نویسنده : انی کاظمی
اسطوره های آفرینش (آمریکای جنوبی) Creation Myths (South American) [XXIII] اینها را میتوان در سه نمایشنامهی اصلی که هر یک بُنمایههای گوناگون دارند گروهبندی کرد. در نمایشنامهی اول، آفرینش از طریق اندیشه و رؤیا یا نیت موجوداتِ غالباً برترِ الاهی ناگهان از هیچ بر میجوشد. این موجودات پس از آن که هستیِ آفرینش آغاز شد از آن دست برمیدارند. در نمایشنامهی دوم، که شاید در اکثر کیهانزاییها چنین باشد، آفرینش از طریق استحالههایی که در موجودات آغازین صورت میگیرد یا در توالی متغیر پهلوانان رخ میدهد که با یک حالت اولیهی امور آغاز میشود و در مسیر آفرینش استحالههایی در آن صورت میگیرد. در این نمایشنامه بنمایههایی از این گونه میتوان یافت: پدید آمدن آفرینش از راه زیارت و دورهگردی خنیاگرانهی پهلوانان؛ آفرینش از طریق مرگ یک موجود آغازین که واقعیت را تبدیل میکند یا تغییر شکل میدهد؛ آفرینش از طریق پیوند جنسیِ پدید آورندههای آغازین که وصلشان تبدیلات خلاق به وجود میآورد؛ و همآفرینی در جایی که صانعها [یا جهانآفرینها] demiurge، پهلوان فرهنگها، نیرنگبازها و نیاکان با یکدیگر یا با موجود برتر رقابت میکنند تا آفرینش را کامل کنند. سومین نمایشنامه آغاز یک عصر خلاق نو را با انهدام فاجعهآمیزِ جهانِ آغازین مشخص میکند که یکی از مهمترین وقایع در تاریخ اسطورهیی آمریکای جنوبی است.
روایات بیشماری وجود جهانهای دیگری را تأیید میکند که پیش از جهان کنونی وجود داشتند؛ هر یک از این جهانها ناقصاند و انهدام مصیبتبارِ ناشی از سیل، آتش، بلایای طبیعی دیگر و گندیدن یا سنگ شدن را متحمل میشوند. از این انهدام، نمادهای گوناگونی پدید میآید که نمایندهی گردونههای رستگاریاند که جهان نو از طریق آنها آفریده میشود. در همان زمانی که مصیبت، وجودِ آشفته، همگن و همسانِ موجودات آغازین را از میان میبرد، دورهیی بودن و وجود چندگانه و همبستگی نظاممند میان نظامهای چندگانهی هستی (جانوران، چهار جفت و محورهای اصلی، رنگها، اَشکال، صداها) را پدید میآورد. آنگاه موجودات آغازین شکلهای پنهان، جزیی یا دورهیی به خود میگیرند. گفتار، صدا و موسیقی پدید میآیند که اختلاف هستیشناختیِ میان هستی آغازین و اینجهانی را پدید میآورند. زندگی انسان و صورت جداگانهی تجربهی انسانی چندگانه از جمله وجود در زمان تاریخی، نمایشنامه را کامل میکند. بااینهمه آفرینش یک حساب بسته نیست: شاید اصول نظام الاهی گهگاه در تاریخ مداخله کند و این امکان را ایجاد کرده وضع موجود به نفع یک نظم کاملاً نو از میان برود. [۳۳: III, IV; 26: 31]
منبع: کتاب فرهنگ ادیان جهان
اسطوره های آفرینش (آمریکای جنوبی) Creation Myths (South American) [XXIII] اینها را میتوان در سه نمایشنامهی اصلی که هر یک بُنمایههای گوناگون دارند گروهبندی کرد. در نمایشنامهی اول، آفرینش از طریق اندیشه و رؤیا یا نیت موجوداتِ غالباً برترِ الاهی ناگهان از هیچ بر میجوشد. این موجودات پس از آن که هستیِ آفرینش آغاز شد از آن دست برمیدارند. در نمایشنامهی دوم، که شاید در اکثر کیهانزاییها چنین باشد، آفرینش از طریق استحالههایی که در موجودات آغازین صورت میگیرد یا در توالی متغیر پهلوانان رخ میدهد که با یک حالت اولیهی امور آغاز میشود و در مسیر آفرینش استحالههایی در آن صورت میگیرد. در این نمایشنامه بنمایههایی از این گونه میتوان یافت: پدید آمدن آفرینش از راه زیارت و دورهگردی خنیاگرانهی پهلوانان؛ آفرینش از طریق مرگ یک موجود آغازین که واقعیت را تبدیل میکند یا تغییر شکل میدهد؛ آفرینش از طریق پیوند جنسیِ پدید آورندههای آغازین که وصلشان تبدیلات خلاق به وجود میآورد؛ و همآفرینی در جایی که صانعها [یا جهانآفرینها] demiurge، پهلوان فرهنگها، نیرنگبازها و نیاکان با یکدیگر یا با موجود برتر رقابت میکنند تا آفرینش را کامل کنند. سومین نمایشنامه آغاز یک عصر خلاق نو را با انهدام فاجعهآمیزِ جهانِ آغازین مشخص میکند که یکی از مهمترین وقایع در تاریخ اسطورهیی آمریکای جنوبی است.
روایات بیشماری وجود جهانهای دیگری را تأیید میکند که پیش از جهان کنونی وجود داشتند؛ هر یک از این جهانها ناقصاند و انهدام مصیبتبارِ ناشی از سیل، آتش، بلایای طبیعی دیگر و گندیدن یا سنگ شدن را متحمل میشوند. از این انهدام، نمادهای گوناگونی پدید میآید که نمایندهی گردونههای رستگاریاند که جهان نو از طریق آنها آفریده میشود. در همان زمانی که مصیبت، وجودِ آشفته، همگن و همسانِ موجودات آغازین را از میان میبرد، دورهیی بودن و وجود چندگانه و همبستگی نظاممند میان نظامهای چندگانهی هستی (جانوران، چهار جفت و محورهای اصلی، رنگها، اَشکال، صداها) را پدید میآورد. آنگاه موجودات آغازین شکلهای پنهان، جزیی یا دورهیی به خود میگیرند. گفتار، صدا و موسیقی پدید میآیند که اختلاف هستیشناختیِ میان هستی آغازین و اینجهانی را پدید میآورند. زندگی انسان و صورت جداگانهی تجربهی انسانی چندگانه از جمله وجود در زمان تاریخی، نمایشنامه را کامل میکند. بااینهمه آفرینش یک حساب بسته نیست: شاید اصول نظام الاهی گهگاه در تاریخ مداخله کند و این امکان را ایجاد کرده وضع موجود به نفع یک نظم کاملاً نو از میان برود. [۳۳: III, IV; 26: 31]
منبع: کتاب فرهنگ ادیان جهان