• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

•:• حـوالـی بــاران •:•

sinareza

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : باران که می بارد تو ...

حسن باران اين است كه زميني ست، ولي آسماني شده است
و به امداد زمين مي آيد حسن باران اين است كه مرا ميبرد از خويش به عشق
و مرا بر ميگرداند از عشق به خويش شعر ميخواند در گوش
من آرام آرام هيچ ميداني اين قطره كه بر گونه ي زيباي
تو ريخت از كجا آمده بود؟ از كدام اقيانوس؟ از كجاي عالم؟
و چه راهي پيموده ست در هوا ابر؟ هيچ ميداني
اين قطره كه بر گوشه ي لبخند تو ريخت آه و اندوه كدامين ماهي ست
كه به تور صیاد افتادست؟ اشك لبخند كدامين ماهیست این قطره...
 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : باران که می بارد تو ...

بازترین پنجره های شهر در حسرت عبور ردّ پاهای تو به جاده چشم دوخته اند. باران که می بارد، بوی حضور تو در فضا پراکنده می شود.

در انتظار تو سروهای خیابان به آسمان پیوسته اند. آبی ترین لحظه ها بی گمان لحظه آمدن توست.
روزی که تو بیایی دست های من شکوفاتر خواهد شد. دست هایی که روزگاری از انتظار نوشت، از آمدن تو خواهد نوشت.
آسمان زیباتر از هر بار خواهد بارید و تو آمیخته با عطر باران سرود رهایی را خواهی خواند. لبخند، چهره ها را زینت خواهد بخشید و اینه ها شفاف تر از گذشته با نور هم کلام خواهند شد.
... هر صبح چشم هایم را به امید آمدنت خواهم گشود هر شب با این امید که تو فردا خواهی آمد چشم هایم را می بندم.

نام جاده که می اید یاد تو می افتم. به پنجره که نگاه می کنم یاد تو می افتم.

باران که می بارد بوی عطر حضور تو را حس می کنم.

روزها می گذرد یکی پس از دیگری. تقویم ها بی حضور تو روزهای ساکت و یکسان خویش را می گذرانند. روزهای خورشید پشت ابر را. به امید روزی که ابر غیبت به کنار رود و بیایی.

روزهای بی حضور تو یکی پس از دیگری می گذرد و هر روز که می گذرد من خوشحال می شوم.
خوشحال می شوم که یک روز به ظهور تو نزدیک شده ام. تقویم ها بیشتر از من عجله دارند و من دوست دارم تا انتهای این نوشته فقط بنویسم بیا.
بنویسم بیا بیا بیا بیا بیا بیا بیا بیا بیا بیا بیا ...
 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : باران که می بارد تو ...

باران یعنی برگشتن هوایِ مه آلود و شیروانی هایِ شاد!
باران یعنی قرارهایِ خیس!
باران یعنی تو برمی گردی، شعر بر می گردد!
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

یکساعت که آفتاب بتابد،
خاطره آن همه شبهای بارانی از یادت میرود،
این است حکایت شما آدم ها ...
فراموشی
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
پاسخ : باران که می بارد تو ...

تو را دوست دارم
در این باران
می‌خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می‌خواستم
می‌خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
پاسخ : باران که می بارد تو ...

وقتی که تو بارانی می‌شوی در آسمان چشمانت غرق می‌شوم و فراموش می‌کنم که هوا پاییزی است. برخیز تا پنجره‌ها را به روی خزان ببندیم، بیم دارم خزان خاطراتمان را غارت کند. باغچه از حجم علفهای هرز سکوت انباشته شده. از خلوت کوچه دلم می‌گیرد و هنوز در انتظار بارانی شدن چشمانت هستم. هر چند که می‌دانم بارانی شدن، دل آسمانی می‌خواهد.
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

يك روز باراني
تو از راه‌ پله صاعقه
در گوشه افق
به آسمان‌ها گريختي
حالا هر وقت هوا ابري مي‌شود
باد مي‌ وزد
باران مي‌آيد
پشت پنجره‌ مي‌ايستم
تا ببينم اصلا خطوط صاعقه
مثل راه‌پله به نظر مي‌رسد
يا من خيالاتي شده‌ام...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

قرارمان
فردا
پای همین شعر
که قرار است
ادامه اش
آواز کشتگان باشد
یا
نیمه ی دیگر تو
که پشت همین دیوار
جا مانده است...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

همین یک چتر مانده است
در این ته مانده ی شب بارانی
دیگر
هیچ کس
تنهایی نمناکش را به دوش نمی کشد...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

حالا چه فرقی می کند
گيرم باران نبارد
و ابرها هم در رويای خاکستری خود
- پرسه بزنند
... مرد پنجره را بست و گريست
يک نفر داشت تمام آسمان را
-توی چشمان اش می برد...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...


