تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در 45 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در دره سرسبز در بلندی 3000 متری، سرشار از جاذبههای کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده و قله 3200 متری بلقیس هم در آنجا قرار دارد.
ویرانههای بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب؛آتشکده پادشاهان و جنگاوران در اطراف دریاچه ای همیشه جوشان و زیبا با دریاچهای به عمق حدود 120متر، روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه، میان برج و باروی سنگی، آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی،نیایشگاه آناهیتا،کاخهای دوران ساسانی و ساختمانهایی مربوط به پادشاهان ایلخانی قرار دارد.
اولين گزارش مربوط به انداختن اشياء قيمتي در درياچه، به دوران كورش كبير پادشاه هخامنشي باز مي گردد. طبق اين گزارش در سال 547 قبل از میلاد، كورش پس از اينكه بر كروسوس پادشاه ليديه پيروز شد، شاه شكست خورده را به ايران آورد و در مكاني بهنام "بارن"، نزديك همدان اقامت داد و خزانه اشياء قيمتي او را به عنوان نذر در آب درياچه مقدس انداخت.
كروسوس، پادشاه ليدي، در تاريخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولين پادشاهي است كه به ضرب سكه پرداخت. ثروت او به اندازه اي بود كه هنوز هم اروپاييان اشخاص بسيار پولدار را به كروسوس تشبيه مي كنند. بنابراين اين درصورتي كه افسانه نذر كورش كبير واقعيت داشته باشد، با توجه به اينكه در هيچ دوره اي از تاريخ امكان دسترسي به عمق اين درياچه وجود نداشته، مي توان اميدوار بود كه اين گنج پيدا شود.
در دوره اشكاني نيز چندين گزارش از جنگ هاي بين امپراتوري روم و پادشاهي اشكاني گزارش شده است. بر طبق يكي از اين گزارشات، داستان تاريخي "كلئوپاترا" و "آنتوني" که در تاريخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومي "آنتونيو"، در سال 36 قبل از ميلاد به محاصره قلعه "گنزك" پرداخت. در جريان اين محاصرات نگهبانان آتشكده مقدس هر زمان كه احساس مي كردند امكان سقوط قلعه وجود دارد، اشياء قيمتي موجود در آتشكده و معبد ناهيد را به داخل درياچه مي انداختند. بنابراين مي توان اميدوار بود كه مقدار زيادي از نذورات دوره اشكاني در كف درياچه موجود باشد.
در دوره ساساني نيز دست كم، يك بار قلعه تخت سليمان به وسيله نيروهاي روم شرقي به اشغال درآمده است. بر طبق اين گزارش در جريان جنگ هاي خسروپرويز با "هراكليوس"، پادشاه روم، اين قلعه به تصرف نيروهاي رومي درمي آيد (624ميلادي). گمان مي رود كه موبدان آتشكده پيش از تصرف قلعه به وسيله نيروهاي متخاصم، نذورات و گنج هاي موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در اين صورت مقادير زيادي اشياء قيمتي دوره ساساني نيز در كف درياچه قابل اكتشاف است.
در جريان جنگ هاي صدر اسلام و تصرف ايران به وسيله اعراب نيز، قلعه به محاصره نيروهاي خليفه دوم درمي آيد. بعيد نيست كه در این زمان هم گنج ها هایی نيز به قعر درياچه ريخته شده باشند. از نگاه موبدان زرتشتي اين درياچه متعلق به ناهيد (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده، بنابراين ريختن اشياء نذري به داخل آن اصولا به منظور حفظ اين اشياء به وسيله صاحب آن تلقي مي شده و جايز و مباح بوده است.
در دوره ساساني بويژه در زمان خسرو انوشيروان (579-531 ميلادي) و خسرو پرويز، توجه خاصي به عمران و آباداني اين محوطه معطوف گردیده، و به عنوان يكي از معابد بسيار با اهميت تلقي شده است. آتشكده آذر گشنسب در متون قديم داراي اسامي متعددي است از جمله به زبان پهلوي؛ گنزك (GANZAK) يا گنجه ناميده مي شده، روميان آنرا گزكا (GAZKA) و اعراب شيز (SHIZ) مي گفته اند. در زمان ايلخانان نیز به آن "ستوريق" گفته شده است.
