• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تسلیت شهادت امام سجاد (ع)

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ahmadfononi

معاونت انجمن
امام سجاد علیه ‏السلام فرمودند:
اگر تمام کسانى که در میان مشرق و مغرب هسـتند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمی‌گیرد (و نمی‌ترسم). او چنین بود که وقتى جمله «مالک یوم الدین» را می‌خواند آن را تکرار می‌کرد تا جایى که نزدیک بود جـان دهد.
بحارالانوار، ج 46، ص 107.

پیامبر اکرم صلّى الله عليه و آله فرمودند:
در روز رستاخيز آواز دهنده اى صدا مى زند: كجاست زين العابدين (زيور پرستشگران)؟ و من فرزندم على بن حسين بن على بن ابى طالب را مى بينم كه صفها را مى شكافد [و پيش مى رود].
بحار الأنوار: 46 / 3 / 1

به امام سجاد علیه ‏السلام گفته شد: هنگامى که مسافرت می‌کنید، چرا خودتان را از اهل کاروان کتمان می‌کنید و نمی‌شناسانید؟ حضرت فرمودند:
دوست ندارم از وابستگى به رسول خدا استفاده کنم با این که خدمتى در مقابل آن وابستگى انجام ندادم.
بحارالانوار، ج 46، ص 93، ح 82

امام سجاد علیه السلام هنگامى که طالب علمی خدمتشان می‌رسید، می‌فرمودند:
آفرین بر وصیّت رسول‏ خدا. صلّی‌اللّه‏ علیه ‏و ‏آله سپس می‌فرمودند: هنگامى که طالب علم از منزلش خارج می‌شود پایش را روى هیچ تر و خشکى از زمین نمی‌گذارد مگر این که زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح مى ‏گوید.
بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16
بین نماز ، وقت دعا گریه می كنی
با هر بهانه در همه جا گریه می كنی
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می كنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد
اما به یاد كرب و بلا گریه می كنی
اصلاً خود تو كرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می كنی
آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می كنی
با یاد روزهای اسارت چه می كشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می كنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می كنی
هم پای نیزه ها همه جا گریه كرده ای
هم با تمام مرثیه ها گریه می كنی
دیگر بس است "چشم ترت درد می كند "!
از بس كه غرق اشك عزا گریه می كنی

امام سجاد علیه ‏السلام این چنین بود: هنگامى که به او بشارت فرزندى مى ‏دادند، نمى ‏پرسید پسر است یـا دختر؟ می‌پرسیدند:
آیا سالم است؟ وقتى سالم بود مى ‏فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدایى است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1

امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اینکه وارد بازار شوم و همراهم درهمى باشد که با آن براى خانواده‏ام گوشتى بخرم که به آن اشتیاق دارند، براى من محبوبتر است از اینکه فردى را آزاد کنم.
وسائل الشیعة، ج 15، ص 251، ح 6

در روایت احمد بن حنبل از معمر به نقل از شیبه بن نعامه آمده است که :
امام سجاد علیه ‏السلام صد خانواده را در مدینه غذا می‌داد و آنان را تأمین می‌کرد.
بحارالانوار، ج 46، ص 88

امام سجاد علیه‏ السلام فرمودند:
روزى که معاویه مروان حکم را بر مدینه گماشت و براى جوانان قریش حقوقى معین نمود، من رفتم، مروان اسم مرا پرسید: گفتم: على. گفت: پس اسم برادرت؟. گفتم: على. گفت: على و على؟ (پدرت چه قصدى دارد که نامى جز على بر فرزندانش نمی‌گذارد؟!.) امام سجاد علیه‏ السلام می‌فرمایند: به خانه برگشتم و سخن مروان را براى پدرم بازگو کردم، پدرم فرمودند: اگر حتى صدفرزند برایم بود؛ دوست داشتم برهیچ یک نامى جز على ننهم.
موسوعه‏ کلمات الامام‏ الحسین علیه‏ السلام ص 246، الکافى ج6، ص19

به امام سجاد علیه ‏السلام گفته شد: شما برترین مردمید ولى با مادرتان در یک کاسه غذا نمی‌خورید با این که او چنین می‌خواهد. امام علیه ‏السلام فرمودند:
من دوست ندارم دستانم به طرف چیزى دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از این امام با طبقى روى کاسه سفالى را می‌پوشاند و دستش را از زیر طبق می‌برد و غذا می‌خورد.
بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغة الامام على بن‏الحسین علیهماالسلام ص214 باب سوم کلمات قصار

امام صادق علیه ‏السلام فرمودند:
افراد زیاد گریه کن پنج نفر بودند: حضرت آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر رسول خدا صلى الله‏ علیه‏ و‏آله و امام سجاد علیه ‏السلام ... که امام بیست یا چهل سال گریه کرد.
بحار الانوار82 : 86 ح 33
ناله هاي آتشين دارد مدينه
داغ زين العابدين دارد مدينه
مانده بر لب نغمه هاي دلنشينش
پاره پاره گشته قلب نازنينش

امام صادق علیه ‏السلام فرمودند:
امام سجاد علیه ‏السلام جز با کاروانى که او را نشناسند، مسافرت نمی‌کرد و با آنان شرط می‌کرد که از خدمتگزاران کاروان در نیازمندی‌هاى آنان باشد.
بحارالانوار، ج 46، ص 69

امام سجاد علیه ‏السلام هنگامى که وضو می‌گرفتند، رنگ مبارکشان زرد می‌شد، خانواده‏اش به ایشان می‌گفتند: چه حالتى است که شما را دست می‌دهد؟ حضرت می‌فرمودند:
آیا می‌دانید آماده می‌شوم تا در مقابل چه کسى بایستم؟
بحار الانوار، ج 46، ح 74

امام باقر علیه ‏السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام فرمودند: من به بیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم به من فرمودند: چه میل دارى؟ گفتم: میل دارم از کسانى باشم که در مورد چیزى که خدا برایم اندیشیده، پیشنهادى نداشته باشم. (یعنى: راضى و خشنودم به آنچه را که خدا برایم پیش آورد) پدرم فرمودند: آفرین بر تو که شبیه ابراهیم خلیل علیه ‏السلام هستى که وقتى جبرئیل به او گفت: آیا حاجتى دارى (هنگامى که می‌خواستند او را در آتش بیندازند) فرمود: پیشنهادى به پروردگارم نمی‌کنم، او بهترین وکیل است و مرا کفایت می‌کند.
بحارالانوار، ج 46، ص 67
ای امام سجده کننده بر تربت کربلا،
عروجت بر جاده های گل آذین بسته آسمان
و رها شدنت از بی مهری های اهل زمین بر قلب های ما تسلیت باد

امام صادق علیه ‏السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام خوش صداترین فرد در قرائت قرآن بود و صداى قرآن خواندنش را بلند می‌کرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 858

امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه (عليها السّلام) را به ياد نياوردم، مگر آن كه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت .
بحارالانوار، ج 46، ص 109
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
e1.jpg


تسلیت میگم شهادت امام سجاد (ع)
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
SMS-Shahadat-Imam-Sajad.jpg


هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل می‌بست
تدبیر خدا بود که در تب باشد

عاشوراى حسینى، كتاب سرخى بود كه «تفسیر ناب» آن از زبان امام سجاد تراوید
امام سجاد علیه السلام، پاسدار «وحى نبوى» و «خط علوى» و «شورحسینى» بود
در برابر خدا، «سجاد» بود، هرگز در برابر ظالمان، سر تسلیم فرود نیاورد و چهره بر درگاه ارباب قدرت نسود، کبوتر مجروح و پر وبال شکسته عدالت با پماد عرفان زین العابدین
علیه السلام در شفا خانه دعاهایش التیام یافت




 

