آسیب شناسی تحقیقات آب و هوایی و زیست محیطی در کشور
تاریخ : چهارشنبه 5 آذر 1393 | 01:29 ب.ظ | نویسنده : مهران فاطمی
سیل خبرهای ناخوشایند در رثا و حسرت از دست رفتن هوای پاک، جنگلها و مراتع، رودخانهها، دریاچهها و آبگیرها متأسفانه عادی شده است و دیگر حساسیتهای چندانی را بر نمی انگیزاند.
خبرهایی نظیر ۵۱ سد در آستانه خشک شدن ، کرخه و زایندهرود ۳۰ درصد آب دارند، خشک شدن آب رودخانههای سقز ماهیان را در آبگیرها گرفتار کرده است، کشف ۷۰۰ نقطه بحرانی ایجاد کننده غبار غلیظ یا ریزگرد و از این دست خبرها به وفور در رسانههای گفتاری و شنیداری و فضای مجازی کشور جریان دارد.
اما آیا مرجعی یافت میشود به این سوال به حق مردم پاسخ دهد که فاجعههایی نظیر ریزگردها یاتوفانهای غبار عراقی، یا وقوع طولانی ترین دوره خشکسالی ۵۰ ساله اخیر و خشک شدن تالابها و باتلاقهای مشهور در فلات ایران، چرا غیر منتظره و غافلگیرکننده بوده است؟ پس این همه مراکز تحقیقاتی عریض و طویل تحت عناوین پژوهشکده و پژوهشگاه اقلیم و محیط زیست و منابع طبیعی در سازمانهای متولی آب و هوا و اقلیم و محیط زیست و دانشگاهها با اعتبارات ترجیحی و فوق العاده، چرا غیراز کلی بافی هیچکدام به طور مشخص ویژگیهای یکی از چند فاجعه زیست محیطی یادشده را نتوانستند پیش بینی و اطلاعرسانی کنند؟
سال زراعی ۸۷-۸۶ خشکترین سال در قرن اخیر برآورد شده است، آیا یکی از مراکز تحقیقاتی و پژوهشکدهها و پژوهشگاهها با دهها عضو هیات علمی توانستهاند اطلاعاتی را ارائه کنند که مدیریت وقت کشور غافلگیر نشود یا نه؟
اتفاقا پیشبینیهای ارائه شده در پاییز و زمستان ۱۳۸۶ همه و همه بیانگر سالی نرمال بود و این پیش بینیها مدیریت آب کشور را در آن سال تشویق کرد که از آب پشت سدها برای تولید برق در زمستان سرد ۱۳۸۶ استفاده کند. چون به بارش بهار بر اساس پیش بینیها مستظهر بود. اما بارش در بهار اتفاق نیافتاد و اینکه تابستان ۱۳۸۷ چگونه بحران کاهش آب پشت سدها به ویژه در صنعت تولید برق تحمیل شد و چه هزینههای سرباری بر کشور وارد آمد، باید به عنوان یک تجربه مفید مدیریت بحران کشور مستند شود.
اهمیت توجه به پیش بینی و برآورد آینده در فرهنگ اسلامی ما در قرآن مجید هم با سوره حضرت یوسف تاکید شده است. چه بحران خشکسالی ۷ ساله مصر با تدبیر عاقلانه حضرت یوسف(ع) به خوبی مدیریت شد.
اما چرا پیش بینیها در کشور ما علیرغم وجود چندین موسسه عریض و طویل و پژوهشگاههای پر هزینه،نتوانسته است یکی از چند فاجعه زیست محیطی را با زبانی ساده و بدون اگر و اما بیان کند، تا به مبنایی فنی برای برنامهریزیهای کلان کشوری و تلاشی برای علاج واقعه قبل از وقوع، تبدیل شود و کار ما نشود به دنبال نوشدارو گشتن بعد از مرگ سهراب!
خشکی و یا خشکسالی در ناحیه ما روندی طبیعی است. هزاران سال است که فلات ایران با این معضل مواجه است. مگر نه آن است که بخش قابل ملاحظه ای از وسعت کشور را کویر نمک و کویر لوت در برگرفته است، بنابراین حواله کردن خشک شدن دریاچه ارومیه به خشکی و خشکسالی در بردارنده یک اشتباه بزرگ است. مگر خشکی و خشکسالی برای بار اول است که در کشور ما اتفاق می افتد، پس چرا در خاطره تاریخی ایران زمین هیچگاه وضع دریاچه ارومیه به وخامت امروز ثبت نشده است؟ مگر نه آن است که مدیریت نا به جا و ناهماهنگ، توان طبعیت را برای خود ترمیمی از میان برده است. وجود یک مدیریت همسان در مدیریت آب چه در زمان ترسالی و چه در زمان خشکسالی همانند اعمال یک روش رفتاری و رژیم غذایی برای یک موجود زنده، چه در سلامت و چه در حال بیماری است.
در شرایط خشکسالی، طبیعت ما مانند یک بیمار به مراقبت و تیمار ویژه نیاز دارد وچرا در حالی که همان پژوهشکدهها و پژوهشگاههای تحقیقاتی که دهها و صدها پروژه تحقیقاتی را در ارتباط با موضوع خشکسالی انشاء کردهاند ،نتوانستهاند موضوع طولانی بودن غیر عادی این دوره خشکسالی را پیش بینی کنند و البته مردم و مسئولان را به خوبی با پیامدهای این وضعیت توجیه کنند و به طور مثال، درخواست نمایند روشهای رفتاری در ارتباط با مصرف آب و حق آبههای آبگیرها و دریاچهها و از جمله دریاچه مهم ارومیه، تغییر کند؟
در بررسی آسیب شناسی موضوع، ذکر چند نکته بسیار مهم است:
۱ـ تحقیقات در بیشتر پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی بر اساس نیازهای عملیاتی جامعه صورت نمی گیرد و در واقع با این هدف صورت نمی پذیرد که به یک سوال علمی یا فناوری پاسخ مشخص داده شود.
این امر متأسفانه در مراکز تحقیقاتی مربوط به آب و هوا و اقلیم حادتر است و هر ادعایی در این وادی با هزینه مردم ودولت انجام می گیرد، مانند هزینه باران زایی یونی، کاهش غبار به وسیله عملیات یونی، بحث مدیریت ابر، تعدیل آب و هوا و باروری ابرها و ایجاد مراکز باروری ابرها بدون توجه به اولویتها و ادعای برخی از مراکز تحقیقاتی، که هوای چند صد سال آینده را پیش بینی میکنند، اما از بیان پیشبینی وضع هوا در سال آینده عاجزند، آن داستان معروف را به یاد می آورد که زیدی ادعا کرد این نقطه که او بر آن ایستاده است مرکز جهان است ودر پاسخ برای اثبات موضوع گفت اگر باور نمیکنید آن را گز کنید!
۲ـ به نظر می رسد احداث پژوهشگاه و پژوهشکدههای مربوط به اقلیم آب و هوا در کشور از نبود یک مرکز ملی هماهنگکننده و ناظر رنج میبرد و در واقع ایجاد این مراکز نه بر اساس نیازهای احصا شده کشور، بلکه بر اساس درخواست و نفوذ برخی و بر اساس منافع بخشی و منطقه ای ایجاد شده است و نبود یک مرکز هماهنگکننده کشوری، به نوعی پراکنده کاری و کارهای جزیرهای انجامیده است که نهایتاً برون داد علمی این مراکز حتی اگر هم بسیار جدی باشد، به برنامههای عملیاتی تبدیل نمیشود و از طرفی خود آن مراکز در قبال گفتهها و پش بینیهایشان، هیچ نوع تعهدی ندارند و عملاً پاسخگو نیستند.
وضعیت جدید اعتباری کشور این نوید را فراهم آورده است تا با احداث چنین مراکزی به هر دلیل سادهای موافقت نشود و در مورد هزینهها به صورت واقعیتری نظارت صورت گیرد و پاسخگویی و ایجاد تعهد در قبال کارهای تحقیقاتی، به صورت جدیتر اعمال شود، در ضمن مفر و فرصت فعالیت برای بخش خصوصی پژوهشگر و البته پاسخگو فراهم آید، چرا که برخی از آسیبهای جدی این بخش ناشی از ذات دولتی بودن این نوع تحقیقات و پژوهشهاست.
۳ـ عدم آشنایی بیشتر سیاستمداران و مسئولان درجه اول کشور با ماهیت برخی از این معضلات بزرگ زیست محیطی مانند توفانهای گردوخاک عراقی و یا علل خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه و یا مشکل خشکی و خشکسالی از سویی و نیز وجود درخواستهای مردمی از سوی دیگر، آنها را به فکر استفاده از راه حلهای میانبری مانند استفاده از روشهای فنآوری مجهولی مانند پخش یونی، یا باروری ابرها و تعدیل آب و هوا و یا انتقال حوضه ای و یا دریا به دریای آب میاندازد، که البته ادعای برخی محافل تحقیقاتی برای رونق بخشی به کار و فعالیتهای خود در این زمینهها بی تاثیر نیست. نباید اعتبارات کمیاب را صرف طرحهایی کرد که بیشتر به آزمون و خطای روشهای ناشناخته میمانند، تا به یک راه حل برای یک توسعه پایدار.
راه حلی که نیاکان ما در این سرزمین خشک هزاران سال قبل با احداث شبکههای کاریز به دنیا ارائه کردند که هنوز در اولویت قرار دارد و آن هم عبارت است از مدیریت مصرف با توجه به شرایط کلان محیطی با هدف ایجاد یک فرایند مداوم و پایدار.
محمد طالب حیدری
کارشناس ارشد هواشناسی
منبع: روزنامه اطلاعات