• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

واژگان تخصصي رشته " كامپيوتر "

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Jobs, Steve
joystick , noun دسته بازي-اهرم کنترل-وسيله اي براي کتنرل حرکت مکان نما ،‌جوي استيك
JPEG , noun JPEG
Joint Photographic Experts Group
فايلهاي عکس
)
JFF

فايلهاي تصويري



JFI

فايلهاي تصويري



JFIF

فايلهاي تصويري



Jpg Optimizer

نرم افزاري براي تهيه عکس با فرمت JPG




(
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
K
(
در ويژوال
vbKeyK

کد کليد حرف K

)
(منظور 1024 بايت است


)
KB KiloByte ،
کيلو بايت=2^10بايت=1024بايت=>1000بايت
kilobyte , noun کيلوبايت
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
key , noun کليد ،‌ فيلدي از يک فايل براي بازيابي يا مرتب کردن رکورد ها
)
در ويژوال
Key

کليد
يکي از متددهاي شيء ديکشنري که به صورت زير مي باشد:
object.Key(key) = newkey
به جاي Object نام شيء و به جاي Key درون پرانتز شماره لغت را مي نويسيم، در ادامه آن يک مساوي قرار دهيم و بعد از آن يک لغت بنويسيم در اين صورت لغت مورد نظر برابر با آن لغت مي شود.

رجوع به: Dictionary



KeyCode

متغيري که کليد مورد نظر را که به صورت يک کلمه نشان داده مي شود را مشخص مي کند.
Keycode هر کليدي به صورت زير به دست مي آيد:
Vbkey + Keyname
مثلاً کليد E برابر است با : VbKeyE

براي کليدهاي Num اينگونه نامگذاري مي شود:
VbKey + NumPad + Number
مثلاً کليد 5 قسمت اعداد برابر است با : VbKeyNumPad5



vbKey

کد کليدها که با اسم کليد بعد از آن مشخص مي شود مثلاً کليد L يعني vbKeyL



)
(
Edit keys

کليد هاي ويرايشي


مطلب مرتبط
مجموعه 13 كليد ويرايش متنها كه در رديف دوم بعد از كليدهاي ارقامي در وسط صفحه قرار دارند.كليدهاي مخصوص ويرايش و كنترل صفحه متن ميباشد و عبارتند از:
تمرين : جهت مشاهده و كار عملي با كليدهاي ويرايش ، متني را ازMy documents باز نموده و يا برنامه نوشتاري WordPad را اجرا نماييد
Start>programs>accessories>WordPad
1)چهار كليد جهت نما (arrow keys) كه جهت بالا وپايين،سمت راست و چپ بردن نشانگر ( pointer) در متن (در حالت عادي به اندازه يك كاراكتر ( حرف ) به سمت چپ و راست و يا يك خط به بالا و پائين جابجا مي نمايند ولي بهمراه (فشردن) كليد ctrl كه در روي صفحه اصلي و حروف قرار دارد شامل پرش كلمه ، پاراگراف و صفحه نمايشي مي شوند.)
كليدهاي اشاره گر(arrow keys ) شامل موارد و حالتهاي زير هستند:
a) كليد فلش بالابر در متن اشاره گر را يك خط بالا ميآورد.
b) كليد فلش پايين رو در متن اشاره گر را يك خط پايين ميآورد.
c) كليد فلش راست بر در متن اشاره گر را يك حرف به سمت راست ميآورد.
d) كليد فلش چپ بر در متن اشاره گر را يك حرف به سمت چپ ميآورد.
و اما در قسمت بالاي کليدهاي اشاره اي (arrow keys ) کليد هاي زير قرار دارند.
2)كليد page up كه صفحه متن را به اندازه يك صفحه نمايشي يا مانيتور به طرف بالاميبرد.
3) كليد page down كه صفحه متن را به اندازه يك صفحه نمايشي يا مانيتور به طرف پايين مي آورد.
4)كليدhome نشانگر را به اول همان خط ميبرد.
5) كليدend نشانگر را به انتهاي همان خط ميبرد.
6)كليد delete با يك بار زدن آن يك حرف سمت راست(انگليسي) نشانگر را حذف مينماييد (يا كلمه يا جمله انتخاب شده را.)
7)كليد insert جهت قرار دادن كلمه اي يا حرفي (كاراكتري) به جاي حرف يا كلمه ديگري كه انتخاب نموده ايم.
نکته مهم:
اين دكمه ها بهمراه كليد Ctrl وظايف ديگري به عهده ميگيرند.از جمله:
1)كليد page up به همراه كليد Ctrl صفحه متن را به اندازه يك صفحه چاپي به طرف بالاميبرد.
2) كليد page down به همراه كليد ctrl صفحه متن را به اندازه يك صفحه چاپي به طرف پايين ميبرد.
3)كليدhome به همراه كليد Ctrl نشانگر را به اول كل متن ميبرد.
4) كليد end به همراه كليد Ctrl نشانگر را به انتهاي كل متن ميبرد.
5) كليد فلش راست و چپ بر در متن بهمراه Ctrl اشاره گر را يك كلمه به سمت راست و يا چپ ميآورد.
6) كليد فلش بالا و پائين بر در متن بهمراه Ctrl اشاره گر را يك پاراگراف به سمت بالا يا پائين ميآورد.
و همچنين چند كليد ديگر(7-كليد pause break و8-scroll lock و9-print screen sysRq ) در روي آنها قرار دارد.



Functional keys

کليدهاي تابع-کليد هاي کاربردي


مطلب مرتبط
اين 12 كليد هر كدام به تنهايي يا به همراه كليدهاي كنترلي (Ctrl يا Alt ) كارهاي خاصي را در برنامه هاي مختلف به عنوان ميانبر يا shortcut انجام مي دهند.
مثلا" F1 در اكثر برنامه ها help برنامه را اجرا ميكند. و يا F5 در اينترنت صفحه را refresh ميكند. و يا در برنامه NC كليد F10 از برنامه خارج ميشود. و يا كليد alt به همراه F4 پنجره ويندوز را ميبندد.
تذکر مهم: کاربرد اين کليدها به تنهايي يا به همراه (Ctrl و Alt) در هر برنامه اي مي تواند متغير باشد و بايد در آن برنامه به نحوه استفاده و انتخاب آنها از برنامه help کمک گرفت



Key Preserving

حفظ کننده کليد



Key to disk

وسيله اي براي ضبط داده هاي وارد شده از صفحه کليد روي ديسک



Number keys

کليد هاي ارقامي


مطلب مرتبط
مجموعه 17 كليد سمت راست كه روي آنها اعداد و ارقام و چهار علامت اصلي رياضي ميباشد (در صورتي كه بطور متناوب با اعمال رياضي و ارقام كار داريد كليد(Num Luck) رامي فشاريد تا چراغ(Num Luck) كه در بالاي همين قسمت صفحه كليد ميباشد روشن شود و اين قسمت كليدها فعال شوند و مانند يك ماشين حساب با آن كار نماييد .كليدهاي روي آن شامل:
1)ارقام صفر تا نه
2)علامت (-) منها،(×)ضرب،(/)تقسيم،(+) جمع و (.) نشانگر مميز مي باشند.
3)كليدNum Luck كه جهت فعال نمودن كليدهاي ارقامي است ( در بالاي صفحه چراغي وجود دارد که روشن و خاموش بودن آن نشانگر فعال يا غير فعال بودن اين كليدها مي باشد.)
4)كليد Enter كه بعد از تايپ اعمالي (داده ها يا اطلاعاتي)جهت اعمال و آمادگي براي دادن اعمال بعدي رفتن به مرحله بعدي و زدن مجّدد آن جهت دريافت حاصل كار(به نوعي معادل علامت مساوي(=) است ) بکار مي رود.
تمرين: برنامه ماشين حساب calculator دستگاه را اجرا نموده و مطالب بالا را مشاهده و تمرين نماييد.
start>programs>accessories>calculator
تذكر مهم: بعضي از كليدهاي بالا در صورتي كه كليدNum Luck فعال نباشد اعمال ديگري كه روي آنها مشخص شده است را انجام مي دهند . مانند كاربرد كليد هاي ويرايشي زير خواهند شد.(بالا و پايين ،سمت چپ و راست بردن Cursor (نشانگر) در صفحه، و خط در متنها و جاهاي ديگر)



