اختلالات خواب از جمله اختلالاتي هستند كه بيش از يك سوم افراد در طول عمرشان آن را تجربه مي كنند و بيش از نيمي از آنها براي رفع اين اختلال در پي درمان برنمي آيند. شايع ترين نوع اين اختلالات بي خوابي است.
علامت اصلي بي خوابي شكايت از اشكال در شروع يا تداوم خواب يا خواب بدون نيروبخشي و خستگي زدايي است. افراد مبتلا به بي خوابي بيشتر اوقات از تركيبي از مشكلات در به خواب رفتن و بيداري متناوب طي خواب شكايت دارند. اشتغال ذهني و ناراحتي شديد ناشي از ناتواني در به خواب رفتن ممكن است در پيدايش بي خوابي بسيار مؤثر باشد. هر چه فرد بيشتر تلاش كند تا به خواب رود، ناكام تر و آشفته تر مي شود و كمتر به خواب مي رود. درازكشيدن در رختخواب بدون خوابيدن اين ناكامي را تشديد مي كند. در مقابل فرد ممكن است در زماني كه سعي نمي كند به خواب رود، خوابيدن برايش آسان تر شود.( مثلاً هنگام تماشاي تلويزيون، مطالعه يا رانندگي.) بي خوابي مزمن ممكن است منجر به كاهش احساس سلامت مثل بدخلقي يا بي علاقه گي، كاهش توجه، انرژي و تمركز حواس و افزايش خستگي و كسالت طي روز شود. اگرچه افراد مبتلا اغلب شكايت ذهني از خستگي روزانه دارند، ولي مطالعات و پژوهش ها معمولاً افزايش نشانه هاي فيزيولوژيكي خواب را نشان مي دهند. نگراني شديد در مورد خواب، مشكلات بين فردي، اجتماعي و شغلي را نيز ممكن است به وجود بياورد.
بي توجهي و عدم تمركز كه در نتيجه بي خوابي به وجود مي آيد نيز ممكن است منجر به بروز تصادفات شود. همچنين افراد مبتلا به بي خوابي ممكن است سابقه اي از اختلالات رواني به ويژه اختلالات خلقي و اضطرابي را تجربه كنند. اين افراد گاهي از داروهاي تجويز شده به گونه اي نامناسب استفاده مي كنند. استفاده از خواب آورها يا الكل براي كمك به خواب شبانه، استفاده از اضطراب و استفاده از كافئين يا ديگر تحريك كننده ها براي مقابله با خستگي شديد. اين نوع استفاده از مواد ممكن است سوء مصرف يا وابستگي به اين مواد را به همراه داشته باشد. داده هاي حاصل از مطالعات زمينه يابي همواره نشان داده اند كه شكايت از بي خوابي در سنين بالا و بين زنان شايع است. ميزان شيوع واقعي اين اختلال د ر جمعيت عمومي دقيق نيست. تنها مشخص شده كه 15 تا 25 درصد افراد مبتلا به بي خوابي مزمن، داراي بي خوابي هستند. اين اختلال غالباً در اوايل بزرگسالي و ميانسالي شروع مي شود و در كودكي و نوجواني نادر است. در مورد اثرات وراثت يا خانوادگي اين اختلال نيز هنوز مطالعات رسمي صورت نگرفته است.
علاوه بر بي خوابي يكي ديگر از اختلالات اصلي خواب، پرخوابي است. در افراد مبتلا به پرخوابي دامنه مدت دوره خواب اساسي از 8 تا 12 ساعت است و اغلب با مشكل در بيدار شدن به هنگام صبح همراه است. در افراد مبتلا به اين اختلال چرت زدن هاي روزانه بسيار زياد است. پرخوابي هم ممكن است منجر به ناراحتي و نارسايي كاركردي قابل ملاحظه اي در كار و روابط اجتماعي شود.
خواب شبانه طولاني مدت و مشكل در بيدار شدن منجر به بروز اشكالاتي در برآوردن وظايف صبحگاهي مي شود. دوره هاي خواب روزانه در اين افراد مي تواند نگران كننده و يا حتي خطرناك باشد. همين چرت هاي روزانه، اثر بخشي ضعيف، تمركز ضعيف و حافظه ضعيف را در فرد به وجود مي آورند. روابط خانوادگي نيز در اثر خواب آلودگي در بيشتر موارد دچار اختلال مي شوند. افراد مبتلا به اين اختلال اغلب مشوش، ستيزه جو يا داراي ناهماهنگي حركتي به نظر مي رسند. حتي استمرار اين خواب آلودگي روزانه ممكن است به رفتارهاي غيرعادي منجر شود كه افراد را از محيط غافل مي كند. متعاقب اين رفتارهاي غيرطبيعي ممكن است افراد چيزي را به خاطر نياورند و يا اينكه يادآوري آنها ناقص شود. افراد پرخواب نيز درست مانند كم خواب ها دوره هايي از افسردگي اساسي را تجربه مي كنند. پرخوابي بين سنين 15 تا 30 سالگي با پيشرفت تدريجي طي هفته ها تا ماه ها شروع مي شود و در مردان تقريباً سه برابر زنان است.
سومين دسته از اختلالات خواب حمله خواب است. علائم اساسي اين اختلال، حملات غيرقابل مقاومت در خواب همراه با حركات سريع چشم است. اين افراد علاوه بر تجربه حركات سريع چشم كه همراه با توهمات شبه رويا نمايان مي شوند كشيدگي ماهيچه اي را نيز براي چند ثانيه تجربه مي كنند. ضعف عضلاني بعد از اين كشيدگي ماهيچه اي فقط براي چند ثانيه فرد را آزار مي دهد و اتمام اين كشيدگي علائم خفيف و غيرقابل محسوسي را كه شامل فرورفتگي چانه يا افتادن پلك ها، سر و يا بازوهايي مي شود را ايجاد مي كند. اين كشيدگي در مواقعي نيز محسوس تر بوده و افراد ممكن است هنگام حمل، اشيا را بر زمين بيندازند، زانوهايشان لرزش داشته باشد و يا واقعاً به زمين بخورند. تقريباً 20 تا 40 درصد افراد مبتلا به حمله خواب تصاوير شبه روياي شديدي را درست قبل از به خواب رفتن يا بعد از بيداري تجربه مي كنند. بيشتر توهمات مربوط به خواب ديداري هستند كه حاوي عناصري از محيط واقعي هستند، براي نمونه افراد ممكن است بيان كنند كه اشيا در روي يك تصوير بر ديوار حركت مي كنند اين توهمات ممكن است شنيداري (مثلاً شنيدن صداي مزاحم در خانه) يا لامسه اي (احساس پرواز كردن) نيز باشند. تقريباً 30 تا 50 درصد افراد مبتلا به حمله خواب درست قبل از به خواب رفتن يا بعد از آن فلج خواب را نيز تجربه مي كنند. در اين حالت افراد احساس مي كنند كه بيدار هستند اما نمي توانند حركت يا صحبت كنند. آنها همچنين از احساس ناتواني در نفس كشيدن نيز شكايت دارند گرچه ديافراگم آزاد است و تنفس ادامه دارد. بيشتر افراد مبتلا به حمله خواب، خواب آلودگي روزانه فراگير را در بين حمله هاي خواب تجربه مي كنند. آنها بيان مي كنند كه مي توانند در هر زمان و مكاني به خواب روند. اين افراد به علت ترس از اينكه خوابشان ببرد يا دچار كشيدگي ماهيچه اي شوند، از شركت در فعاليت هاي اجتماعي اجتناب مي كنند. به همين دليل كاركردهاي روزانه آنها به شدت محدودتر مي شود. احتمال صدمه زدن به ديگران در هنگام رانندگي يا هنگام كار با يك دستگاه در اين افراد بسيار زياد است.
مطالعات نشان مي دهند كه الگوهاي خانوادگي و نقش ژنتيك در پيدايش حمله خواب بسيار مؤثر است. تقريباً 5 تا 15 درصد بستگان درجه اول مبتلايان اين اختلال را تجربه كرده اند، 25 تا 50 درصد بستگان درجه اول نيز اختلالات ديگر خواب نظير خواب آلودگي مفرط را تجربه مي كنند.
براي برقراري سلامت و بهداشت خواب در مبتلايان به انواع نابهنجاري ها و اختلالات مربوط به خواب علاوه بر اقدامات و فوريت هاي پزشكي و روان پزشكي اقدامات غيراختصاصي براي ايجاد خواب منظم پيشنهاد شده است.
هر روز در وقت معيني از خواب بيدار شويد، زمان صرف شده در بستر را به ميزان قبل از شروع اختلال خواب محدود سازيد، مصرف مواد تحريك كننده مانند كافئين، نيكوتين، الكل و.. را حذف كنيد، از چرت روزانه بپرهيزيد مگر در مواردي كه نمودار خواب شبانه كمك مي كند، خود را از نظر جسمي به كمك ورزش صبحگاهي طبق برنامه تدريجي در فرم نگه داريد، از تحريك هاي شبانگاهي بپرهيزيد، راديو يا مطالعه در حال آرامش را جانشين تلويزيون سازيد، غوطه ور به مدت 20 دقيقه در وان آب داغ را كه حرارت بدن را بالا ببرد قبل از خواب امتحان كنيد، در ساعت معيني غذا بخوريد، قبل از خواب غذاي سنگين ميل نكنيد و بالاخره اينكه از روش هاي آرام سازي تدريجي مثل انبساط عضلاني و يوگا و مراقبه استفاده كنيد.
علامت اصلي بي خوابي شكايت از اشكال در شروع يا تداوم خواب يا خواب بدون نيروبخشي و خستگي زدايي است. افراد مبتلا به بي خوابي بيشتر اوقات از تركيبي از مشكلات در به خواب رفتن و بيداري متناوب طي خواب شكايت دارند. اشتغال ذهني و ناراحتي شديد ناشي از ناتواني در به خواب رفتن ممكن است در پيدايش بي خوابي بسيار مؤثر باشد. هر چه فرد بيشتر تلاش كند تا به خواب رود، ناكام تر و آشفته تر مي شود و كمتر به خواب مي رود. درازكشيدن در رختخواب بدون خوابيدن اين ناكامي را تشديد مي كند. در مقابل فرد ممكن است در زماني كه سعي نمي كند به خواب رود، خوابيدن برايش آسان تر شود.( مثلاً هنگام تماشاي تلويزيون، مطالعه يا رانندگي.) بي خوابي مزمن ممكن است منجر به كاهش احساس سلامت مثل بدخلقي يا بي علاقه گي، كاهش توجه، انرژي و تمركز حواس و افزايش خستگي و كسالت طي روز شود. اگرچه افراد مبتلا اغلب شكايت ذهني از خستگي روزانه دارند، ولي مطالعات و پژوهش ها معمولاً افزايش نشانه هاي فيزيولوژيكي خواب را نشان مي دهند. نگراني شديد در مورد خواب، مشكلات بين فردي، اجتماعي و شغلي را نيز ممكن است به وجود بياورد.
بي توجهي و عدم تمركز كه در نتيجه بي خوابي به وجود مي آيد نيز ممكن است منجر به بروز تصادفات شود. همچنين افراد مبتلا به بي خوابي ممكن است سابقه اي از اختلالات رواني به ويژه اختلالات خلقي و اضطرابي را تجربه كنند. اين افراد گاهي از داروهاي تجويز شده به گونه اي نامناسب استفاده مي كنند. استفاده از خواب آورها يا الكل براي كمك به خواب شبانه، استفاده از اضطراب و استفاده از كافئين يا ديگر تحريك كننده ها براي مقابله با خستگي شديد. اين نوع استفاده از مواد ممكن است سوء مصرف يا وابستگي به اين مواد را به همراه داشته باشد. داده هاي حاصل از مطالعات زمينه يابي همواره نشان داده اند كه شكايت از بي خوابي در سنين بالا و بين زنان شايع است. ميزان شيوع واقعي اين اختلال د ر جمعيت عمومي دقيق نيست. تنها مشخص شده كه 15 تا 25 درصد افراد مبتلا به بي خوابي مزمن، داراي بي خوابي هستند. اين اختلال غالباً در اوايل بزرگسالي و ميانسالي شروع مي شود و در كودكي و نوجواني نادر است. در مورد اثرات وراثت يا خانوادگي اين اختلال نيز هنوز مطالعات رسمي صورت نگرفته است.
علاوه بر بي خوابي يكي ديگر از اختلالات اصلي خواب، پرخوابي است. در افراد مبتلا به پرخوابي دامنه مدت دوره خواب اساسي از 8 تا 12 ساعت است و اغلب با مشكل در بيدار شدن به هنگام صبح همراه است. در افراد مبتلا به اين اختلال چرت زدن هاي روزانه بسيار زياد است. پرخوابي هم ممكن است منجر به ناراحتي و نارسايي كاركردي قابل ملاحظه اي در كار و روابط اجتماعي شود.
خواب شبانه طولاني مدت و مشكل در بيدار شدن منجر به بروز اشكالاتي در برآوردن وظايف صبحگاهي مي شود. دوره هاي خواب روزانه در اين افراد مي تواند نگران كننده و يا حتي خطرناك باشد. همين چرت هاي روزانه، اثر بخشي ضعيف، تمركز ضعيف و حافظه ضعيف را در فرد به وجود مي آورند. روابط خانوادگي نيز در اثر خواب آلودگي در بيشتر موارد دچار اختلال مي شوند. افراد مبتلا به اين اختلال اغلب مشوش، ستيزه جو يا داراي ناهماهنگي حركتي به نظر مي رسند. حتي استمرار اين خواب آلودگي روزانه ممكن است به رفتارهاي غيرعادي منجر شود كه افراد را از محيط غافل مي كند. متعاقب اين رفتارهاي غيرطبيعي ممكن است افراد چيزي را به خاطر نياورند و يا اينكه يادآوري آنها ناقص شود. افراد پرخواب نيز درست مانند كم خواب ها دوره هايي از افسردگي اساسي را تجربه مي كنند. پرخوابي بين سنين 15 تا 30 سالگي با پيشرفت تدريجي طي هفته ها تا ماه ها شروع مي شود و در مردان تقريباً سه برابر زنان است.
