نویسنده : جواد مفرد کهلان
اسامی جغرافیایی و تاریخی و اساطیری مهمی که در فرهنگنامه هیتی می توان ردیابی نمود تحت عنوان و آدرس زیر لغت نامه هیتی در اینترنت در دسترس عموم قرار گرفته است که مدتها در انتظار پیدایی آن بودم. نظری اجمالی بر آن افکندم و نتایج زیر را با برداشتی که از مفاهیم این لغات به نظرم رسید، بسیار جالب دیدم؛ که در اینجا به اختصار نقل میشود:
Hittite Grammar – Hittite lexicon (www.premiumwanadoo.com)
نگارنده برای پیدایی نام پر راز و رمز اروپا به زبانهای مختلف هندواروپایی سر زد. از معادلهای ارزوه در زبان هیتی و ارزهی در زبان اوستایی به معنی سرزمین غربی بودن نام اروپا رسیده بودم؛ ولی دریغ از لغت هندواروپایی که این معنی را در خود نام اروپا متجلی سازد. از سر ناچاری به ریشه غروب مفروض از زبان فنیقی که اساطیر یونانی در اسطوره ربوده شدن الهه اروپای فنیقی به یونان اشاره نموده اند؛ نیمچه رضایتی دادم. در واقع اروپای ربوده شده بر روی ورزاو اشاره به نام تنگه بسفر داشته است که در زبان تراکیه ای به معنی گذرگاه ورزاو (گاونر) است. معلوم میشود یونیان شمار اقوام دریایی که در قرن سیزدهم پیش از میلاد حماسه های ایلیاد و آرگناودها را آفریدند و باعث سقوط امپراطوری هیتی شدند؛ خود زبان و اساطیر هیتی را از این زیر سلطه گان خویش به خوبی یاد نگرفته بوده اند. اما به هر روی سرانجام دیشب که لغت نامه مذکور زبان فراموش شده نیمه هندواروپایی هیتی را – که محققی آن را در انترنت منتشر ساخته- مرور کردم اجزاء این نام را در “اَئوری” (سرزمین کناری) و “اوپ” (واقع در سمت شامگاهان) در یافتم. دولت و سرزمین هیتی در مکان جغرافیای خود در غرب فلات آناتولی در جایگاهی قرار داشته که این نام بتواند از زبان (در واقع از زبانهای متفاوت هندواروپایی و قفقازی وحتی سامی ایشان) بیرون تراویده باشد.
نام آلان را نگارنده به پیروی از و.ای. آبایف از کلمه یلن (معادل ماساک یعنی ریشه نام “ماساگ-ت”) گوزن بزرگ مناطق شمالی حیوان توتمی کهن ایشان گرفته بودم؛ در زبان هیتی نیز آلیانا را به معنی گوزن دریافتم.
نام اساطیری آسیه زن فرعون در روایات اسلامی که در زبانهای سامی به معنی درخت مقدس “مورد” (میرهه) است؛ در زبان هیتی به معنی دوست داشتنی ویژگی درست تری را از خصال این بانوی اساطیری نشان میدهد.
نام آریا (ریشه نام ایران و حتی به بر داشتی ریشه نام ایرج و آرا) در زبان هیتی به معنی مؤبد و خادم عالیمقام معبد است که معادل آن در زبان اوستایی کی و کوَی است یعنی فرمانروای روحانی.
نام ریشه بومیان کهن آذربایجان و کردستان یعنی “لولو (بی)” در زبان هیتی به معنی خوشبختی و ثروت و فراوانی است. لابد از اینجاست که منطقه آذربایجان- اران و ارمنستان و کردستان در عهد اسلامی اقلیم رحاب (سرزمینهای وسیع پر گیاه) نامیده میشده است. اوستا این ناحیه را تحت نام ایرانویج (سرزمین اصلی آریایی) به عنوان بهشت برین سردسیری دنیا و سرزمین زادگاهی زرتشت نام می برد.
کلمه هیتی سیپتامیا (نوعی مشروب) نشان می دهد که نام پدر سپیتاک زرتشت یعنی سپیتمه (داماد و ولیعهد آستیاگ و حاکم ولایات جنوب قفقاز) اصل هیتی داشته و به معنی شراب هوم بوده است. چون در اوستا وی در نقش تاریخی-اساطیریش تحت همین نام هوم دستگیر کننده افراسیاب (جهانگشای تورانی مادیای اسکیتی) در اطراف دریاچه اورمیه در سمت شهر مراغه (رغه زرتشتی) معرفی گردیده است. مقام شاه مؤبدی وی از آنجا عاید میگردد که در شاهنامه دستگیر کننده افراسیاب در کنار دریاچه اورمیه همچنین تحت نام گودرز کشوادگان (شیوا سخن دارای سرودهای با ارزش) یاد شده است.
در اوستا از تورانی طرفدار ایرانیان تحت نام اغریرث (دارای رفتار خوب و پیشرفته و پیش آهنگ) نامبرده شده است که همان توگدامه کیمری است که در عهد قیام بزرگ مادها امپراطوری آشور را به تنگنا گذاشته بوده است. نام شاهنامه ای دیگر وی پیران است چه این نام به لغت هیتی به معنی مرد پیشاهنگ است.
ریشه نام میثره ایزد نور و خورشید هندوایرانیان (ایزد قبیله ای میتانیان همجوار هیتیان) در کلمه هیتی میثری-ونت به معنی درخشان آمده است.
ریشه جالبی هم در زبان هیتی به صورت “آساندول-پول-این” برای نام استانبول پیدا میشود که به معنی محل مربوط به ملوانان است. نظر به جایگاه گذرگاهی (بغاز بسفر= گذرگاه گاو) این شهر بزرگ تصحیف نام استانبول از این نام دیرین هیتی مسلم می نماید. بر این پایه ریشه گم شده نام بیزانس را هم در کلمه هیتی “پِسیا” (علی القاعده در زبانهای خاورمیانه ای همان بیزیا) پیدا نمود که به معانی “دور کردن و گذر دادن و با نیرو به پیش راندن” است.
اسامی جغرافیایی و تاریخی و اساطیری مهمی که در فرهنگنامه هیتی می توان ردیابی نمود تحت عنوان و آدرس زیر لغت نامه هیتی در اینترنت در دسترس عموم قرار گرفته است که مدتها در انتظار پیدایی آن بودم. نظری اجمالی بر آن افکندم و نتایج زیر را با برداشتی که از مفاهیم این لغات به نظرم رسید، بسیار جالب دیدم؛ که در اینجا به اختصار نقل میشود:
Hittite Grammar – Hittite lexicon (www.premiumwanadoo.com)
نگارنده برای پیدایی نام پر راز و رمز اروپا به زبانهای مختلف هندواروپایی سر زد. از معادلهای ارزوه در زبان هیتی و ارزهی در زبان اوستایی به معنی سرزمین غربی بودن نام اروپا رسیده بودم؛ ولی دریغ از لغت هندواروپایی که این معنی را در خود نام اروپا متجلی سازد. از سر ناچاری به ریشه غروب مفروض از زبان فنیقی که اساطیر یونانی در اسطوره ربوده شدن الهه اروپای فنیقی به یونان اشاره نموده اند؛ نیمچه رضایتی دادم. در واقع اروپای ربوده شده بر روی ورزاو اشاره به نام تنگه بسفر داشته است که در زبان تراکیه ای به معنی گذرگاه ورزاو (گاونر) است. معلوم میشود یونیان شمار اقوام دریایی که در قرن سیزدهم پیش از میلاد حماسه های ایلیاد و آرگناودها را آفریدند و باعث سقوط امپراطوری هیتی شدند؛ خود زبان و اساطیر هیتی را از این زیر سلطه گان خویش به خوبی یاد نگرفته بوده اند. اما به هر روی سرانجام دیشب که لغت نامه مذکور زبان فراموش شده نیمه هندواروپایی هیتی را – که محققی آن را در انترنت منتشر ساخته- مرور کردم اجزاء این نام را در “اَئوری” (سرزمین کناری) و “اوپ” (واقع در سمت شامگاهان) در یافتم. دولت و سرزمین هیتی در مکان جغرافیای خود در غرب فلات آناتولی در جایگاهی قرار داشته که این نام بتواند از زبان (در واقع از زبانهای متفاوت هندواروپایی و قفقازی وحتی سامی ایشان) بیرون تراویده باشد.
نام آلان را نگارنده به پیروی از و.ای. آبایف از کلمه یلن (معادل ماساک یعنی ریشه نام “ماساگ-ت”) گوزن بزرگ مناطق شمالی حیوان توتمی کهن ایشان گرفته بودم؛ در زبان هیتی نیز آلیانا را به معنی گوزن دریافتم.
نام اساطیری آسیه زن فرعون در روایات اسلامی که در زبانهای سامی به معنی درخت مقدس “مورد” (میرهه) است؛ در زبان هیتی به معنی دوست داشتنی ویژگی درست تری را از خصال این بانوی اساطیری نشان میدهد.
نام آریا (ریشه نام ایران و حتی به بر داشتی ریشه نام ایرج و آرا) در زبان هیتی به معنی مؤبد و خادم عالیمقام معبد است که معادل آن در زبان اوستایی کی و کوَی است یعنی فرمانروای روحانی.
نام ریشه بومیان کهن آذربایجان و کردستان یعنی “لولو (بی)” در زبان هیتی به معنی خوشبختی و ثروت و فراوانی است. لابد از اینجاست که منطقه آذربایجان- اران و ارمنستان و کردستان در عهد اسلامی اقلیم رحاب (سرزمینهای وسیع پر گیاه) نامیده میشده است. اوستا این ناحیه را تحت نام ایرانویج (سرزمین اصلی آریایی) به عنوان بهشت برین سردسیری دنیا و سرزمین زادگاهی زرتشت نام می برد.
کلمه هیتی سیپتامیا (نوعی مشروب) نشان می دهد که نام پدر سپیتاک زرتشت یعنی سپیتمه (داماد و ولیعهد آستیاگ و حاکم ولایات جنوب قفقاز) اصل هیتی داشته و به معنی شراب هوم بوده است. چون در اوستا وی در نقش تاریخی-اساطیریش تحت همین نام هوم دستگیر کننده افراسیاب (جهانگشای تورانی مادیای اسکیتی) در اطراف دریاچه اورمیه در سمت شهر مراغه (رغه زرتشتی) معرفی گردیده است. مقام شاه مؤبدی وی از آنجا عاید میگردد که در شاهنامه دستگیر کننده افراسیاب در کنار دریاچه اورمیه همچنین تحت نام گودرز کشوادگان (شیوا سخن دارای سرودهای با ارزش) یاد شده است.
در اوستا از تورانی طرفدار ایرانیان تحت نام اغریرث (دارای رفتار خوب و پیشرفته و پیش آهنگ) نامبرده شده است که همان توگدامه کیمری است که در عهد قیام بزرگ مادها امپراطوری آشور را به تنگنا گذاشته بوده است. نام شاهنامه ای دیگر وی پیران است چه این نام به لغت هیتی به معنی مرد پیشاهنگ است.
ریشه نام میثره ایزد نور و خورشید هندوایرانیان (ایزد قبیله ای میتانیان همجوار هیتیان) در کلمه هیتی میثری-ونت به معنی درخشان آمده است.
ریشه جالبی هم در زبان هیتی به صورت “آساندول-پول-این” برای نام استانبول پیدا میشود که به معنی محل مربوط به ملوانان است. نظر به جایگاه گذرگاهی (بغاز بسفر= گذرگاه گاو) این شهر بزرگ تصحیف نام استانبول از این نام دیرین هیتی مسلم می نماید. بر این پایه ریشه گم شده نام بیزانس را هم در کلمه هیتی “پِسیا” (علی القاعده در زبانهای خاورمیانه ای همان بیزیا) پیدا نمود که به معانی “دور کردن و گذر دادن و با نیرو به پیش راندن” است.