نویسنده : استيون جيمز گُلد ، دانشگاه بركلي
مترجم: مهدي بخشي - دانشجوی زبان وادبيات روسي دانشگاه تهران
چكيده :
در اين مقاله نويسنده سعي بر آن دارد تا در ابتدا تعريفي از نژاد آمريكايي روس را ارائه داده و در ادامه از ديدگاه تاريخي به روند مهاجرت اين گروه بپردازد. در ميان اقسام و انواع عناصر هويتي آمريكايي روس، نويسنده، مذهب و پاره اي از بنيادهاي اجتماعي را مورد مطالعه قرار داده و در نهايت، دين را به عنوان محرك اصلي مهاجرت روس ها به ايالات متحده معرفي مي كند.
مقدمه :
آمريكايي هاي روسي الاصل، افراد مقيم ايالات متحده آمريكا مي باشند كه اجدادشان در روسيه يا سرزمين هايي از امپراطوري روسيه قديم و يا اتحاد جماهير شوروي سابق زندگي مي كرده اند. در سرشماري سال 2000 امريكا ، حدود 3 ميليون آمريكايي مدعي شده اند كه اجدادشان روس بوده اند. با اين وجود ، كمتر از 20 درصد اين جمعيت 3 ميليوني را مي توان كاملا روس دانست. اگرچه تعدادي از اين افراد، اديان جديدي را پذيرفته اند اما عموما اسلاوهايي هستند كه متعلق به كليساي ارتدكس شرقي مي باشند. جمعيت باقيمانده را تركيبي از گروههاي نژادي گوناگون همچون يهودي ها، ژرمن ها، و اوكرايني ها تشكيل مي دهند.
بيش از نيمي از مهاجران روسيه به آمريكا از ابتداي قرن بيستم را يهوديان شامل مي شده اند. هرچند اين يهوديان در بسياري از جنبه هاي فرهنگي اشتراكاتي را با روسها داشته و معمولا به زبان روسي تكلم كرده، اما هرگز به طور كامل از سوي روسها پذيرفته نشدند. به طور مشابه ، تعدادي از ژرمن ها ، لهستاني ها ، و اوكرايني هاي روسيه در سر شماري هاي بين سالهاي 1910 تا 1930 آمريكا ، به عنوان روس در نظر گرفته شده بودند. اعضاي اين گروهها ، مشاركت زيادي را در زندگي آمريكايي هاي روسي الاصل داشته و به عنوان بخش مهمي از اجتماع روسها در ايالات متحده آمريكا به حساب مي آيند.
پيشينه تاريخي
ولين پيشگامان روس ، در آمريكاي شمالي در طول ساحل اقيانوس آرام از آلاسكا تا كاليفرنيا ساكن شدند. روسها، اولين اروپايي هايي بودند كه به اين منطقه گام نهادند. كاپيتان ويتوس برينگ ، دريانورد دانماركي ، در خدمت به تزار روسيه، پتر كبير ، درياهاي بين شرق دور روسيه و آلاسكا را در دهه هاي 1720 تا 1740 كاوش كرد. براساس اكتشافات برينگ، امپراطوري روسيه ادعاي حاكميت بر آلاسكا را كرده و به تجارت خز كه سود زيادي براي آنها داشت با مردم بومي آنجا پرداخت. در سال 1784، تاجران خز، اولين مستعمره دايمي روس را در آمريكاي شمالي در جزيره كدايك آلاسكا تاسيس كردند. بعد از آنكه ايالات متحده آمريكا در سال 1867 ، آلاسكا را خريداري نمود، مركز فعاليتهاي روسها در آمريكاي شمالي به كاليفرنيا تغيير مكان داد.
در سال 1868 ، كشيش و روحاني اوكرايني ، آگاپيوس هانكارنكو ، اولين روزنامه دوزبانه روسي - انگليسي به نام ” آزادي “ [свобода/The Alaska herald] را در ايالات متحده آمريكا در سانفرانسيسكو كاليفرنيا تاسيس كرد. در پي ساكن شدن روسها در ساحل اقيانوس آرام، سيل مهاجران روس در طي چند مرحله از طريق دريا از بنادر اروپا به نيويورك سيتي، بوستون، و ماساچوست روانه شدند. اولين گروه از اين مهاجران بين سالهاي 1880 تا 1914 به اين سرزمين ها رسيدند. بيشتر اين افراد را دهقاناني تشكيل مي دادند كه به عنوان كارگراني ساده در كارخانجات صنعتي، بسته بندي گوشت ، ساختمان سازي، و صنايع پوشاك در شهرهاي بزرگي از ساحل شرقي ، ميدوست و كاليفرنيا مشغول به كار شده و بقيه در صنايع غذايي ، معادن، راه آهن ، و صنايع الوار در كوههاي راكي و ايالت وسترن استخدام شدند.
انقلاب روسيه كه در سال 1917 به وقوع پيوست منجر به تاسيس اتحاد جماهير شوروي شد. با اين حال حكومت كمونيستي، تا پايان جنگ جهاني روسيه در سال 1921 نتوانست همه قلمرو پيشين امپراطوري روسيه را كنترل كند. موجي از پناهندگان كه از اين كشمكش و درگيري فرار مي كردند بين سالهاي 1920 تا 1940 وارد ايالات متحده آمريكا شدند. در دهه اول بعد از پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945، موج ديگري از پناهندگان روس به ايالات متحده آمريكا مهاجرت كردند. بسياري از آنها، روسهايي بودند كه در سرزمينهاي اشغال شده توسط آلمانها، در طول جنگ در صنايع جنگ آلمان به كار گماشته شده بودند و بقيه سياسيوني بودند كه با برقراري كمونيسم در ميهنشان مخالفت مي كردند.
بعد از تاسيس اتحاد جماهير شوروي، آمريكايي هاي روسي الاصل اغلب از جانب ساير گروههاي نژادي مورد اذيت و آزار واقع مي شدند. به عقيده عموم، آمريكايي هاي روسي الاصل با سوسياليسم، آنارشيسم، و يا كمونيسم در ارتباط بودند. در طول سالهاي ” ترسهاي كمونيست“ (Red Scares ) ، كه اوج تفكر آنتي كمونيست در آمريكا به حساب مي آيد ايالات متحده يك رشته عملياتي را بر ضد مظنونين به انقلاب داخلي در آمريكا و طرفدارانش انجام داده و در نتيجه تعدادي از آمريكايي هاي روسي الاصل از ايالات متحده آمريكا اخراج شدند. در طول جنگ سرد ( نزاع سياسي بعد از جنگ جهاني دوم، بين ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي) تظاهر به فرهنگ و ميراث روسي در ملاء عام ممنوع گرديد. در نتيجه بسياري از آمريكايي هاي روسي الاصل، ترك رسوم و زبان روسي را در پيش گرفتند.
اما جنگ سرد منفعت هايي را نيز براي آمريكايي هاي روسي الاصل به همراه داشت. فضاي رقابتي بين شوروي و آمريكا با فرستادن اولين ماهواره به دور زمين از سوي شوروي در سال 1957 شروع شد و اين اتفاق باعث اين شد كه مطالعات روسيه، به عنوان يك الويت ملي در ايالات متحده تبديل گردد. از سوي ديگر تشويق و سرمايه گذاري حكومت روسيه، مطالعات روسيه در دانشگاههاي آمريكا و در كنار آن، محبوبيت فرهنگ روسها را بواسطه كتابها، فيلمها، و برنامه هاي تلويزيوني گسترش داد. در نتيجه آمريكايي هاي روسي الاصل تحصيلكرده كه داراي آگاهي هاي وسيعي درباره زبان و فرهنگ روسيه بودند دريافتند كه ايالات متحده آمريكا نياز مبرم به اطلاعات و دانش آنان دارد.
بين سالهاي 1970 تا 1988 ، موجي جديد، متجاوز از 100 هزار نفر از مهاجرين شوروي وارد آمريكا شدند. اعضاي اقليت هاي ديني و نژادي و تعدادي از افرادي كه در شوروي مورد اذيت و آزار واقع مي شدند، درصد زيادي از اين گروه را تشكيل مي دادند. در بين آنها علاوه بر يهوديان، اقليت هاي كاتوليك، پنتكوستاليست، و ارمني به چشم مي خورد. بيشتر مهاجران اخير روس، آنهايي كه بعد از سال 1988 وارد ايالات متحده شدند، بعد از آنكه سياست گلاسنوست (آگاه سازي عمومي) در جهت آزادي هاي اجتماعي به اجرا در آمد شروع به ترك شوروي كردند كه اين خود سياستي باز بود كه توسط ميخائيل گورباچف اعمال شد.
از زمان فروپاشي شوروي در سال 1991 ، شمار زيادي از روسها، امتياز آزادي سفر را بدست آوردند كه در نتيجه، تعداد زيادي از آنها به ايالات متحده مهاجرت كردند. مهمترين گروه، كه قشر تحصيلكرده را تشكيل مي دادند، با سرعت خود را با زندگي در ايالات متحده وفق دادند. تعداد زيادي از اين قشر، شغلهاي حرفه اي و تخصصي را در پزشكي، مهندسي، كامپيوتر و ساير صنايع بدست آوردند. همانند گذشته، اكثر اين مهاجران نيز از نژاد روس نيستند. اما سياست ” روسيه سازي “ (Russification) دوره شوروي، كه نياز به يادگيري زبان روسي و تمرين فرهنگ روسي براي نژادهاي گوناگون جمعيت شوروي داشت، آنها را به اتحاد فرهنگي وسيع تري رسانده است. و اين خود باعث اين شده است كه اين مهاجران بعد از وارد شدن به ايالات متحده به دليل برخورداري از فرهنگ روس، پيوندهاي اجتماعي آمريكايي هاي روسي الاصل را گسترش دهند.
دين و فرهنگ
دين به عنوان محرك و تحريك كننده بسياري از روسها براي مهاجرت، نقش بسيار مهمي را در حفظ و نگهداري جوامع روس در ايالات متحده بازي مي كند. كانون تمركز كليساي ارتدكس، زندگي اجتماعي و تشويق به حفظ و نگهداري زبان و فرهنگ روسي در ايالات متحده مي باشد. قبل از سال 1917 ، مدارس كليساي ارتدكس در ايالات متحده، زبان و تاريخ روسيه را آموزش داده و در كنار آن به انتشار روزنامه ها و حمايت از گروه هاي تئاتر و تشويق به وفاداري به تزار مي پرداختند. اين گونه فعاليت ها در كنار مراسم مذهبي، نقشي حياتي را در يادگيري بچه هاي آمريكايي روسي الاصل در مورد ميراث گذشته شان بازي مي كرد. فرقه هاي مذهبي آمريكا به عنوان بخشي از كليساي ارتدكس روس در خارج از روسيه، به بسياري از فعاليت هاي مذهبي روس مي پرداختند. با اين وجود بسياري از جماعت آمريكايي هاي روسي الاصل براي تشكيل كليساي ارتدكس در آمريكا با يوناني ها، سوري ها، آلباني ها، و طبقه مسيحي ارتدكس اوكرايني متحد شدند. اما از طرفي، تعدد اين گرايش ها سبب آن شد كه بالاخص روسها در انجام فعاليت هاي كليسا دلسرد شوند.
جمعيت آمريكايي هاي روسي الاصل ، شامل اجتماع اقليت هاي ديني تشكيل شده از مردمي است كه به ايالات متحده آمريكا در جستجوي آزادي ديني مهاجرت كرده اند. در كنار يهوديان ، گروه هاي بنيادگراي مسيحي از جمله ، معتقدان گذشته ( Old Believers )، مولوكان ها ، دوكوبورها ، و پنتكوستاليست ها ، كه تبعيض هايي را در روسيه تحمل مي كردند به ايالات متحده آمريكا پناهنده شدند. هنگامي كه بيشتر اين گروه ها با جريان اصلي فرهنگ آمريكايي تركيب شدند، تعدادي از آنها محدوده اتحادشان را در مجاورت شهرها حفظ كرده و يا جوامع روستايي همچون محل سكونت معتقدان گذشته در وودبرن ايالت اُرِگون را تاسيس كردند.
تنوع جمعيتي آمريكايي هاي روسي الاصل و خصومت گذشته جامعه آمريكا نسبت به روسيه، موجب تضعيف اتحاد و همبستگي اجتماع آنان شد. با اين وجود تعدادي از سازمانها در تلاش هستند كه بنيان اجتماع را در ميان مهاجران روس ارتقاء دهند. بنياد تولستوي از جمله سازمان هايي است كه در مسير ساكن كردن دوباره هزاران تبعيدي روس تلاش زيادي را از خود نشان داده و اقدام به انتشار يك روزنامه سراسري روسي زبان به نام ” سخن نو روسي“ (Novoe russkoe slovo) در نيويورك سيتي كرده است.
اما در پايان بايد اعتراف كرد كه آمريكايي هاي روسي الاصل كمكهاي شايان ذكري را در جهت پيشرفت و گسترش بسياري از علوم از جمله ادبيات، شيمي، فيزيك، اقتصاد، ورزش ، و هنر به جامعه آمريكا انجام داده و در بعضي از موارد جايگاه آمريكايي ها را در اين رشته ها به طور چشمگيري در جهان بالا برده است.
از جمله اين افراد مي توان به [Isaac Asimov] نويسنده افسانه هاي علمي؛ [Joseph Brodsky] برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1987 ؛ [Vladimir Nabokov] نويسنده ؛ [Ayn Rand] فيلسوف و رمان نويس ؛[Michael Rostovtzeff] نويسنده ؛ [Aleksandr Solzhenitsyn] برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1970 ؛ [Selman Waksman] برنده جايزه نوبل پزشكي در سال 1952 براي كشف نوعي آنتي بيوتيك ؛ [Vladimir Nikolayevich Ipatieff] شيميدان ؛ [Leon Theremin] فيزيكدان و مخترع ترمين (يكي از اولين دستگاه هاي موسيقي الكترونيك) ؛ [Vladimir Kosma Zworykin]يكي از مخترعان تلويزيون ؛ [Otto Struve] فيزيكدان و ستاره شناس ؛ [Wassily Leontief] برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال 1973 ؛ [Sasha Cohen] برنده مدال نقره المپيك در رشته اسكيت ؛ [Igor Olshansky] فوتباليست ؛ [Sergei Raad] فوتباليست ؛[Sue Bird] بسكتباليست حرفه اي ؛ [Sean Penn] برنده جايزه آكادميك كارگرداني و بازيگري آمريكا ؛ [Ignat Solzhenitsyn] رهبر اركست و پيانيست ؛ [Yul Brynner] ستاره هاليوودي ؛ [Josef Gingold] پيانيست معاصر آمريكا كه در سال 1995 در سن86 سالگي فوت كرد. ؛ و [Michael Chekhov] كارگردان و بازيگر آمريكايي روسي الاصل ( برادر زاده آنتوان چخوف، داستان نويس بزرگ روسيه و جهان ) اشاره كرد.
منابع تحقیق :
http://wikipedia.com
http://findarticle.com
http://census.gov/prod/cen
http://encarta.msn.com/encyclopedia_...Americans.html
منبع : اندیشکده روابط بین الملل
مترجم: مهدي بخشي - دانشجوی زبان وادبيات روسي دانشگاه تهران
چكيده :
در اين مقاله نويسنده سعي بر آن دارد تا در ابتدا تعريفي از نژاد آمريكايي روس را ارائه داده و در ادامه از ديدگاه تاريخي به روند مهاجرت اين گروه بپردازد. در ميان اقسام و انواع عناصر هويتي آمريكايي روس، نويسنده، مذهب و پاره اي از بنيادهاي اجتماعي را مورد مطالعه قرار داده و در نهايت، دين را به عنوان محرك اصلي مهاجرت روس ها به ايالات متحده معرفي مي كند.
مقدمه :
آمريكايي هاي روسي الاصل، افراد مقيم ايالات متحده آمريكا مي باشند كه اجدادشان در روسيه يا سرزمين هايي از امپراطوري روسيه قديم و يا اتحاد جماهير شوروي سابق زندگي مي كرده اند. در سرشماري سال 2000 امريكا ، حدود 3 ميليون آمريكايي مدعي شده اند كه اجدادشان روس بوده اند. با اين وجود ، كمتر از 20 درصد اين جمعيت 3 ميليوني را مي توان كاملا روس دانست. اگرچه تعدادي از اين افراد، اديان جديدي را پذيرفته اند اما عموما اسلاوهايي هستند كه متعلق به كليساي ارتدكس شرقي مي باشند. جمعيت باقيمانده را تركيبي از گروههاي نژادي گوناگون همچون يهودي ها، ژرمن ها، و اوكرايني ها تشكيل مي دهند.
بيش از نيمي از مهاجران روسيه به آمريكا از ابتداي قرن بيستم را يهوديان شامل مي شده اند. هرچند اين يهوديان در بسياري از جنبه هاي فرهنگي اشتراكاتي را با روسها داشته و معمولا به زبان روسي تكلم كرده، اما هرگز به طور كامل از سوي روسها پذيرفته نشدند. به طور مشابه ، تعدادي از ژرمن ها ، لهستاني ها ، و اوكرايني هاي روسيه در سر شماري هاي بين سالهاي 1910 تا 1930 آمريكا ، به عنوان روس در نظر گرفته شده بودند. اعضاي اين گروهها ، مشاركت زيادي را در زندگي آمريكايي هاي روسي الاصل داشته و به عنوان بخش مهمي از اجتماع روسها در ايالات متحده آمريكا به حساب مي آيند.
پيشينه تاريخي
ولين پيشگامان روس ، در آمريكاي شمالي در طول ساحل اقيانوس آرام از آلاسكا تا كاليفرنيا ساكن شدند. روسها، اولين اروپايي هايي بودند كه به اين منطقه گام نهادند. كاپيتان ويتوس برينگ ، دريانورد دانماركي ، در خدمت به تزار روسيه، پتر كبير ، درياهاي بين شرق دور روسيه و آلاسكا را در دهه هاي 1720 تا 1740 كاوش كرد. براساس اكتشافات برينگ، امپراطوري روسيه ادعاي حاكميت بر آلاسكا را كرده و به تجارت خز كه سود زيادي براي آنها داشت با مردم بومي آنجا پرداخت. در سال 1784، تاجران خز، اولين مستعمره دايمي روس را در آمريكاي شمالي در جزيره كدايك آلاسكا تاسيس كردند. بعد از آنكه ايالات متحده آمريكا در سال 1867 ، آلاسكا را خريداري نمود، مركز فعاليتهاي روسها در آمريكاي شمالي به كاليفرنيا تغيير مكان داد.
در سال 1868 ، كشيش و روحاني اوكرايني ، آگاپيوس هانكارنكو ، اولين روزنامه دوزبانه روسي - انگليسي به نام ” آزادي “ [свобода/The Alaska herald] را در ايالات متحده آمريكا در سانفرانسيسكو كاليفرنيا تاسيس كرد. در پي ساكن شدن روسها در ساحل اقيانوس آرام، سيل مهاجران روس در طي چند مرحله از طريق دريا از بنادر اروپا به نيويورك سيتي، بوستون، و ماساچوست روانه شدند. اولين گروه از اين مهاجران بين سالهاي 1880 تا 1914 به اين سرزمين ها رسيدند. بيشتر اين افراد را دهقاناني تشكيل مي دادند كه به عنوان كارگراني ساده در كارخانجات صنعتي، بسته بندي گوشت ، ساختمان سازي، و صنايع پوشاك در شهرهاي بزرگي از ساحل شرقي ، ميدوست و كاليفرنيا مشغول به كار شده و بقيه در صنايع غذايي ، معادن، راه آهن ، و صنايع الوار در كوههاي راكي و ايالت وسترن استخدام شدند.
انقلاب روسيه كه در سال 1917 به وقوع پيوست منجر به تاسيس اتحاد جماهير شوروي شد. با اين حال حكومت كمونيستي، تا پايان جنگ جهاني روسيه در سال 1921 نتوانست همه قلمرو پيشين امپراطوري روسيه را كنترل كند. موجي از پناهندگان كه از اين كشمكش و درگيري فرار مي كردند بين سالهاي 1920 تا 1940 وارد ايالات متحده آمريكا شدند. در دهه اول بعد از پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945، موج ديگري از پناهندگان روس به ايالات متحده آمريكا مهاجرت كردند. بسياري از آنها، روسهايي بودند كه در سرزمينهاي اشغال شده توسط آلمانها، در طول جنگ در صنايع جنگ آلمان به كار گماشته شده بودند و بقيه سياسيوني بودند كه با برقراري كمونيسم در ميهنشان مخالفت مي كردند.
بعد از تاسيس اتحاد جماهير شوروي، آمريكايي هاي روسي الاصل اغلب از جانب ساير گروههاي نژادي مورد اذيت و آزار واقع مي شدند. به عقيده عموم، آمريكايي هاي روسي الاصل با سوسياليسم، آنارشيسم، و يا كمونيسم در ارتباط بودند. در طول سالهاي ” ترسهاي كمونيست“ (Red Scares ) ، كه اوج تفكر آنتي كمونيست در آمريكا به حساب مي آيد ايالات متحده يك رشته عملياتي را بر ضد مظنونين به انقلاب داخلي در آمريكا و طرفدارانش انجام داده و در نتيجه تعدادي از آمريكايي هاي روسي الاصل از ايالات متحده آمريكا اخراج شدند. در طول جنگ سرد ( نزاع سياسي بعد از جنگ جهاني دوم، بين ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي) تظاهر به فرهنگ و ميراث روسي در ملاء عام ممنوع گرديد. در نتيجه بسياري از آمريكايي هاي روسي الاصل، ترك رسوم و زبان روسي را در پيش گرفتند.
اما جنگ سرد منفعت هايي را نيز براي آمريكايي هاي روسي الاصل به همراه داشت. فضاي رقابتي بين شوروي و آمريكا با فرستادن اولين ماهواره به دور زمين از سوي شوروي در سال 1957 شروع شد و اين اتفاق باعث اين شد كه مطالعات روسيه، به عنوان يك الويت ملي در ايالات متحده تبديل گردد. از سوي ديگر تشويق و سرمايه گذاري حكومت روسيه، مطالعات روسيه در دانشگاههاي آمريكا و در كنار آن، محبوبيت فرهنگ روسها را بواسطه كتابها، فيلمها، و برنامه هاي تلويزيوني گسترش داد. در نتيجه آمريكايي هاي روسي الاصل تحصيلكرده كه داراي آگاهي هاي وسيعي درباره زبان و فرهنگ روسيه بودند دريافتند كه ايالات متحده آمريكا نياز مبرم به اطلاعات و دانش آنان دارد.
