mehrdad_teh
متخصص بخش هواشناسی
طي 120 ساعت آينده بيشتر باد هاي تهران از سمت جنوب غرب خواهد وزيد و بعد از آن غربي و نكته ديگه اينكه طي اين مدت تند بادي در انتظار پايتخت نشينان نخواهد بود:
-
توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
مباحث عمومی هواشناسی
- شروع کننده موضوع Amir Mohsen
- تاریخ شروع
- وضعیت
[h=2] زخم های سینه
برخی داستان ها و وقایع در مورد اتفاقات گذشته چقدر میتواند جالب و پند اموز باشد و البته درد ناک ، خاطره ای که وقتی ان را شنیدم پشتم به لرزه افتاد. کسی تعریف میکرد از انچه بر او و خانواده اش گذشته ، زندگی و جنگ در افغانستان پیش از ظهور طالبان در مزار شریف . " ده دوازده خانواده شیعه در بلخ زندگی میکردیم میان پشتون ها ، کار به کار هم نداشتیم و در کنار هم زندگی می کردیم که ناگاه گروهی دیگر از رقبای سیاسی که انها هم مانند ما شیعه مذهب بودند تصمیم گرفتند بساط زندگی ما را از بلخ جمع کنند یعنی همه مان را قتل عام کنند عید قربان بود که صدای فیر( تیر اندازی ) از کوچه امد من هم کلاشینکفم را برداشتم و میخواستم ازکوچه وارد خیابان شوم که یکی از همسایه ها جلویم را گرفت و گفت که بایستم و خودش جلوتر از من وارد خیابان شد هنوز قدمی برنداشته بود که دیدم نقش زمین شد گلوله درست زیر حنجره اش خورده بود دست و پا میزد و کاری از من ساخته نبود . برگشتم خانه سلاحی به پدرم دادم نارنجک را به مادر و گفتمش که اینطوری کارمی کند فقط این نخ را میکشی و می اندازی به طرف انها ، اسلحه ای به خواهرم دادم که هر کسی را که روی پشت بام دیدی بزن ، و کلاشینکفی به دست برادر کوچکم و گفتمش اول خوب بجنگ و تسلیم نشو بعد که دیدی از هر سویی می ایند و کاری از تو ساخته نیست ، خواهر و مادر را با تیر بزن و نگذار که زنده به دست انها بیفتند که من اینها را می شناسم نگذار که بی ناموسی کنند .
ان شب ما هجده نفر بودیم و متخاصمان سیصد نفر تا صبح تیر اندازی بود و جنگ و گریز ، از سنگر و سر پناهی به سنگر دیگر هر یک سریعا جایمان را عوض میکردیم تا دشمن به تعداد کم ما پی نبرد خوبی اش این بود که محله را به درستی میشناختیم و انها نمی شناختند ، صبح هنگام همسایه های سنی مان متعجب میگفتند چی گپ است ؟ چرا هم فرقه هایتان به شما حمله کرده اند ؟ انها تصور میکردند تمام دیشب گلوله ها به خاطر شب عید شلیک میشه . ساعتی بعد نیرو هایی کمکی به دادمان رسیدند و جنگ تمام شد . تعداد کشته های ما دو نفر بودند یکی همان همسایه مان و دیگری پیر زنی که بر بالای بام لباس ها را روی طناب می اویخت که خشک شود . از انها چند ده تایی را از بین برده بودیم .
اولین روزهای مهاجرتم به ایران بود ، نمیتوانستم شب ها بخوابم پشت به دیوار تکیه کرده زانو ها را نزدیک سینه قرار میدادم . در خانه بودم اما گوشهایم فقط وفقط صدای بیرون را میشنیدند . صدای پریدن گربه ای به حیاط را هم میشنیدم ."
تصور کنید که ما افغان ها ازجنگ چه کشیده ایم شیعه بر علیه شیعه ، شیعه بر ضد سنی ، سنی بر ضد شیعه ، فلان قوم با فلان قوم دیگر ، افغانستان که خراب شده به خاطر همین فرقه و فرقه گرایی است ، فکرش را بکنید ادمی توی چه موقعیت هایی قرار می گیرد ، تصمیم بگیرد ساعتی بعد خواهر و مادرش را بکشد که کسی به انها تعرض نکند ، بار تمام این سی سال و اندی جنگ را فقط و فقط مردمی داده اند که از ان کوچک ترین نفعی نبردند جز دادن کشته و مال و ناموس . بی خود نبوده که ما افغان از مملکتمان گریخته ایم و به دنبال سر پناه به این کشور و ان کشور امده ایم . این را به غیر افغانها میگویم اگر فرد افغان مهاجری را دیدید به یاد بیاورید که شاید او هم داستانی وحشتناک در وجودش نهفته باشد و زخمی بر سینه پنهان کرده باشد .
برخی داستان ها و وقایع در مورد اتفاقات گذشته چقدر میتواند جالب و پند اموز باشد و البته درد ناک ، خاطره ای که وقتی ان را شنیدم پشتم به لرزه افتاد. کسی تعریف میکرد از انچه بر او و خانواده اش گذشته ، زندگی و جنگ در افغانستان پیش از ظهور طالبان در مزار شریف . " ده دوازده خانواده شیعه در بلخ زندگی میکردیم میان پشتون ها ، کار به کار هم نداشتیم و در کنار هم زندگی می کردیم که ناگاه گروهی دیگر از رقبای سیاسی که انها هم مانند ما شیعه مذهب بودند تصمیم گرفتند بساط زندگی ما را از بلخ جمع کنند یعنی همه مان را قتل عام کنند عید قربان بود که صدای فیر( تیر اندازی ) از کوچه امد من هم کلاشینکفم را برداشتم و میخواستم ازکوچه وارد خیابان شوم که یکی از همسایه ها جلویم را گرفت و گفت که بایستم و خودش جلوتر از من وارد خیابان شد هنوز قدمی برنداشته بود که دیدم نقش زمین شد گلوله درست زیر حنجره اش خورده بود دست و پا میزد و کاری از من ساخته نبود . برگشتم خانه سلاحی به پدرم دادم نارنجک را به مادر و گفتمش که اینطوری کارمی کند فقط این نخ را میکشی و می اندازی به طرف انها ، اسلحه ای به خواهرم دادم که هر کسی را که روی پشت بام دیدی بزن ، و کلاشینکفی به دست برادر کوچکم و گفتمش اول خوب بجنگ و تسلیم نشو بعد که دیدی از هر سویی می ایند و کاری از تو ساخته نیست ، خواهر و مادر را با تیر بزن و نگذار که زنده به دست انها بیفتند که من اینها را می شناسم نگذار که بی ناموسی کنند .
ان شب ما هجده نفر بودیم و متخاصمان سیصد نفر تا صبح تیر اندازی بود و جنگ و گریز ، از سنگر و سر پناهی به سنگر دیگر هر یک سریعا جایمان را عوض میکردیم تا دشمن به تعداد کم ما پی نبرد خوبی اش این بود که محله را به درستی میشناختیم و انها نمی شناختند ، صبح هنگام همسایه های سنی مان متعجب میگفتند چی گپ است ؟ چرا هم فرقه هایتان به شما حمله کرده اند ؟ انها تصور میکردند تمام دیشب گلوله ها به خاطر شب عید شلیک میشه . ساعتی بعد نیرو هایی کمکی به دادمان رسیدند و جنگ تمام شد . تعداد کشته های ما دو نفر بودند یکی همان همسایه مان و دیگری پیر زنی که بر بالای بام لباس ها را روی طناب می اویخت که خشک شود . از انها چند ده تایی را از بین برده بودیم .
اولین روزهای مهاجرتم به ایران بود ، نمیتوانستم شب ها بخوابم پشت به دیوار تکیه کرده زانو ها را نزدیک سینه قرار میدادم . در خانه بودم اما گوشهایم فقط وفقط صدای بیرون را میشنیدند . صدای پریدن گربه ای به حیاط را هم میشنیدم ."
تصور کنید که ما افغان ها ازجنگ چه کشیده ایم شیعه بر علیه شیعه ، شیعه بر ضد سنی ، سنی بر ضد شیعه ، فلان قوم با فلان قوم دیگر ، افغانستان که خراب شده به خاطر همین فرقه و فرقه گرایی است ، فکرش را بکنید ادمی توی چه موقعیت هایی قرار می گیرد ، تصمیم بگیرد ساعتی بعد خواهر و مادرش را بکشد که کسی به انها تعرض نکند ، بار تمام این سی سال و اندی جنگ را فقط و فقط مردمی داده اند که از ان کوچک ترین نفعی نبردند جز دادن کشته و مال و ناموس . بی خود نبوده که ما افغان از مملکتمان گریخته ایم و به دنبال سر پناه به این کشور و ان کشور امده ایم . این را به غیر افغانها میگویم اگر فرد افغان مهاجری را دیدید به یاد بیاورید که شاید او هم داستانی وحشتناک در وجودش نهفته باشد و زخمی بر سینه پنهان کرده باشد .
Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
دوستان
اینجا آسمان تمام ابری و بارون خوبی هم میباره:گل:
اینجا آسمان تمام ابری و بارون خوبی هم میباره:گل:
ali.doosti
کاربر ويژه
تبریک میگم امیرجان...جامونو خالی کن!دزفول خوبه حالا!آبادان قرن هاست بارون نیومده...البته بارون به دل بشین :|
سلام علی جان
آره دقیقا.اینجا تقریبا از 25 روز پیش گلهای زرد دامنه مخملکوه همونایی که عکسشونوگذاشتم زدن بیرون. فقط سال 88 اونم اسفند ماهش این صحنه هارو دیدم
91 به 88 گفته بیلاخ
)Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
سلام علی جان
خیلی ممنون . چشم حتما جای شما رو خالی میکنم. نگران نباش ، فکر کنم هفته آینده باید هفته خوبی باشه و بارشهای خوبی در سطح کشور رخ بده:گل:
مرد مصنوعی یک میلیون‌دلاری ساخت روباتیک‌کاران پیشگام که با اندام مصنوعی، عضلات روباتیک و خون مصنوعی تکمیل شده است، به موزه علوم لندن رفت.
خوب دیگه آخر دنیا شده روبات مصنوعی دارای خون و اندام بیولوزیکی دنیا داره به کجا می ره؟
ابرهای گردبادی ، جزیره جرجیا جنوبی ...
بسیار زیبا خدا نصیب کنه این صحنه ها رو ببینیم بزودی
ما هم که ته جدول اول شدیم مبارک باشه
درست میشه ایشالا
Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
| 1 | Ramsar (Iran) | 5.8 mm |
| 2 | Ahar (Iran) | 4.3 mm |
| 3 | Ardebil (Iran) | 4.0 mm |
| 4 | Khoy (Iran) | 2.0 mm |
| 5 | Noshahr (Iran) | 1.0 mm |
| 6 | Sarab (Iran) | 0.9 mm |
| 7 | Tabriz (Iran) | 0.5 mm |
| 8 | Baft (Iran) | 0.3 mm |
| 9 | Bandarabbass (Iran) | 0.2 mm |
| 10 | Maraveh-Tappeh (Iran) | 0.2 mm |
| 11 | Ghuchan (Iran) | 0.1 mm |
| 12 | Gorgan (Iran) | 0.1 mm |
| 13 | Sanandaj (Iran) | 0.1 mm |
| 14 | Saravan (Iran) | 0.0 mm |
(74 of 74 stations)
Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
مشهد: 18 یو تی سی
| 886// | Total low clouds cover, genera Stratocumulus, Stratus, Cumulus and Cumulonimbus : 8 oktas, overcast |
| 886// | Clouds of the genera Stratocumulus, Stratus, Cumulus and Cumulonimbus : Stratus in a more or less continuous sheet or layer, or in ragged shreds, or both, but no Stratus fractus of bad weather |
| 886// | Clouds of the genera Altocumulus, Altostratus and Nimbostratus : Altocumulus, Altostratus and Nimbostratus invisible owing to darkness, fog, blowing dust or sand, or other similar phenomena, or more often because of the presence of a continuous layer of lower clouds |
| 886// | Clouds of the genera Cirrus, Cirrocumulus and Cirrostratus : Cirrus, Cirrocumulus and Cirrostratus invisible owing to darkness, fog, blowing dust or sand, or other similar phenomena, or more often because of the presence of a continuous layer of lower clouds |
ایشاله ولی نوش دارو بعد از مرگ سهراب چه فایده
Amir Mohsen
متخصص بخش هواشناسی
سلام
نقشه ها که فعلا بارشهای خوبی به شکل برف نشون میدن ولی کو تا هفته دیگه.
این هفته هم تو یک چشم به هم زدن تمام خواهد شد.:گل:
mahmood600
کاربر ويژه
mahmood600
کاربر ويژه
- وضعیت