"تخت سليمان" از اسامي متاخر مجموعه مي باشد كه عامه مردم به علت عدم اطلاع از عملكرد اصلي و زمان ساخت آن، با توجه به احاديث و روايت مذهبي در مورد اقتدار حضرت سليمان، اين امكان را بدان منسوب داشته و به همين جهت محل ياد شده حالت مقدس پيدا کرده و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از اين محل مي دانستند.
بعد از زوال حكومت ساساني و پذيرش دين اسلام توسط ايرانيان، اين مجموعه عظيم كه در جنگ هاي ايران و روم در زمان خسرو پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندكي از معتقدان آئين زرتشت در اين محل اسكان داشته و آتشكده نيز در مقياس كوچكتري مورد استفاده بوده، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان مدتي به عنوان پايتخت تابستاني و تفرجگاه استفاده مي شود. بعدها محل مذكور توسط عامه مردم به صورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حيات مي دهد.
اگرچه گزارش هايي دال بر استفاده از اين قلعه در دوره خلفاي عباسي در دست است، ليكن تخت سليمان در اين زمان از اهميت زيادي برخوردار نبوده. بعدها در دوره پادشاهي ايلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومين پادشاه اين سلسله و برادرزاده هلاكوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتي در كنار اين درياچه بنا گرديد. خوشبختانه امراي مغول آثار ساساني را تخريب نكردند و ساختمان هاي خود را در كنار و يا بر روي اين آثار بنا نمودند. از همين رو در حال حاضر بخشي از آثار دوره ساساني در زير آثار دوره ايلخاني مدفون است. وجود يا عدم وجود چنين آثاري را مي توان با حفر گمانه هاي آزمايشي معلوم كرد. بايد توجه داشت كه عمق اين گمانه ها دسته كم مي بايست 12 متر از سطح درياچه باشد.
با توجه به مجموعه موارد فوق بي ترديد كاوش در درياچه تخت سليمان بسيار بااهميت است و مي بايست به عنوان يك اقدام ملي در دستور كار سازمان هاي مربوط و به خصوص ميراث فرهنگي قرار گيرد. در بيان ارزش سرمايه گذاري در حفريات تخت سليمان همين بس كه اولين سرمايه گذاري انجام شده در اين مورد به وسيله بانك ((بورگهارت و بروكلشن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و كاملا جنبه اقتصادي داشته است. در حال حاضر مهم ترين مشكلي كه در جهت انجام اين مهم وجود دارد عمق زياد درياچه است كه غواصي در آن را غيرممكن مي كند. در تلاش هايي كه به وسيله هيات هاي كاوش اروپايي انجام شد هيچ غواصي نتوانست در عمق بيش از 32متر غور كند و غواصي در عمق 62متري درياچه عملا غيرممكن مي نمايد. چرا كه فشار آب داخل آن بسيار زياد و همچنين آب داراي املاح غليظ و سنگين است.
به نظر مي رسد كه بهترين روش براي كاوش در قعر درياچه تخليه موقت آب آن باشد. اين كار از دو طريق ممكن است: اول اينكه به وسيله پمپ هاي شناور قوي با دبي بيشتر از فوران چشمه به تخليه آن بپردازند. طبق برآورد انجام شده در هر ثانيه حدود 100 ليتر آب از چشمه كف درياچه فوران مي كند (راهنماي تختسليمان، ص.12). ديگر اينكه به وسيله حفر تونلي افقي از حاشيه تپه تخت سليمان آب درياچه را تخليه و پس از انجام عمليات كاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. به نظر ميرسد راه حل دوم ساده و عملي باشد. طول اين تونل با توجه به نقشه توپوگرافي منطقه مي بايست حدود 200 متر در نظر گرفته شود. راه حل سوم تلفيق دو راه حل فوق است، يعني استفاده از تونل افقي و پمپ هاي شناور در يك زمان، به اين ترتيب مي توان با هزينه و زمان كمتري به نتيجه رسيد. در ضمن پيشنهاد مي شود كه با استفاده از زيردريايي هاي اكتشافي كوچك (يكنفره) پيش از شروع عمليات كاوش، كف درياچه به دقت مورد بازبيني و نقشه برداري قرار گيرد. استفاده از دوربين هاي زيرآبي داراي پروژكتور و كنترل از راه دور نيز براي انجام اين مقصود مفيد خواهد بود. هزينه اين عمليات