• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

از دل تا قلم

فرانک

کاربر ويژه
گفتی "بخند" .... گفتم " نگاه کن"
گفتی" بگو " ....گفتم "بشنو"
گفتی "عاشق شو" ..... گفتم "حس کن"
گفتی "ثابت کن" .... گفتم "لمس کن"
گفتی "گریه کن" .... گفتم "بزن"
گفتی " برو " ....گفتم ... "خدا نگهدار"
ببین !
همیشه حرف ، حرف تو بوده!
 

فرانک

کاربر ويژه
سالها بعد، یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی اما،
آرزوی من برای خوشبختی تو، تو را درخواهد یافت و در بر خواهد گرفت
و احساس خواهی کرد اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تر​
 

مهشید

کاربر ويژه
دست به صورتم نزن !
می ترسم بیفتد . . .
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد . . .
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد . . .
و باز من بمانم و تنهایی . . .

 

مهشید

کاربر ويژه
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست
گر در این خلوت بمیرم ، هیچ کس آگاه نیست
من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی
این رفیق نیمه راهم گاه هست گاه نیست

 

فرانک

کاربر ويژه
گریه فقط کاره منه تو اشکاتو حروم نکن
به واژه ای نمیرسی اینجوری پرسو جو نکن
فاصله ها مال منن تو فاصله نگیر ازم
بمون که باورت بشه گریه نمیشه سیر ازم
 

فرانک

کاربر ويژه
11

زین پس تنها ادامه می دهم،در زیر باران....
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم و کناری می اندازمش
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم....!
باران نبار من نه چتر دارم نه یار...!
با تو هوس عاشقی كردم
معنی عشق و تجربه كردم
بی تو برای تو گریه كردم
من قلبم و به تو هدیه كردم​
 

فرانک

کاربر ويژه
ایـن شـعرهـا را
همـــین حــــــالا بـخوان

وگـرنـه بعـــــدهـــــا ...
بـاورت
نمی شود !
هـنگـام سرودن ِ آن
چـگونـه ... دیــوانه وار
عـاشقـت بـوده ام !!
11

زین پس تنها ادامه می دهم،در زیر باران....
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم و کناری می اندازمش
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم....!
باران نبار من نه چتر دارم نه یار...!
با تو هوس عاشقی كردم
معنی عشق و تجربه كردم
بی تو برای تو گریه كردم
من قلبم و به تو هدیه كردم​
 

فرانک

کاربر ويژه
دارم با نبودنـَتـــ كنار مے آيـَم
فقط
با بودنـَتــ كنارَش
كنار نمے آيد دلـَم
 

پیوست ها

  • 0613Heart.jpg
    0613Heart.jpg
    23.2 کیلوبایت · بازدیدها: 2

فرانک

کاربر ويژه
تو که گفتی باکی نداری بگم آخر یه روزی میرم ندونسته یه کاری کردی همه حرفامو پس بگیرم تو که از من فراری بودی تا ازت باخبر نباشم تو که با اون غریبه میری جایی من پشت سر نباشم حالا دیگه رفته تو بمون و دردات حالا دیگه رفته اونی که میخواستی واسه روز فردات حالا دیگه رفته حالا دیگه رفته تو بمون و دردات حالا دیگه رفته اونی که میخواستی واسه روز فردات حالا دیگه رفته توی دو سه سالی نشد یکبار نگران دلم باشی مگه میشد یه روز باشی مگه میشد که تنها شی تا ببینی چقدر سخته که پریشون فردا شی که یکی از خودت بدتر تنهات بذاره دیگه حس نمیکنی یه کسی چشم به راته از تو دوره و تو خیالش باهاته تو خودت رو ملامت کن...
 

پیوست ها

  • 0505Girl.jpg
    0505Girl.jpg
    63.8 کیلوبایت · بازدیدها: 2

نیکا

متخصص بخش معماری


زندگی باید کرد ! گاه با یک گل سرخ ، گاه با یک دل تنگ ، گاه باید رویید در پس این باران ، گاه باید خندید بر غمی بی پایان ...




 

فرانک

کاربر ويژه


امشب دلم گرفته است
می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم
از ابرهای تیره ای که با نسیم خیانت به آسمان دلم آوردی
می خواهم گریه کنم اما نمی توانم ...
می خواهم تو را به یاد بیاورم ...
و با نگاه چشمان تو تا به صبح مژه بر هم نزنم
اما افسوس ... گذشت دقایق چهره ات را از یاد من برده اند ! ...
می خواهم اولین ساعتی که نگاهم کردی رو
به یاد بیاورم ... اما افسوس ...
آخرین نگاه تلخ و سرد تو نمی گذارد ! ...
می خواهم اولین دقایق با تو بودن را
به یاد بیاورم ... اما افسوس ...
می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم
اما نه! دلم نمی آید .....
 

فرانک

کاربر ويژه


ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر كه هنوز بعد صد ها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبي پر از مهر به ما مي خندد
يا زميني را كه دلش از سردي شب هاي خزان
نه شكست و نه گرفت
بلكه از عاطفه لبريز شد و
نفسي از سر اميد كشيد
و در آغاز بهار دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت
تا بگويد كه هنوز پر از امنيت و احساس خداست
 

فرانک

کاربر ويژه

وقتی که دیر می کنی، هر ثانیه میشه یه عمر، عمری که می گذره با غم... با خودم فکر می کنم شاید عزیزم... تو می خوای ما جدا بمونیم از هم! وقتی که دیر می کنی دلم میگیره، از غم دوری تو تب می کنم، هر صدای پایی که میاد عزیزم... من لباس هام و مرتب می کنم!
 

فرانک

کاربر ويژه

يلی وقته سايه تو بر سر ندارم، چشم به در دارم ازت خبر ندارم، خيلی وقته زير رگبار محبت پای رفتن دارم، همسفر ندارم، تو برام همه کسی تو برام هم نفسی، نمی دونم که چرا تو به من نمی رسی، جای امن بودنم گرمی آغوش توست، دلی دارم نازنین که هميشه پيش توست، کی به تو گفته ديگه تو را نمی خوام، با دلی عاشق بدنبالت نمی آيم، کی به تو گفته ديگه دوستت ندارم، گل بوسه بر سر راهت نمی کارم، به من بگو کدوم صدا با تو هنوز عاشقونه می خونه، کدوم دل درد آشنا مثل دل من به پايت می مونه، شب های من بدون تو يه آسمون بی ستاره هست، بودن تو برای من مثل تولدی دوباره هست...
 

فرانک

کاربر ويژه

نه در آغوشم نه در نفس‌هایم نه در دلم
که در گلوی منی
بغض کرده‌ای
و مرا
هر لحظه
نزدیک‌تر می‌کنی
به انفجار درونم…!
 

فرانک

کاربر ويژه

وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند
نه باید ها
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم
عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنمباشد برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هرچه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند
شاید امروز نیز روز مبادا باشد
 

فرانک

کاربر ويژه

مشب از آسمان دیده ی تو ، روی شعرم ستاره می بارد، در سکوت سپید کاغذها، پنجه هایم جرقه می کارد! بی من اگر آرامی، من نمی خواهم که کنارم باشی! با شکست قلبم تو اگر پیروزی، آرزوی دل من نیز کامیابی توست! من تنها به تو می اندیشم که مبادا خاری به دلت ریش آرد...
 
بالا