• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

افعال دو کلمه ای کاربردی همراه با ترجمه ( Phrasal Verbs )

BLaDe

متخصص بخش زبان
افعال دو کلمه ای به افعالی می گویند که با یک یا چند حرف اضافه ترکیب شده باشند و افعال جدیدی را به وجود آورند.

in = into a room , a building , a car

از حرف اضافه in برای وارد شدن به جایی استفاده می شود.


1. ?How did the thieves get in
چطور دزدان وارد خانه شدند ؟

2. The thieves broke into the house while we were away
وقتی خانه نبودیم دزدان به زور وارد خانه شدند.

3. here is key, you can let yourself in
کلید اینجاست ، می توانید داخل شوید.

4. Sarah walked up to the edge of the pool and
dived in
سارا به لبه استخر رفت و شیرجه زد.

5. Be careful, the water is not deep here, so don't
dive in
مراقب باش ، آب اینجا کم عمق است ، پس شیرجه نزن.

6. I've got a new flat. I'm
moving in on Friday
یک آپارتمان جدید گرفته ام. روز جمعه اسباب کشی می کنم.

7. I went to see Sarah and Tom in their new house. They moved in last week
من به دیدن سارا و تام رفتم. آنها هفته گذشته به خانه جدیدشان نقل مکان کردند.

8. As soon as I got in to the airport , I checked in.
به محض رسیدن به فرودگاه ، بلیطم را تحویل دادم.

9. When I checked in at the airport, I was told my flight would be delayed
وقتی بلیطم را تحویل دادم ، به من گفتند شاید پروازم تاخیر داشته باشد.

10. Please get in the car.
لطفا سوار ماشین شوید.

11. ?A: Have you been to that new club in Bridge Street
آیا به آن باشگاه جدید در خیابان بریج رفته اید ؟

B: We wanted to go there a few nights ago, but the doorman wouldn't let us in because weren't members.
چند شب پیش میخواستیم برویم اما نگهبان بخاطر اینکه عضو نبودیم اجازه ورود نداد.

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
Drop in / Call in: Visiting somebody for short time without arranging to do this
بدون اعلان قبلی به کسی سر زدن

1. I
dropped in on Tom on my way
سر راهم به تام یه سری زدم.

2. I
called in on Sarah a few days ago, and she was fine
پند روز پیش سری به سارا زدم و حالش خوب بود.

3. If you are in part of town, you must
call in on us
اگر در ناحیه ای از شهر هستید ، باید سری به ما بزنید.

************************


Join in = take part in an activity that is already going on
پیوستن به فعالیتی که از قبل در حال وقوع است.

1. ?We are playing a game,why don't you join in
ما داریم بازی میکنیم. چرا به ما ملحق نمی شوید ؟

2. She was too shy to join in the game
او خجالتی تر از آن بود که به بازی ملحق شود.

3. some people in the crowd started singing. Then a few more people joined in and soon every body was singing
عده ای از میان جمعیت شروع به خواندن کردند. سپس عده ای دیگر ملحق شدند و پیزی نگذشت که همه در حال خواندن بودند.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
Plug in an electrical machine = connect it to the electricity supply
دوشاخه را به پریز متصل کردن

1. The fridge isn't working because you haven't plug it in
یخچال کار نمی کند. چون دوشاخه اش به برق نیست.

2. I wanted to iron some cothes, but there was nowhere to plug the iron in
میخواستم چند تکه لباس اتو کنم . اما جایی برای وارد کردن دوشاخه نبود.

***********************************

Fill in a form , a questionnaire etc. = Writing necessary information on a form
پر کردن اطلاعات ضروری در فرم یا پرسشنامه.

1. ?Could you fill in this form
می توانید این فرم را پر کنید ؟

2. They gave me a form and told me fill it in.
آنها به من فرمی دادند و گفتند پرش کنم.

3. Please fill in the application form and send it to us by 28 February
لطفا فرم را تا 28 فوریه پر کنید و ارسال نمایید.

4. I hate filling in questionnaire
من از پر کردن پرسشنامه متنفرم.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
Take somebody in = deceive somebody
فریب دادن کسی

1. The man said he was policeman and I believed him. Iwas cmepletely taken in by him.
آن مرد گفت که پلیس است و من هم باور کردم. من کاملا فریب خورده بودم.

