• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
A
امتیاز کسب شده
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام علی عزیز...منم برای شما لبی خندون و دلی شاد به وسعت آسمون آرزو مندم دوست خوبم...

    بابت حدیث خیلی زیباتون هم ممنونم.عالی بود...:گل::گل::گل:
    زندگي هنر نقاشي کردنه بدون استفاده از پاک کن. سعي کن هميشه طوري زندگي کني که وقتي به گذشته بر مي گردي نيازي به پاک کن نداشته باشي...

    سلام علی آقای گل.صبحتون بخیر باشه دوست عزیز...


    امیدوارم روز خوبی در پیش روو داشته باشید ...:گل::گل::گل::گل::گل:

    باید آهستهنوشت

    با دلی خسته نوشت

    گرم و پر رنگ نوشت

    روی هر سنگ نوشت

    تا بدانند همه که : اگر دوست نباشد ، دل نیست !!!!!!!!

    تو مرا می فهمی...
    من تو را می خواهم و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است...
    تو مرا می خوانی...
    من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
    سلام علی عزیز.حالت چطوره دوست خوب من...

    ظهرت بخیر عزیز.خوشحال میشم هر دفعه که میبینم بهم سر زدین و یادم کردین...

    باید به وجود دوستان نازنینی مثل شما افتخار کرد.منم مفتخرم.

    برتون روز خیلی خوب و شادی رو آرزو مندم...
    سلام سلام. خواهش میکنم. آرزوی موفقیت دارم برات. مرسی منم خوبم. زنده باشی. شب خوش :گل: :بای:
    صدای پای آب



    یک پنجره برای دیدن

    یک پنجره برای شنیــــدن

    یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــی

    در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــد

    و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــگ

    یک پنجره که دست های کوچک تنهایــی را

    از بخشش شبانه ی عطر ستاره ها

    سرشار می کنــــــــــــــد

    و می شود از آنجـــــــــــا

    خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کـرد

    یک پنجره برای من کافیــســـت
    اي مسافر ! اي جدا ناشدني ! گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببينمت .
    بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم .
    آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ... و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...
    بگذار بدرقه کنم واپسين لبخندت را و آخرين نگاه فريبنده ات را .
    مسافر من ! آنگاه که مي روي کمي هم واپس نگر باش . با من سخني بگو . مگذار يکباره از پا در افتم ... فراق صاعقه وار را بر نمي تابم ...
    جدايي را لحظه لحظه به من بياموز... آرام تر بگذر ...
    وداع طوفان مي آفريند... اگر فرياد رعد را در طوفان وداع نمي شنوي ؟! باران هنگام طوفان را که مي بيني ! آري باران اشک بي طاقتم را که مي نگري ...
    من چه کنم ؟ تو پرواز مي کني و من پايم به زمين بسته است ...
    اي پرنده ! دست خدا به همراهت ...
    اما نمي داني ... نمي داني که بي تو به جاي خون اشک در رگهايم جاريست ...
    از خود تهي شده ام ... نمي دانم زمانی که باز گردي مرا خواهي ديد ؟؟؟
    جاده اسم منو فریاد میزنه

    می گه امروز روز دل بریدنه

    کوله باری که پر از خاطره هاست

    روی شونه های لرزون منه

    ...

    پشت سر گذاشتن خاطره ها

    همه ی عشقا و دلبستگی ها

    خیلی سخته ولی چاره ندارم

    جاده فریاد می زنه بیا

    ...

    جاده آغوششو وا کرده برام

    منتظر مونده که من باهاش بیام

    قصه ی تلخ خداحافظی رو

    می خونم با اینکه بسته س لبام...
    سلام علی جانحالت چطور دوست خوبم؟خوبی؟

    خوشی؟ سلامتی؟

    چه خبرا؟

    وقتت بخیر باشه .برات عصر خیلی خوبی رو ارزومندم دوست گل...

    گنجشک وخدا ...........
    گنجشک کنج آشيانه اش نشسته بود!!
    خدا گفت : چيزي بگو...!!
    گنجشک گفت : خسته ام ......
    خدا گفت : از چه.....؟؟!!
    گنجشک گفت : از تنهايي ، بي کسي ، بي همدمي ، کسي تا به خاطرش بپري ، بخواني ، او را داشته باشي.........!!
    خدا گفت : مگر مرا نداري.....؟؟!!
    گنجشک گفت : گاهي چنان دور مي شوي که بال هاي کوچکم به تو نمي رسند.....!!
    خدا گفت : آيا هرگز به ملکوتم آمده اي ....؟؟!!
    گنجشک ساکت شد.......!!
    خدا گفت : آيا هميشه در قلبت نبودم ؟؟!!
    چنان از غير پرش کردي که ديگر جايي برايم نمانده.....
    چنان که ديگر توان پذيرشم را نداري..........
    گنجشک سر به زير انداخت ، چشم هاي کوچکش از دانه هاي اشک پر شد.......
    خدا گفت : اما هميشه در ملکوتم جايي براي تو هست........
    بيا..................
    گنجشک سر بلند کرد ، دشت هاي آن سو تا بي نهايت سبز بود.....
    گنجشک به سمت بي نهايت پر گشود.......
    به سمت ملکوت.........
    آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.
    سلام علی عزیز.ممنونم منم خیلی خوبم.

    دوستی با شما هم واسه من خیلی ارزشمند و زیباست دوست گلم.خواهش میکنم مهربون.هر وقت وقت کردی و تونستی بیا پیشمون.

    حضورت یک دنیا ارزش داره عزیز.

    منم خوشحال میشم که بهم سر میزنی و یادم میکنی...

    اخر هفته خوب و خوشی رو برات آرزو میکنم...
    پاییز زیبا و عروس فصل هاست
    برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست
    خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست
    هرچه خواهی آرزو کن ُ فصل فصل قصه هاست . . .
    سلام علی آقای گل و عزیز.خواهش میکنم دوست خوبم.قابل شما رو نداره...

    علی جان همین که بهم سر میزنی و یاد میکنی خیلی خیلی خیلی برام ارزش داره...گل هم نیازی نیست چون خودت گلی...ممنونم از این همه لطف و محبتت...

    منم برات بهترینارو آرزو میکنم و امیدوارم همیشه شاد و خندون باشی...
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا