• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آتیلا( فرمانده خونريز هونها )

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
کشتارهاي عظیم فرمانده خونريز هونها


d48ed900e79fa9547169c26138b4cd8d_L.jpg







آتيلا؛ شکارچي بشريت

رامين اسماعيلي| مجارها و تركها آتيلا را پادشاهي افسانهاي ميدانند اما مردم اروپاي غربي تنها از او به عنوان فرماندهي خونخوار و بيرحم ياد ميكنند. آتيلا را تازيانه خدايان ميخواندند. ميگويند او هرچه را بر سر راهش بود، نابود ميكرد. داستانهاي مربوط به آتيلا هراس انگيزند اما برگرفته از سوي كساني است كه از او متنفر بودند.او يك بربر چپاولگر و يك موجود بيرحم بود. حتي امروز هم نام آتيلا هون برابر با وحشيگري است. پادشاه هونها كارنامهاي بلند بالا از جنايت دارد؛ مردي كه هانيبال لكتر در برابر اويك مادر ترزا محسوب ميشود. او براي رسيدن به ثروت و طلا از هيچ جنايتي دريغ نميكرد و تنها بربري است كه حكومت روم را به مدت 10 سال به خاك سياه نشاند . تنها چيزي كه براي آتيلا اهميت داشت ويران كردن بود و هرگز در فكر تثبيت آينده هونها نبود. در مقايسه با ساير خودكامگان تاريخ كمترين خلاقيت را داشت. او مشكلات را حل نميكرد، اثري بنا نكرد و يادگاري هم از خود جا نگذاشت. حتي امروز هم كارنامه عملكردهاي خشونتآميز او نظير ندارند. آتيلا را ميتوان نخستين تروريست و آدمكش تاريخ دانست. او توانست با سيستم مافيايي قرن پنجمي خود ثروتي عظيم دست و پا كند؛ اما به دليل فقدان بينش صحيح نتوانست تمدن حكومتي پايدار را بنا كند. ضعف او در كشورداري و نداشتن جانشيني قدرتمند همگي دست به دست هم دادند تا تمامي قلمروي او در كمتر از 30 سال تجزيه شود و قوم هون تسلط 10 ساله خود بر اروپا را براي هميشه از دست بدهد. اينها را مردم اروپاي غربي درباره او ميگويند ولي حقيقتا آتيلا كيست؛ فرماندهي خونريز يا قهرماني شجاع؟

راز جمجمه ها

پريسكوس، تاريخ نگار هم دوره آتيلا معتقد است كه او در حوالي سالهاي 406 پس از ميلاد در جلگه مجارستان به دنيا آمده است. او يك برادر بزرگتر به نام بِلِدا داشت و از اعضاي خاندان سلطنتي بود. دنياي دور و بر او كه در آن بزرگ شد سرشار از چمنزار، چادر، اسب، ارابه و مسابقات تيراندازي از روي اسب بود. اما هونها هيچ اثري از خود براي باستانشناسان بر جاي نگذاشتند؛ نه بنايي تاريخي، نه يادبودي و نه حتي سكهاي. درك آتيلا و اينكه او كه بوده بسيار دشوار است؛ زيرا منابع و شواهد كافي براي بررسي شخصيت اين خونخوار وجود ندارد.حتي تصاويري كه از چهرهاش ترسيم شده شباهت چنداني با او ندارند. شواهد تاريخي وجود دارد كه مردم قوم هون چهرهاي شبيه به چينيها داشتند و شايد اين قوم همان مردمي باشند كه سالهاي سال با چينيها در جنگ و ستيز بودهاند.آميانوس مارسلينوس، تاريخنگار رومي در توصيف هونها به يك سري جزئيات تكاندهنده اشاره دارد. او هونها را مردماني با بدنهايي زمخت و خميده، ظاهري زشت و اندامي كوتاه توصيف ميكند كه اشتياق فراواني به وحشيگري و غارت دارند و والدينشان در همان بدو تولد، صورت فرزندانشان را ناقص و معيوب ميكنند. آيا آتيلا صورتي همچون يك هيولاي ترسناك داشته است؟ شواهد و مدارك مستند از معدوديافتههاي باستانشناسي موجود از هونها نتايج شگفتآوري را نشان ميدهند. طي حفاريهايي كه در شهر گيور در مجارستان صورت گرفته، جمجمههايي با شكلهاي عجيب به دست آمده كه نوشتههاي مارسلينوس را تاييد ميكنند. اينيافتهها، باستانشناسان را حيرتزده كرد چون همه جمجمههاي كشفشده معيوب بودند.تاريخ نگاران با بررسي اين شواهد به حقيقتي دست يافتند كه شخصيت هون را بسيار وحشيتر از قبل نمايان ساخت. آنها سنت ويژهاي داشتهاند كه در آن پيشاني نوزاد خود را باند پيچي ميكردند و اطراف سرش سوراخهايي ايجاد ميكردند. اين باندها با گره محكمي بسته ميشد و با گذشت زمان، شكل جمجمه نوزاد عوض ميشد. هونها سعي داشتند مردم اروپا چهره ترسناكتري از خود به نشان دهند و هر چه بيشتر بر شهرت و قدرت خود بيفزايند.



[TR]
[TD="class: alt1, align: left"]
[/TD]
[/TR]




 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
تروريست قرن پنجمي

در سال 434 ميلادي، آتيلا در 28 سالگي به همراه برادر بزرگترش بلدا به پادشاهي هونها برگزيده شدند. بخش وسيعي از آلمان تا آسياي ميانه و از رود دانوب تا درياي بالتيك تحت كنترل اين دو برادر بود. اين قلمروي بسيار بزرگي بود وآتيلا و بلدا ميخواستند ثابت كنند كه شايسته اين تاج و تخت هستند. آنها براي تثبيت حكومت خود به قدرت، پول و گلههاي بيشتري نياز داشتند كه ميتوانستند مقداري از آن را از قبايل بومي تامين كنند ولي اين دستبردهاي كوچك براي سلطنتشان كافي نبود. آنها به بيشتر از اينها نياز داشتند و شانس با آنها يار بود كه امپراتوري قدرتمند روم شرقي فاصله چنداني با آنها نداشت. پس بايد به بهترين منابع در دسترس در آن سوي دانوب كه امپراتوري روم در آنجا قرار داشت يورش ميبردند. آتيلا وسربازان هون كه به خوبي بوي خوش غنائم را از آن سوي رود دانوب حس ميكردند، تصميم گرفتند به شهرهاي روم حمله ور شوند. بلدا، آتيلا و سربازانشان در يك چشم به هم زدن به دروازههاي روم رسيدند و با انجام عملياتهاي ضربتي، شهرهاي اين امپراتوري عظيم را يكي پس از ديگري غارت كردند. نيروها و سربازان رومي به راحتي توسط هونها قتل عام ميشدند و روميان توان مقابله با آنها را نداشتند. اما چه عاملي تا اين حد سربازان رومي را در برابر هونها تضعيف كرده بود؟جواب در زين اسبهاي سربازان هون قرار دارد. نوع زين اسبهاي آنها به شكلي طراحي ميشد كه در قسمتهاي جلويي و پشتي ارتفاع داشتند تا سرباز بتواند 360 درجه بچرخد و تير خود را رها كند. بدين شكل سوار در زين اسب خود قفل ميشد و ميتوانست به هر سو كه ميخواهد بچرخد و اينگونه اسب او به يك سكوي سلاح چند منظوره تبديل ميشد.اين ويژگي كارايي سوار را بالا ميبرد و در برابر دشمن برتري خاصي ميدهد. اين نوع زين، اسب يا هر حيوان ديگري را به يك ماشين جنگي فوق پيشرفته تبديل ميكرد.آتيلا به يك تروريست قرن پنجمي تبديل شده بود و با حمله به شهرهاي روم با تجاوز و قتل و غارت همه جا را به آتش ميكشيد. در همين زمان بود كه آوازه فتوحاتش در سراسر جهان پيچيد. زماني كه هيچ كس خواهان جنگ با او نبود،ترس از هونها در اروپا فراگير شده بود و حكومتها راهي جز دادن باج به اين خونخواران نداشتند.


به دشمنانت از دوستانت نزديكتر باش!

روميان مهارتهاي نظامي هونها را تحسين ميكردند و به آنها وعده دادند كه در صورت جنگيدن براي روم به غنائم هنگفتي خواهند رسيد.آنها كه توان مقابله با آتيلا را نداشتند، او را تبديل به يك آدمكش حرفهاي كردند و به او پيشنهاد دادند كه در ازاي مبلغ هنگفتي نسل بورگنديها (مردم فرانسه كنوني) را از زمين پاك كند. پيشنهاد روميها بيشرمانه بود ولي آتيلا حاضر بود
در ازاي پول و طلا هر جنايتي را مرتكب شود.سه سال پس از به حكومت رسيدن، آتيلا و برادرش دست به حملهاي هولناك به گُل (فرانسه كنوني ) زدند.اين جنگ به نبردي بيرحمانه تبديل شد. منابع تاريخي ميگويند آتيلا بعد از كشتن سربازان مدافع به قتل زنان و كودكان رو ميآورد. در اين جنگ 20هزار نفر جان باختند. اين يك نسل كشي وحشيانه در ابعاد وسيع بود.روميان پاداش سخاوتمندانهاي بابت قتل عام بورگنديها به آتيلا دادند اما غافل ازاين بودند كه از او يك هيولاي تمام عيار ساخته اند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
قتل عام در نايسيس

آتيلا طلاها را از روميان گرفت و دريافت كه مقادير زيادي از طلا در خزانه آنها موجود است. بعد از اين ماجرا هونها ميدانستند كه هر وقت بخواهند ميتوانند از روميان باج بگيرند.قتل و غارت قبيلههاي خرده پا ديگر براي آتيلا لذت بخش نبود. او به فكر يك چپاول عظيم بود و حالا به خوبي ميدانست اين همه پول را از كجا بياورد. امپراتوري بزرگ روم با ثروتي كلان بهترين مكان براي غارت بود. آتيلا تصميمي گرفت كه تا آن زمان هيچ بربري موفق به انجام آن نشده بود و آن هم حمله به يك دژ مستحكم رومي بود.اين نخستين گام او براي مكيدن خون يك امپراتوري بزرگ محسوب ميشد. هدف اصلي آتيلا باجگيري از روميان بود و هيچگاه قصد گسترش قلمرو را در ذهن نداشت.آتيلا سعي داشت به روميان بفهماند اگر به او باج ندهند، شهرهاي آنها را ويران خواهد كرد. بنابراين نياز داشت تا يكي از شهرهاي رومي را بهطور كامل نيست و نابود كند. شهر نايسيس بهترين گزينه بود. اين شهر در صربستان كنوني قرار داشته و از نظر استراتژيك براي روميان بسيار بااهميت بود.خزانههاي شهر ذخاير طلاي بيشماري داشت و آتيلا جز بوي طلا چيزي نميفهميد. پادشاه هون به فتح شهرها اهميتي نميداد. او تنها ميخواست دروازه شهرها رادرهم بشكند، وارد شهر شود و پس از غارت آنجا خيلي سريع از شهر خارج شود. آتيلا و سربازانش تا ميتوانستند آدم ميكشتند و اين قتل عامها براي آنها بسيار مهم بود زيرا باعث افزايش شهرتشان ميشد.اما آتيلا و بلدا از سربازان مجهز رومي شكست خوردند و مجبور به طرح نقشه جديدي براي حمله به روم شدند. اين دو برادر تصميم گرفتند از دژكوبهايي كه با تنه درخت درست شده، ديوارههاي شهر راتخريب كنند. آنها پس از ورود به شهر كشتارهاي وحشيانه را شروع كردند و تنها گروه اندكي جان سالم به در بردند. براي اولين بار يك شهر استراژيك روميان به دست بربري همچون آتيلا سقوط كرد و ترس شكست دوباره از بربرها، روميان را فراگرفته بود. اين دقيقا همان چيزي بود كه آتيلا ميخواست؛ يعني او همانند هر تروريست ديگري از قتل عام، غارت و ترس ديگران لذت ميبرد.


هيچكس از شر آتيلا در امان نبود

وحشيگري آتيلا و برادرش تازه آغاز شده بود. آنها تصميم داشتند كه قسطنطنيه پايتخت روم شرقي و ثروتمندترين شهر دنيا راتصرف كنند. قسطنطنيه را ميتوان «فورت ناكس» عصر قديم پنداشت. آتيلا راه سختي در پيش داشت تا بتواند مستحكمترين شهر جهان باستان را تسخير كند ولي طمع و حرص پول بيشتر او را براي اين كار مصمم ساخته بود. قسطنطنيه، زمين تا آسمان با نايسيس فرق داشت. اين شهر با 500 هزار نفر جمعيت، دژ دفاعي بسيار قوي داشت.روميان كه از آتيلا بسيار هراس داشتند سعي كردند با پرداختن پول زيادي او را از اين كار منصرف كنند. يكي از اين رشوهها حدود 2700 كيلوگرم طلا بود كه معادل 100 ميليون دلار امروز ارزش داشت. آتيلا در تمام عمر خود چنين ثروتي نديده بود؛ اما اين مقدار طلا هم برايش كافي نبود. او ميخواست از روميان و سربازان هون كه به روم پناه برده بودند انتقام بگيرد. روميان اين افراد را به سپاه هون تحويل دادند و آتيلا بدترين شكنجهها را روي آنها امتحان كرد و سرانجام شومي را برايشان رقم زد.آتيلا با خائنين هوني بدترين رفتارها را ميكرد و بههيچوجه از آنها نميگذشت. آنها را به صلابه ميكشيد و وادار ميكرد تا بدوند يا آنها را از يك بلندي ميآويخت تا جان بدهند.آتيلا همراه برادرش قسطنطنيه را تصرف كردند و ديگر هيچ جا امن نبود. آنها تشكيلات مافيايي به راه انداخته بودند و ابعاد اين تشكيلات بسيار گسترده و هراس انگيز بود.او همانند باجگيرهاي مافيايي به بهانههاي مختلف از روميان پول و طلا ميگرفت.سپاهيان هون تا پاي ديوارهاي قسطنطنيه ميآمدند و باج خود را ميگرفتند و بعد هر لحظه هم امكان داشت به آنجا يورش ببرند. روميان به مدت 12 سال به آتيلا باج ميپرداختند، هيچ بربري تاكنون نتوانسته بود حكومت روم را تا اين حد زير پا خورد كند. اينكه چرا آتيلا برنامه مستمري براي حمله به قلمروي ايران نداشته، نامشخص است. شايد فاصله زياد او تا مرزهاي ايران باشد، يا اينكه از حكومت ساسانيان حساب ميبرده و شانس پيروزي خود را در برابر آنها ناچيز ميپنداشته است. تنها يك بار در سال 441 ميلادي با حكومت ساساني وارد جنگ شد كه شكست سختي هم خورد. بههرحال مردم ايران در آن دوره از لشكركشيهاي اين اروپايي خونريز در امان ماندند. اگرچه ايرانيان بعد از دوره هخامنشي درد و رنجهاي فراواني را در زمامداري اسكندر تحمل كــرده بودند؛ البته بعدها نيز چنگيز و تيمور راه اسكندر را پيش گرفتند و در شهرهاي ايران از سر مردم منارهها ساختند.تفاوت اصلي آتيلا و اين سه جهانگشا را ميتوان در سياست و تفكرات آنها دانست. آتيلا هيچگاه به فكر گسترش قلمروي خود نبود. او تنها به دنبال ثروتاندوزي و قتل عام مردم بود. او را بايد يك تروريست دانست، نه يك سياستمدار.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
ماني كه بِلِدا قرباني قدرتطلبي شد

سرانجام محبت برادري جاي خود را به رقابت داد. روزي در سال 445 پس از ميلاد «بلدا» به شكار رفت ولي هرگز بازنگشت. بسياري از تاريخنگاران رومي اين قتل را سوءقصد دانستند و انگشت اتهام همه به سوي آتيلا نشانه رفت. آتيلا و برادرش با هم بزرگ شده بودند و همه كارهايشان را با هم انجام داده بودند، آنها حتي در حكومت هم شريك بودند ولي آتيلا خيلي بيتفاوت برادرش را كشت. به اين ترتيب آتيلا حكومت را
به تنهايي در ميان هونها به دست گرفت. در اين زمان او بسيار ثروتمند شده بود و اختيار تمامي خزانه را در دست خود داشت و از اين ثروت براي مطيع نگه داشتن سربازانش بهره ميبرد.


ادعاي دروغين روميان

كاسه صبر روميان بالاخره لبريز شد و لشكري را فراهم كردند تا در «يوتوس» ( بلغارستان كنوني) با آتيلا رويارو شوند. اما آتيلا به اين راحتيها از روميان شكست نميخورد. روميان يك بار ديگر دست خالي از جنگ در برابر هونها به خانه بازگشتند.
اين جنگ يكي از خونبارترين جنگهاي تاريخ اين دو دشمن قديمي بود كه البته هزاران كشته و زخمي روي دست روميان گذاشت. اما روميان چگونه بايد شكست خود را در برابر آتيلا توجيه ميكردند؟ آنها دليل شكستشان را بيشتر بودن سپاهيان دشمن بيان كردند. اما آيا روم با آن همه وسعت و اقتدار، سپاهيانش كمتر از سپاهيان هون بوده است؟ منابع تاريخي (البته رومي) تعداد نفرات هونها را نيمميليون نفر و تعداد سپاهيان روم را تنها
120 هزار نفر بيان كردند. به قول خودشان بربرها چهار برابر آنها بودند.آنها نميتوانستند شكست را قبول كنند؛ به همين خاطر حقايق را وارونه جلوه دادند. محاسباتي كه محققان روي تعداد هونها در اين جنگ انجام دادند، پرده از دروغگوييهاي روميان برداشت. تعداد سواران آتيلا در اين جنگ فقط 30هزار نفر بودند و اين يعني يكچهارم سپاهيان رومي.


استراتژي آتيلا در جنگ با روميان

مارسلينوس، مورخ رومي دليل پيروزي هونها در اين جنگها را نوع استراتژي خاص فرماندهان آنها ميدانست. آتيلا ابتدا از تيراندازان براي برهم زدن اتحاد سپاهيان دشمن بهره ميگرفت، سپس از كمند و تور براي به دام انداختن سربازان استفاده ميكرد. ابزارهايي بسيار ساده و در عين حال كارآمد كه باعث ميشد هر سرباز هون جان چندين سرباز رومي را بگيرد. شكست روميان دليل ديگري هم داشت و آن هم ضعف مطلق حكومت مركزي بود. آنها اتحاد و قدرت سابق را نداشتند. تجهيزات نظامي آنها بسيار ساده و آسيبپذير بود، زرههايي بسيار عادي و كلاهخودهايي كه جنس ضعيفي داشتند. البته سپاه روميان را مزدوران بربر تشكيل ميدادند و ديگر خبري از سربازان رومي متعصب نبود.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
سفر به سرزمين بَربَرها

روميان پرمدعا بالاخره كوتاه آمدند و درخواست صلح كردند.يك قاصد براي اعلام درخواست صلح به مقر آتيلا از قسطنطنيه راهي مجارستان شد.پريسكوس كاتب هم همراه قاصد به سمت مجارستان حركت كرد.اين سفر حدود يك ماه طول كشيد. هر روز پريسكوس شواهدي ترسناك از وحشيگريهاي آتيلا مييافت. آنها در طول مسير به مكانهايي برخورد ميكردند كه توسط آتيلا نيست و نابود شده بودند. در طول راه پريسكوس از شهر نايسيس هم عبور كرد. او جمجمهها و استخوانهاي مردمي را كه جان باخته بودند در ديوارهاي شهر ميديد. آنها بالاخره وارد قلمروي آتيلا، رودخانه تيسا شدند.
با توجه به آنچه از شهرهاي نابود شده توسط آتيلا ديده بودند، بسيار وحشت زده بودند. هر لحظه احتمال داشت كه جان خود را از دست بدهند و قرباني شخصيت پليدي همچون آتيلا شوند.اما آتيلا غيرقابل پيشبيني بود، پريسكوس انتظار داشت با شهري كثيف و ويران روبهرو شود ولي پيشبينيهايش غلط از آب در آمدند.ابتداي شهر تعدادي خانه ديده ميشد و در امتداد آنها يك مجموعه استخر سلطنتي كه مخصوص آتيلا بود، قرار داشت. پريسكوس دريافت كه آتيلا خود را با تفكرات روميان تطبيق داده و تبديل به فردي خوشگذران شده است. اين دقيقا عكس آن چيزي بود كه اروپاييان درباره آتيلا فكر ميكردند؛ اما آتيلا پولهايي را كه به دست آورده بود براي شكوه و عظمت سلطنت خويش صرف ميكرد؛ كاري كه تمام خودكامگان تاريخ زماني كه به اوج ميرسند انجام ميدهند. تنها تفاوت در اين بود كه آتيلا يك بَربَر بود.


نبرد كالون

دو سال پس از ديدار پريسكوس آتيلا تا جا داشت از روميان باج گرفته بود. اما در همين دوران بود كه امپراتوري روم به دو بخش تقسيم شد. زماني كه آتيلا كارش با امپراتوري روم شرقي تمام شد، توجه خود ر ا به غرب معطوف كرد. آتيلا در 45 سالگي يك بار ديگر به روم لشكركشي كرد. اما اين بار روميان را دست كم گرفته بود. آنها از جلگه مجارستان به سمت قلب اروپا تاختند. هزاران مايل را طي كردند و هر لحظه در انديشه خونريزي بودند. اما مشكل اصلي سپاه هون تهيه آذوقه بود. آنها به اين دليل كه همواره در سفر وجنگ بودند امكان طبخ غذا نداشتند. مارسلينوس، مورخ رومي معتقد است هونها گوشت خام ميخوردند. آنها گوشتها را در زير اسب خود قرار ميدادند و اندكي كه نرم ميشد آن را ميخوردند.آتيلا و سوارانش پس از طي مسافتي طولاني به شهر «متس» رسيدند و جنايات خود را از سر گرفتند؛ البته شهر خيلي زود سقوط كرد. آتيلا همچنان به پيشروي خود ادامه ميداد و مردم وحشتزده فرار را برقرار ترجيح ميدادند و همه شهرها خالي از سكنه شده بودند.
در شهر «رمس» اسقف اعظم سعي داشت با سرودهاي مذهبي جلوي آتيلا را بگيرد؛ اما آتيلا بدون كمترين توجهي، سر اسقف اعظم را از تنش جدا كرد.سرانجام آتيلا به جلگههاي كاتالونيا در شمال فرانسه رسيد و در آنجا با سپاهيان رومي مستقر در غرب اروپا روبهرو شد. «آتيوس» ژنرال رومي استراتژي سادهاي داشت و به تعداد سربازانش تكيه داشت.او تك تك مناطق غرب اروپا را جستوجو كرد تا افرادي را كه از آتيلا كينه داشتند در سپاه خود جمع كند. در اين سپاه افرادي با نژادهاي مختلف حضور داشتند، بازماندگان بورگوندي، ويزيگوتها و روميان سربازان اصلي سپاه آتيوس را تشكيل ميدادند. جنگ بالاخره بين دو طرف آغاز شد. تلافات اين نبرد بسيار زياد و غيرقابل تصور بود. 100هزار نفر در يك روز كشته شدند و آب رودخانه آن سوي جلگه از خون سرخ شد. آتيلا براي اولين بار در يك جنگ مهم، شكست را تجربه كرد اما اين شكست باعث توقف برنامههاي او نشد.
سردار هون حاضر به قبول شكست نبود و تصميم داشت خيلي زود انتقام بگيرد. او روم را مجبور به دادن تاوان كرد و به سمت ايتاليا لشكر كشيد. سپاه آتيلا از آلپ گذشت و موج تازهاي از ويراني و مرگ را بر جاي گذاشت. آنها نخست شهر مستحكم آكليا را ويران كردند. مردان آتيلا به داخل شهر هجوم بردند و آن را با خاك يكسان كردند. بار ديگر آتيلا هزاران نفر را قرباني خواستههاي پليد و نفساني خويش كرد. پادشاهان زيادي در تاريخ نامشان به عنوان خونريز ثبت شده است اما آتيلا پا را فراتر از جنايت نهاده بود و به شكارچي بشريت تبديل شده بود.








 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ

طاعون؛ فرشته نجات اروپا

آتيلا به هر شهري كه ميرسيد جز ويراني چيزي برجاي نميگذاشت. اما عاملي نام مشخص او را از ادامه اين حملات منصرف ساخت. برخي معتقدند شخص پاپ وارد ماجرا شد و آتيلا را از ادامه خونريزي منصرف كرد. اما حقيقت ماجرا اين نبود، در آن دوران بيماري طاعون سراسر اروپا را در بر گرفته بود و آتيلا براي اينكه سربازانش مبتلا نشوند، مجبور شد به مجارستان بازگردد. امپراتوري روم شرقي با آن عظمت نتوانست جلوي آتيلا را بگيرد ولي يك باكتري به سادگي او را مغلوب خود ساخت.


تازيانه خدا بر جسم آتيلا

آتيلا به مدت 19 سال بر هونها حكومت كرد و در اين سالها كاري جز غارت و خونريزي انجام نداد. تمامي قبايل و حكومتها از نام او وحشت داشتند و توان مقابله با لشكريان او را در خود نميديدند. اما آتيلا مانند ساير ظالمان تاريخ غافل از مرگ خويش بود. زماني كه او به وطن بازگشت 47 سال داشت.
در نهايت جنگ او را از پاي نياورد بلكه سبك زندگي دشوارش او را به كام مرگ فرستاد. او كه در اين سالها از جنگ و خونريزي خسته شده بود، تصميم گرفت براي مدتي استراحت كند و دست از جنگ بردارد.آتيلا زني تازه اختيار كرد و سبك زندگي خود را تغيير داد اما مرگ به او مهلت استراحت در اين دنيا را نداد و او را به استراحتي هميشگي فرستاد.
پريسكوس، مورخ رومي معتقد است آتيلا را درحاليكه مقداري خون از بينياش جاري شده بود در بسترش يافتند. آيا ممكن است جنگجويي با اين اصالت اينقدر بياصالت بميرد؟ آري، تازيانه خدا خيلي بيسروصدا جانش را گرفت. احتمالا خوني كه از بيني آتيلا جاري شده، از معده يا مرياش بوده است. سل، عفونت يا تومور هريك ميتوانستند عامل مرگ آتيلا بوده باشند. البته شرابخواري زياد هم ميتواند دليل ديگري بر مرگ او باشد. بههرحال هيچ كس در دنيا از مرگ او ناراحت نشد؛ بلكه شهرهاي اروپا غرق در شادي هم شدند. هونها جنازه آتيلا را در سه تابوت درون هم قرار دادند تابوت اول كه جسد درون آن قرار داشت از طلا، تابوت دوم كه تابوت طلايي را درون خود جا داده بود از نقره و سومين تابوت كه تابوت نقره درون آن جاي ميگرفت از فولاد بود. تابوت آتيلا را در بستر رود «تيزا» دفن كردند.
آتيلا فرزندان بسياري داشت. از ميان فرزندان او سه تن از پسرانش به نامهاي اللاك، دنگيز (دنيز) و ارناخ بر سر تصاحب تاج و تخت پدر به جنگ با يكديگر پرداختند كه اين نزاع با پيروزي اللاك همراه بود. امروزه ادعاهايي در مورد انتساب برخي پادشاهان به آتيلا مطرح ميشود يكي از اين ادعاهاي معتبر و قابل اثبات، ادعاي انتساب تزارهاي بلغارستان به آتيلاست. ادعاي ديگري كه بسيار رايج اما اثبات نشده است، انتساب شارلماني-بنيانگذار امپراتوري روم - به آتيلاست.امپراتوري آتيلا بعد از مرگش زياد دوام نياورد و طي 30 سال محو ونابود شد؛ بهطوريكه هيچ اثري از حكومت هونها به روي زمين باقي نماند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
سلطنت صحراگردان

