راستش را بخواهی
خسته شده ام بس که
به خاطر
نرم کردن دل تو ،
آب و هوای شعر هایم را بارانی کرده ام!
آخر واژه های بیچاره چه گناهی کرده اند
که شب و روز و وقت و بی وقت
باید با این باران بسازند!
گاهی هم چنان طوفانی برپا شود
که هر حرفی را به گوشه ای پرتاب کند!
اصلاً می دانی چیست؟
هر ثانیه که می گذرد،
بیش تر این را احساس می کنم:
که تا به حال
هیچ وقت
هیچ وقت
هیچ وقت
تا به این اندازه هوا آفتابی نبوده است!!