اشعاری برای مشاعره با .:. خ .:.

[fatemeh]

خداحافظ ای ماه غفران و رحمت
خداحافظ ای ماه عشق و عبادت
خداحافظ ای ماه نزدیکی بر آرزوها
خداحافظ ای ماه مهمانی حق تعالی
خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه​

 

[baroon]

خوبی كن و خوش باش به آرامش وجدان

بگــــــذار بگويند فلانی بد دنياســــــت!​

 

[Reza Sharifi]

خورشید بتاب...
بتاب بر این دهكده ی برفي
كه تا مدتی رد پایی نخواهد دید
بتاب بر روی این زمین برفي و سرد
بتاب بر روی رد پای او كه رفت
بتاب بر روی آدم برفي یخ زده ام
كه او هم مثل من خسته است
بتاب كه نمی خواهم كسی از روی احساس
به دور آدم برفي تنهای من
شال گردنش را بیاندازد
بتاب كه آدم برفي ام آب شود
و من تنهاتر از تنها شوم
خورشید بتاب
بتاب... ...

 

[ali jan]

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد

خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

​

 

[fatemeh]

 

[Reza Sharifi]

خدا کشتی آنجا که خواهد برد

اگر ناخدا جامه بر تن درد



سعدی

 

[fatemeh]

خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
​

 

[asl_davood]

خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن

هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

 

[Reza Sharifi]

خواستم چیزی بگویم دیــــر شد
واژه هایم طعــمه ی تکفیــر شـد
قصه ی نـــا گفته بسیار است باز
دردهـــا خـروار خــروار است بـــاز...

خلیل جوادی

 

[fatemeh]

خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست​

 

[fatemeh]

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری



​

​

سعدی​

​

 

[Reza Sharifi]

خواهم چو راز پنهان، از من اثر نباشد
تا از نبود و بودم، کس را خبر نباشد
خواهم که آتش افتد، در شهر آشنایی
وز ننگ ِ آشنایان، بر جا اثر نباشد

گوری بده، خدایا! زندان پیکر من
تا از بهانه جویی، دل دربدر نباشد...
:دست:


سیمین بهبهانی
​

 

[fatemeh]

ﺧﺪﺍﯼ ﺍﻃﻠﺴﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﻨﺎﻩ بی ﮐﺴﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ

ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎی ﺧﻮﺏ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ
ﺑه ﺠﺰ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ تو ﺑﺎﺷﺪ​

 

[T I N A]

خسته تر از صدای من گریه ی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من خاطره ات بجای تو
​

رفتی و آشنای تو بی تو غریب ماند و بس
قلب شکسته اش ولی پاک و نجیب ماند وبس
​

طعنه به ماجرا بزن اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن دل به ستاره ها بزن
​

تکیه به شانه ام بده دل به ترانه ام بده
راوی آوارگی ام راه به خانه ام بده
​

یکسره فتح می شوم با تو اگر خطر کنم
سایه ی عشق میز شوم با تو اگر سفر کنم
​

شب شکن صد آینه با شب من چه می کنی
این همه نور داری و صحبت سایه می کنی
​

وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می کنم ولوله ای دوباره کن
​

با تو چه فرق می کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
افشین یداللهی
​

 

[fatemeh]

خجل آنکس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت




سعدی​

 

[Miss zahra]

خاطرات عمررفته درنظرگاهم نشسته

در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته

ای خدای بی نصیبان طاقتم ده،طاقتم ده

قبله گاه ما غریبان طاقتم ده،طاقتم ده​

 

[Miss zahra]

خيلي دوس دارم يه وقتايي بزنم زير گريه

خودم رو به مردن بزنم كسي سراغمو نگيره

ميخوام تو تنهايي هام دردو دل كنم با تنهايي

گاهي حس ميكنم با تموم ادما بازم تنهاييم​

​

 

[Miss zahra]

خلق را تقلیدشان برباد داد

ای دوصد لعنت بر این تقلید باد

 

[Narsisa]

خوش تر از فكر مي و جام چه خواهد بودن
تا ببينم كه سرانجام چه خواهد بودن​

 

[Miss zahra]

خدایا به نور صراحی و جام
​

به آن می که خصم است با ننگ و نام ​

که شادی ما از غم خویش کن ​

زعصیان ما مغفرت بیش کن
​