• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اقسام ترس از منظر قرآن

TAHEREH

متخصص بخش
الف : ترس از فقر :
یکی از انواع ترس که در حال حاضر هم دامن گیر بسیاری از افراد جامعه است ترس از فقر و نداریست. این نوع ترس باعث سلب آسایش از انسان می شود وچه بسا این ترس مانع از انجام خیلی از اعمال نیک همچون انفاق، صدقه و…شود.
در قرآن در سوره اسراء آیه ۳۱ خطاب به اعراب جاهلیت که فرزندان خودشان را از ترس فقر میکشتند میفرماید:
(وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً
فرزندانتان خود را از ترس رو آوردن فقر نکشید ماهم شما را وهم فرزندان شما را روزی می دهیم.)
در این آیه به نکته ظریفی اشاره شده، نکته این است که در آیه روزی خود آنها مقدم بر روزی فرزندان آمده ، یعنی خیال نکنید که روزی شما دست خودتان هست بلکه روزی شما را هم خود ما می دهیم .پس همانطور که روزی شما را رساندیم روزی فرزندانتان را نیز می رسانیم.
یک نکته تربیتی که در این آیه به چشم می خورد این است که: اگر انسان به این مطلب ایمان پیدا کند که رزاق فقط خداست آن وقت دیگر هراسی از فقر نخواهند داشت و همه امور را در دست خدا می بیند.

ب : ترس از مرگ :
یکی از فطریات انسان این است که میل به حیات دارد و ازهر چه که بخواهد مانع حیات وی شود گریزان است .
این ترس ناشی از این است که انسان فکر می کند که با مرگ زندگی او به پایان می رسد و برای همیشه نابود خواهد شد و یا گروهی چون نمیدانند که پس از مرگ چه سرنوشتی در انتظارشان هست از مرگ گریزانند ولی عده ای دیگر به خاطر ارتکاب اعمال ناپسند از عاقبت آن بیمناکند و از مرگ میترسند.
در این میان فقط عده ای خاص وجود دارند که از مرگ هیچ هراسی ندارند و آن هم کسانی هستند که ایمان به خدا دارند و اعمال صالح انجام می دهند و مرگ را به تعبیر از حضرت علی (ع) همانند پلی می دانند که آنها را از این دنیا به عالم دیگری انتقال میدهد و حتی اگر احساس ترس هم ازمرگ به انان دست بدهد در حقیقت به خاطر این است که می ترسند از آمرزش الهی بهره مند نشوند و به رحمت الهی دست نیابند شکی نیست که ترس از مرگ برای گنه کارانی که می ترسند مرگشان پیش از توبه فرا رسد سخت و دردناک است.
ج : ترس از خدا :
در سوره انفال آیه دوم یکی از خصوصیات مومن را ترس الهی می داند:
( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مومنان حقیقی آنان هستند که چون ذکری از خدا شود(از عظمت و جلال خدا) دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیافزاید و به خدای خود در هر کار توکل می کنند.)
ممکن است این سؤال برای بعضی مطرح باشد که ترس از خدا یعنی چه؟ مگر خداوند چیز ترسناکیست که باید از اون ترسید ؟ در جواب این سؤال باید بگوییم ذات خداوند چیز ترسناکی نیست انچه که باید انسان از ان بترسه از عدل الهی است در دعا می خوانیم ،«جللت ان یخاف منک الا العدل، و ان یرجی منک الا الاحسان و الفضل »؛ یعنی تو منزهی از اینکه از تو ترسی باشد جز از ناحیه عدالتت و از اینکه از تو جز امید نیکی و بخشندگی توان داشت.
ترس انسان هم از عدالت ، در حقیقت ترس از اعمال خود آدمی است یعنی که انسان در گذشته کار خطای کرده و یا می ترسد که در آینده از او خطایی سر زند . این مطلب دقیقاً اشاره به مساله خوف و رجاء دارد به این معنا است که انسان از طرفی باید خوف از اعمال اش داشته باشد و از طرفی هم به خدا امید داشته باشد که به او کمک می کند. امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه می فرماید: «مولای اذا رأیت ذنوبی فزعت، و اذا رایت کرمک طمعت»؛ یعنی هرگاه به خطاهای خودم متوجه می شوم ترس و هراس مرا می گیرد و چون به کرم وجود تو نظر می افکنم امیدواری پیدا می کنم .

منبع:مادحین






 
بالا