نيز چندان زياد به نظر نمي رسد، كافي است كه امتياز تهيه گزارش به موسسات تحقيقات بين المللي جغرافيا (مانند نشريه نشنال جغرافي) داده شود تا ايشان نسبت به اعزام هيات اكتشافي و دوربين و زيردريايي اقدام كنند. پيش از اين نيز هيات كاوش آلماني از دوربين تلويزيوني و همچنين چنگك براي درآوردن اشياء باستاني از زير آب درياچه استفاده كرده اند، اما در گزارش هيات درباره موفقيت يا عدم موفقيت اين كار حرفي زده نشده است. چه بسا كه نخواسته اند ايرانيان از نتيجه كاوش كف درياچه باخبر شوند. در جريان اين كاوش، سطح كف درياچه داراي ناهمواري زيادي گزارش شده است. از آنجايي كه كف درياچه زندان سليمان كاملا مسطح است به نظر مي رسد كه ناهمواري گزارش شده مربوط به آثار تاريخي بيشماري باشد كه در كف درياچه افتاده است. هيات آلماني تلاش كرد كه به وسيله چنگك به درآوردن آثار از كف درياچه اقدام نمايد اما دو عدد از چنگك ها شكست و ظاهرا موفقيتي كسب نشد!
خلاصه اينكه مجموعه تاريخي تخت سليمان از نظر وجود آثار باستاني با دارابودن آثار چندين دوره تمدني كاملا غني است و از نظر اسطوره شناسي نيز سرشار از مطالب جذابي است كه نظر هر صاحبذوقي را به خود جلب مي كند. تاريخ اين مجموعه نيز با تاريخ ايرانيان، ايتاليايي ها، يهود، مسيحيان و مغول ارتباط تنگاتنگي دارد. از ديد اقتصادي نيز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنج هايي كه در كف درياچه مدفون است، كاوش در تخت سليمان كاملا مقرون به صرفه به نظر مي رسد. اگرچه در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگي در حال كاوش در منطقه است اما حجم اين عمليات به قدري كم است كه به قولي 300 سال طول خواهد كشيد …!
منابع:
fa (dot) wikipedia (dot) org
راهنمای گردشگری آذربایجان غربی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی
ویرانههای بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب؛آتشکده پادشاهان و جنگاوران در اطراف دریاچه ای همیشه جوشان و زیبا با دریاچهای به عمق حدود 120متر، روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه، میان برج و باروی سنگی، آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی،نیایشگاه آناهیتا،کاخهای دوران ساسانی و ساختمانهایی مربوط به پادشاهان ایلخانی قرار دارد.
اولين گزارش مربوط به انداختن اشياء قيمتي در درياچه، به دوران كورش كبير پادشاه هخامنشي باز مي گردد. طبق اين گزارش در سال 547 قبل از میلاد، كورش پس از اينكه بر كروسوس پادشاه ليديه پيروز شد، شاه شكست خورده را به ايران آورد و در مكاني بهنام "بارن"، نزديك همدان اقامت داد و خزانه اشياء قيمتي او را به عنوان نذر در آب درياچه مقدس انداخت.
كروسوس، پادشاه ليدي، در تاريخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولين پادشاهي است كه به ضرب سكه پرداخت. ثروت او به اندازه اي بود كه هنوز هم اروپاييان اشخاص بسيار پولدار را به كروسوس تشبيه مي كنند. بنابراين اين درصورتي كه افسانه نذر كورش كبير واقعيت داشته باشد، با توجه به اينكه در هيچ دوره اي از تاريخ امكان دسترسي به عمق اين درياچه وجود نداشته، مي توان اميدوار بود كه اين گنج پيدا شود.
در دوره اشكاني نيز چندين گزارش از جنگ هاي بين امپراتوري روم و پادشاهي اشكاني گزارش شده است. بر طبق يكي از اين گزارشات، داستان تاريخي "كلئوپاترا" و "آنتوني" که در تاريخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومي "آنتونيو"، در سال 36 قبل از ميلاد به محاصره قلعه "گنزك" پرداخت. در جريان اين محاصرات نگهبانان آتشكده مقدس هر زمان كه احساس مي كردند امكان سقوط قلعه وجود دارد، اشياء قيمتي موجود در آتشكده و معبد ناهيد را به داخل درياچه مي انداختند. بنابراين مي توان اميدوار بود كه مقدار زيادي از نذورات دوره اشكاني در كف درياچه موجود باشد.
در دوره ساساني نيز دست كم، يك بار قلعه تخت سليمان به وسيله نيروهاي روم شرقي به اشغال درآمده است. بر طبق اين گزارش در جريان جنگ هاي خسروپرويز با "هراكليوس"، پادشاه روم، اين قلعه به تصرف نيروهاي رومي درمي آيد (624ميلادي). گمان مي رود كه موبدان آتشكده پيش از تصرف قلعه به وسيله نيروهاي متخاصم، نذورات و گنج هاي موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در اين صورت مقادير زيادي اشياء قيمتي دوره ساساني نيز در كف درياچه قابل اكتشاف است.
در جريان جنگ هاي صدر اسلام و تصرف ايران به وسيله اعراب نيز، قلعه به محاصره نيروهاي خليفه دوم درمي آيد. بعيد نيست كه در این زمان هم گنج ها هایی نيز به قعر درياچه ريخته شده باشند. از نگاه موبدان زرتشتي اين درياچه متعلق به ناهيد (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده، بنابراين ريختن اشياء نذري به داخل آن اصولا به منظور حفظ اين اشياء به وسيله صاحب آن تلقي مي شده و جايز و مباح بوده است.
در دوره ساساني بويژه در زمان خسرو انوشيروان (579-531 ميلادي) و خسرو پرويز، توجه خاصي به عمران و آباداني اين محوطه معطوف گردیده، و به عنوان يكي از معابد بسيار با اهميت تلقي شده است. آتشكده آذر گشنسب در متون قديم داراي اسامي متعددي است از جمله به زبان پهلوي؛ گنزك (GANZAK) يا گنجه ناميده مي شده، روميان آنرا گزكا (GAZKA) و اعراب شيز (SHIZ) مي گفته اند. در زمان ايلخانان نیز به آن "ستوريق" گفته شده است.
"تخت سليمان" از اسامي متاخر مجموعه مي باشد كه عامه مردم به علت عدم اطلاع از عملكرد اصلي و زمان ساخت آن، با توجه به احاديث و روايت مذهبي در مورد اقتدار حضرت سليمان، اين امكان را بدان منسوب داشته و به همين جهت محل ياد شده حالت مقدس پيدا کرده و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از اين محل مي دانستند.
بعد از زوال حكومت ساساني و پذيرش دين اسلام توسط ايرانيان، اين مجموعه عظيم كه در جنگ هاي ايران و روم در زمان خسرو پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندكي از معتقدان آئين زرتشت در اين محل اسكان داشته و آتشكده نيز در مقياس كوچكتري مورد استفاده بوده، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان مدتي به عنوان پايتخت تابستاني و تفرجگاه استفاده مي شود. بعدها محل مذكور توسط عامه مردم به صورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حيات مي دهد.
اگرچه گزارش هايي دال بر استفاده از اين قلعه در دوره خلفاي عباسي در دست است، ليكن تخت سليمان در اين زمان از اهميت زيادي برخوردار نبوده. بعدها در دوره پادشاهي ايلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومين پادشاه اين سلسله و برادرزاده هلاكوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتي در كنار اين درياچه بنا گرديد. خوشبختانه امراي مغول آثار ساساني را تخريب نكردند و ساختمان هاي خود را در كنار و يا بر روي اين آثار بنا نمودند. از همين رو در حال حاضر بخشي از آثار دوره ساساني در زير آثار دوره ايلخاني مدفون است. وجود يا عدم وجود چنين آثاري را مي توان با حفر گمانه هاي آزمايشي معلوم كرد. بايد توجه داشت كه عمق اين گمانه ها دسته كم مي بايست 12 متر از سطح درياچه باشد.
با توجه به مجموعه موارد فوق بي ترديد كاوش در درياچه تخت سليمان بسيار بااهميت است و مي بايست به عنوان يك اقدام ملي در دستور كار سازمان هاي مربوط و به خصوص ميراث فرهنگي قرار گيرد. در بيان ارزش سرمايه گذاري در حفريات تخت سليمان همين بس كه اولين سرمايه گذاري انجام شده در اين مورد به وسيله بانك ((بورگهارت و بروكلشن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و كاملا جنبه اقتصادي داشته است. در حال حاضر مهم ترين مشكلي كه در جهت انجام اين مهم وجود دارد عمق زياد درياچه است كه غواصي در آن را غيرممكن مي كند. در تلاش هايي كه به وسيله هيات هاي كاوش اروپايي انجام شد هيچ غواصي نتوانست در عمق بيش از 32متر غور كند و غواصي در عمق 62متري درياچه عملا غيرممكن مي نمايد. چرا كه فشار آب داخل آن بسيار زياد و همچنين آب داراي املاح غليظ و سنگين است.
به نظر مي رسد كه بهترين روش براي كاوش در قعر درياچه تخليه موقت آب آن باشد. اين كار از دو طريق ممكن است: اول اينكه به وسيله پمپ هاي شناور قوي با دبي بيشتر از فوران چشمه به تخليه آن بپردازند. طبق برآورد انجام شده در هر ثانيه حدود 100 ليتر آب از چشمه كف درياچه فوران مي كند (راهنماي تختسليمان، ص.12). ديگر اينكه به وسيله حفر تونلي افقي از حاشيه تپه تخت سليمان آب درياچه را تخليه و پس از انجام عمليات كاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. به نظر ميرسد راه حل دوم ساده و عملي باشد. طول اين تونل با توجه به نقشه توپوگرافي منطقه مي بايست حدود 200 متر در نظر گرفته شود. راه حل سوم تلفيق دو راه حل فوق است، يعني استفاده از تونل افقي و پمپ هاي شناور در يك زمان، به اين ترتيب مي توان با هزينه و زمان كمتري به نتيجه رسيد. در ضمن پيشنهاد مي شود كه با استفاده از زيردريايي هاي اكتشافي كوچك (يكنفره) پيش از شروع عمليات كاوش، كف درياچه به دقت مورد بازبيني و نقشه برداري قرار گيرد. استفاده از دوربين هاي زيرآبي داراي پروژكتور و كنترل از راه دور نيز براي انجام اين مقصود مفيد خواهد بود. هزينه اين عمليات نيز چندان زياد به نظر نمي رسد، كافي است كه امتياز تهيه گزارش به موسسات تحقيقات بين المللي جغرافيا (مانند نشريه نشنال جغرافي) داده شود تا ايشان نسبت به اعزام هيات اكتشافي و دوربين و زيردريايي اقدام كنند. پيش از اين نيز هيات كاوش آلماني از دوربين تلويزيوني و همچنين چنگك براي درآوردن اشياء باستاني از زير آب درياچه استفاده كرده اند، اما در گزارش هيات درباره موفقيت يا عدم موفقيت اين كار حرفي زده نشده است. چه بسا كه نخواسته اند ايرانيان از نتيجه كاوش كف درياچه باخبر شوند. در جريان اين كاوش، سطح كف درياچه داراي ناهمواري زيادي گزارش شده است. از آنجايي كه كف درياچه زندان سليمان كاملا مسطح است به نظر مي رسد كه ناهمواري گزارش شده مربوط به آثار تاريخي بيشماري باشد كه در كف درياچه افتاده است. هيات آلماني تلاش كرد كه به وسيله چنگك به درآوردن آثار از كف درياچه اقدام نمايد اما دو عدد از چنگك ها شكست و ظاهرا موفقيتي كسب نشد!
خلاصه اينكه مجموعه تاريخي تخت سليمان از نظر وجود آثار باستاني با دارابودن آثار چندين دوره تمدني كاملا غني است و از نظر اسطوره شناسي نيز سرشار از مطالب جذابي است كه نظر هر صاحبذوقي را به خود جلب مي كند. تاريخ اين مجموعه نيز با تاريخ ايرانيان، ايتاليايي ها، يهود، مسيحيان و مغول ارتباط تنگاتنگي دارد. از ديد اقتصادي نيز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنج هايي كه در كف درياچه مدفون است، كاوش در تخت سليمان كاملا مقرون به صرفه به نظر مي رسد. اگرچه در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگي در حال كاوش در منطقه است اما حجم اين عمليات به قدري كم است كه به قولي 300 سال طول خواهد كشيد …!
منابع:
fa (dot) wikipedia (dot) org
راهنمای گردشگری آذربایجان غربی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی