امید چرا
بابا بازی برد و باخت داره یه روز می بریم یه روز می بازیم
نیازی به این کارا نیست که دفتر خاطرات بنویسی و از این کارا:خنده2:
نه من کاملا خونسرد و ریلکس هستم
فقط دلم میخواد یکی دم دستم باشه یکم بزنمش دلم وا بشه:نیش: :غش2:
مثلا کی رو بزنی ؟ :تعجب2:
یوسف خوبه ها ؟ یکم عقدت رو روش خالی کنی .:خنده2:
من که می دونم تو از یوسف میترسی :نیش:نه بابا
شوخی کردم چرا جدی میگیرین
من که می دونم تو از یوسف میترسی :نیش:
ولی خب یوسفم زیاد بی رحم نیست مثلا اگه تو یه چک بزنی یوسف
یه حرکت کاراته ای برات میره که از این کارت پشیمون بشی :خنده2:
(منم شوخی کردم جدی نگیر)
هان چه خبر؟ :تعجب2:
مثل اینکه یوسف نیستش داری اینجوری میگی بذار بهش بگم بیادزینب جان این حرفارو نزن از خنده روده بر شدم
آخه کی از یوسف میترسه که من بخوام بترسم ازش
مثل اینکه یوسف نیستش داری اینجوری میگی بذار بهش بگم بیاد
تا ببینه داری چی کار میکنی .
:غش2: :غش2: :غش2:
یوسف من تو عمرم دفتر خاطرات نداشتم :نیش:
ولی خب فوتبال همینه دیگه
من که اصلا ناراحت نیستم چه از باخت پرسپولیس و چه از باخت بارسا
من فقط با بردشون شاد میشم :نیش: :شاد:
درضمن این 2 روز هم نبودم چون کار داشتم :تعجب:
فریده کجا کاری تووووو...
اینقدر ساده نباش
اینا الان دارن فقط حفظ ظاهر میکنن:نیش:
والا الان تو دلشون آتیش روشنه.. اندازه 100 سال چهارشنبه سوریشون :10:
امروز 2 اردیبهشت سال 91
تا حالا تو عمر اینقدر احساس شرم نکرده بودم...!
هییییییییییی
خاک تو سر همشون با این بازی کردنشون
ماشالله امروز جفت تیمام گل کاشتن ..،خیلی روز بدی بود ...خیلیــــــــــــ...:ناراحت:
از یه طرف پرسپولیس حسابی رو سفیدمون کرد تا حالا از اول لیگ کسی 4 تا گل از این تیم نخورده بود که ماش الله پرسپولیس خورد...
حسابی اعصابمون ریخت به هم دیگه...
حالا پرسپولیس به کنار جواب بچه های انجمن رو چی بدم پس..،با اون همه ادعایی که از تیمم میکردم...همین شد !
فقط همین ...!
وای وای خدا به دادم برسه چه طور تو روی کامیار نگاه کنم :گریه:
ااااااااااااه ، خدا بگم چیکارتون کنه بچه هااا.....اینم آخه بازی بود کردین اخه...
حالا که دارم فکر میکنم میبینم بچه ها اون روز تو ریدکال بیخود هم بهتون لنگی نمیگفتم :ناراحت:
وای وای وای
هر چی بدبختیه سر منه!
بارسا جون تو چرا اینجوری کردی آخه :52:
از شانس منه دیگه
یکی نیست بگه امید خدا تو رو بکشه :نیش: کی گفته اخه این جوری سنگ یه تیم رو به سینه بزنی که حالا اینجور بیفتی به ندامت و غلط کردم :بدجنس:
ماش الله کریس هم هرچی تو این فصل بازی نکرده بود تلافیش رو سر ما در آورد :ناراحت:
اون حرکتش هم که اوووووووووووووووف :ناراحت: اصلا دهنم رو بست دیگه...
وای خدا من چه جوری فردا برم انجمن :ناراحت:
کاش میمردم و این خفت رو نمیکشیدم ....
بچه هاا این نوشته مربوط میشه به دفتر خاطرات امید که کلاغه برا من فاکسش کرده :بدجنس:
بخونین و کیفووور بشین :10:
راستی امید خبر جدید چی داریــــــــ......
شنیدم چهار تا چهار تا گل میخورین هاااا :10:
ماش الله کریس هم هرچی تو این فصل بازی نکرده بود تلافیش رو سر ما در آورد
منم کلی خندیدم جالب بود
ها یوسف خان چند تا دفتر خاطره داری؟
راستشو بگو این پستو زدی که کلی پسند بگیری:بدجنس:
شانس بیاری یکی از دفتر خاطره هات دست امید نیوفته
فکر کنم بیشترین پسندو امید بگیر:خنده2:
امید چرا
بابا بازی برد و باخت داره یه روز می بریم یه روز می بازیم
نیازی به این کارا نیست که دفتر خاطرات بنویسی و از این کارا:خنده2:
مثلا کی رو بزنی ؟ :تعجب2:
یوسف خوبه ها ؟ یکم عقدت رو روش خالی کنی .:خنده2:
من که می دونم تو از یوسف میترسی :نیش:
ولی خب یوسفم زیاد بی رحم نیست مثلا اگه تو یه چک بزنی یوسف
یه حرکت کاراته ای برات میره که از این کارت پشیمون بشی :خنده2:
(منم شوخی کردم جدی نگیر)
:غش2:
زینب جان این حرفارو نزن از خنده روده بر شدم :غش2: :نیش:
آخه کی از یوسف میترسه که من بخوام بترسم ازش :نیش:
هان چه خبر؟ :تعجب2:
مثل اینکه یوسف نیستش داری اینجوری میگی بذار بهش بگم بیاد
تا ببینه داری چی کار میکنی .
نه خب بالاخره که میاد میخونه :نیش:
برو بهش بگو بیاد ببینم چیکار میخواد بکنه :قلیون: