ahmadfononi
معاونت انجمن
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اگر تمام کسانى که در میان مشرق و مغرب هسـتند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمیگیرد (و نمیترسم). او چنین بود که وقتى جمله «مالک یوم الدین» را میخواند آن را تکرار میکرد تا جایى که نزدیک بود جـان دهد.
بحارالانوار، ج 46، ص 107.
پیامبر اکرم صلّى الله عليه و آله فرمودند:
در روز رستاخيز آواز دهنده اى صدا مى زند: كجاست زين العابدين (زيور پرستشگران)؟ و من فرزندم على بن حسين بن على بن ابى طالب را مى بينم كه صفها را مى شكافد [و پيش مى رود].
بحار الأنوار: 46 / 3 / 1
به امام سجاد علیه السلام گفته شد: هنگامى که مسافرت میکنید، چرا خودتان را از اهل کاروان کتمان میکنید و نمیشناسانید؟ حضرت فرمودند:
دوست ندارم از وابستگى به رسول خدا استفاده کنم با این که خدمتى در مقابل آن وابستگى انجام ندادم.
بحارالانوار، ج 46، ص 93، ح 82
امام سجاد علیه السلام هنگامى که طالب علمی خدمتشان میرسید، میفرمودند:
آفرین بر وصیّت رسول خدا. صلّیاللّه علیه و آله سپس میفرمودند: هنگامى که طالب علم از منزلش خارج میشود پایش را روى هیچ تر و خشکى از زمین نمیگذارد مگر این که زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح مى گوید.
بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16
امام سجاد علیه السلام این چنین بود: هنگامى که به او بشارت فرزندى مى دادند، نمى پرسید پسر است یـا دختر؟ میپرسیدند:
آیا سالم است؟ وقتى سالم بود مى فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدایى است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اینکه وارد بازار شوم و همراهم درهمى باشد که با آن براى خانوادهام گوشتى بخرم که به آن اشتیاق دارند، براى من محبوبتر است از اینکه فردى را آزاد کنم.
وسائل الشیعة، ج 15، ص 251، ح 6
در روایت احمد بن حنبل از معمر به نقل از شیبه بن نعامه آمده است که :
امام سجاد علیه السلام صد خانواده را در مدینه غذا میداد و آنان را تأمین میکرد.
بحارالانوار، ج 46، ص 88
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
روزى که معاویه مروان حکم را بر مدینه گماشت و براى جوانان قریش حقوقى معین نمود، من رفتم، مروان اسم مرا پرسید: گفتم: على. گفت: پس اسم برادرت؟. گفتم: على. گفت: على و على؟ (پدرت چه قصدى دارد که نامى جز على بر فرزندانش نمیگذارد؟!.) امام سجاد علیه السلام میفرمایند: به خانه برگشتم و سخن مروان را براى پدرم بازگو کردم، پدرم فرمودند: اگر حتى صدفرزند برایم بود؛ دوست داشتم برهیچ یک نامى جز على ننهم.
موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام ص 246، الکافى ج6، ص19
به امام سجاد علیه السلام گفته شد: شما برترین مردمید ولى با مادرتان در یک کاسه غذا نمیخورید با این که او چنین میخواهد. امام علیه السلام فرمودند:
من دوست ندارم دستانم به طرف چیزى دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از این امام با طبقى روى کاسه سفالى را میپوشاند و دستش را از زیر طبق میبرد و غذا میخورد.
بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغة الامام على بنالحسین علیهماالسلام ص214 باب سوم کلمات قصار
امام صادق علیه السلام فرمودند:
افراد زیاد گریه کن پنج نفر بودند: حضرت آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر رسول خدا صلى الله علیه وآله و امام سجاد علیه السلام ... که امام بیست یا چهل سال گریه کرد.
بحار الانوار82 : 86 ح 33
امام صادق علیه السلام فرمودند:
امام سجاد علیه السلام جز با کاروانى که او را نشناسند، مسافرت نمیکرد و با آنان شرط میکرد که از خدمتگزاران کاروان در نیازمندیهاى آنان باشد.
بحارالانوار، ج 46، ص 69
امام سجاد علیه السلام هنگامى که وضو میگرفتند، رنگ مبارکشان زرد میشد، خانوادهاش به ایشان میگفتند: چه حالتى است که شما را دست میدهد؟ حضرت میفرمودند:
آیا میدانید آماده میشوم تا در مقابل چه کسى بایستم؟
بحار الانوار، ج 46، ح 74
امام باقر علیه السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام فرمودند: من به بیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم به من فرمودند: چه میل دارى؟ گفتم: میل دارم از کسانى باشم که در مورد چیزى که خدا برایم اندیشیده، پیشنهادى نداشته باشم. (یعنى: راضى و خشنودم به آنچه را که خدا برایم پیش آورد) پدرم فرمودند: آفرین بر تو که شبیه ابراهیم خلیل علیه السلام هستى که وقتى جبرئیل به او گفت: آیا حاجتى دارى (هنگامى که میخواستند او را در آتش بیندازند) فرمود: پیشنهادى به پروردگارم نمیکنم، او بهترین وکیل است و مرا کفایت میکند.
بحارالانوار، ج 46، ص 67
امام صادق علیه السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام خوش صداترین فرد در قرائت قرآن بود و صداى قرآن خواندنش را بلند میکرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 858
امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه (عليها السّلام) را به ياد نياوردم، مگر آن كه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت .
بحارالانوار، ج 46، ص 109
اگر تمام کسانى که در میان مشرق و مغرب هسـتند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمیگیرد (و نمیترسم). او چنین بود که وقتى جمله «مالک یوم الدین» را میخواند آن را تکرار میکرد تا جایى که نزدیک بود جـان دهد.
بحارالانوار، ج 46، ص 107.
پیامبر اکرم صلّى الله عليه و آله فرمودند:
در روز رستاخيز آواز دهنده اى صدا مى زند: كجاست زين العابدين (زيور پرستشگران)؟ و من فرزندم على بن حسين بن على بن ابى طالب را مى بينم كه صفها را مى شكافد [و پيش مى رود].
بحار الأنوار: 46 / 3 / 1
به امام سجاد علیه السلام گفته شد: هنگامى که مسافرت میکنید، چرا خودتان را از اهل کاروان کتمان میکنید و نمیشناسانید؟ حضرت فرمودند:
دوست ندارم از وابستگى به رسول خدا استفاده کنم با این که خدمتى در مقابل آن وابستگى انجام ندادم.
بحارالانوار، ج 46، ص 93، ح 82
امام سجاد علیه السلام هنگامى که طالب علمی خدمتشان میرسید، میفرمودند:
آفرین بر وصیّت رسول خدا. صلّیاللّه علیه و آله سپس میفرمودند: هنگامى که طالب علم از منزلش خارج میشود پایش را روى هیچ تر و خشکى از زمین نمیگذارد مگر این که زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح مى گوید.
بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16
بین نماز ، وقت دعا گریه می كنی
با هر بهانه در همه جا گریه می كنی
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می كنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد
اما به یاد كرب و بلا گریه می كنی
اصلاً خود تو كرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می كنی
آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می كنی
با یاد روزهای اسارت چه می كشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می كنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می كنی
هم پای نیزه ها همه جا گریه كرده ای
هم با تمام مرثیه ها گریه می كنی
دیگر بس است "چشم ترت درد می كند "!
از بس كه غرق اشك عزا گریه می كنی
با هر بهانه در همه جا گریه می كنی
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می كنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد
اما به یاد كرب و بلا گریه می كنی
اصلاً خود تو كرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می كنی
آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می كنی
با یاد روزهای اسارت چه می كشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می كنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می كنی
هم پای نیزه ها همه جا گریه كرده ای
هم با تمام مرثیه ها گریه می كنی
دیگر بس است "چشم ترت درد می كند "!
از بس كه غرق اشك عزا گریه می كنی
امام سجاد علیه السلام این چنین بود: هنگامى که به او بشارت فرزندى مى دادند، نمى پرسید پسر است یـا دختر؟ میپرسیدند:
آیا سالم است؟ وقتى سالم بود مى فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدایى است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اینکه وارد بازار شوم و همراهم درهمى باشد که با آن براى خانوادهام گوشتى بخرم که به آن اشتیاق دارند، براى من محبوبتر است از اینکه فردى را آزاد کنم.
وسائل الشیعة، ج 15، ص 251، ح 6
در روایت احمد بن حنبل از معمر به نقل از شیبه بن نعامه آمده است که :
امام سجاد علیه السلام صد خانواده را در مدینه غذا میداد و آنان را تأمین میکرد.
بحارالانوار، ج 46، ص 88
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
روزى که معاویه مروان حکم را بر مدینه گماشت و براى جوانان قریش حقوقى معین نمود، من رفتم، مروان اسم مرا پرسید: گفتم: على. گفت: پس اسم برادرت؟. گفتم: على. گفت: على و على؟ (پدرت چه قصدى دارد که نامى جز على بر فرزندانش نمیگذارد؟!.) امام سجاد علیه السلام میفرمایند: به خانه برگشتم و سخن مروان را براى پدرم بازگو کردم، پدرم فرمودند: اگر حتى صدفرزند برایم بود؛ دوست داشتم برهیچ یک نامى جز على ننهم.
موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام ص 246، الکافى ج6، ص19
به امام سجاد علیه السلام گفته شد: شما برترین مردمید ولى با مادرتان در یک کاسه غذا نمیخورید با این که او چنین میخواهد. امام علیه السلام فرمودند:
من دوست ندارم دستانم به طرف چیزى دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از این امام با طبقى روى کاسه سفالى را میپوشاند و دستش را از زیر طبق میبرد و غذا میخورد.
بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغة الامام على بنالحسین علیهماالسلام ص214 باب سوم کلمات قصار
امام صادق علیه السلام فرمودند:
افراد زیاد گریه کن پنج نفر بودند: حضرت آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر رسول خدا صلى الله علیه وآله و امام سجاد علیه السلام ... که امام بیست یا چهل سال گریه کرد.
بحار الانوار82 : 86 ح 33
ناله هاي آتشين دارد مدينه
داغ زين العابدين دارد مدينه
مانده بر لب نغمه هاي دلنشينش
پاره پاره گشته قلب نازنينش
داغ زين العابدين دارد مدينه
مانده بر لب نغمه هاي دلنشينش
پاره پاره گشته قلب نازنينش
امام صادق علیه السلام فرمودند:
امام سجاد علیه السلام جز با کاروانى که او را نشناسند، مسافرت نمیکرد و با آنان شرط میکرد که از خدمتگزاران کاروان در نیازمندیهاى آنان باشد.
بحارالانوار، ج 46، ص 69
امام سجاد علیه السلام هنگامى که وضو میگرفتند، رنگ مبارکشان زرد میشد، خانوادهاش به ایشان میگفتند: چه حالتى است که شما را دست میدهد؟ حضرت میفرمودند:
آیا میدانید آماده میشوم تا در مقابل چه کسى بایستم؟
بحار الانوار، ج 46، ح 74
امام باقر علیه السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام فرمودند: من به بیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم به من فرمودند: چه میل دارى؟ گفتم: میل دارم از کسانى باشم که در مورد چیزى که خدا برایم اندیشیده، پیشنهادى نداشته باشم. (یعنى: راضى و خشنودم به آنچه را که خدا برایم پیش آورد) پدرم فرمودند: آفرین بر تو که شبیه ابراهیم خلیل علیه السلام هستى که وقتى جبرئیل به او گفت: آیا حاجتى دارى (هنگامى که میخواستند او را در آتش بیندازند) فرمود: پیشنهادى به پروردگارم نمیکنم، او بهترین وکیل است و مرا کفایت میکند.
بحارالانوار، ج 46، ص 67
ای امام سجده کننده بر تربت کربلا،
عروجت بر جاده های گل آذین بسته آسمان
و رها شدنت از بی مهری های اهل زمین بر قلب های ما تسلیت باد
عروجت بر جاده های گل آذین بسته آسمان
و رها شدنت از بی مهری های اهل زمین بر قلب های ما تسلیت باد
امام صادق علیه السلام فرمودند:
امام على بن الحسین علیهماالسلام خوش صداترین فرد در قرائت قرآن بود و صداى قرآن خواندنش را بلند میکرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 858
امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه (عليها السّلام) را به ياد نياوردم، مگر آن كه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت .
بحارالانوار، ج 46، ص 109