mamaryam

کاربر ويژه
شام و اسير آزاده

در روز جمعه‏اى در شام نماز جمعه است.ناچار خود يزيد بايد شركت كند،و شايد امامت نماز را هم خود او به عهده داشت،اين را الآن يقين ندارم.(در نماز جمعه خطيب بايد اول دو خطابه كه بسيار مفيد و ارزنده است‏بخواند،بعد نماز شروع مى‏شود.اصلا اين دو خطابه به جاى دو ركعتى است كه از نماز ظهر در روز جمعه اسقاط و نماز جمعه تبديل به دو ركعت مى‏شود.)
اول آن خطيبى كه به اصطلاح دستورى بود، رفت و هر چه قبلا به او گفته بودند گفت،تجليل فراوان از يزيد و معاويه كرد،هر صفت‏خوبى در دنيا بود براى اينها ذكر كرد و بعد شروع كرد به سب كردن و دشنام دادن على عليه السلام و امام حسين به عنوان اينكه اينها-العياذ بالله-از دين خدا خارج شدند،چنين كردند،چنان كردند.زين العابدين از پاى منبر نهيب زد:«ايها الخطيب!اشتريت مرضاة المخلوق بسخط الخالق‏»تو براى رضاى يك مخلوق،سخط پروردگار را براى خودت خريدى.بعد خطاب كرد به يزيد كه آيا به من اجازه مى‏دهى از اين چوبها بالا بروم؟
(نفرمود منبر. خيلى عجيب است!به قدرى اهل بيت پيغمبر مراقب و مواظب اين چيزها بودند!مثلا در مجلس يزيد،نمى‏گويد:يا امير المؤمنين!يا ايها الخليفة!يا حتى به كنيه هم نمى‏گويد: يا ابا خالد!مى‏گويد:يا يزيد!هم زين العابدين و هم زينب.در اينجا هم نفرمود كه اجازه مى‏دهى من بروم روى اين منبر؟يعنى اين كه منبر نيست،اين چوبهاى سه پله‏اى كه در اينجا هست كه چنين خطيبى مى‏رود بالاى آن و چنين سخنانى مى‏گويد،ما اين را منبر نمى‏دانيم.اين چهار تا چوب است.)
اجازه مى‏دهى من بروم بالاى اين چوبها دو كلمه حرف بزنم؟يزيد اجازه نداد.آنهايى كه اطراف بودند،از باب اينكه على بن حسين،حجازى است،اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شيرين و لطيف است،براى اينكه به اصطلاح سخنرانى‏اش را ببينند،گفتند:اجازه بدهيد،مانعى ندارد.ولى يزيد امتناع كرد.پسرش آمد و به او گفت:پدر جان!اجازه بدهيد،ما مى‏خواهيم ببينيم اين جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‏كند.گفت:من از اينها مى‏ترسم.اينقدر فشار آوردند تا مجبور شد،يعنى ديد ديگر بيش از اين،اظهار عجز و ترس است،اجازه داد.
ببينيد اين زين العابدين كه در آن وقت از يك طرف بيمار بود(منتها بعدها ديگر بيمارى نداشت،با ائمه ديگر فرق نمى‏كرد)و از طرف ديگر اسير،و به قول معروف اهل منبر چهل منزل با آن غل و زنجير تا شام آمده بود،وقتى بالاى منبر رفت چه كرد!چه ولوله‏اى ايجاد كرد!يزيد دست و پايش را گم كرد.گفت الآن مردم مى‏ريزند و مرا مى‏كشند.
دست‏به حيله‏اى زد. ظهر بود،يكدفعه به مؤذن گفت:اذان!وقت نماز دير مى‏شود.صداى مؤذن بلند شد.زين العابدين خاموش شد.مؤذن گفت:«الله اكبر،الله اكبر»،امام حكايت كرد:«الله اكبر،الله اكبر».مؤذن گفت:«اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان لا اله الا الله‏»،باز امام حكايت كرد،تا رسيد به شهادت به رسالت پيغمبر اكرم.تا به اينجا رسيد،زين العابدين فرياد زد:مؤذن!سكوت كن.رو كرد به يزيد و فرمود:يزيد! اين كه اينجا اسمش برده مى‏شود و گواهى به رسالت او مى‏دهيد كيست؟ايها الناس! ما را كه به اسارت آورده‏ايد كيستيم؟پدر مرا شهيد كرديد كه بود؟و اين كيست كه شما به رسالت او شهادت مى‏دهيد؟تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند كه چه كرده‏اند.
آنوقت‏شما مى‏شنويد كه يزيد بعدها اهل بيت پيغمبر را از آن خرابه بيرون آورد و بعد دستور داد كه آنها را با احترام ببرند.نعمان بن بشير را كه آدم نرمتر و ملايمترى بود،ملازم قرار داد و گفت:حداكثر مهربانى را با اينها از شام تا مدينه بكن.اين براى چه بود؟آيا يزيد نجيب شده بود؟روحيه يزيد فرق كرد؟ابدا.دنيا و محيط يزيد عوض شد.شما مى‏شنويد كه يزيد،بعد ديگر پسر زياد را لعنت مى‏كرد و مى‏گفت: تمام،گناه او بود.اصلا منكر شد و گفت من چنين دستورى ندادم،ابن زياد از پيش خود چنين كارى كرد.چرا؟چون زين العابدين و زينب اوضاع و احوال را برگرداندند.
و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.
كتاب: مجموعه آثار ج 17 ص 311

نويسنده: شهيد مطهرى



 

TAHEREH

متخصص بخش
49537375245375104877.gif
شهادت مظلومانه آخرین یادگار کربلا
آقا علی بن الحسین ، امام سجاد تسلیت باد


فردا بیست و پنجم محرم الحرام و به روایتی شهادتِ امام زین العابدین(ع) هست.
این روز رو تسلیت میگم:گل:

 

B a R a N

مدير ارشد تالار



قال الامام علی بن الحسین علیه السلام :

فَاَمّا حَقُّ اللّه‏ِ الاَْكْبَرُ فَاِنَّكَ تَعْبُدُهُ لا تُشْرِكُ بِهِ شَیْئا فَاِذا فَعَلْتَ ذلِكَ باِخْلاصٍ
جَعَلَ لَكَ عَلى نَفْسِهِ اَنْ یَكْفیَكَ اَمْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَكَ ما تُحِبُّ مِنْها


امام علی بن الحسین علیه السلام فرموده اند:

حق بزرگ‏تر خداوند این است كه او را بپرستى و چیزى را با او شریك نسازى،
كه اگر خالصانه چنین كنى، خداوند كار دنیا و آخرتت را كفایت مى ‏كند
و آنچه را دوست دارى برایت نگه مى‏ دارد.

تحف العقول، ص 256



 

mamaryam

کاربر ويژه
منم شهادت سید الساجدین رو تسلیت میگم
 

پیوست ها

  • 1_s1.jpg
    1_s1.jpg
    46 کیلوبایت · بازدیدها: 0

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر




1742640_819.jpg


شهادت بزرگ مرد مناجات، سید سجده کننده آل طه،

امام عابدان و عارفان، بر همه جوانان جوینده راه سبز وصال تسلیت باد


 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا