الهی از تو سپاسگزارم که به من امان دادی و امکان دادی شبی را در آرامش به صبح آورم و خشم خود را فرو خورم . پروردگار مهربانم..ای خوبترین خوبها... ... ... امروز را که دوشنبه است با یاد تو و مهربانی هایت آغاز میکنم روزی را شروع میکنم که می دانم همه نعمت هایت را بمن ارزانی خواهی کرد دست هدایتگرت مرا لمس خواهد کرد همچون پدری که فرزندش را راه رفتن می آموزد .
سلام صبح بخیـــر امیدوارم شاد و سالم و سرحال باشید و روز خوبی رو پیش رو داشته باشید...... . روز ترا میخواند .تا تو اغاز شوی.خورشید بر تو می تابد تا گرم شوی پاسخش را بده با یک سلام ولبخند..وروز را بنام خدا وعشق اغاز کن ان چشمان قشنگت را باز کن تا روزی قشنگ ببینی خورشید روز یکشنبه در تابستان گرمتر وپر نور تره .سلام بر یکشنبه. سلام بر تابستان .
سلام به دوست عزیزم.:11:.خوبی؟خوشی؟ چه میکنی خانم گل؟..چه عکسای قشنگی گداشتی واسه زندگی با رویای طبیعت...بی نظیرن...انگار بهشت رو تجربه میکنم:14:...ممنون و ممنون:4:
حواسمون باشه دل آدما شیشه نیست که
روی اون « هــا » کنیم بعد با انگشت قلب بکشیم
بعد وایسیم آب شدنش رو تماشا کنیم و کیف کنیم !!!
رو شیشه نازک دل آدما اگه قلبی کشیدی
باید مردونه پاش وایستی ..
آخی نزن سرت و به دیوار دوست من :بغل:
مهم دله عزیزم که دل تو خیلی مهربونه و دوست داشتنی ، ظاهرت هم شبیه هست به عکس از نظر من پس سرت و نکوب خواهشا :بغل:
چشم حتما دوستم دعا میکنم براشون و از خدا سلامتیشون رو خواستارم :گل:
فاطیمه عزیزم سلام اومدم به خاطر امتیاز هایی که بهم میدی ازت تشکر کنم دوست خوبم ، ممنون که برام دعا میکنی من هم برای سلامتی و شادی تو خانواده ات دعا میکنم ای دوست مهربان مریم :بغل:
راستی امروز به دنبال معنی اسمم بودم که رسیدم به صفحه حضرت مریم توی ویکی پیدیا ، فاطیمه نمیدونم چرا وقتی تصویر حضرت مریم رو دیدم به یاد تو افتادم :بغل:
ببین چقدر شبیه هستید : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85
مادرم میگوید:... آن سالها هر وقت آب میخواستی... میگفتی: ماه!... هر وقت ماه میخواستی... میگفتی: آب!... آب ... استعاره ی نخستینِ خوابهای من بود،... و ماه... که هنوز هم گاهی... کلماتِ عجیبی از اندوهِ آدمی را... به یادم میآورد.... حالا .... این سالها... فقط پیر، فقط خسته، فقط بیخواب،... فقط لحنِ آرمِ آموزگاری را به یاد میآورم... که دارند از بلندگویِ دبستانِ سعدی آوازم میدهد:... ساسان ...، کلاسِ اولِ الف!.... یادت بخیر پیامبرِ گمنامِ نان و کتاب!... پیشبینیِ عجیبِ تو درست درآمد:.... من شاعر شدم!...
چه لحظه هايی که در زندگی ترا گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی ... چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم نکردی... چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور ، تو رو که پشت همه موفقیت هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی ... پس امروز هم که روز شنبه است خداوندا با نام تو روزم را اغاز میکنم درین روزبمن برکت بخش وکمکم کن تا زیباترین روز را داشته باشم . روزی که با یاد تو باشد سراسر شادی است سراسر عشق است ومهریانی..امروز دو نعمت نعمت سلامتی وشادی را از من دریغ مکن .انچنان شاد باشم که لبخند از روی لبم دور نشود وانچنان موفق که تا پایان روز راضی باشم
امین
گفت : چهار اصل
1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
2- دانستم كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم
3- دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش كردم
4- دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم