• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تمدن اشکانیان

eliza

متخصص بخش
( 250 ق . م - 224 م )
اشکانیان از گروه پارنی یا پرنی (
Parni) یا پارت از کلان‌قوم ایرانی سکاهای خاوری در منطقه‌ی شمال شرقی ایران برخاستند و با دلیری و پهلوانی خود توانستند بازماندگان اسکندر یعنی سلوکیان را از ایران بیرون رانده و دوباره پایتخت ایران را به منطقه‌ی میان‌رودان یا بابِل قدیم برگردانند و شهر تیسفون را بنا کنند.
نام سرزمین پارت در کتیبه های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می شود .
چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند ، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می توان خواند .
ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمـک و سیستــان محـدود می شد .
قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند .

اشکانیان با تکیه بر شگردها و فناوری نظامی برجسته‌ی خود - که گونه‌ی کامل شده‌ی فناوری دوران هخامنشیان بود - توانستند چندین شکست سنگین بر رومیان وارد کنند که معروف‌ترین آنها شکست کراسوس در نبرد کارای (حرّان) در سال ۵۳ پ.م. است. در این نبرد، ایران‌اسپهبد «رستم سورِن‌پهَلو» - که در نوشته‌های رومیان «سورنا» خوانده شده - توانست با ده هزار سواره‌نظام کارآزموده و برجسته سپاه سی هزار نفره‌ی کراسوس را تارومار کند و خود کراسوس و پسرش پوبلیوس را بکشد. شکست معروف دیگر روم از اشکانیان شکست مارک آنتونی در آذرپاتکان (آذربایجان) است که در آنجا هم به خاطر سرمای زمستان و تیراندازان ماهر منطقه‌ی ماد تمام نیروهای مارک آنتونی تارومار شدند و تنها خود سردار رومی با اندکی از نیروهایش جان سالم به در بردند و توانستند به روم برگردند.

طبقه‌ی شاهی اشکانیان از هفت خاندان تشکیل می‌شد که معروف‌ترین آنها عبارتند از سورن‌پهلو، قارن (کارن) پهلو، مهران، گیو، اسپهبد، اسپندیاذ. این خاندان‌ها در زمان ساسانیان نیز همچنان دارای قدرت و نفوذ بودند و مدت‌ها ایران اسپهبد از خاندان سورن برگزیده می‌شد. بهرام چوبین نیز از خاندان مهران بود.

هیچ شکی نیست که اشکانیان از قوم‌های ایرانی بوده‌اند و زبانشان نیز زبان پارسی میانه و ادامه‌ی پارسی باستانی است که هخامنشیان بدان سخن می‌گفتند. اما شاید نخستین بار در سده‌ی نوزدهم میلادی، جورج راولینسون (
George Rawlinson) ، تاریخ‌نگار مشهور انگلیسی، در فصل دوم جلد ششم کتاب هفت جلدی خود به نام «هفت پادشاهی بزرگ خاور باستان» درباره‌ی اشکانیان نوشت:

آیا می‌توانیم فرض کنیم که اشکانیان از نظر رفتار و نژاد و زبان خویشان قبیله‌های ترکمانی هستند که امروزه در فاصله‌ی بین آمودریا و منطقه‌ی قدیمی اشکانیان هستند؟ .... بسیار احتمال دارد که اشکانیان از قوم‌های تورانی [منظور آلتایی] بوده‌اند و باید آنها را هم جنس هون‌ها و بلغارها و اوزبک‌ها و اویغورهای امروزی دانست. باید نزدیک‌ترین نمایندگان امروزی آنان را ترکمان‌ها دانست که تقریبا در همان منطقه‌ای زندگی می‌کنند که اشکانیان می‌زیستند. اشکانیان نیز مانند اینان در نهادشان بربر (وحشی) بودند و تنها ظاهری خارجی از تمدن بر خود گرفتند.


جالب آن که در زمان قاجار، شاهان قاجار که از ترکمانان بودند بر پایه‌ی این گونه ادعاها نسل خود را به اشکانیان می‌رساندند.

امروزه هم برخی از پان‌ترکان بر پایه‌ی این فرض و پیشنهاد غلط راولینسون ادعا می‌کنند اشکانیان ترک بوده‌اند


__________________
 

eliza

متخصص بخش
گروه پارنی یا پرنی

يکی ازمهمترين مسائل در شناخت تاريخ اوليه اشکانيان، دانستن اصليت آنها در قبيله «پرنی» است. اکثر تواريخ معمول، به خصوص آنهايی که در اروپا نوشته شده اند، اشکانيان راپارتی می خوانند، اما اين حقيقتيست که ارشک و بقيه شاهان اشکانی، به قبيله پرنی،يکی از قبايل اتحاديه «ده» متعلق بودند.
پارت يا «پرثو»، يکی از شهربهای شاهنشاهی هخامنشی بود. از کتيبه بيستون می دانيم کهويشتاسپ، پدر داريوش بزرگ، در زمان کورش و کمبوجيه به عنوان شسب پارت به اين منطقهحکومت می کرد. به نظر می آيد که پارت و مردم آن به نسبت متمدن بوده اند و در شهرهایبزرگی مانند ابرشهر (نيشاپور بعدی) و روستاها به سر می بردند و اقتصادی متکی برکشاورزی داشته اند. تقسيمات کشوری پارت نيز حاکی از آن است که پارت و شهرب «هيرکانه» (گرگان)، اکثرا" به يکديگر متصل بوده اند و تحت نظارت يک شسب اداره میشده اند.
بعد ازحمله اسکندر و پايه گذاری سلطنت سلوکی، تقسيمات کشوری هخامنشی دست نخورده باقی میماند و شسبهای يونانی به حکومت شهرب پارت گمارده می شوند. اين شهرب اکثرا" همراه باشهرب ماد که از نظر زبانی و فرهنگی با آن بسيار نزديک بوده، قطب مشترک سياسی راتشکيل می داده اند که تا مدتها طرفدار پادشاهان سلوکی محسوب می شده است.
در اوايلسده سوم پيش از ميلاد، از جهت شمال شرق شهرب پارت و در غرب شهربهای باختر و سغد،اتحاديه قبايل موسوم به «ده» که از صحرانشينان منطقه جنوب و غرب رود جيحون بودند،شروع به حمله به مرزهای پارت می کنند. از اين اتحاديه در کتيبه بيستون نيز سخن رفتهو به نظر می آيد که يکی از قبايل آن، ماساگتهای معروف بوده اند که کورش بزرگ در جنگبا آنها کشته شد. سکونت قبايل ده در منطقه شمال رود اترک و جنوب و غرب جيحون، مسئلهايست که به دليل وجود شهرهايی به نام دهستان در اين منطقه، قابل اثبات است. به نظرمی آيد که زبان مردم «ده» گويشی از يکی از زبانهای ايرانی شرقی بوده که احتمالا" بهزبان سکاها، بخصوص سکاهای هئومه ورگه که در شرق آنها می زيستند، نزديک بوده. وجودکلمات خاص ايرانی شرقی در زبان پارتی ميانه می تواند گواهی بر اين مطلبباشد.
به نظرمی آيد که در اواسط دهه 250 پ م، قبيله «پرنی» از بقيه قبايل «ده» جدا شده و به سمتمغرب کوچ کرده است. برطبق گاهشماری خود اشکانيان و تقويم آنها، بزرگان قبيله پرنیدر سال 248 پ م، شخصی به نام ارشک را به رهبری خود انتخاب می کنند. قبيله پرنی بهرهبری ارشک به شهرب پارت حمله می کند و موفق می شود که آندراگوراس، شسب مقدونی آنجارا شکست دهد و اولين سلطنت اشکانی را شالوده ريزی کند (238 ق م)


__________________
 

eliza

متخصص بخش
اشکانيان در پارت


يکی ازاولين مشکلات ما، همين مسئله به حکومت رسيدن ارشک و ساليست که در آن، او سلطنتاشکانی را پايه ريزی کرد. برطبق تواريخ قديم، ارشک در سال 246 پ م درگذشت و جای خودرا به تيرداد اول، برادرش، داد. نظريه های اخير بر اينست که تيرداد، شخصيتی افسانهای بوده و خود ارشک، کار فرماندهی پرنی ها را در حمله به پارت عهده دار بوده و تاسال 217 پ م به اين منطقه حکومت کرده.
مسئلهديگر، موضوع تاسيس سلطنت اشکانی در 248 پ م می باشد. می دانيم که تا قبل از اينتاريخ، سلوکيان تحت سلطنت آنتيوخوس دوم، تسلط کاملی به اين منطقه داشته اند. اما دراين سال، آندراگوراس ، شسب مقدونی پارت، اعلام استقلال می کند و خود را پادشاه مستقلپارت می خواند. دو سال بعد، ديودوتوس، شسب باختر (بلخ) نيز خود را مستقل می کند وبرای اولين بار، حکومت سلوکی اختيار شهربهای شرقی را از دست می دهد. در همين زماناست که اختلاف داخلی در دربار سلوکوس دوم بين طرفداران لائوديکه و برنيکه، همسرانآنتيوخوس دوم، منجر به ضد و خوردی تمام عيار می شود که با کشته شدن برنيکه و پسرش،تبديل به جنگی بين سلوکيان و پتولمی سوم، پادشاه مصر می شود.
از طرفی،تاريخ تجاوز پرنی ها به شهر پارت ، سال 238 پ م است. در اين زمان، بعد از صلح باپتولمی سوم، سلوکوس دوم گرفتار جنگی با برادر و نايب السطنه اش در آناتولی ،آنتيوخوس هيراکس، شده بود. اين مسئله، باعث بی توجهی سلوکيان به مسائل داخلی پارتشد و راه را برای سرنگونی آندراگوراس بازگذاشت. در نتيجه، می توان تصور کرد کهانتخاب تاريخ 248 پ م از طرف اشکانيان برای نشاندادن آغاز حکومتشان، در واقع نشانهای از آغاز حکومت مستقل آندراگوراس در پارت بوده است و در واقع تاسيس سلطنت اشکانیدر پارت را بايد از سال 238 پ م دانست.
در سال 231 پ م، بالاخره سلوکوس موفق به بستن قرارداد صلحی با برادرش آنتيوخوس هيراکس میشود و برای سرکوبی اشکانيان، به طرف پارت می شتابد. جنگ و قرارداد صلحی که بينسلوکوس دوم و ارشک بسته می شود، حکومت ارشک را بر پارت را زير لوای امپراتوریسلوکی، رسمی می شمارد و عملا" به حکومت اشکانيان در پارت صورتی قانونی می بخشد.
برطبقروايات سنتی، در سال 217 پ م، اردوان اول جانشين پدرخود تيرداد اول می شود و بهمستحکم کردن سلطنت خود می پردازد. در گاهشماری جديد، وجود اردوان اول رد شدهوپادشاه جديد ارشک دوم، پسر ارشک اول ناميده می شود. دليل اصلی اين مدعا، پيدا شدنسکه هايی با نام ارشک دوم در حوالی شهر نيسا (نزديک عشق آباد/اشک آباد کنونی) ،پايتخت اوليه اشکانيان است. می دانيم که پادشاهان اشکانی تا اواسط سده اول بعد ازميلاد، تنها با نام سلطنتی اشک، نام بنيانگذار سلسله، شناخته می شدند و در سکه هایآنها، کمتر نام شخصيشان ذکر می شده. بدين دليل، مسئله نامگذاری و تاريخگذاری شاهاناشکانی از بغرنجترين مسائل بوده است و همين مسئله وجود تيرداد و اردوان و رد وجودآنها از طرف محققين جديد، نشاندهنده سختی مسئله است.
از طرفی،ديد تاريخی به اين مسئله، می تواند راه حل ساده ای را برای آن توصيه کند. از آنجايیکه نام تيرداد بطور معمول به عنوان برادر ارشک مطرح بوده و از ادامه اين نام در بيناشکانيان اطمينان کافی داريم (از جمله تيرداد اشکانی، اولين پادشاه اشکانیارمنستان)، بعيد به نظر می آيد که وجود او مسئله ای کاملا" افسانه ای باشد. ازطرفی، ردوجود اردوان اول باعث شده که نام آخرين پادشاه اشکانی که به طور سنتی،اردوان پنجم خوانده می شده، بعد از حذف اولين اردوان، به اردوان چهارم تغيير کند.

با توجهبه تغيير نوشتاری و گويشی کلمه ارشک به اشک در مراحل بعدی زبان پارتی، می توانيمتصور کنيم که پادشاهان اوليه، خود را با نام ارشک اول يا ارشک دوم می خوانده اند. از طرفی، وجود فرياپيت، پسر ارشک دوم يا اردوان اول، از طرف دو سوی اين مباحثهتاييد شده است. از همه اين شواهد می توان نتيجه گرفت که ارشک يا اشک، نام خانوادگیيا قبيله ای پادشاهان اشکانی بوده و نام شخصی کسی که در تاريخ به عنوان ارشک اولشناخته شده، در واقع تيرداد بوده است. ارشک دوم، پسر و جانشين ارشک اول نيز میتواند دارای نام شخصی اردوان اول باشد که تا سال 191 پ م حکومت کرده و بعد جای خودرا به پسرش، فرياپيت يا فرياپت (احتمالا" به معنای «نگهبان فره ايزدی») داده است


__________________
 

eliza

متخصص بخش
حکومتهای کوچک درايران

در زمانحکومت سلوکوس چهارم و برادرش آنتيوخوس چهارم، شهربهای شرقی ايران، بخصوص در عيلام وشمال خليج فارس، موفق به تشکيل سلطنتهای مستقلی شدند. شهرب پارس که از زمان اسکندرو سلوکوس اول همواره از اطاعت سرباز می زد، اولين شهری بود که عملا" استقلال خودرا به دست آورد و زير حکومت بازماندگان بغدات اول، به کشوری نيمه مستقل تبديل شد وتا زمانی که به زير سلطه اشکانيان درآمد، اين استقلال را حفظ کرد.
سلطنتشخصی بنام کامناسکر در شهر شوش در اين زمان به رسميت شناخته شد و از او به عنوانموسس حکومت عليمائيد نام می برند که در دوران زرينش، از گابه (جی، اصفهان) تا روددجله را تحت اختيار خود داشته. مدت کمی بعد از اين زمان، شخصی بنام هوسپاسن باساختن شهری در منطقه اهواز کنونی به نام اسپاسينو خاراکس (شهر کرخه هوسپاسن)، حکومتميشان يا خاراکن را پايه گذاری کرد.
در حدودسال 220 پ م، در زمان آنتيوخوس سوم، شخصی بنام آرياارته نيز در کاپادوکيه، خود راپادشاه مستقلی خواند و حکومت موروثی کاپادوکيه را پايه گذاری کرد. اين حکومت بعدهاقدرت اشکانيان را به رسميت شناخت، ولی عملا" تا زمان انقراض اين حکومت به دست رومیها، نوادگان آرياارته و بزرگان ديگری که از اصليتی ايرانی بودند، به حکومتکاپادوکيه ادامه دادند.
درپونتوس، ناحيه ای در جنوب شرقی دريای سياه، از زمان داريوش سوم، خاندانی ايرانیحکومت می کرد که توانسته بود استقلال خود را در زير فشارهای سلوکيان حفظ کند. هرچندکه اهميت تجاری پونتوس همواره مدنظر حکومتهای مختلف همسايه بود، اما اين دولتهيچگاه به زير لوای امپراتوری های ديگر درنيامد. معروفيت پونتوس، سالها بعد و درزمان حکومت مهرداد ششم (121-64 پ م) و مقاومتهای او در برابر نيروهای توسعه طلبرومی به سرکردگی پومپئی، به دست آمد.
وجودسلطنتهای کوچک، جنگ با دولت مصر و تهديد دولت تازه نفس روم، و خطر از جانب مشرق،حکومت دولت سلوکی را بر غرب آسيا به خطر افکنده بود. دولت اشکانی که در اين زمانموفق شده بود بيشتر ايران شرقی را به زير حکومت خود درآورد، در زمان فرهاد اول بهاستحکام زيادی دست يافته بود. اما قدرت اشکانی در انتظار فرمانده بزرگی بود کهبتواند آنرا به طرف فتوحات جديد راهنمايی کند. اين فرمانده بزرگ، برادر و جانشينفرهاد اول، مهرداد اول بود که به عنوان يکی از بزرگترين پادشاهان اشکانی شناخته میشود.


