مثل همه ی ادم های دنيا ايتاليايی ها هم ملتی بسيار زياد خرافی هستند .امروز اندکی در مورد ُگربهُ و باورهای مردم بويزه ايتاليايی ها در اين رابطه مطلبی تقديم می کنم.
در گذشته چنانچه در موقعیتی کسی با یک گربه روبرو می شد نشان از بدبختيَِ؛ مشاجره و بد شدن آب و هوا می داد .در قرون وسطی گربه ها را حیوانات جادو زده می انگاشتند که باید آنها را برای بیرون کردن شیطان و دور نگه داشتن بدبختی به قتل رساند و آنها را از برج به زیر انداخت و يا سوزاند و به آتش انداخت و برخی اوقات انها را زنده به گور کرد و یا در میان دیوارها قرار داد تا از صدمات احتمالی جلوگیری نمود .
امروزه بر عکس گربه منادی ورود مهمان و پیش بینی اب و هوا در نظر مردم است . و حامل خوش یمنی یا بد یمنی مثلا مرگ یکی از اعضای خانواده است.
از ديگر اعتقادات در مورد گربه هامی توان به اين موارد اشاره نمود : چنانچه حیوان به تمیز کردن قسمت پشت بدن خود مشغول شود مهمانی که از راه خواهد رسيد ُ مرد ُِخواهد بود و اگر حیوان قسمت جلوی بدن خود را تمیز کند مهمانُ پیر زن ُخواهد بود :چنانچه گربه دم خود را بلیسد مهمان فرد دوست داشتنی ای نخواهد بود اما اگر تمام بدن خود را بلیسد/ پشت گوش خود را بخاراند و سپس با پنجه بر روی بینی خود بکشد باید منتظر مهمانی عزیز بود.
صدای این حیوان بویزه در جمعه شب خبر از یک مشاجره میدهد. روزگاری برای عادت دان منزل و اهل ان به گربه ای پیش کش و یا خریدار ی شده لازم بود تعدادی از موهای گربه را چید و زیر پایه ی میزی قرار داد و یا از تکه پارچه ای کهنه به عنوان صافی قهوه استفاده کر د .
باور ديگر اين که :برخی از بخشهای بدن گربه نامرئی یا آسیب ناپذیر میشوند و طب سنتی عامیانه از ادرار /مو/ خاکستر و دیگر بخش های آن برای مقابله با بسیاری از بیماری ها استفاده می نمايد .در مورد گربه سياه گفته می شد که چنانچه در گذر از خیابان دیده شود حامل بد یمنی است . اما در برخی موارد روبرو شدن با گربه سیاه نشان از بخت و اقبال نیکو بود چرا که اولین چیزی بود که در صبح هنگام و زمان سال نو آدم ها با آن روبرو می شدند .دردهای مفصلی با مالیدن روغن گرم شده ی گربه سیاه برطرف میشدند باور دیگر این بود که هر کس گربه ی سیاه نگه داری کند خودش هم سياه می شود البته چنین نیز گفته می شد
A casa tua tienti vicino,
un gatto e un gallo di color corvino
ُکه ُدر خانه یک گربه و یک خروس سیاه نگه دار ی کنُ. شب هنگام نمی بایست گربه سیاهی را با دست چپ زد و الا تمام دست فلج می شد . برای شفای کسی که تب داشت میبایست سه قطره خون از گوش یک گربه سیاه را نوشید و یا اینکه گربه ای را انقدر شکنجه کرد تا بمیرد.
در گذشته چنانچه در موقعیتی کسی با یک گربه روبرو می شد نشان از بدبختيَِ؛ مشاجره و بد شدن آب و هوا می داد .در قرون وسطی گربه ها را حیوانات جادو زده می انگاشتند که باید آنها را برای بیرون کردن شیطان و دور نگه داشتن بدبختی به قتل رساند و آنها را از برج به زیر انداخت و يا سوزاند و به آتش انداخت و برخی اوقات انها را زنده به گور کرد و یا در میان دیوارها قرار داد تا از صدمات احتمالی جلوگیری نمود .
امروزه بر عکس گربه منادی ورود مهمان و پیش بینی اب و هوا در نظر مردم است . و حامل خوش یمنی یا بد یمنی مثلا مرگ یکی از اعضای خانواده است.
از ديگر اعتقادات در مورد گربه هامی توان به اين موارد اشاره نمود : چنانچه حیوان به تمیز کردن قسمت پشت بدن خود مشغول شود مهمانی که از راه خواهد رسيد ُ مرد ُِخواهد بود و اگر حیوان قسمت جلوی بدن خود را تمیز کند مهمانُ پیر زن ُخواهد بود :چنانچه گربه دم خود را بلیسد مهمان فرد دوست داشتنی ای نخواهد بود اما اگر تمام بدن خود را بلیسد/ پشت گوش خود را بخاراند و سپس با پنجه بر روی بینی خود بکشد باید منتظر مهمانی عزیز بود.
صدای این حیوان بویزه در جمعه شب خبر از یک مشاجره میدهد. روزگاری برای عادت دان منزل و اهل ان به گربه ای پیش کش و یا خریدار ی شده لازم بود تعدادی از موهای گربه را چید و زیر پایه ی میزی قرار داد و یا از تکه پارچه ای کهنه به عنوان صافی قهوه استفاده کر د .
باور ديگر اين که :برخی از بخشهای بدن گربه نامرئی یا آسیب ناپذیر میشوند و طب سنتی عامیانه از ادرار /مو/ خاکستر و دیگر بخش های آن برای مقابله با بسیاری از بیماری ها استفاده می نمايد .در مورد گربه سياه گفته می شد که چنانچه در گذر از خیابان دیده شود حامل بد یمنی است . اما در برخی موارد روبرو شدن با گربه سیاه نشان از بخت و اقبال نیکو بود چرا که اولین چیزی بود که در صبح هنگام و زمان سال نو آدم ها با آن روبرو می شدند .دردهای مفصلی با مالیدن روغن گرم شده ی گربه سیاه برطرف میشدند باور دیگر این بود که هر کس گربه ی سیاه نگه داری کند خودش هم سياه می شود البته چنین نیز گفته می شد
A casa tua tienti vicino,
un gatto e un gallo di color corvino
ُکه ُدر خانه یک گربه و یک خروس سیاه نگه دار ی کنُ. شب هنگام نمی بایست گربه سیاهی را با دست چپ زد و الا تمام دست فلج می شد . برای شفای کسی که تب داشت میبایست سه قطره خون از گوش یک گربه سیاه را نوشید و یا اینکه گربه ای را انقدر شکنجه کرد تا بمیرد.