Reza Sharifi
مدير ارشد تالار

[h=2]زندگی نامه [h=3]جوانی حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه وبویراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسهٔ آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگیاش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسالهای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتادهاست، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه میدانست روغن نجس است(روغن محلی معمولاٌ در تابستان از حرارت دادن کره بدست می آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است) ، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانوادهاش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامهنویسی را گذراند.
[h=3]دوران حرفهای بازیگری پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها در محاق ماند.
با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
نمایشهای دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از پرکارترین و نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود. و این شاعرانگی در ذرهذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد، این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاست.
[h=3]مرگ وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود ایشان فقط به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شدهاست، به خاک سپرده شد.


نمایی از مقبره حسین پناهی درشهر سوق(کهگیلویه)
[h=2]سالشمار وقایع مهم زندگی حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ (برابر با ۲۸ اوت ۱۹۵۶) در روستای دژکوه در استان کهگیلویه و بویراحمد چشم به جهان گشود. پدرش علیپناه و مادرش ماهکنیز نام داشت.
۱۳۴۱رفتن به مکتب خانه دژکوه ۱۳۴۵اتمام دوره ابتدایی ۱۳۴۶ترک دژکوه، رفتن به سوقخواندن کلاس ششم ۱۳۴۷رفتن به بهبهان و گرفتن سیکل ۱۳۵۱رفتن به قم و طلبگی ۱۳۵۴رها کردن درس حوزویسفر به شوشتر و یکسال آموزگاری در آن شهر ۱۳۵۵اقامت در اهواز و اشتغال به شغلهای مختلف ۱۳۵۶بازگشت به روستای دژ کوه و ازدواج. نام همسر شوکت ۱۳۵۷رفتن به اهواز و کار در کتابخانهای در آن شهرتولد فرزند نخست (لیلا) ۱۳۵۹رفتن به جبهه و فعالیت در بخشهای فرهنگیتولد دومین فرزند (آنا) ۱۳۶۰مهاجرت به تهرانسکونت در یکی از مقبرههای خصوصی امامزاده قاسم به مدت یک سالعضویت در گروه تئاتری آناهیتا ۱۳۶۱نخستین تجربههای نمایشنامهنویسینوشتن یک گل و بهارکارگردانی نمایشنامه خوابگردها ۱۳۶۲نوشتن آسانسورنوشتن و کارگردانی تله تئاتر سرودی برای مادران ۱۳۶۳تولد سومین فرزند (سینا)نخستین تجربههای بازی در تله تئاترهای تلوزیونیبازی در سریال محله بهداشتنوشتن به سبک آمریکایی ۱۳۶۴استخدام در صدا و سیمابازی در سریال گرگهانوشتن دل شیرنوشتن دو مرغابی در مه ۱۳۶۵نخستین بازی در سینمابازی در فیلم سینمایی گالبازی در فیلم سینمایی گذرگاهبازی در فیلم سینمایی تیر بارانبازی در تله تئاترهای دو مرغابی در مه و آسانسور ۱۳۶۶کارگردانی سریال تلوزیونی ماجراهای رونالد و مادرشبازی تله تئاتر در آیینه خیال ۱۳۶۷بازی در فیلم سینمایی در مسیر تند بادبازی در فیلم سینمایی هی جوبازی در فیلم سینمایی ارثیهبازی در فیلم سینمایی نار و نینوشتن نخستین شعرها ۱۳۶۸فوت مادربازی در فیلم سینمایی راز کوکبنوشتن مجموعه من و نازی ۱۳۶۹بازی در فیلم سینمایی چاووشبازی در فیلم سینمایی سایه خیالدیپلم افتخار بهترین بازیگر جشنواره فجر برای فیلم سایه خیالنوشتن پیامبران بیکتاب ۱۳۷۰بازی در فیلم سینمایی اویناربازی در فیلم سینمایی مهاجرنوشتن کابوسهای روسی ۱۳۷۱نوشتن گوش بزرگ دیواربازی در فیلم سینمایی هنرپیشهبازی در فیلم سینمایی مرد ناتمام ۱۳۷۲نوشتن خروسها و ساعتهاانتشار کتاب من و نازی ۱۳۷۳بازی در فیلم سینمایی آرزوی بزرگبازی در فیلم سینمایی روز واقعه ۱۳۷۴نوشتن بازی و کارگردانی سریال بیبی یون برای تلویزیون، سریال توقیف و چند سال بعد نسخه قیچی شده آن از تلویزیون نمایش داده شد (در حدود دو سوم کل مجموعه)انتشار دو مرغابی در مه ۱۳۷۵انتشار آلبومی از دکلمه شعرهایش با نام ستارهها بازی در سریال دزدان مادر بزرگ
۱۳۷۶به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگیانتشار چیزی شبیه زندگیانتشار بیبی یونانتشار خروسها و ساعتها ۱۳۷۷بازی در فیلم سینمایی کشتی یونانی ۱۳۷۸نوشتن دیالوگهای سریال امام علی و بازی در آن ۱۳۷۹بازی در سریال یحیا و گلابتون ۱۳۸۰بازی در سریال آژانس دوستی ۱۳۸۱نوشتن مجموعه نمیدانمها ۱۳۸۲بازی در سریال آواز مهنوشتن مجموعه سالهاست که مردهام ۱۳۸۳آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمههایش از خرداد ماهتصمیم برای جمعآوری مجموعه شعرهایشپایان ضبط دکلمه شعرهایش در شب یک شنبه یازدهم مردادآخرین تماس تلفنی با پسرش سینا در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مردادفوت در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳کشف پیکر متلاشی شدهاش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانهاش واقع در خیابان جهانآرامعاینه پزشکی قانونی و تعیین «ایست قلبی» به عنوان علت مرگتدفین پیکرش در سوق به تاریخ سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۳انتشار آلبوم دکلمه آخرین سرودههایش به نام سلام، خداحافظ در پانزدهم مهر ماهانتشار مجموعه کامل اشعارش به نام چشم چپ سگ در هفت دفتر در اردیبهشت ۱۳۸۴ در سال ۱۳۹۰ انتشار دو سی دی دکلمههایش با نام راه با رفیق وی یک دفتر شعر و یک نوشته تاتر به نام چیزی شبیه زندگی ۲ دارد که هنوز چاپ نشدهاند.
[h=2]کارنامه هنری [h=3]سینما
- گذرگاه (۱۳۶۵)
[*]گال (۱۳۶۵)
[*]تیرباران (۱۳۶۶)
[*]هی جو (۱۳۶۷)
[*]نار و نی (۱۳۶۷)
[*]در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
[*]ارثیه (۱۳۶۷)
[*]راز کوکب (۱۳۶۸)
[*]مهاجران (۱۳۶۹)
[*]چاووش (۱۳۶۹)
[*]سایه خیال (۱۳۶۹)
[*]اوینار (۱۳۷۰)
[*]هنرپیشه (۱۳۷۱)
[*]مرد ناتمام (۱۳۷۱)
[*]روز واقعه (۱۳۷۳)
[*]آرزوی بزرگ (۱۳۷۳)
[*]قصههای کیش (اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)
[*]بلوغ (۱۳۷۷)
[*]مریم مقدس (۱۳۷۹)
[*]بابا عزیز (۱۳۸۲)
[h=3]مجموعهٔ تلویزیونی
- گرگها
[*]آواز مه
[*]محله بهداشت
[*]بی بی یون
[*]روزی روزگاری
[*]مثل یک لبخند
[*]ایوان مدائن
[*]خوابگردها
[*]هشتبهشت
[*]قهرمان کیه
[*]امام علی
[*]همسایهها
[*]آژانس دوستی
[*]دزدان مادر بزرگ
[*]آئینه خیال
[*]کوچک جنگلی
[*]آشپزباشی
[*]روزگار قریب
[*]