یه قل دو قل بلدی؟!
چیز زیادی نمیخواست فقط چند متر كش، چند تكه چوب كلفت یا چند قلوهسنگ تر و تمیز. اینها كه جور میشد و بچههای محل كه دور هم جمع میشدند بساط خنده و شادی هم تا ساعتها پهن میشد...
كشبازی و الك دولك و هفتسنگ را میگویم؛ همان بازیهای قدیمی كه نسل به نسل منتقل میشد و با كمترین هزینه، بیشترین وقت بچهها را میگرفت.
وقتی دخترها و پسرها دور هم جمع میشدند و با وسایلی ابتدایی و كمقیمت تمام هوش و زیركیشان را بهكار میبردند تا هفتسنگ چیده شده روی هم را با توپ كوچكشان شكار كنند یا با بستن چشمها و فقط با تیز كردن گوشهایشان همدیگر را پیدا كنند لذت كودكی با تمام وجود حس میشد. گرگم به هوا و وسطی و استپ هوایی را كه نگو چون وقتی بچهها از ترس گرگ روی بلندی میپریدند و سعی میكردند وقتی در میانه میدانند با توپ بل بگیرند و وقتی اسمشان برده میشد سریع توپ را از روی هوا قاپ بزنند و آن را به نزدیكترین همبازیشان بكوبند آن وقت نیز حس خوب ایرانی بودن با همه وجود حس میشد.
اما حالا دیگر این حس خوب كمتر دیده میشود ، حالا دیگر خیلی از بچهها حتی اسم این بازیها را هم نشنیدهاند و در دنیای بیهویت كودكیشان دنبال بازیهای وارداتی خشن میروند. انگار حالا پدر و مادرها هم با چند سال پیش خیلی فرق كردهاند و برای ساكت كردن بچههایشان نشاندن آنها پای چند فیلم كارتونی یا بازیهای رایانهای را انتخاب كردهاند.
بازی یعنی به كار انداختن فكر، یعنی پیدا كردن راهی برای برنده شدن در یك رقابت سالم. بازی یعنی یادگار باارزش پیشینیان برای سرگرم بودن و تربیت جسم.
بازی یعنی هویت
میگویند ایران در مسیر مدرنیته افتاده و چند سالی است در حال قالب تهی كردن است، یعنی میخواهد پوسته سنتیاش را بشكافد و لباسی نو به تن كند.
مدرن شدن حتما چیز خوبی است، هیچكس هم مخالفش نیست اما اگر قرار باشد به بهانه مدرن شدن همه چیزهای خوبمان را از دست بدهیم آن وقت گره در كار میافتد.
بازی یعنی به كار انداختن فكر، یعنی پیدا كردن راهی برای برنده شدن در یك رقابت سالم. بازی یعنی یادگار باارزش پیشینیان برای سرگرم بودن و تربیت جسم. شاید معنی بازی از این چند تعریف بیشتر باشد اما هر چه هست بازی فرصتی است برای كودك بودن و ایرانی بودن؛ همان ارزشی كه با شتاب فراوان در حال فراموش شدن است.
ایران، مهد بازیهای سنتی
آسته برو آسته بیا، آفتاب مهتاب، شاه وزیربازی، دوزبازی، نقطهبازی، خالهبازی، یه قل دو قل و... اگر قرار باشد بازیهای ایرانی در سراسر كشور را فهرست كنیم فهرستی بلندبالا درست میشود كه حتی بازیبلدترینمان هم شاید اسم بعضیهایشان را نشنیدهایم. در واقع در سراسر ایران حتی در شهرها و روستاهای خیلی كوچك، بازیهای سنتیای وجود دارد كه دستكم تمام اهالی قدیم آن منطقه آنها را میشناسند و بعضی از بازیها كه طرفداران بیشتری دارد در بیشتر نقاط ایران كاربرد دارند.
البته سالهاست كه در شهرهای بزرگ كه بیشتر خانوادهها درگیر گذران زندگی هستند و به خاطر مسائل نامناسب اقتصادی، زندگی در آپارتمانهای كوچك و دلگیر را تجربه میكنند ترجیح دادهاند تا كودكانشان را به سمت بازیهای كمسر و صدا كه نیاز به تحرك زیاد ندارد بكشانند. شاید به همین خاطر است كه بچههای امروز در فقر هویت و فقدان بازیهای سنتی گاه فریاد كشیدن و گلاویز شدن با دیگران را برای پر كردن اوقات فراغتشان انتخاب كردهاند.
افزایش روحیه مسوولیتپذیری، تقویت روحیه استقلالطلبی، افزایش تعاون و همكاری، بردباری، نزدیكی به طبیعت، در كنار ایجاد استقامت و قدرت، سرعت، چابكی و زیركی و تمركز حواس از نتایج مثبت این بازیها به شمار میرود. بازی سنتی چیست؟
واژه بازی ریشهای پهلوی دارد و اصل آن در این زبان واژیك بوده است. در ایران عهد ساسانی هر شادی و تفریح قابل توجه كه در ردیف تفریحات عمومی و مجاز قرار میگرفته را بازی قلمداد میكردهاند. بازیهای سنتی علاوه بر اینكه برای سرگرمی استفاده میشدند طوری طراحی شدهاند كه تمامی مفاهیم و نیازهای افراد را در برمیگیرند.
گفته میشود در بیشتر بازیهای سنتی ایران مفاهیمی چون تعادل، مركز ثقل، سرعت، شكست نور (بهعنوان قوانین فیزیكی و شیمیایی)، تقسیم كردن، كم كردن، اضافه كردن (به عنوان قوانین ریاضی و هندسی)، رقابت، همكاری، گذشت، حفظ دوستان صرفهجویی، مالكیت (بهعنوان مفاهیم اجتماعی و اقتصادی) و درك رابطه علت و معلول، حل كردن مساله، قضاوت، تمركز اعتمادبهنفس (به عنوان فرآیندهای شناختی و روانی) به هم آمیخته شدهاند.
این در حالی است كه افزایش روحیه مسوولیتپذیری، تقویت روحیه استقلالطلبی، افزایش تعاون و همكاری، بردباری، نزدیكی به طبیعت، در كنار ایجاد استقامت و قدرت، سرعت، چابكی و زیركی و تمركز حواس از نتایج مثبت این بازیها به شمار میرود.
آشنایی با چند بازی
آنهایی كه حالا بیشتر از 2 دهه از عمرشان گذشته به احتمال زیاد عمو زنجیرباف، آفتاب مهتاب یا اتل متل دوست داشتنیترین بازیهای محبوب دوران كودكیشان بوده است. اما هر كدام از این بازیها فلسفه خاصی پشت سرشان دارند كه دانستن آن جذابترشان میكند.
علی اكبر دهخدا در لغتنامه معروفش در مورد معنا و ریشه بازی آفتاب مهتاب مینویسد: آفتاب مهتاب یكی از بازیهای كودكان است كه پشت به پشت هم ایستاده و دستها را در هم میاندازند و به نوبت یكدیگر را بلند میكنند. این بازی یكی از فنون كشتی هم هست.
گفته میشود فلسفه این بازی این است كه از آنجا كه ایران سرزمینی گرم و خشك و كم آب است و باران و آب همواره مقدس شمرده میشده است از این رو در بسیاری از شهرهای ایران گرامیداشت بارش باران در بازی آفتاب مهتاب كودكان نمود یافته است.
اتل متل هم نام یكی از بازیهای كهن ایرانی است كه راهی هزارساله را پیموده است. دیرینگی و رواج این بازی را میتوان از كلام و شعر آهنگین آن كه از كهنترین نمونههای ترانه و متل (و هماهنگ با ترانهای در اوستا) است دریافت.
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران
چیز زیادی نمیخواست فقط چند متر كش، چند تكه چوب كلفت یا چند قلوهسنگ تر و تمیز. اینها كه جور میشد و بچههای محل كه دور هم جمع میشدند بساط خنده و شادی هم تا ساعتها پهن میشد...
وقتی دخترها و پسرها دور هم جمع میشدند و با وسایلی ابتدایی و كمقیمت تمام هوش و زیركیشان را بهكار میبردند تا هفتسنگ چیده شده روی هم را با توپ كوچكشان شكار كنند یا با بستن چشمها و فقط با تیز كردن گوشهایشان همدیگر را پیدا كنند لذت كودكی با تمام وجود حس میشد. گرگم به هوا و وسطی و استپ هوایی را كه نگو چون وقتی بچهها از ترس گرگ روی بلندی میپریدند و سعی میكردند وقتی در میانه میدانند با توپ بل بگیرند و وقتی اسمشان برده میشد سریع توپ را از روی هوا قاپ بزنند و آن را به نزدیكترین همبازیشان بكوبند آن وقت نیز حس خوب ایرانی بودن با همه وجود حس میشد.
اما حالا دیگر این حس خوب كمتر دیده میشود ، حالا دیگر خیلی از بچهها حتی اسم این بازیها را هم نشنیدهاند و در دنیای بیهویت كودكیشان دنبال بازیهای وارداتی خشن میروند. انگار حالا پدر و مادرها هم با چند سال پیش خیلی فرق كردهاند و برای ساكت كردن بچههایشان نشاندن آنها پای چند فیلم كارتونی یا بازیهای رایانهای را انتخاب كردهاند.
بازی یعنی به كار انداختن فكر، یعنی پیدا كردن راهی برای برنده شدن در یك رقابت سالم. بازی یعنی یادگار باارزش پیشینیان برای سرگرم بودن و تربیت جسم.
بازی یعنی هویت
میگویند ایران در مسیر مدرنیته افتاده و چند سالی است در حال قالب تهی كردن است، یعنی میخواهد پوسته سنتیاش را بشكافد و لباسی نو به تن كند.
مدرن شدن حتما چیز خوبی است، هیچكس هم مخالفش نیست اما اگر قرار باشد به بهانه مدرن شدن همه چیزهای خوبمان را از دست بدهیم آن وقت گره در كار میافتد.
بازی یعنی به كار انداختن فكر، یعنی پیدا كردن راهی برای برنده شدن در یك رقابت سالم. بازی یعنی یادگار باارزش پیشینیان برای سرگرم بودن و تربیت جسم. شاید معنی بازی از این چند تعریف بیشتر باشد اما هر چه هست بازی فرصتی است برای كودك بودن و ایرانی بودن؛ همان ارزشی كه با شتاب فراوان در حال فراموش شدن است.
ایران، مهد بازیهای سنتی
آسته برو آسته بیا، آفتاب مهتاب، شاه وزیربازی، دوزبازی، نقطهبازی، خالهبازی، یه قل دو قل و... اگر قرار باشد بازیهای ایرانی در سراسر كشور را فهرست كنیم فهرستی بلندبالا درست میشود كه حتی بازیبلدترینمان هم شاید اسم بعضیهایشان را نشنیدهایم. در واقع در سراسر ایران حتی در شهرها و روستاهای خیلی كوچك، بازیهای سنتیای وجود دارد كه دستكم تمام اهالی قدیم آن منطقه آنها را میشناسند و بعضی از بازیها كه طرفداران بیشتری دارد در بیشتر نقاط ایران كاربرد دارند.
البته سالهاست كه در شهرهای بزرگ كه بیشتر خانوادهها درگیر گذران زندگی هستند و به خاطر مسائل نامناسب اقتصادی، زندگی در آپارتمانهای كوچك و دلگیر را تجربه میكنند ترجیح دادهاند تا كودكانشان را به سمت بازیهای كمسر و صدا كه نیاز به تحرك زیاد ندارد بكشانند. شاید به همین خاطر است كه بچههای امروز در فقر هویت و فقدان بازیهای سنتی گاه فریاد كشیدن و گلاویز شدن با دیگران را برای پر كردن اوقات فراغتشان انتخاب كردهاند.
افزایش روحیه مسوولیتپذیری، تقویت روحیه استقلالطلبی، افزایش تعاون و همكاری، بردباری، نزدیكی به طبیعت، در كنار ایجاد استقامت و قدرت، سرعت، چابكی و زیركی و تمركز حواس از نتایج مثبت این بازیها به شمار میرود. بازی سنتی چیست؟
واژه بازی ریشهای پهلوی دارد و اصل آن در این زبان واژیك بوده است. در ایران عهد ساسانی هر شادی و تفریح قابل توجه كه در ردیف تفریحات عمومی و مجاز قرار میگرفته را بازی قلمداد میكردهاند. بازیهای سنتی علاوه بر اینكه برای سرگرمی استفاده میشدند طوری طراحی شدهاند كه تمامی مفاهیم و نیازهای افراد را در برمیگیرند.
گفته میشود در بیشتر بازیهای سنتی ایران مفاهیمی چون تعادل، مركز ثقل، سرعت، شكست نور (بهعنوان قوانین فیزیكی و شیمیایی)، تقسیم كردن، كم كردن، اضافه كردن (به عنوان قوانین ریاضی و هندسی)، رقابت، همكاری، گذشت، حفظ دوستان صرفهجویی، مالكیت (بهعنوان مفاهیم اجتماعی و اقتصادی) و درك رابطه علت و معلول، حل كردن مساله، قضاوت، تمركز اعتمادبهنفس (به عنوان فرآیندهای شناختی و روانی) به هم آمیخته شدهاند.
این در حالی است كه افزایش روحیه مسوولیتپذیری، تقویت روحیه استقلالطلبی، افزایش تعاون و همكاری، بردباری، نزدیكی به طبیعت، در كنار ایجاد استقامت و قدرت، سرعت، چابكی و زیركی و تمركز حواس از نتایج مثبت این بازیها به شمار میرود.
آشنایی با چند بازی
آنهایی كه حالا بیشتر از 2 دهه از عمرشان گذشته به احتمال زیاد عمو زنجیرباف، آفتاب مهتاب یا اتل متل دوست داشتنیترین بازیهای محبوب دوران كودكیشان بوده است. اما هر كدام از این بازیها فلسفه خاصی پشت سرشان دارند كه دانستن آن جذابترشان میكند.
علی اكبر دهخدا در لغتنامه معروفش در مورد معنا و ریشه بازی آفتاب مهتاب مینویسد: آفتاب مهتاب یكی از بازیهای كودكان است كه پشت به پشت هم ایستاده و دستها را در هم میاندازند و به نوبت یكدیگر را بلند میكنند. این بازی یكی از فنون كشتی هم هست.
گفته میشود فلسفه این بازی این است كه از آنجا كه ایران سرزمینی گرم و خشك و كم آب است و باران و آب همواره مقدس شمرده میشده است از این رو در بسیاری از شهرهای ایران گرامیداشت بارش باران در بازی آفتاب مهتاب كودكان نمود یافته است.
اتل متل هم نام یكی از بازیهای كهن ایرانی است كه راهی هزارساله را پیموده است. دیرینگی و رواج این بازی را میتوان از كلام و شعر آهنگین آن كه از كهنترین نمونههای ترانه و متل (و هماهنگ با ترانهای در اوستا) است دریافت.
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران