• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

•:• حـوالـی بــاران •:•

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
زيـر بـــــــــــــــــــــــــاران



كه به من زل بــــــــــــــزنی...



خواهــــــــــــــــی ديد



فن تشخيص نم



از چــــــــــــــــــــــهره‌ی گريان



سخــــــــــــــــــــــــت است....
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
از عشق و باران

در پاسخ شان چه خواهی گفت ؟

اگر بپرسند

آستین ات را

کدامیک خیس کرده است ؟؟؟
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
کاش باران بگیرد ...

کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند،

و من همه ی دلتنگیهایم را رویش "ها" کنم،

و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم ...

و خلاص ...




:گل:
 

نفس91

کاربر ويژه
دَمــَــش گـــَــرمـ ...
دَمــَــش گـــَــرمـ ...

بـــاران را مــےگـــویـــــَــمــ

بـــه شـــانـــہ امـ زد وگــُـفــــت : خــَـســتـــہ شُــــدے.. امــــروز را تــُــو اســـتـــراحــَـت کـــُـن...

مـَــن بـــه جــــایـــَـت مـــے بـــارَمـ.....
 

نفس91

کاربر ويژه

آدمها خیلی زود همراهان قدیمی خود را فراموش میکنند ؛

درست مثل زمانی که باران بند می آید و خیلی ها چترهایشان را جا میگذارند ...


 

mobin.H

کاربر ويژه
باران ِ بیچاره کجا دارد می بارد ... ؟! ، این دست ها که رو به آسمان َ اند ... بی تعارف تر از آغوش ... چتر ها را باز می کنند ...
 

mobin.H

کاربر ويژه
و چه سوگند زشتی بود
تو که به هیچ بارانی اعتقاد نداشتی
چگونه توانستی مرا در رویای خیس شدن غرق کنی.........
 

نفس91

کاربر ويژه
خداوندا.....
جای سوره ای به نام عشق در قرآن تو خالیست
که این گونه آغاز شود:

قسم به روزی که دلت را می شکنند
و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت..
 

نفس91

کاربر ويژه
هنوز هم وقتی باران می آید

تنم را به قطرات باران می سپارم

می گویند باران رساناست

شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
 

نفس91

کاربر ويژه
دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم باز هم که پیدایت کنم،
زیر چتر دیگرانی...!
 

نفس91

کاربر ويژه
روزهای بارانی را خیلی دوست دارم ...

معلوم نمی شود منتظرِ تاکسی هستی یا آواره ی خیابان ها !

بخارِ هوا مال سرماست یا دود سیگار !

روی گونه ات اشک هست یا دانه های باران !!!
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
باران را در آغوش می گیرم

و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم

تو با آغوشی باز...

با آغوشی پر از نفس های پاییزی

به استقبالم می آیی...

و مرا تنگ در آغوشت می گیری

و یک نفس عمیق تو کافیست

برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...

568059_thumb.jpg
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
می شمارم

دانه دانه باران را

در خیابانهای بی تـــو....

وقتی

آوار می شود ،

جنونی که تازگی ندارد،،

بر ســـرم ...

خراب تر ازین نمی شوم ، این روزها ...


569924_thumb.jpg
 

نفس91

کاربر ويژه
دیشب باران قرار با پنجره داشت

روبوسیه آبدار با پنجره داشت

یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد

چک چک چک چک چکارباپنجره داشت؟....
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
چه بسیارند آدمهایی که تو را نمی فهمند...!
رابطه ی بین باران و خیابان را نمی دانند
لبهای سرخ انار را نبوسیده اند؛
اصلا برایشان مهم نیست
امروز اول مهر ماه ست یا که نه اواخر آذر!

از اینها گذشته هرگز خودشان را دست باد نسپرده اند
تا حس برگهای رنگارنگ را درک کنند...
روی زمین
کنار تو
چه عالمی دارد
وقتی که تو خیسی و من از تو خیس تر...
بگذار بگویند احمق؛ باران می بارید و چتر نبرد!
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
حقیقت دارد که من می توانم
با شعرهای تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک میریزد،

زندگی به رنج کشیدنش می ارزد ...



:گل:​



 
بالا