[FONT="Arial"][FONT=Vazir] غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
R Reza Sharifi مدير ارشد تالار 2012 , December 19 #21 غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , April 5 #22 غمناکم و از کوی تو با غم نروم جز شاد و امیدوار و خرّم نروم از درگه همچون تو کریمی هرگز نومید کسی نرفت و من هم نروم
غمناکم و از کوی تو با غم نروم جز شاد و امیدوار و خرّم نروم از درگه همچون تو کریمی هرگز نومید کسی نرفت و من هم نروم
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , April 7 #23 غافل مشــو ز پـــــاس دل بی قـــرار مـــن كاین مرغ پرشكسته قفس ها شكسته است
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , April 7 #24 غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , April 7 #25 غرق خون شد دل من، جام صفت، گر چه لبم آشنا با دو لب باده گسار تو نبود
س سیبری کاربر ويژه 2013 , April 7 #26 غریبی درد بی درمان غریبی غریبی خواری دوران غریبی الهی در غریبی کس نمیرد وگر میرد چنین بی کس نمیرد آخرین ویرایش توسط مدیر: 2013 , April 30
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , April 7 #27 غرور بنفشه را به پاي تو بشكنم سر زلف خويش را شكن در شكن كنم به دست ستيز تو سپارم زمام دل به پاي گريز تو ز گيسو رسن كنم
غرور بنفشه را به پاي تو بشكنم سر زلف خويش را شكن در شكن كنم به دست ستيز تو سپارم زمام دل به پاي گريز تو ز گيسو رسن كنم
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , April 30 #28 غیر از هنر که تاج سرآفرینش است دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , June 14 #29 غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , June 22 #30 غروب شد ... خورشید رفت ... آفتابگردان دنبال خورشید می گشت ... ناگهان ستاره ای چشمک زد ... آفتابگردان سرش را پایین انداخت ... آری گلها هیچوقت خیانت نمی کنند تو گل من باش ...
غروب شد ... خورشید رفت ... آفتابگردان دنبال خورشید می گشت ... ناگهان ستاره ای چشمک زد ... آفتابگردان سرش را پایین انداخت ... آری گلها هیچوقت خیانت نمی کنند تو گل من باش ...
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , June 22 #31 غضنفر بزد تیغ بر گردنش درآورد از پای، بی سر تنش دم تیغ بر گردنش چون رسید سرِ عمرو صدگام از تن پرید چو غلتید در خاک آن ژنده فیل بزد بوسه بر دست او جبرئیل
غضنفر بزد تیغ بر گردنش درآورد از پای، بی سر تنش دم تیغ بر گردنش چون رسید سرِ عمرو صدگام از تن پرید چو غلتید در خاک آن ژنده فیل بزد بوسه بر دست او جبرئیل
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , September 1 #32 [h=5] حافظ: غلام چشم آن تُرکم که در خواب خوش مــــستی نگارین گلشنش روی است و مُشکین سایبان ابرو
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , September 4 #33 غم به هر جا که رود سرزده آید، به دلم چه کنم؟ خانه ی من بر سر راه افتاده است سنجر کاشانی
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , September 4 #34 غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را فروغی بسطامی
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , September 11 #35 غلام مردم چشمم که با سیاه دلی هزار قطره ببازد چو درد دل شمرم
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , October 25 #36 سعدی: غلامِ حلقه ســــیمینِ گوشوارِ توام که پادشاهِ غلامانِ حلقه در گوشی