2. ?A: Did you believe the story they told you
آیا شما داستانی را که آنها گفتند باور کردید ؟

.B: Yes, i am afraid they completely took me in
بله ، متاسفانه آنها من را کاملا فریب دادند.

3. .Don't be taken in by him. If I were there, I wouldn't believe anything he says
فریب او را نخور. اگر من آنجا بودم ، هیچ یک از حرفهایش را باور نمیکردم.


********************

Out = out of room , building , a car , etc
خارج = خارج از اتاق ، ساختمان ، اتومبیل و غیره

1. He just stood up and walked out
او سریع بلند شد و بیرون رفت.

2. I had no key, so I was locked out
من کلید نداشتم. بنابراین پشت در ماندم.

3. She swam up and down the pool, and then climbed out
او سرتاسر استخر را شنا کرد و سپس از آب خارج شد.

4. Tom opened the window and looked out
تام پنجره را باز کرد و به بیرون نگاه انداخت.

5. ?At the hotel) What time do we have to checked out)
کی باید با هتل تسویه کنیم ؟

6. Tom isn't living in this flat any more. He moved out a few dys ago
تام یگر در این آپارتمان زندگی نمی کند. او چند روز پیش از اینجا نقل مکان کرد.

7. The car stopped and the driver go out
ماشین ایستاد و راننده از آن پیاده شد.

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
Get out of something
از دور خارج شدن

1. She went out of the tournament in the first round
او در دور اول از مسابقات قهرمانی خارج شد.

2. Those skirts went out of fashion years ago
آن دامن ها سال هاست که از مد افتاده است.

3. ?How did you get out of the house
چطوری از خانه خارج شدی ؟

********************

Eat out = eat at the restaurant, not at home
بیرون از خانه غذا خوردن

1. Sarah doesn't like cooking, so eats out a lot
سارا آشپزی را دوست ندارد. بنابراین او بیشتر بیرون غذا می خورد.

2. There wasn't anything to eat at home, so we decided to eat out
در خانه چیزی برای خوردن وجود نداشت. بنابراین ما تصمیم گرفتیم بیرون از خانه غذا بخوریم.

3. We go to restaurant a lot. We like to eat out
ما به رستوران زیاد می رویم. ما بیرون غذا خوردن را دوست داریم.


 

BLaDe

متخصص بخش زبان
Drop out of college / university / a course / a race = stop before you have completely finished
ترک تحصیل کردن از دانشگاه ، آموزشگاه ، ترک کردن مسابقه

1. Tom went to university but dropped out after a year
تام به دانشگاه رفت اما بعد از یک سال ترک تحصیل کرد.

2. John was upset because he had been dropped out of team
جان ناراحت بود بخاطر اینکه از تیم حذف شده بود.

3. Sarah started Spanish course but she dropped out after two weeks
سارا کلاس اسپانیایی را شروع کرد. اما بعد از دو هفته رهایش کرد.

4. ?Why did Sarah drop out college?Did she fail her exam
چرا سارا کالج را رها کرد ؟ آیا در امتحان مردود شد ؟

5. Not all the runners finished the race. Three of them dropped out of the game
همه دوندگان مسابقه را به پایان نرساندند. سه تا از آنها مسابقه را رها کردند.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
( Cut something out ( of newspaper etc
بریدن عکس ( از روزنامه و غیره )

1. There was a beautiful picture in the magazine. So I cut it out and kept it.
عکس قشنگی در مجله بود. بنابراین آن را بریدم و نگهش داشتم.

2. There were some advertisements in the paper that I wanted to keep. So I cut them out.
تبلیغاتی در روزنامه وجود داشت که میخواستم آنها را نگه دارم. بنابراین آنها را ( با قیچی ) در آوردم.
 
بالا