نویسنده : انی کاظمی
بخش عمدۀ ادبیات باستانی مصر، متون دینی، متشکل از دعاها، اوراد و افسون ها و اساطیر و حماسه های پیش از تاریخ مصر و آغاز دوران تاریخی آن سرزمین است. قصیده های مصر باستان آمیخته ای از اشعار مذهبی و سرودهای حماسی بوده است. کارشناسان از آنجائی که بیشتر از سروده ها پیرامون اهرام مصر بوده است، آنها را «سروده های اهرام» نام گذاشته اند. ساختار این قصیده ها و سروده ها کهن ترین شکل و قالب اشعار و قصاید مصریان است که تاکنون شناخته شده است. مصریان قواعد و قوانین سرایندگی پیشرفته ای نداشته اند و آنچه کاهنان و یا شاعران دین گرا می سروده اند متناسب با ذوق و اشتیاق آنان در هنر سرایندگی با محوریت ارکان و عناصر دینی از جمله خدایان مصر باستان بوده است. قافیه در اشعار مصریان بسیار قدیم وجود داشته ولی حد و مرز میان متون منثور و منظوم کاملاً رعایت می شده است. سرایندگان مصری یک مفهوم را در قوالب و به صورت عبارت های گوناگون بیان می کرده اند و این، حکایت از غنای زبان و ادبیات قبطیان باستان می کند. شاعران عبران این شیوه را از مصریان و بابلیان اقتباس کرده و آن را پرورش داده و به کار برده اند.
در دورۀ انتقالی حکومت مصر یعنی از دوران باستان به دورۀ میانۀ تاریخ مصر، ادبیات و هنر سرایندگی به تدریج رنگ دنیوی و مادی به خود گرفته است. این بدان معنا نیست که سروده های مذهبی از گردونه بیرون رفته باشد. مصریان در دورۀ زمام داران امپراطوری جدید به حفظ و نگهداری مواریث ادبی به جای مانده از عهد میانۀ مصر کوشش بسیار کردند و بیشتر آثار ادبی متعلق به امپراطوری میانه را به صورت نسخه های خطی در عهد جدید به بایگانی های فراعنه، معابد، مراکز و تأسیسات علمی و فرهنگی سپرده اند. این هدف بدانجهت دنبال می شد که نسل های آینده از این دستاورد ها درس گرفته، آن را پرورش داده و کامل نموده و به نسل های بعدی بسپارند.
در مصر باستان پایه و اساس دروس مدارس شعر، ادبیات، متون حماسی، اسطوره ها و سرودهای مذهبی و غنایی بوده است. در این نوشته های به جای مانده که از مواریث عهد باستان و میانۀ تاریخ مصر است اشارات تاریخی آمیخته با غرور ناشی از پیروزی های فراعنه بر دشمنان سرزمین نیل و معرفی خدمات همه جانبۀ نیاگان این فرزندان از جمله فراعنۀ پیشین در عرصه های سازندگی اقتصادی، دین، فرهنگ و هنر، بوده است. انتقادات اجتماعی، معرفی نابسامانی ها و آلام و اندوه مصریان به هنگام بروز حوادث، تعالیم اخلاقی و ادبی،آداب معاشرت آمیخته با قطعاتی که ناشی ازتخیلات نویسندگان آنها بوده است، نیز بخشی از این متون درسی را در بر می گرفته است. در این متون که پایۀ تعلیمات در مدارس مصر باستان بوده است، روح بدبینی و نارضایتی مصریان در مقاطعی از تاریخ مصر که خشم خدایان بر آنها نازل شده و طوفان و قحطی و خشکسالی و گرسنگی بر آنها غلبه کرده است نیز وجود داشته. نویسندگان این متون از معرفی و بیان ستمکاری ها ی برخی از فراعنه و جور و جفای کاهنان معابد و دیوانیان نیز بیمی به دل راه نداده و باکی نداشته اند.
در مصر باستان آنگونه که از بازمانده های ادبی اعم از متون منثور، منظومه ها و حتی کتیبه ها و الواح مصر باستان به دست رسیده است، سه نوع آثار ادبی وجود داشته است: «پیشگویی ها، تعبیرات، تفأل، دعاها و اوراد»، «آموزه های اخلاقی یا به اصلاح تعلیماتی» و سرانجام «داستان های حماسی و اساطیر و حکایات».
تفاوت چشمگیری میان متون و یا به سخن دیگر مواریث ادبی عهد باستان و عهد میانه احتمالاً و جود داشته است. گر چه در عهد میانه تحولات ادبی، دینی و هنری قابل توجهی به وقوع پیوسته است، ولی ادبیات مصریان در دورۀ جدید رونق و رواج قابل توجهی یافته و ادیبان و شاعران بی شماری در صحنه های شعر، ادبیات و هنر و فرهنگ مصریان ظهور کرده و آثار جاودانه ای از خود به یادگارگذاشته اند.ادبیات عهد جدید شامل متون مذهبی وداستان هایی چون«داستان دو برادر» بوده که به خاطر دشواری خط هیروگلیف مصریان، این آثار در خارج از مصر مورد توجه قرار نگرفته و انتشار نیافته است
بخش عمدۀ ادبیات باستانی مصر، متون دینی، متشکل از دعاها، اوراد و افسون ها و اساطیر و حماسه های پیش از تاریخ مصر و آغاز دوران تاریخی آن سرزمین است. قصیده های مصر باستان آمیخته ای از اشعار مذهبی و سرودهای حماسی بوده است. کارشناسان از آنجائی که بیشتر از سروده ها پیرامون اهرام مصر بوده است، آنها را «سروده های اهرام» نام گذاشته اند. ساختار این قصیده ها و سروده ها کهن ترین شکل و قالب اشعار و قصاید مصریان است که تاکنون شناخته شده است. مصریان قواعد و قوانین سرایندگی پیشرفته ای نداشته اند و آنچه کاهنان و یا شاعران دین گرا می سروده اند متناسب با ذوق و اشتیاق آنان در هنر سرایندگی با محوریت ارکان و عناصر دینی از جمله خدایان مصر باستان بوده است. قافیه در اشعار مصریان بسیار قدیم وجود داشته ولی حد و مرز میان متون منثور و منظوم کاملاً رعایت می شده است. سرایندگان مصری یک مفهوم را در قوالب و به صورت عبارت های گوناگون بیان می کرده اند و این، حکایت از غنای زبان و ادبیات قبطیان باستان می کند. شاعران عبران این شیوه را از مصریان و بابلیان اقتباس کرده و آن را پرورش داده و به کار برده اند.
در دورۀ انتقالی حکومت مصر یعنی از دوران باستان به دورۀ میانۀ تاریخ مصر، ادبیات و هنر سرایندگی به تدریج رنگ دنیوی و مادی به خود گرفته است. این بدان معنا نیست که سروده های مذهبی از گردونه بیرون رفته باشد. مصریان در دورۀ زمام داران امپراطوری جدید به حفظ و نگهداری مواریث ادبی به جای مانده از عهد میانۀ مصر کوشش بسیار کردند و بیشتر آثار ادبی متعلق به امپراطوری میانه را به صورت نسخه های خطی در عهد جدید به بایگانی های فراعنه، معابد، مراکز و تأسیسات علمی و فرهنگی سپرده اند. این هدف بدانجهت دنبال می شد که نسل های آینده از این دستاورد ها درس گرفته، آن را پرورش داده و کامل نموده و به نسل های بعدی بسپارند.
در مصر باستان پایه و اساس دروس مدارس شعر، ادبیات، متون حماسی، اسطوره ها و سرودهای مذهبی و غنایی بوده است. در این نوشته های به جای مانده که از مواریث عهد باستان و میانۀ تاریخ مصر است اشارات تاریخی آمیخته با غرور ناشی از پیروزی های فراعنه بر دشمنان سرزمین نیل و معرفی خدمات همه جانبۀ نیاگان این فرزندان از جمله فراعنۀ پیشین در عرصه های سازندگی اقتصادی، دین، فرهنگ و هنر، بوده است. انتقادات اجتماعی، معرفی نابسامانی ها و آلام و اندوه مصریان به هنگام بروز حوادث، تعالیم اخلاقی و ادبی،آداب معاشرت آمیخته با قطعاتی که ناشی ازتخیلات نویسندگان آنها بوده است، نیز بخشی از این متون درسی را در بر می گرفته است. در این متون که پایۀ تعلیمات در مدارس مصر باستان بوده است، روح بدبینی و نارضایتی مصریان در مقاطعی از تاریخ مصر که خشم خدایان بر آنها نازل شده و طوفان و قحطی و خشکسالی و گرسنگی بر آنها غلبه کرده است نیز وجود داشته. نویسندگان این متون از معرفی و بیان ستمکاری ها ی برخی از فراعنه و جور و جفای کاهنان معابد و دیوانیان نیز بیمی به دل راه نداده و باکی نداشته اند.
در مصر باستان آنگونه که از بازمانده های ادبی اعم از متون منثور، منظومه ها و حتی کتیبه ها و الواح مصر باستان به دست رسیده است، سه نوع آثار ادبی وجود داشته است: «پیشگویی ها، تعبیرات، تفأل، دعاها و اوراد»، «آموزه های اخلاقی یا به اصلاح تعلیماتی» و سرانجام «داستان های حماسی و اساطیر و حکایات».
تفاوت چشمگیری میان متون و یا به سخن دیگر مواریث ادبی عهد باستان و عهد میانه احتمالاً و جود داشته است. گر چه در عهد میانه تحولات ادبی، دینی و هنری قابل توجهی به وقوع پیوسته است، ولی ادبیات مصریان در دورۀ جدید رونق و رواج قابل توجهی یافته و ادیبان و شاعران بی شماری در صحنه های شعر، ادبیات و هنر و فرهنگ مصریان ظهور کرده و آثار جاودانه ای از خود به یادگارگذاشته اند.ادبیات عهد جدید شامل متون مذهبی وداستان هایی چون«داستان دو برادر» بوده که به خاطر دشواری خط هیروگلیف مصریان، این آثار در خارج از مصر مورد توجه قرار نگرفته و انتشار نیافته است