accelerator key

کليد تسريع کننده



all key

تمام کليد



alternate key

کليد کانديد-کليد بديل



candidate key

کليد کانديد



control keys

کليد هاي اصلي


مطلب مرتبط
مجموعه 61 كليدي كه در سمت چپ صفحه قرار دارند جهت تايپ، اعمال رياضي و كارهاي عملياتي بكار مي روند كه عبارتند از:
1)كليد Backspace كه جهت حذف يك كاراكتر(حرف) از سمت چپ نشانگر (انگليسي) به كار مي رود.
2) كليد Enter كه بعد از تايپ اعمالي (داده ها يا اطلاعاتي)جهت اعمال و آمادگي براي دادن اعمال بعدي و رفتن به مرحله بعدي مي باشد و زدن مجّدد آن جهت دريافت حاصل كار و ديدن نتيجه پردازش اعمال (به نوعي معادل علامت مساوي(=) ) است.
3)كليد shift (دو عدد بوده و در سمت راست و چپ صفحه جهت راحتي انجام كار با دو دست ميباشد و كارشان يكسان است) جهت تغيير(تبديل) كارهاي صفحه كليد اصلي مي باشد بدين نحو كه در صورت همراه بودن كليد shift بهمراه كليدهاي ديگر آن كليدها كار ديگري را انجام ميدهند. مثلا به همراه حروف الفبا باعث تغيير حروف كوچك به حروف بزرگ ميشود. و با كليدهايي كه نشانگر دو عمل متفاوت ميباشند باعث فعال شدن عمل ديگر(كه در قسمت بالاي كليد مشخص شده است) ميشود. مثلا" كليدهاي رديف اول قسمت بالا بدون shift كاراكترهاي ارقامي(= - 0 9 8 7 6 5 4 3 2 1 `) را تايپ مي نمايند. ولي به همراه shift كاراكترهاي (+ _ ) ( * & ^ % $ # @ ! ~) را به ترتيب وارد مينمايد.
بقيه كليدها بدون shift به ترتيب ([ p o I u y t r e w q ' ; l k j h g f d s a \ / . , m n b v c x z ) مي باشند اما به همراه shift به حالت زير درميآيند.( } { P O I U Y T R E W Q " : L K J H G F D S A | ? > < M N B V C X Z) ضمنا" كليد shift در برنامه هاي مختلف مي تواند وظايف ديگري نيز به عهده بگيرد.
نکته: جهت اطلاع افرادي كه به عملكرد كليد shift در برنامه نوشت افزاري(2000) word 97 فارسي نيازمند ميباشند :
كليدها از بالا به پايين(از سمت راست به چپ) بدون Shift به ترتيب: = - 0 9 8 7 6 5 4 3 2 1 پ چ ج ح خ ه ع غ ف ق ث ص ض گ ك م ن ت ا ل ب ي س ش ژ / . و ئ د ذ ر ز ط ظ
كليدها از بالا به پايين(از سمت راست به چپ) به همراه كليد Shift : + _ ( ) × ، ^ % $ # @ ! ّ > < ؛ × ÷ ‘ إ لإ ء ُ ً َ " : / ، ـ آ لأ ى ى ٍ ِ | ؟ . , ’ ‌ لآ { } ْ ~
4)كليد هاي Ctrl , Alt( از هر كدام دو عدد بوده و در سمت راست و چپ صفحه جهت راحتي انجام كار با دو دست ميباشد و كارشان يكسان است) اين دو كليد به همراه كليدهاي ديگري آمده و كارهاي كنترلي سيستم را به عهده ميگرند.مثلا" در برنامه ويندوز Alt به همراه كليد F4 پنجره را ميبندد. يا كليد ctrl در برنامه هاي مختلف (بخصوص برنامه نوشتاري word) براي نمونه چند اعمال زير را دارد:
ctrl + x => cut ctrl + c => copy ctrl + v => paste ctrl + z => undo ctrl + o => open ctrl + p => print ctrl + n => new ctrl + a => select all ctrl + s => save
5) كليد ما بين (Ctrl و Alt) سمت چپ يعني start كه علامت پرچم ويندوز روي آن است جهت رفتن به برنامه start در هر حالتي از پنجره ها قرار داشته باشيم مي باشد.
6) كليد choose options كه ما بين (Ctrl و Alt) سمت راست قرار دارد اگر نشانگر روي فايل يا پوشه باشد جهت انتخاب گزينه ها (مانند كليد راست ماوس ) بكار مي رود.
7) كليد Caps lock كه در سمت چپ كليد ها قرار دارد اگر روشن باشد تما مي حروف به حالت حروف بزرگ نوشته مي شود.(يعني تقريبا" كليد دائمي Shift)
8) كليد Tab اشاره گر را به اندازه 8 كاراكتر به طور سريع جلو مي برد



function key

کليد هاي عملياتي



hot key

کليد تعريف شده براي اجراي سريع دستور



keyboard

صفحه کليد


مطلب مرتبط
وسيله اي است مانند دستگاه تايپ ،اين وسيله علاوه بر كاربردي كه در برنامه هاي نوشتاري جهت تايپ اعداد و ارقام و حروف بكار ميرود در برنامه هاي مختلف كارها و وظايف ديگري نيز به عهده ميگيرد. يك صفحه كليد استاندارد و معمولي داراي 101 يا 102 كليد ميباشد كه معمولا" در چهار يا پنج قسمت مجزا بر روي صفحه كليد پراكنده مي باشند



keyword

کلمه کليدي







Candidate Key

کليد کانديد



Function key

کليدهاي تابع F1 تا F12 که در بالاي صفحه کليد قرار دارند و هريک کار معيني انجام مي دهند.


F1- براي كمك كردن(Help) استفاده مي شود.
F2- براي تغيير نام(Rename) استفاده مي شود.
F3- براي پيدا كردن يك فايل(Search) استفاده مي شود.
F4- يك فايل را انتخاب((Select مي كند.
F5- فرمان دوباره يا Refresh را اجرا مي كند.
F6- فايلها را به ما نمايش مي دهد.
F7- در هر برنامه كار معيني انجام مي دهد.
F8- در هر برنامه كار معيني انجام مي دهد.
F9- در هر برنامه كار معيني انجام مي دهد.
F10- منوهاي اصلي را انتخاب مي كند.
F11- فرمان تمام صفحه يا Full Screen را اجرا مي كند.
F12-در هر برنامه كار معيني انجام مي دهد.



Hot key

کليد تعريف شده


برخي از اين کليدها عبارتند از:
CTRL+C Copy
CTRL+X Cut
CTRL+V paste
CTRL+Z Undo
CTRL+Y Redo
CTRL+A انتخاب همه گزينه هاي يک پنجره
DELETE پاک کردن فايل و انتقال به سطل بازيابي
SHIFT+DELETE حذف مستقيم فايل بدون انتقال به سطل بازيابي
پائين نگه داشتن CTRL به همراه کشيدن فايل يا پوشه مورد نظر کپي فايل يا پوشه مربوطه در محل ديگر
پائين نگه داشتن CTRL+SHIFTبه همراه کشيدن فايل يا پوشه مورد نظر ايجاد يک ميانبر براي يکي از اقلام در مکان دلخواه
F2 براي تغيير نام فايل يا پوشه مربوطه
F3 فعال کردن امکان جستجو
ALT+ENTER مشاهده مشخصات فايل يا پوشه انتخاب شده
ALT+F4 بستن برنامه يا پوشه فعال جاري
ALT+TAB جابجايي بين چندين برنامه مختلف
ALT+ESC جابجايي بين چندين برنامه مختلف
SHIFT+F10 فعال کردن منوي زمينه براي موضوع انتخاب شده
Backspace برگشت به يک پوشه قبل
CTRL+ESC يا فعال يا غير فعال کردن منوي Start
F10 يا کليد ALT فعال شدن منو هاي برنامه جاري و امکان انتخاب آنها
F5 refresh کردن پنجره جاري
پائين نگه داشتن SHIFT در هنگام داخل کردن CD جلوگيري از اجراي Autorun هنگام قرار دادن CD
+ BREAK فعال شدن پنجره مشخصات سيستم
+ D يا + M کمينه کردن تمام برنامه هاي جاري و مشاهده desktop
+ Shift +M باز کردن همه پنجره هاي کوچک شده
+ E باز کردن پنجره EXplorer
+ F فعال کردن پنجره جستجو
+ F1 فعال کردن پنجره Help
+ L قفل کردن کامپيوتر
+ R فعال شدن پنجره Run
ALT+SPACEBAR فعال کردن گزينه هاي انتخاب منوي سيستم
CTRL+P فعال کردن پنجره چاپ و امکان پرينت سند جاري



Intes KeyChange

برنامه اي براي عوض کردن کليدهاي صفحه کليد



Invalid system disk, replace the disk, and then press any key

اين پيام هنگامي ظاهر مي‌شود كه سعي كرده باشيد سيستم خود را با يك‌ ديسكت‌ غير سيستم (هرديسكتي جز ديسكت‌ سيستم ويندوز ) در ديسك‌ گردان \:A بالا بياوريد. ديسكت‌ را از ديسك‌گردان بيرون آورده و كليدي را فشار دهيد



Keygen

برنامه اي مخصوص يک نرم افزار که شماره سريال مربوط به نرم افزار را مي گويد



PK

Primary Key
کليدهاي اصلي



Winkey

کليدي که بر روي آن شکل منوي استارت قرار دارد و منوي استارت را باز مي کند و فشار دادن آن با بقيه کليدها کارهاي ديگري انجام مي دهد



keyboard

كيبورد ، صفحه كليد
كيبورد هم مانند ماوس وظيفه فرمان دادن به كامپيوتر را دارد. كيبورد از تعداد زيادي دكمه تشكيل شده است كه وظيفه آنها شرح داده خواهد شد.
كيبورد در مدلها و اقسام گوناگون ساخته مي شود. فيش خروجي كيبورد كه به مادربرد وصل مي شود بنفش رنگ است
صفحه كليدها يك سري از كليدهايي هستند كه متصل به ريزپردازنده‌هايي مي‌باشند كه حالت هركليد را نشان مي‌دهند. پردازشگر درون صفحه كليد چيزهايي را كه براي استفاده مهم مي‌باشند را مي‌فهمد. براي مثال موقعيت كليد كه در قالب كليد مي باشد، مقدار جهش و نمايان شدن سرعت انتقال مطلب تايپ شده، حروف فرستاده شده به كامپيوتر كه در يك بافر حافظه نگهداري مي‌شود و غيره. اطلاعات از طريق رابط به كامپيوتر وصل مي‌شود



keyframe

قاب کليدي



search key

کليد جستجو




)
keyboard , noun صفحه کليد
keyboard , verb one who plays the keyboard, one who plays a musical instrument that is like a piano; person who types on a keyboard of a computer or typesetting machine


keyboarder , noun one who plays the keyboard, one who plays a musical instrument that is like a piano; person who types on a keyboard of a computer or typesetting machine
keypad , noun وسيله ورودى که مجموعه اى از کليدهاى رقم دهدهى و کليدهاى مخصوص را بکار مى برد
keystroke , noun ضربه کليد
keyword , noun كلمه‌ كليدي‌، واژه‌ كليدي‌
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
kit , noun جعبه
(
SDK

Software Development Kit
برنامه اي که برنامه نويسان از آن براي ساخت پروژه هايشان استفاده مي کنند




KIT (keep in touch)
please call or write to me soon (Internet Slang)


)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
kludge , noun جانشين كردن ،‌ سخت افزار موقت ،سيستم نرم افزار موقت
Kraftwerk
LAN , noun Local Area Network شبكه ارتباطي كه كامپيوترها در يك حوزه نزديك به هم ( ازنظر جغرافيايي ) را فراهم مي كند . كه معمولا در اداره ها و شركت هاي كوچك استفاده مي شود .
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
language , noun زبان براي انتخاب زبان به Control panel>Reginal and language options رجوع کنيد
(همچنين زبان برنامه نويسي )
(
Language-Based formal Specification

بيان مبتني بر يک زبان



Low-Level Language

زبان سطح پائين



Machine language

زبان ماشين



Macro language

زبان ماکرو



algorithm language

زبان الگوريتمي



application development language

زبان طراحي برنامه کاربردي



artificial language

زبان مصنوعي



cobol (Common Bussiness Oriented Language)

کوبول-زبان برنامه سازي براي کارهاي تجاري



command language




compiled language




data language dl




formal language

زبان قرار دادي



fourth generation language(4gl)

زبان نسل چهارم



general purpose language

زبان همه منظوره



high level language

زبان سطح بالا



host language

زبان ميزبان



ALGOL

مخفف ALGOrithmic Language
نوعي زبان برنامه نويسي که در مسائل رياضي و حسابي کاربرد دارد



APL

A Programming Language
زبان برنامه نويسي سطح بالا براي زبان رياضي و کاربردي و...



BAL

BASIC Assembly Language
زبان ساده شده اسمبلي



CDL

Computer Design Language
زبان طراحي کامپيوتر



Cobol

مخفف Common Business Oriented Language
زبان برنامه نويسي کوبول



HLL

High Level Language



JCL

Job Control Language



JHTML

Java Within Hypertext markup Language



LDL

Language Description Language



PDL

Program Decription Langauge
زبان تشريح برنامه ها



PL/1

Programming Language One
يکي از زبانهاي برنامه نويسي قوي



Pilot

مخفف Programmed Inquiry, Language Or Teaching
يکي از زبانهاي برنامه نويسي



VRML

Virtual Reality Modeling Language
زبان مدل سازي حقيقي



XSL

eXtensible Stylesheet Language



compile language

زبان کامپايلر



computer language

زبان کامپيوتري



host language

زبان برنامه نويسي همراه با زباني ديگر ، زبان ميزبان

)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
laptop , noun کامپيوتر قابل حمل
Laptops

كامپيوترهاي كوچك
طرز كار آن مثل كامپيوترهاي روي ميزي مي‌باشد. يك هسته مركزي بنام ريزپردازنده دارد كه تمام عمليات كامپيوتر را انجام مي‌دهد. پردازشگر دي‌ايكس-4، نوع مدرن ريزپردازنده‌هاي كامپيوتر دستي مي‌باشند كه براي اين نوع كامپيوتر دستي ساخته شدند. مشخصات پردازشگر اين نوع كامپيوتر دستي اينست كه مصرف برق و گرما را كاهش مي‌دهند. سيستم‌عامل آن هم بستگي به نوع كامپيوتر دارد. حافظه آن فقط از نوع حافظه فقط خواندني و حافظه با دسترسي اتفاقي مي‌باشد



laptop computer

کامپيوتر دستي (سامسونت - کيفي) و قابل حمل
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
launch , verb شروع کردن
(
Quick launch bar

نواري در کنار منوي استارت که برنامه هاي پر کاربرد در آن وجود دارد


)
*************
LCD , noun Liquid Crystal Display صفحه نمايش دو جداره شيشه اى با محلول کريستال مايع
صفحه نمايش هاي LCD قطري برابر با 2 Cm دارند و اصلاً از خود تشعشعي ندارند و به چشم هيچ آسيبي نمي رسانند.
LCDها در اندازه هاي ً15 ، ً18، ً21 و… ساخته مي شوند.



(
LCD(Liquid Crystal Diode)

صفحه نمايشي که براي نمايش تصاوير سطح آنها باردار مي شود



)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
light industry , noun industry that produces products for consumer use (such as paper, shoes, food, etc.)
light pen , noun قلم‌ نوري‌
(
Led(Light-emitting Diode)

نوعي ديود-وسيله اي نيمه هادي براي صفحه نمايش ساعت و ماشين حساب



highlight

پر رنگ کردن-منور کردن



highlighted

پر رنگ شده-انتخاب شده

Light pen

قلم نوري



Red Light

چراغ قرمز


دوربين‌هاي مخصوص راهنمايي رانندگي
براي جلوگيري از تخلفات راهنمايي و رانندگي از دوربينهاي ديجيتالي كه در چهارطرف چهارراه‌ها بر روي تير چراغ برق نصب شده است استفاده مي‌شود. بدين طريق كه از رانندگان متخلف عكس مي‌گيرد يعني سيستم الكتريكي در زير آسفالت پوشانده مي‌شود كه توسط سيم‌هايي كه به يك منبع برق الكتريكي و كنتور وصل مي‌باشد با قراردادن سيم در حلقه‌هاي هم‌ مركز، آن ميدان را تقويت مي‌كند و ميدان مغناطيسي ولتاژ الكتريكي درسيم را تحريك مي‌كند



)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
line printer , noun چاپگر خطي
line خط
(
در ويژوال
Line

خط
دستوري براي کشيدن خط و مستطيل بر روي فرم که با توجه به نقاط مختصات رسم مي شود.
Line(X1,Y1)-(X2,Y2) , Color , BF
که پرانتز اول مختصات نقطه شروع و پرانتز دوم مختصات نقطه مقصد است و بين اين دو نقطه يک خط رسم مي شود و Color هم رنگ آن است ، در آخر مي توانيم به تنهايي کلمه B را بياوريم تا يک مستطيل توخالي رسم شود و يا BF را بياوريم تا يک مستطيل توپر رسم شود.
متددي از شيء پرينتر براي کشيدن خط و مستطيل بر روي فرم که با توجه به نقاط مختصات رسم مي شود.
Printer.Line(X1,Y1)-(X2,Y2) , Color , BF
که پرانتز اول مختصات نقطه شروع و پرانتز دوم مختصات نقطه مقصد است و بين اين دو نقطه يک خط رسم مي شود و Color هم رنگ آن است ، در آخر مي توانيم به تنهايي کلمه B را بياوريم تا يک مستطيل توخالي رسم شود و يا BF را بياوريم تا يک مستطيل توپر رسم شود.


يکي از اشياء VB که يک خط را بر روي صفحه ايجاد مي کند

)
(
) IRQ(Interrupt request line)

خط تقاضاي وقفه



Line Break

سطر جديد



Line File Plot

نمودار بهترين خط



Line Oriented Text Editor

متن پردازي سطري



Line chart

نمودار خطي



Line spaceing

فاصله سطرها



balanced line

خط متقارن



command line




command line interface




command line parameters




command line utilities




dial-up line




gridlines

چهار خانه بندي



underline

زير خط دار کردن

ADSL

Asymmetric Digital Subscriber Line



CSLIP

Compressed Serial Line Interface Protocol



LOC

Lines of code
خطهاي برنامه


Loop Online Control



LT

Less than
کمتر از


Lead Time
زمان تدارک


Line Termination/Terminator



Line chart

نمودار خطي



Line spacing

فاسطه سطرها



Slip

يادداشت


Serial Line Interface Protocol



lpi

line per inch



time line

خط زمان


)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
link , verb اتصال-پيوند-ارتباط
(
Link Time

