هم حس نوشتن هست و هم نیست یعنی دوس داری بنویسی ولی تا دس بکار میشی میبینی که ذهنت خالیه
امروز بعد چند روز برگشتم خونه و دیدم گلدونم کلا پلاسیده شده
با اینکه وقتی می رفتم کلی سفارششو کردم
البته میگن هر کاری که گفتم رو کردن.راست هم میگن
هیچ فکرشو نمیکردم موجود ساکتی که گوشه ی ایوان نشسته و روزی
بیشتر از پنج شیش دقیقه براش وقت نمیذارم اینجوری بهم عادت کرده باشه
وقتی دیدمش به کل حالم گرفته شد.
نمیدونم...شاید به جای سپردنش به دیگران باید باهاش خداحافظی میکردم
و میگفتم که زود برمیگردم!
امروز بعد چند روز برگشتم خونه و دیدم گلدونم کلا پلاسیده شده
با اینکه وقتی می رفتم کلی سفارششو کردم
البته میگن هر کاری که گفتم رو کردن.راست هم میگن
هیچ فکرشو نمیکردم موجود ساکتی که گوشه ی ایوان نشسته و روزی
بیشتر از پنج شیش دقیقه براش وقت نمیذارم اینجوری بهم عادت کرده باشه
وقتی دیدمش به کل حالم گرفته شد.
نمیدونم...شاید به جای سپردنش به دیگران باید باهاش خداحافظی میکردم
و میگفتم که زود برمیگردم!