نویسنده : حامد منوچهری کوشا
بسیاری از اسطورهها شرح نمودهای طبیعت است.در اساطیر ژاپن خوشید و ماه برادر و خواهر و ساکن سرزمین آسمانی و دیاری هستند که به گونهای شگفتانگیز همانند ژاپن است. در این اسطوره ها خورشید و ماه یکی پس از دیگری بر آسمان نمایان میشوند و پدیدآورندهی شب و روزند.خدابانوی خورشید آماتراسو نام دارد و دودمان امپراتوری ژاپن خود را از تبار او می دانند. افسانههای مربوط به خورشید بسیار و مشهورترین آنها افسانهای است که از نهان شدن آماتراسو سخن میگوید. میگویند سوسانو، خدای توفان، برادر خورشید و ماه و به تناسب کار خود خدایی تندخو بود که رفتار او همیشه خواهر را آزار میداد. چنین بود تا سوسانو برای دلجویی خواهر و جبران تندخوییهای پیشین، به دیدار آماتراسو شتافت. در این دیدار سوسانو کار را خرابتر کرد و با رها کردن کرّه اسبهای ابلق خویش در مزارع برنج آماتراسو این مزارع را نابود کرد. آماتراسو خشمگین از برادر خود چهره نهان کرد و به تلافی کارهای سوسانو در غاری پنهان شد و همهی جهان در تاریکی فرو رفت. پس خدابانوای همراه گروهی از خدایان کهتر و خدابانوان به چارهجویی پرداختند.خدایان [با یاری آهنگران آسمان] آینهای بزرگ از پولاد ساختند و آینه را بر درختی رو در روی مدخل غار ،نهانگاه آماتراسو آویختند.بزمی بزرگ در برابر غار فراهم شد و خدایان به رقص و پایکوبی پرداختند. آماتراسو با شنیدن هیابانگ شادی و برای ارضای حسّ کنجکاوی سر از نهانگاه بیرون آورد و با نمایان شدن چهرهی او در آینه، جهان از تاریکی رهائی یافت.آینهی دستساز آهنگران آسمان نخستین آینهی جهان بود و چنین است که خاندان امپراتوری ژاپن آینه را یکی از نشانهای سلطنتی میدانند.
منبع : اساطیر ژاپن/ژولیت پیگوت/محمد حسین باجلان فرخی
بسیاری از اسطورهها شرح نمودهای طبیعت است.در اساطیر ژاپن خوشید و ماه برادر و خواهر و ساکن سرزمین آسمانی و دیاری هستند که به گونهای شگفتانگیز همانند ژاپن است. در این اسطوره ها خورشید و ماه یکی پس از دیگری بر آسمان نمایان میشوند و پدیدآورندهی شب و روزند.خدابانوی خورشید آماتراسو نام دارد و دودمان امپراتوری ژاپن خود را از تبار او می دانند. افسانههای مربوط به خورشید بسیار و مشهورترین آنها افسانهای است که از نهان شدن آماتراسو سخن میگوید. میگویند سوسانو، خدای توفان، برادر خورشید و ماه و به تناسب کار خود خدایی تندخو بود که رفتار او همیشه خواهر را آزار میداد. چنین بود تا سوسانو برای دلجویی خواهر و جبران تندخوییهای پیشین، به دیدار آماتراسو شتافت. در این دیدار سوسانو کار را خرابتر کرد و با رها کردن کرّه اسبهای ابلق خویش در مزارع برنج آماتراسو این مزارع را نابود کرد. آماتراسو خشمگین از برادر خود چهره نهان کرد و به تلافی کارهای سوسانو در غاری پنهان شد و همهی جهان در تاریکی فرو رفت. پس خدابانوای همراه گروهی از خدایان کهتر و خدابانوان به چارهجویی پرداختند.خدایان [با یاری آهنگران آسمان] آینهای بزرگ از پولاد ساختند و آینه را بر درختی رو در روی مدخل غار ،نهانگاه آماتراسو آویختند.بزمی بزرگ در برابر غار فراهم شد و خدایان به رقص و پایکوبی پرداختند. آماتراسو با شنیدن هیابانگ شادی و برای ارضای حسّ کنجکاوی سر از نهانگاه بیرون آورد و با نمایان شدن چهرهی او در آینه، جهان از تاریکی رهائی یافت.آینهی دستساز آهنگران آسمان نخستین آینهی جهان بود و چنین است که خاندان امپراتوری ژاپن آینه را یکی از نشانهای سلطنتی میدانند.
منبع : اساطیر ژاپن/ژولیت پیگوت/محمد حسین باجلان فرخی