بين سالهاي 1970 تا 1988 ، موجي جديد، متجاوز از 100 هزار نفر از مهاجرين شوروي وارد آمريكا شدند. اعضاي اقليت هاي ديني و نژادي و تعدادي از افرادي كه در شوروي مورد اذيت و آزار واقع مي شدند، درصد زيادي از اين گروه را تشكيل مي دادند. در بين آنها علاوه بر يهوديان، اقليت هاي كاتوليك، پنتكوستاليست، و ارمني به چشم مي خورد. بيشتر مهاجران اخير روس، آنهايي كه بعد از سال 1988 وارد ايالات متحده شدند، بعد از آنكه سياست گلاسنوست (آگاه سازي عمومي) در جهت آزادي هاي اجتماعي به اجرا در آمد شروع به ترك شوروي كردند كه اين خود سياستي باز بود كه توسط ميخائيل گورباچف اعمال شد.
از زمان فروپاشي شوروي در سال 1991 ، شمار زيادي از روسها، امتياز آزادي سفر را بدست آوردند كه در نتيجه، تعداد زيادي از آنها به ايالات متحده مهاجرت كردند. مهمترين گروه، كه قشر تحصيلكرده را تشكيل مي دادند، با سرعت خود را با زندگي در ايالات متحده وفق دادند. تعداد زيادي از اين قشر، شغلهاي حرفه اي و تخصصي را در پزشكي، مهندسي، كامپيوتر و ساير صنايع بدست آوردند. همانند گذشته، اكثر اين مهاجران نيز از نژاد روس نيستند. اما سياست ” روسيه سازي “ (Russification) دوره شوروي، كه نياز به يادگيري زبان روسي و تمرين فرهنگ روسي براي نژادهاي گوناگون جمعيت شوروي داشت، آنها را به اتحاد فرهنگي وسيع تري رسانده است. و اين خود باعث اين شده است كه اين مهاجران بعد از وارد شدن به ايالات متحده به دليل برخورداري از فرهنگ روس، پيوندهاي اجتماعي آمريكايي هاي روسي الاصل را گسترش دهند.
دين و فرهنگ
دين به عنوان محرك و تحريك كننده بسياري از روسها براي مهاجرت، نقش بسيار مهمي را در حفظ و نگهداري جوامع روس در ايالات متحده بازي مي كند. كانون تمركز كليساي ارتدكس، زندگي اجتماعي و تشويق به حفظ و نگهداري زبان و فرهنگ روسي در ايالات متحده مي باشد. قبل از سال 1917 ، مدارس كليساي ارتدكس در ايالات متحده، زبان و تاريخ روسيه را آموزش داده و در كنار آن به انتشار روزنامه ها و حمايت از گروه هاي تئاتر و تشويق به وفاداري به تزار مي پرداختند. اين گونه فعاليت ها در كنار مراسم مذهبي، نقشي حياتي را در يادگيري بچه هاي آمريكايي روسي الاصل در مورد ميراث گذشته شان بازي مي كرد. فرقه هاي مذهبي آمريكا به عنوان بخشي از كليساي ارتدكس روس در خارج از روسيه، به بسياري از فعاليت هاي مذهبي روس مي پرداختند. با اين وجود بسياري از جماعت آمريكايي هاي روسي الاصل براي تشكيل كليساي ارتدكس در آمريكا با يوناني ها، سوري ها، آلباني ها، و طبقه مسيحي ارتدكس اوكرايني متحد شدند. اما از طرفي، تعدد اين گرايش ها سبب آن شد كه بالاخص روسها در انجام فعاليت هاي كليسا دلسرد شوند.
جمعيت آمريكايي هاي روسي الاصل ، شامل اجتماع اقليت هاي ديني تشكيل شده از مردمي است كه به ايالات متحده آمريكا در جستجوي آزادي ديني مهاجرت كرده اند. در كنار يهوديان ، گروه هاي بنيادگراي مسيحي از جمله ، معتقدان گذشته ( Old Believers )، مولوكان ها ، دوكوبورها ، و پنتكوستاليست ها ، كه تبعيض هايي را در روسيه تحمل مي كردند به ايالات متحده آمريكا پناهنده شدند. هنگامي كه بيشتر اين گروه ها با جريان اصلي فرهنگ آمريكايي تركيب شدند، تعدادي از آنها محدوده اتحادشان را در مجاورت شهرها حفظ كرده و يا جوامع روستايي همچون محل سكونت معتقدان گذشته در وودبرن ايالت اُرِگون را تاسيس كردند.
تنوع جمعيتي آمريكايي هاي روسي الاصل و خصومت گذشته جامعه آمريكا نسبت به روسيه، موجب تضعيف اتحاد و همبستگي اجتماع آنان شد. با اين وجود تعدادي از سازمانها در تلاش هستند كه بنيان اجتماع را در ميان مهاجران روس ارتقاء دهند. بنياد تولستوي از جمله سازمان هايي است كه در مسير ساكن كردن دوباره هزاران تبعيدي روس تلاش زيادي را از خود نشان داده و اقدام به انتشار يك روزنامه سراسري روسي زبان به نام ” سخن نو روسي“ (Novoe russkoe slovo) در نيويورك سيتي كرده است.
اما در پايان بايد اعتراف كرد كه آمريكايي هاي روسي الاصل كمكهاي شايان ذكري را در جهت پيشرفت و گسترش بسياري از علوم از جمله ادبيات، شيمي، فيزيك، اقتصاد، ورزش ، و هنر به جامعه آمريكا انجام داده و در بعضي از موارد جايگاه آمريكايي ها را در اين رشته ها به طور چشمگيري در جهان بالا برده است.
از جمله اين افراد مي توان به [Isaac Asimov] نويسنده افسانه هاي علمي؛ [Joseph Brodsky] برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1987 ؛ [Vladimir Nabokov] نويسنده ؛ [Ayn Rand] فيلسوف و رمان نويس ؛[Michael Rostovtzeff] نويسنده ؛ [Aleksandr Solzhenitsyn] برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1970 ؛ [Selman Waksman] برنده جايزه نوبل پزشكي در سال 1952 براي كشف نوعي آنتي بيوتيك ؛ [Vladimir Nikolayevich Ipatieff] شيميدان ؛ [Leon Theremin] فيزيكدان و مخترع ترمين (يكي از اولين دستگاه هاي موسيقي الكترونيك) ؛ [Vladimir Kosma Zworykin]يكي از مخترعان تلويزيون ؛ [Otto Struve] فيزيكدان و ستاره شناس ؛ [Wassily Leontief] برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال 1973 ؛ [Sasha Cohen] برنده مدال نقره المپيك در رشته اسكيت ؛ [Igor Olshansky] فوتباليست ؛ [Sergei Raad] فوتباليست ؛[Sue Bird] بسكتباليست حرفه اي ؛ [Sean Penn] برنده جايزه آكادميك كارگرداني و بازيگري آمريكا ؛ [Ignat Solzhenitsyn] رهبر اركست و پيانيست ؛ [Yul Brynner] ستاره هاليوودي ؛ [Josef Gingold] پيانيست معاصر آمريكا كه در سال 1995 در سن86 سالگي فوت كرد. ؛ و [Michael Chekhov] كارگردان و بازيگر آمريكايي روسي الاصل ( برادر زاده آنتوان چخوف، داستان نويس بزرگ روسيه و جهان ) اشاره كرد.
منابع تحقیق :
http://wikipedia.com
http://findarticle.com
http://census.gov/prod/cen
http://encarta.msn.com/encyclopedia_...Americans.html
منبع : اندیشکده روابط بین الملل