مدت زمان پيوند دهي



integerated link software

نرم افزار ارتباط دهنده کامپيوتر شخصي و مين فريم

ALINK

Active Link
پيوند فعال



LNK

فايلهاي Link



Linked List

ليست پيوندي ، فهرست شده



Linked Object

پيوند شيء



linkable

قايل پيوند دادن ، قابل لينک شدن

)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Linux , noun يکي از سيستم عاملهاي قوي و سرعت بالا
http://www.linux.org
درست مانند ويندوز يك سيستم عامل است. مي‌توانيد آن را همراه ويندوزتان نصب كنيد و رايانه‌تان را با هر كدام از سيستم‌هاي عامل به راه بياندازيد، ولي نه با هر دو! يا مي‌توانيد فقط لينوكس را نصب كنيد و از ويندوز منصرف شويد. برنامه‌ها بايد با لينوكس سازگار باشند، يعني همانند برنامه‌هاي سازگار با سيستم‌ عامل «مكينتاش» بايد مشخصا براي آن نوشته شده باشند. البته لينوكس تا حدودي با برنامه‌هاي ويندوز سازگاري دارد. روي هم رفته وقتي يك نرم‌افزار تجاري لينوكس مي‌گيريد، مجموعه‌اي كامل از برنامه‌ها را دريافت مي‌‌كنيد كه مشابه برنامه‌هايي است كه همراه يك رايانه شخصي جديد به شما مي‌فروشند: واژه‌پرداز، صفحه‌بندي، بانك اطلاعات، مرورگر وب، نرم‌افزار ايميل و چندرسانه‌‌اي. حتي اگر نتوانيد لينوكس را به اجراي يك برنامه خاص ويندوز متقاعد كنيد، آن شايد بتواند با اطلاعات توليد شده، مانند سند واژه پرداز كار كند. نقطه ضعفش زماني بروز مي‌يابد كه شما در نهايت بخواهيد برنامه‌اي با ويندوز اجرا كنيد كه معادل لينوكس ندارد. لينوكس از كجا آمده است؟ بسياري از انسان‌هاي واقعا با هوش از انحصار مايكروسافت بيزارند. شماري از اين عده ويروس‌هايي را مي‌نويسند كه هر روز درباره‌شان مي‌خوانيد و آنها مي‌‌كوشند هفته‌اي يكبار رايانه شما را از كار بياندازند. گروهي ديگر مدول‌ها و برنامه‌‌هاي لينوكس را مي‌نويسند و از اينترنت براي سازماندهي و هماهنگي فعاليت‌هايشان بهره مي‌گيرند. «لينوكس» بيش از هر چيز ديگري كه دنيا تا به امروز ديده، به يك جنبش توده‌اي تبديل شده و هزاران نفر نهايت تلاش خود را به كار مي‌گيرند تا سلطنت حاكم ويندوز را سرنگون كنند. كليه برنامه‌هايي كه اين افراد پديد مي‌آورند، روي هم رفته رايگان هستند. اگر رايانه باز باشيد، مي‌توانيد با «دان‌لون» كردن رايگان لينوكس براي چند آخر هفته سرگرم شويد ولي ممكن است سردرد بگيريد. اما مي‌توانيد لينوكس را بخريد و آن براي مبتدي‌‌ها ايده‌ بدي نيست. شركت‌هايي مانند Lindows ، SUSE و Xandros در ازاي يكصد دلار يا كمتر يك نسخه رايگان لينوكس را مي‌گيرند، مجموعه‌اي از نرم‌افزار به آن مي‌افزايند و با رفع ساير نقايص اطمينان مي‌يابند كه همه چيز با همديگر سازگارند. تجربه من نشان مي‌دهد نصب محصول نهايي كم دردسرتر از ويندوز خواهد بود. آيا لينوكس بهتر از ويندوز است؟ بستگي دارد منظورتان از بهتر چيست؟ از ديدگاه يك كاربر، آنها بيشتر شبيه به همديگرند، نه متفاوت، پس اگر به دنبال تجربه كاربري بهبود يافته‌تري هستيد، مكينتاش را امتحان كنيد، البته به شرط آنكه جرات امتحان كردن را داشته باشيد. كاربرد لينوكس براي كسب و كارها نيز به همين منوال است: آن از ليندوز ارزان‌تر‌ و با ثبات‌تر و كار با آن آسان‌تر است. كسب و كارها به واسطه لينوكس نه تنها برنامه‌هاي مورد نياز بلكه كدهاي بنيادين آنها را دريافت مي‌كنند و مي‌توانند مطابق ميل خود تغيير دهند. بي‌دليل نيست شركت‌هاي بزرگ آي‌بي‌ام، «نوول» و ساير غول‌هاي بزرگ مي‌كوشند سوار موجي شوند كه ابتدا شركت‌هاي كوچكي مانند «ردهت» به‌راه انداختند. لينوكس براي كاربرد خانگي بيشتر دردسر ايجاد مي‌كند. درست است كه آن را رايگان به دست مي‌آوريد، ولي ويندوز را نيز كمابيش همراه رايانه‌هاي جديد مجاني مي‌گيريد. رايانه جديد معمولاً از خدمات پس ازفروش برخوردار است، ولي لينوكس رايگان از اين خدمات بهره‌مند نيست. در خانه‌هايي كه چند رايانه دارند، داشتن يك رايانه با لينوكس عقلاني است و شايد ارزش پرداخت مبلغي براي خريدش را داشته باشد. اگرچه مسائل امنيتي در عالم فرض محتمل هستند، ولي لژيونر هكرها صرفا به لينوكس حمله نمي‌كنند. به عبارت ديگر، وقتي ساير سيستم‌ها آلوده مي‌شوند، لينوكس شما خوش و خرم كار مي‌كند. بله، گهگاه ناگزيريد باگ‌ها را از بين ببريد، ولي رفع آنها به اندازه ويندوز حياتي نيست. يك كاربر اعلام كرده كه لينوكس در مقايسه با ويندوز حوصله را سر مي‌برد. لينوكس مي‌تواند رايانه‌هاي قديمي را بهبود بخشد، من توانسته‌ام آن را با موفقيت روي يك رايانه قديمي 450 مگاهرتز سلرون با 256 مگابايت رم نصب كنم و آن واقعا مفيد بوده است. ويندوز 98 از آن خيلي كند‌تر كار مي‌كند و بيشتر آسيب مي‌بيند.
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
listserv , noun mailing list server, server which allows one to build electronic mailing lists on computers which are connected to the Internet
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
load , verb بارگذاري
)
در ويژوال
Load

بارگذاري
يکي از رويدادهاي Form که کد مورد نظر را هنگام بالا آمدن فرم اجرا مي کند.


دستوري که شيء مورد نظر را بارگذاري مي کند:
Load Object (Index)



Load (2)

يکي از خصيصه هاي متدد Characters در Microsoft Agent براي مشخص کردن کاراکتر:
Agent.Characters.Load Name, CharacterPath

)
(
Load Map

نقشه فراخواني در حافظه



function overloading

سربار گذاري تابع

Loadable

توانايي بارگذاري



Service Temporarily Overloaded

گرفتگي سرور . ارتباطهاي زياد .ترافيك شديد .باز هم سعي كنيد تا صفحات بارگذاري شوند .



Upload

فرستادن فايل از کامپيوتر به شبکه



)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
local area network , noun شبكه محلي
شبكه ارتباطي كه كامپيوترها در يك حوزه نزديك به هم ( ازنظر جغرافيايي ) را فراهم مي كند . كه معمولا در اداره ها و شركت هاي كوچك استفاده مي شود
(
Local

موضعي (در مقابل Global)



LAN(Local Area Network)

شبکه محلي-کانال ارتباط دهنده کامپيوتر و وسايل جانبي يک محيط کوچک



Local Pointer Variable

متغير اشاره گر موضعي



Local Drive

گرداننده محلي



Local Object

شي موضعي



Local Operator

عملگر موضعي



Local Printer

چاپگر محلي



Local Variable

متغير موضعي-متغير محلي

)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
LOGO , noun لوگو ، (‌همچنين يک زبان برنامه نويسى سطح بالا که فرض مى کند استفاده کننده به انواعى از ترمينالهاى گرافيکى دسترسى دارد لوگو)
loop , noun حلقه
الگوريتم و فلوچارت
گاهي اوقات براي حل مساله بايد يک يا چند مرحله را تکرار کرد به مراحلي از الگوريتم که اجراي آنها چندين بار تکرار مي شود حلقه يا حلقه تکرار مي گويند
(
در ويژوال
Loop

حلقه
دستورات حلقه اي

رجوع به:Do...Loop , For...Next , For Each...Next , While...Wend , With



Do...Loop

يکي از ساختارهاي تکراري VB که اگر دستور با موافقت روبرو شد آن را دوباره اجرا مي کند در غير اين صورت از اجراي آن صرفنظر مي کند.

Do condition
[statements]
[Exit Do]
[statements]
Loop

(


(
Main loop

حلقه اصلي



WHILE Loop

حلقه تکرار WHILE



for loop

حلقه loop



implicit loop

حلقه ضمني



infinite loop

حلقه نامحدود-حلقه نامتناهي - حلقه بي انتها



loop Integer Constants

ثابتهاي صحيح بزرگ



loop Source Code

کد منبع حلقه تکرار



looping

ايجاد حلقه تکرار


WHILE Loop

يکي از حلقه هاي برنامه نويسي

)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
low-level , adjective سطح پايين
(
Low-Level Data Files

پرونده هاي اطلاعاتي سطح پايين



Low-Level Language

زبان سطح پائين




Extremely low on memory, close applications and try again

اين پيام نتيجه اين است‌ كه سيستم شما حافظه‌ي كافي براي اجراي برنامه و يا عملي كه شما مشخص كرده‌ايد، ندارد. همانطور كه در پيام پيشنهاد مي‌شود، از برخي برنامه‌ها خارج شويد و دوباره سعي كنيد. حتي ممكن است‌ لازم باشد كه از ويندوز خارج شويد (تا مقداري حافظه آزاد نشده را آزاد كنيد)، دوباره ويندوز را اجرا كنيد و سپس‌ برنامه را اجرا و يا عمل مورد نظر را انجام دهيد.
توجه داشته باشيد كه اين پيام ممكن است‌ هنگامي كه فضاي آزاد كمي روي ديسك‌ سخت‌ خود داريد نيز ظاهر گردد. چرا كه ويندوز از ديسك‌ سخت‌ شما به عنوان حافظه‌ي مجازي استفاده مي‌كند وفضاي خالي كم بر روي ديسك‌ سخت‌، به معناي حافظه‌ي مجازي كم است‌. سعي كنيد پرونده‌هايي را كه مورد نياز نيستند، از روي ديسك‌ سخت‌ پاك‌ كنيد.


)
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Mac , noun مکينتاش يک سيستم ساخت شرکت Apple
Macintosh , noun مكينتاش يک سيستم ريزکامپيوترى مشهور که توسط شرکت کامپيوترى APPLE ساخته شده است
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
machine , noun ماشين
(
Keypunch machine

ماشين پانچ



Machine Cycle

سيکل ماشين



Machine Independence

مستقل از ماشين



Machine language

زبان ماشين



automatic teller machine

کامپيوتر همه منظوره براي مشتريان بانک



human machine interface

رابط انسان و ماشين



ATM

Adobe Type Manager


Automatic teller machine
ماشين سخنگوي خودکار


Asynchronous Transfer Mode



Virtual Machine

دستگاه مجازي



human machine interface

محلي براي برقراري ارتباط ميان انسان و ماشين


Keypunch machine

ماشين پانچ



Machine Cycle

سيکل ماشين



Machine Independence

مستقل از ماشين



Machine language

زبان ماشين



automatic teller machine

کامپيوتر همه منظوره براي مشتريان بانک



human machine interface

رابط انسان و ماشين


ATM

Adobe Type Manager


Automatic teller machine
ماشين سخنگوي خودکار


Asynchronous Transfer Mode



Virtual Machine

دستگاه مجازي



human machine interface

محلي براي برقراري ارتباط ميان انسان و ماشين


)
machine code , noun رمز ماشين‌، دستورالعمل‌ هاي‌ ماشين‌
machine-readable , adjective خواندني‌ توسط ماشين‌
 
بالا