با وجود آنكه استانداردهای سری ISO 9000 به دلیل ماهیت مستقل خود، برای بسیاری از نهادها به عنوان پایه و اساس ساخت سیستم مدیریت كیفیت قرار گرفته، اما برخی از حوزه های اقتصادی به خصوص، مانند صنایع خودرو، كه علاقه بیشتری به برآورده شدن خواسته های كیفی خود دارند اقدام به تدوین الزامات ویژه خود نموده اند و اجرای این خواسته ها را برای تامین كنندگان خود الزام نموده اند.
از آنجا كه تعداد این الزامات سبب بروز مشكلاتی در خصوص ارزیابی مكرر خواسته های متفاوت برای قطعه سازان طرف قرارداد , خودرو سازان مختلف شده است . بررسی ها برای حل این مشكل منجر به تشكیل گروه كاری بین المللی صنعت خودرو (IATF) گردید كه این گروه كاری با همكاری كمیته فنی 176 سازمان بین المللی استاندارد (ISO ) اقدام به یكپارچه سازی الزامات خودروسازان جهان گردید. ماحصل این تلاش انتشار مشخصه فنی ISO/TS 16949 در تاریخ 1/3/1999 گردید. در تدوین این مشخصه فنی مراجع ذیل به كار گرفته شده است:
1- سری استانداردهای بین المللی مدیریت كیفیت ISO 9000
2- نظامنامه های مرجع IATF در مورد ISO/TS 16949
3- نظامنامه های مرجع خودروسازان آمریكایی (سری QS 9000)
4- نظامنامه های مرجع خودروسازان ایتالیایی (سری AVSQ )
5- نظامنامه های مرجع خودروسازان فرانسوی (سری EAQF)
6- نظامنامه های مرجع خودروسازان آلمانی (سری VDA)
چون طبق قواعد ISO انتشار یك استاندارد بین المللی نیاز به طی تشریفات خاصی دارد، در موارد كه به دلیل نیاز به بازار به وجود یك مدرك لازم است مدرك سریعتر در اختیار قرار گیرد سازمان ISO اقدام به انتشار یك مشخصه فنی (Technical Specification) می نماید و آن را با علامت ISO/TS منتشر می نماید. یك ISO/TS پس از انتشار ظرف سه سال مورد بررسی و بازنگری مجدد قرار می گیرد كه ماحصل این كار بازنگری سال 2002 این مشخصه فنی و انتشار ISO/TS 16949:2002 می باشد. همچنین ظرف شش سال این نسخه فنی مورد بررسی مجدد قرار گرفته و به صورت یك استاندارد بین المللی منتشر شده یا از درجه اعتبار ساقط می شود.
با توجه به استقبال صنعت خودرو از این مشخصه فنی و پذیرش آن توسط خودروسازان عضو IATF امروزه سیستم كیفیت بر مبنای ISO/TS 16949 رایجترین الگوی سیستم مدیریت كیفیت در جهان می باشد بازنگری دوم این مشخصه فنی بر اساس الزامات ISO 9001:2000 و بر اساس رویكرد فرآیندی تدوین شده و حتی خودروسازان آمریكایی اعلام نموده اند كه این مشخصه فنی به عنوان الزامات آنها نیز قابل قبول است. به كارگیری مشخصه فنی ISO/TS 16949 در حال حاضر توسط شركت سازه گستر سایپا نیز الزام شده و این گروه خودرو سازی الزامات خود را تحت عنوان AR8202 بر اساس این مشخصة فنی و با افزودن الزمات خاص خود منتشر كرده است.
مزایای بكارگیری استاندارد:
1- انطباق كامل با استاندارد ISO 9001:2000 و قابلیت تلفیق به خصوص برای واحدهای تولیدی كه هم برای صنعت خودرو و هم خارج از آن فعالیت می نمایند.
2- قابلیت انطباق و سازگاری با استاندارد مدیریت ، زیست محیطی ، ISO 14000
3- استقرار یك سیستم مدیریت كیفیت فرآیند گرا كه متضمن ایجاد بهبود مداوم در سازمان و حركت به سمت مدلهای TQM و تعالی سازمان است.
4- پذیرش این سیستم توسط گروه خودرو سازی سایپا
5- قابلیت انطباق سیستم با الزامات خودرو سازان ایرانی دیگر (ایران خودرو، كرمان خودرو و....)
6- استفاده از مزایای عمومی سیستمهای مدیریت كیفیت
دامنه كاربرد:
با توجه به موارد مندرج در مشخصة فنی ISO/TS 16949:2002 این الزامات با هدف جلوگیری از ممیزیهای مكرر/ مختلف مراجع صدور گواهینامه و ایجاد یك رویكرد واحد در مورد سیستمهای مدیریت كیفیت سازمانهای تولید كننده و تامین كننده قطعات خودرو تدوین شده است. این مشخصه قبلی برای محلهایی از سازمان كه در آنجه قطعات مشخص شده توسط مشتری برای تولید و یا خدمات پس از فروش ساخته می شوند كاربرد دارد. بخشهای پشتیبان (مانند مراكز طراحی ، دفتر مركزی و مراكز توزیع) به عنوان بخشی از سازمان ممیزی می شوند ولی نمی توانند به تنهایی گواهینامه دریافت نمایند این مشخصه فنی می تواند برای زنجیره تامین خودرو سازی نیز استفاده شود. (پیمانكاران فرعی ، قطعه سازان طرف قرارداد با خودرو ساز)
از آنجا كه تعداد این الزامات سبب بروز مشكلاتی در خصوص ارزیابی مكرر خواسته های متفاوت برای قطعه سازان طرف قرارداد , خودرو سازان مختلف شده است . بررسی ها برای حل این مشكل منجر به تشكیل گروه كاری بین المللی صنعت خودرو (IATF) گردید كه این گروه كاری با همكاری كمیته فنی 176 سازمان بین المللی استاندارد (ISO ) اقدام به یكپارچه سازی الزامات خودروسازان جهان گردید. ماحصل این تلاش انتشار مشخصه فنی ISO/TS 16949 در تاریخ 1/3/1999 گردید. در تدوین این مشخصه فنی مراجع ذیل به كار گرفته شده است:
1- سری استانداردهای بین المللی مدیریت كیفیت ISO 9000
2- نظامنامه های مرجع IATF در مورد ISO/TS 16949
3- نظامنامه های مرجع خودروسازان آمریكایی (سری QS 9000)
4- نظامنامه های مرجع خودروسازان ایتالیایی (سری AVSQ )
5- نظامنامه های مرجع خودروسازان فرانسوی (سری EAQF)
6- نظامنامه های مرجع خودروسازان آلمانی (سری VDA)
چون طبق قواعد ISO انتشار یك استاندارد بین المللی نیاز به طی تشریفات خاصی دارد، در موارد كه به دلیل نیاز به بازار به وجود یك مدرك لازم است مدرك سریعتر در اختیار قرار گیرد سازمان ISO اقدام به انتشار یك مشخصه فنی (Technical Specification) می نماید و آن را با علامت ISO/TS منتشر می نماید. یك ISO/TS پس از انتشار ظرف سه سال مورد بررسی و بازنگری مجدد قرار می گیرد كه ماحصل این كار بازنگری سال 2002 این مشخصه فنی و انتشار ISO/TS 16949:2002 می باشد. همچنین ظرف شش سال این نسخه فنی مورد بررسی مجدد قرار گرفته و به صورت یك استاندارد بین المللی منتشر شده یا از درجه اعتبار ساقط می شود.
با توجه به استقبال صنعت خودرو از این مشخصه فنی و پذیرش آن توسط خودروسازان عضو IATF امروزه سیستم كیفیت بر مبنای ISO/TS 16949 رایجترین الگوی سیستم مدیریت كیفیت در جهان می باشد بازنگری دوم این مشخصه فنی بر اساس الزامات ISO 9001:2000 و بر اساس رویكرد فرآیندی تدوین شده و حتی خودروسازان آمریكایی اعلام نموده اند كه این مشخصه فنی به عنوان الزامات آنها نیز قابل قبول است. به كارگیری مشخصه فنی ISO/TS 16949 در حال حاضر توسط شركت سازه گستر سایپا نیز الزام شده و این گروه خودرو سازی الزامات خود را تحت عنوان AR8202 بر اساس این مشخصة فنی و با افزودن الزمات خاص خود منتشر كرده است.
مزایای بكارگیری استاندارد:
1- انطباق كامل با استاندارد ISO 9001:2000 و قابلیت تلفیق به خصوص برای واحدهای تولیدی كه هم برای صنعت خودرو و هم خارج از آن فعالیت می نمایند.
2- قابلیت انطباق و سازگاری با استاندارد مدیریت ، زیست محیطی ، ISO 14000
3- استقرار یك سیستم مدیریت كیفیت فرآیند گرا كه متضمن ایجاد بهبود مداوم در سازمان و حركت به سمت مدلهای TQM و تعالی سازمان است.
4- پذیرش این سیستم توسط گروه خودرو سازی سایپا
5- قابلیت انطباق سیستم با الزامات خودرو سازان ایرانی دیگر (ایران خودرو، كرمان خودرو و....)
6- استفاده از مزایای عمومی سیستمهای مدیریت كیفیت
دامنه كاربرد:
با توجه به موارد مندرج در مشخصة فنی ISO/TS 16949:2002 این الزامات با هدف جلوگیری از ممیزیهای مكرر/ مختلف مراجع صدور گواهینامه و ایجاد یك رویكرد واحد در مورد سیستمهای مدیریت كیفیت سازمانهای تولید كننده و تامین كننده قطعات خودرو تدوین شده است. این مشخصه قبلی برای محلهایی از سازمان كه در آنجه قطعات مشخص شده توسط مشتری برای تولید و یا خدمات پس از فروش ساخته می شوند كاربرد دارد. بخشهای پشتیبان (مانند مراكز طراحی ، دفتر مركزی و مراكز توزیع) به عنوان بخشی از سازمان ممیزی می شوند ولی نمی توانند به تنهایی گواهینامه دریافت نمایند این مشخصه فنی می تواند برای زنجیره تامین خودرو سازی نیز استفاده شود. (پیمانكاران فرعی ، قطعه سازان طرف قرارداد با خودرو ساز)