سومين دسته از اختلالات خواب حمله خواب است. علائم اساسي اين اختلال، حملات غيرقابل مقاومت در خواب همراه با حركات سريع چشم است. اين افراد علاوه بر تجربه حركات سريع چشم كه همراه با توهمات شبه رويا نمايان مي شوند كشيدگي ماهيچه اي را نيز براي چند ثانيه تجربه مي كنند. ضعف عضلاني بعد از اين كشيدگي ماهيچه اي فقط براي چند ثانيه فرد را آزار مي دهد و اتمام اين كشيدگي علائم خفيف و غيرقابل محسوسي را كه شامل فرورفتگي چانه يا افتادن پلك ها، سر و يا بازوهايي مي شود را ايجاد مي كند. اين كشيدگي در مواقعي نيز محسوس تر بوده و افراد ممكن است هنگام حمل، اشيا را بر زمين بيندازند، زانوهايشان لرزش داشته باشد و يا واقعاً به زمين بخورند. تقريباً 20 تا 40 درصد افراد مبتلا به حمله خواب تصاوير شبه روياي شديدي را درست قبل از به خواب رفتن يا بعد از بيداري تجربه مي كنند. بيشتر توهمات مربوط به خواب ديداري هستند كه حاوي عناصري از محيط واقعي هستند، براي نمونه افراد ممكن است بيان كنند كه اشيا در روي يك تصوير بر ديوار حركت مي كنند اين توهمات ممكن است شنيداري (مثلاً شنيدن صداي مزاحم در خانه) يا لامسه اي (احساس پرواز كردن) نيز باشند. تقريباً 30 تا 50 درصد افراد مبتلا به حمله خواب درست قبل از به خواب رفتن يا بعد از آن فلج خواب را نيز تجربه مي كنند. در اين حالت افراد احساس مي كنند كه بيدار هستند اما نمي توانند حركت يا صحبت كنند. آنها همچنين از احساس ناتواني در نفس كشيدن نيز شكايت دارند گرچه ديافراگم آزاد است و تنفس ادامه دارد. بيشتر افراد مبتلا به حمله خواب، خواب آلودگي روزانه فراگير را در بين حمله هاي خواب تجربه مي كنند. آنها بيان مي كنند كه مي توانند در هر زمان و مكاني به خواب روند. اين افراد به علت ترس از اينكه خوابشان ببرد يا دچار كشيدگي ماهيچه اي شوند، از شركت در فعاليت هاي اجتماعي اجتناب مي كنند. به همين دليل كاركردهاي روزانه آنها به شدت محدودتر مي شود. احتمال صدمه زدن به ديگران در هنگام رانندگي يا هنگام كار با يك دستگاه در اين افراد بسيار زياد است.
مطالعات نشان مي دهند كه الگوهاي خانوادگي و نقش ژنتيك در پيدايش حمله خواب بسيار مؤثر است. تقريباً 5 تا 15 درصد بستگان درجه اول مبتلايان اين اختلال را تجربه كرده اند، 25 تا 50 درصد بستگان درجه اول نيز اختلالات ديگر خواب نظير خواب آلودگي مفرط را تجربه مي كنند.
براي برقراري سلامت و بهداشت خواب در مبتلايان به انواع نابهنجاري ها و اختلالات مربوط به خواب علاوه بر اقدامات و فوريت هاي پزشكي و روان پزشكي اقدامات غيراختصاصي براي ايجاد خواب منظم پيشنهاد شده است.
هر روز در وقت معيني از خواب بيدار شويد، زمان صرف شده در بستر را به ميزان قبل از شروع اختلال خواب محدود سازيد، مصرف مواد تحريك كننده مانند كافئين، نيكوتين، الكل و.. را حذف كنيد، از چرت روزانه بپرهيزيد مگر در مواردي كه نمودار خواب شبانه كمك مي كند، خود را از نظر جسمي به كمك ورزش صبحگاهي طبق برنامه تدريجي در فرم نگه داريد، از تحريك هاي شبانگاهي بپرهيزيد، راديو يا مطالعه در حال آرامش را جانشين تلويزيون سازيد، غوطه ور به مدت 20 دقيقه در وان آب داغ را كه حرارت بدن را بالا ببرد قبل از خواب امتحان كنيد، در ساعت معيني غذا بخوريد، قبل از خواب غذاي سنگين ميل نكنيد و بالاخره اينكه از روش هاي آرام سازي تدريجي مثل انبساط عضلاني و يوگا و مراقبه استفاده كنيد.