرمن در فضاي امروزي و شرايط كاملا بهروز ساخته خواهد شد. البته مقايسه بين بتمن و سوپرمن، دو ركن اصلي دنياهاي ديسي طي دهههاي اخير چيز جديدي نيست.
مخصوصا كه اين پروژه درست بعد از اتمام سهگانهاي كليد خورد كه نولان از بتمن درست كرد. ديويد گوير ميگويد: ما به اين فكر ميكنيم كه چهميشد اگر واقعا چنين داستاني اتفاق ميافتاد. مردم چطور به آن واكنش نشان ميدادند؟ تاثير سوپرمن در دنياي واقعي چه ميتوانست باشد؟ آنچه من دوست دارم انجام دهم روايت داستانهايي است كه ممكن است ديگر حتي در ژانر كارتون يا كميك قرار نگيرند.
پس دوستداران كميك استريپ و ابرقهرمانها با ما همراه باشيد تا با هم نگاهي به برترين عناوين ابرقهرماني سال 2013 بيندازيم.
از آن رو كه لزوما هيچ كدام از عناوين زير را نميتوان بهتر از باقي عناوين دانست و مطمئنا هر كدام هواداران سينهچاك خود را دارند كه چشمانتظار اكران فيلمشان هستند، تصميم بر اين گرفتم كه اين ليست را بهترتيب از كمطرفدارترين، به پرطرفدارترين عنوان تهيه كنم. البته براي اين كه جانب عدالت را رعايت كرده باشم.
آدام استرنج (2013-2014)
در ابتداي اين ليست آدام استرنج قرار دارد. براي آن دسته از شما كه نميدانيد آقاي استرنج كيست، بگويم كه او يكي از ابرقهرمانهاي دنياي DC است (همانهايي كه سوپرمن، گرين لنترن و بتمن را خلق كردهاند)، كه تحت تاثير اشعه زتا، به سيارهاي بيگانه به نام «ران» منتقل شده است، جاييكه عاشق شاهزاده آنجا شده و سياره را در برابر خطرات مهاجمان محافظت ميكند. البته او هر چهار سال يك بار به زمين بازگردانده ميشود و باز 4 سال بعد به سياره «ران» باز ميگردد. اين فيلم به تهيهكنندگي لئوناردو ديكاپريو در دست ساخت است و انتظار ميرود كه اواخر 2013 يا اوايل 2014 اكران شود.
صرفنظر از اينكه اين فيلم از لحاظ كارگرداني، موضوع و بازيگري آن تا چه حد عالي يا افتضاح باشد، مطمئنا در جدول فروش بسيار خوب خوب كار خواهد كرد.
اما تاكنون، بهنظر ميرسد كه فيلم بسيار خوب طراحي شده و در آن توني استارك كه گفته شده است حضور متفاوتي در اين فيلم خواهد داشت، خود را براي مقابله با «ماندارين»، تروريست بسيار باهوشي آماده ميكند كه شركت و خانه ابرقهرمان ما را نابود كرده است(براي هزارمين بار، نميدانم حق بيمه توني تا چهحد را پشتيباني ميكند!) خوشبختانه او هنوز لباس آيرونمن خود را توانسته حفظ كند. او در آسگارد به دنيا نيامده، اشعه گاما باعث تغييراتي در او نشده و در خونش سرم سربازقهرماني ندارد. قدرت او مغزش است. لذتبخش خواهد بود كه او را در گوشهاي گير افتاده ببينيم و شاهد باشيم كه چطور از مخمصه خارج خواهد شد.
تور: دنياي تاريك (8 نوامبر 2013)
تور برگشته است! و اين بار ميخواهد با كمك آن پتك عظيمش به حساب چند تا از الفهاي تيره برسد. شخصيت منفي اين بار «ملكيث» است. داستان درست در ادامه اتفاقاتي است كه در «انتقامگيران» شاهد آن بوديم. يك نژاد باستاني به رهبري ملكيث كينخواه قصد دارد كه دنيا را به تاريكي بازگرداند. دشمني كه اودين و آسگارد توان مقابله با آن را ندارند و تور بايد سفري مخاطرهآميز را آغاز كند كه او را با جين فاستر همراه ميكند.
وولورين (26 جولاي 2013)
پس از فاجعهاي كه «خاستگاه مردان ايكس:وولورين» نام داشت، اميد بسيار داريم كه اين فيلم مانند فيلمنامه فوقالعادهاي كه دارد خوب از آب در بيايد. داستان وولورين در ادامه اتفاقاتي است كه در مردان ايكس 3 روي داده و روايتگر داستان قلدرترين جهشيافته اين دنياي كميك، يعني وولورين است كه در ژاپن امروزي به سفر ميپردازد. در دنيايي ناشناخته با بزرگترين دشمن تمام ادوارش مواجه ميشود، نبردي تا پاي جان با او خواهد داشت كه وولورين را براي هميشه تغيير خواهد داد.او براي اولين بار در زندگياش آسيبپذير خواهد شد و محدوديتهاي جسمي و احساسي بر او فشار وارد خواهند كرد.او نهتنها بهخاطر مبارزه با يك سامورايي، بلكه بهخاطر نبرد درونياي كه با خود دارد در انتها به نحوي از مبارزه بيرون ميآيد كه تا به حال او را اينچنين نديدهايم.
و آن فيلمي كه بيش از همه چشم انتظار آن هستيم...
مرد پولادين (24ژوئن 2013)
اين فيلم تلفيقي است از استعداد مثالزدني زاك اسنايدر در مقام كارگردان(ساكر پانچ،واچمن) و تخيل فوقالعاده ديويد گوير نويسنده آن (بتمن آغاز ميكند، شواليه تاريكي، شواليه تاريكي برميخيزد) تا نسخهاي كاملا بهروز و پيشرفته از قدرتمندترين و محبوبترين ابرقهرمان جهان، سوپرمن ارائه دهد... ديويد گوير، نويسنده فيلمنامه ميگويد كه اين فيلم نيز مانند بتمنهاي نولان واقعگرايانه خواهد بود.
البته بهنظر نميرسد كه مرد پولادين مانند بتمنهاي نولان تلخ و تيره باشد مگر اينكه استوديوي برادران وارنر ريسك از دست دادن بينندگان هميشگي سوپرمن را به جان بخرد و سوپرمني كاملا جديد ارائه دهد. اما آنچه كه ميتواند بينندگان را اميدوار كند اين است كه سوپرمن در فضاي امروزي و شرايط كاملا بهروز ساخته خواهد شد. البته مقايسه بين بتمن و سوپرمن، دو ركن اصلي دنياهاي ديسي طي دهههاي اخير چيز جديدي نيست.
مخصوصا كه اين پروژه درست بعد از اتمام سهگانهاي كليد خورد كه نولان از بتمن درست كرد. ديويد گوير ميگويد: ما به اين فكر ميكنيم كه چهميشد اگر واقعا چنين داستاني اتفاق ميافتاد. مردم چطور به آن واكنش نشان ميدادند؟ تاثير سوپرمن در دنياي واقعي چه ميتوانست باشد؟ آنچه من دوست دارم انجام دهم روايت داستانهايي است كه ممكن است ديگر حتي در ژانر كارتون يا كميك قرار نگيرند.