در خيسگاه آسمان

طوفان آباني به پاست

مر لحظه موج خاطره

در ساحل چشمم به جاست

باران به گام خيس خود

در ياد من تكرار شد

در حسرت ان روزها

احساس من بيمار شد

تب مي كند يك آرزو

از شهر بي باران نگو

يك لحظه مانده تا ابد

اين عطر باران را ببو...
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
پاسخ : باران که می بارد تو ...



قطره هایِ باران رویِ گونه های من مانندِ بوسه هایِ تو می غلتند...
ببار باران ...
ببار باران...
گویی آسمان ، آهسته با نجوای من می خواند...
در حلقه آغوش من ، یاد تو را می بارد...
ببار باران...
بخوان باران...
 

mahdad_mtp

کاربر ويژه
باران

باران کـه میبـارد...... دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود..... راه می افـتم ... بـدونِ چـتـر ... من بـغض می کنـم ....آسمـان گـریـه .

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم.

بی دوست، با چتر باشم یا بی چتر، فرقی نمیکند خیس بارانم





 

صاینا

متخصص بخش آموزش خیاطی
پاسخ : باران که می بارد تو ...

در این شبــهای بـــارانی
غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی

بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ که می ایـــــی
به احســــاست قســــــم یــــک شب
دلم می میرد از حسرت
و
من اهسته میگویم :
تــــــو هــــــــم دیـــــگر نمـــیـــایــــی .....
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

خوب است
که نفس های باران ؛
در شبانه های متروکه ام
هنوز
شنیده می شود
و عطر خوب کاهگل ها وتردی شب بوها
می گویند
ای از تبار پاکی ها
تو
همزادِ بارانی !
 

صاینا

متخصص بخش آموزش خیاطی
پاسخ : باران که می بارد تو ...

بارونو دوست دارم هنوز ... چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی ... وقتی که بارون می باره

بارونو دوست دارم هنوز ... بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم ... جا میگیرن توی یه آه

شونه به شونه می رفتیم ... من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه ... چشمای من و خیابون

***
بارونو دوست داشتی یه روز ... تو خلوت پیاده رو
پرسه ی پاییزی ما ... مرداد داغ دست تو

بارونو دوست داشتی یه روز ... عزیز هم پرسه ي من
بیا دوباره پا به پام ... تو کوچه ها قدم بزن


baran-baroon-%28www.Mojtabi-a.blogfa.com%29.jpg

 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی
درد دل های بارانی...

flat,550x550,075,f.jpg



چــــــتــــــــرتـــــــــــــ را بگـــــــــــــیر . . .چشــــــــــم های من . . . بزرگ شده ی بارانند . .


57212231241916090894.jpg



باران مرا یاد چتر می اندازد

چتر مرا یاد قرارمان....
قرارمان که یادت هست !!!؟
اینکه آغوشت را چتر کنی
تا چشمهایم بیش ازین خیس نشوند..

%E2%80%9CRain%E2%80%9D-Umbrella-Art-Installation-%E9%9B%A8.jpg


من میـــــــــدانم . . .یک روز . . چــــــــتــــــــر ها هم عاشـــــــــــق باران میــــــــشــــــــوند . . .


%DA%86%D8%AA%D8%B1%20%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C%D9%86%20%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg


چترم را ؛
کنار ایستگاهی در مه،
جا گذاشته ام!
خیس و خسته آمده ام .....
و حالا؛
شاعر که نه،
باران م





01448104433426929418.jpg




آرزوی من همینه چتر مشترک تو و بارون...



%DA%86%D8%AA%D8%B1.jpg


تــــو ســـــاعــــتــــ هاســـتــــ چتـــــــــرتــــ را بــــــاز کــــــــرده ای . . .و مــــن هنـــــــوز. . . مبـــــهــــوتـــ لـــجــــبـ ــ بـــازی بــــارانـــــم . .

1296894903_gigadl-umbrella-wallpaper-01.jpg



چــــــــــتـــــر هایــــــــــــم را بـــــــــــه حـــــــــــــراج گــــــــــذاشـــتــــه ام . .بـــــــاران قـــــــــطره ای چــــــــــنـــــــد؟




 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
باز باران

باز باران را بخوان....

سهم من از باز باران

چشم توست...
.
فروغ هاشمی
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
پاسخ : باران که می بارد تو ...

دیشب باران قرار با پنجره داشت

روبوسی آبدار با پنجره داشت

یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد

چک چک، چک چک، … چکار با پنجره داشت...

 
بالا