هون يا هيتالي، قومي صحراگرد از مغولستان بودند كه در سدههاي چهارم و پنجم ميلادي به سوي غرب مهاجرت كرده و در موازات آمودريا ساكن شدند. آنها گروهي متحد از قبايل مختلف بودند. هسته اصلي هونها را اقوام آلتايي زبان و مجارها تشكيل ميدادند. بعد از بررسي شواهد زبانشناسي در طول دو دهه گذشته، اكثر دانشمندان امروزه معتقدند قوم هون همان هيونگ-نو است كه قرنها با امپراتوريهاي چين در نبرد بود و طبق افسانههاي چيني، ديوار بلند چين براي دورنگه داشتن آنها از چين ساخته شد. خاستگاه هونها، آسياي ميانه و شمال چين بود اما به مرور با مهاجرت به غرب وارد صفحه تاريخ ايران و روم شدند و بيش از هزار سال نام خود را در نقشه آسيا و اروپا به عنوان عشايري جنگجو ثبت كردند. طي سدهها جنگ با اين دو امپراتوري، صدمات فراواني به هر دو وارد ساختند و در سده پنجم ميلادي حتي تا نزديكي رم پيش رفتند ولي سپس ناپديد و مجذوب اقوام اوراسيا شدند. حتي ممكن است مهاجرت بزرگ هونها عامل محرك در فروپاشي امپراتوري روم باشد.هونها حدود سال ۳۵۰ پس از ميلاد به مرزهاي خاوري ايران حمله كردند ولي لشكر ايران تحت شاهنشاهي شاپور دوم از ورود آنها به مرزهاي ايران جلوگيري كرد. بعدها هونها به رهبري شاه خود گرومبات به لشكر ايران پيوستند و در لشكركشي شاپور دوم به بخش تحت چيرگي روميان در ميانرودان او را همراهي كردند.به مرور زمان، هونها به غرب گسيل شدند و در شمال درياي خزر و حوالي رود ولگا و اورال سكونت اختيار كرده و جايگزين اقوام ايراني سكائي شدند كه قبلا اين مناطق را در تصرف داشتند. از سده سوم پس از ميلاد، قسمتي از هونها به غرب مهاجرت كرده و با امپراتوري روم آشنا شدند. به قول مورخان زمان، هونها دائما به شهرهاي امپراتوري روم شرقي (بيزانس) حمله كرده، شهرها را آتش ميزدند و به كسب غنيمت ميپرداختند. در قرن چهارم، امپراتوري بيزانس كه خود همراه امپراتوري روم غربي مشغول جنگ با وندالها و گوتها بود و تضعيف شده بود، با هونها وارد مذاكره شده و با بخشيدن سالانه مقدار كلاني طلا و همچنين اعطاي زمين به آنها براي مدتي آنها را از حمله بيشتر باز ميدارد. زميني كه روميها به هونها ميبخشند بخش غربي مجارستان امروزي است كه نام لاتين آن - يعني هونگاريا (Hungaria) به معني سرزمين هونها- با كمي تفاوت در زبانهاي اروپايي امروز همچنان ديده ميشود.
 
بالا