__________________
 

eliza

متخصص بخش
اشکانیان به قدرت رسیدند

دورة اشکانی 470 سال امتداد داشت . در اوایلاین دوره که تقریباً یک صد سال دوام یافت ، اشکانیان به تحکیم مبانی دولت جوان خودپرداختند و دولت یونانیباختررا در شرق و دولت یونانی سلوکی را درغرب مغلوب نمودند .
در اواسط دورة اشکانی که روزگار عظمت ایشان است ، شاهان آنسلسله با بهره مندی در برابر رومیان و مردمان نیمه متمدن آریایی که سکها خوانده میشدند ، می جنگیدند و خود را در عظمت به پای دولترومرسانیدند . اشکانیان در اواخر عصر خود ،روی به انحطاط گذاشتند و سرانجام به دست ساسانیان منقرض گشتند و مرکز قدرت ازخراسان بهفارسمنتقل گشت .



قلمرو اشکانیان

حدود کشور اشکانی در دورة عظمت آن از طرف مغرب به رود فرات ، و از مشرقپنجابو سند ، و از طرف جنوب خلیج فارسو دریای عمانواقیانوس هند، و از شمال کوههایهیمالایاورود سیحونو دریای خزر وکوههای قفقازبوده است .

شاهنشاهیاشکانی، بلند مدت ترين حکومت تاريخ ايران محسوب می شود . از به تخت نشستن ارشک اول (248 ق م) تا سرنگونی اردوان چهارم به دست اردشير پابکان (226 ب م)، اشکانيان بهمدت 476 سال به تمام يا قسمتی از ايران فعلی و سرزمينهای پهناور ديگری در حاشيهفلات ايران حکومت کردند. به دليل کمبود اطلاعات در مورد اين سلسله، نوشته های درمورد آنها به نوشتن خلاصه ای از تاريخ پرفراز و نشيب اين سلسله بسنده می کنند واکثرا" وارد جزئيات تاريخ آنها نمی شوند. از جمله جزئيات مهم در سرگذشت شاهاناشکانی، شرايط به سلطنت رسيدن آنها و ترتيب سلطنتی پادشاهان آنست که گنگی هردو اينمسائل ، سالهاست دانشمندان بسياری را به خود مشغول کرده. اين نوشته سعی در اراثهدادن نقطه نظرهای مختلف در اين مورد دارد و در ضمن، نظريات جديدی که شايد راهگشایحل مسئله ترتيب شاهان اوليه اشکانی باشد را نيز ارائه می کند.


__________________
 

eliza

متخصص بخش
نظام اداری


شاه ونمایندگان او در شهرها


اساس سلطنت در دورة اشکانی بر ملوک الطوایفی بود . شاهنشاهان ایشان خود را شاه ممالک و به زبان یونانی بازیلوس بازیلئون Bosileus Basilion یعنی ، شاه شاهان می خواندند .
علاوه برشهربانان که نمایندة شاهنشاه در استانها بودند ویسبذان یا تیولداران نیز وجود داشتند که قسمتی از ولایات را که ویس خوانده می شد به طور تیول به آنان واگذار شده بود .


ظاهراً نه تنها فرمانروایانی که از نسل شاهان بودند ، عنوان شاه داشتند بلکه هر یک ازایالات هیجده گانة اشکانی نیز پادشاه داشتند که او را به پهلوی کذک خوذای یعنی کدخدا می نامیدند .




سه مجلس تصمیم گیری


شاهنشاه اشکانی همواره با دو مجلس که یکی شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود مشورت می کرد .
ظاهراً مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسرشاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر
شاه یا عموی او را به سلطنت بر میداشت.



اداره ی ایالات


حکام ایلات یا استانداران را در دورة اشکانی بدخش یابدیــشخ میخواندنــد . سرزمینهای استاندار نشین اشکانی را به هیجده ایالت رسانیده اند و آنها ولایاتی از قبیل :
بابل وهمدان و ری و قومس و پارت وگرگان و زرنگ (سیستان ) و غیره بودند .
غیر از این ولایات هیجده گانه دیگر ولایتها حکومتهای خود مختار داشتند وشاهان ایشان همه ساله باجی به شاهنشاه بزرگ اشکانی می پرداختند و در مواقع جنگ اورا به سپاه و سرباز یاری می کردند .
بعضی از این ولایات عبارت از : آذربایجان ،خوزستان ، پارس و ارمنستان و غیره بودند . بسیاری از پادشان محلی مانند امیران پارسو خوزستان حق سکه زدن داشتند . در ممالک اشکانی بیش از شصت شهر یونانی وجود داشت کهمردم آن بنا بر قوانین و رسوم خود اداره می شدند و همینها بودند که موجب انتشار آداب و اخلاق یونانی در مشرق زمین گردیدند .


__________________
 

eliza

متخصص بخش
زبان


زبان پارتها از خانواده زبانهای هند و اروپایی و از دسته زبانهای ایرانی میانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده است .
زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می نامند .
اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (51 م ) تحت تأثیر هلنیسم و یونانی مآبی قرار گرفتند . در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند .
چنانکه اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می دانستند . فرهنگ و آداب یونانی آنقدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد بآسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می دادند استفاده می کردند .
اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا ، خطوط یونانی سکه های آن زمان خوانا نیست .
خط ملی اشکانیان ، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود .
بعضی از پادشاهان ایشان مانند : مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده اند .
از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده ، قباله ای است مربوط به فروش یک تاکستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان کردستان بدست آمده است .


__________________
 

eliza

متخصص بخش
بازرگانی و راهها


اشکانیان علاوه بر اینکه خود با روم و چین و ممالک دیگر به تجارت می پرداختند ، کشور ایشان نیز از لحاظ اینکه سر راه مشرق و مغرب واقع شده بود از نظر ترانزیت موقعیت مهمی را در اقتصاد دنیای قدیم داشت .
مهمترین شاهراههای بازرگانی آن دوره از سر حــدات چین آغاز شده و از فلات ایران عبور می کرد و به بین النهرین منتهی میشد .
کاروانهای بازرگانی شرق و غرب در محلی موسوم به « برج سنگی » که درآسیای مــرکزی قرار داشـت تلاقی می کردند و از جنوب افغانستان گذشته به هند میرفتنــد . این راه را جاده ابریشم می خواندند . اشکانیان از بازرگانی حمـایـت مـی کردند زیرا عوارض گمرکی که از این راه عاید خزانه دولت می شد رقم بزرگی را تشکیل می داد .


__________________
 

eliza

متخصص بخش
کشاورزی


در زمان اشکانیان کشاورزی رواج فراوان داشت .


یکیاز طرق آبیاری حفر قنات یا کاریز بود . اراضی کشور بیشتر سرزمینهایی بود که به عنوان تیول به ویسبذان داده بودند . کشاورزی بیشتر به دست بردگان اداره می شد که آنان را بندک ( بنده ) میخواندند . بردگان بر دو نوع بودند :
دسته ای که همیشه در بندگی می ماندند و دسته دیگر که آنشهریک خوانده می شدند .
از این بردگان غالباً درامور کشاورزی استفاده می شد و آنان می توانستند بر اثر فعالیت از دسترنج خویش ، خودرا آزاد کنند و از محصول کشاورزی استفاده نمایند . در هنگام انتقال اراضی کشاورزیبه مالکان جدید ، کشاورزان و بردگان نیز با زمین یکجا فروخته می شدند .


__________________
 

eliza

متخصص بخش
شاهان اشکانی


اشک یکم


اولین پادشاه اشکانی است که حکومت اشکانیان را تأسیس کرد. اشک یا اسک یا ارشک از مردمان پارتیا (خراسان کنونی) بوده است. او و پدرانش صحرا نشین بودند. افسانه‌های زیادی در رابطه با او می‌باشد .

به‌عنوان مثال می‌گویند که هنگام نوزادی پدرش او را در پای کوه بلندی که سر به آسمان داشته قرار داده و عقابی اورا برداشته و در لانه خود بزرگ نموده است. موهای سفید و بلند داشته و بطور کلی اغلب شواهد بر آنست که او را و حتی دیگر شاهان اشکانی را همان اساطیر و قهرمانان شاهنامه نشان دهند که البته بسیار به واقعیت نزدیک می‌باشد . فردوسی نیز شاید تنها انگیزه سرایش شاهنامه را سر بلندی ایران (البته ایرانی که او منظور داشت همان سرزمین پارتیا و خراسان بزرگ می‌باشد) می‌دانسته است. مردمان پارت در برابر حکومت بیگانه سلوکی قد علم نمودند و با یاری اشک ، حکومت پارتی ایرانی اشکانی را تأسیس نمودند.


__________________
 

eliza

متخصص بخش
تیرداد یکم(اشک دوم)


دومین شاه اشکانی است. او پس از برادرش ارشک به شاهی رسید و از ۲۴۷ تا ۲۱۴ ق.م. سلطنت کرد.این دو فرزندان فری یاپت بودند که اشکانیان برای رساندن نسب خود به شاهان هخامنشی او را فرزند اردشیر دوم هخامنشی می‌دانستند.
وی به تحکیم موقعیت سیاسی و نظامی دولت جوان اشکانی پرداخت. تیرداد از گرفتاریهای زیاد سلوکیان در مغرب استفاده نموده و گرگان را به پارت ضمیمه کرد. سپس با دیودوت پادشاه باختر متحد شده و سلوکوس دوم را شکست داده ، خود را شاه بزرگ خواند.


__________________
 

eliza

متخصص بخش
ردوان اول(اشک سوم)

سومین شاه اشکانی (ح۲۱۱- ح۱۹۱ ق.م) و پسر تیرداد یکم است. او از گرفتاریهای آنتیوخوس سوم (کبیر) پادشاه سلوکی استفاده کرده و به ماد تاخته، ری و همدان را متصرف شد. پس از مدتی آنتیوخوس سوم با لشرکی نیرومند برای بازپس گرفتن مناطق از دست رفته رهسپار مشرق شد. اردوان عقب نشسته و حتی پایتخت خود را هم به سلوکیان داد. سپس آنتیوخوس برای تصرف گرگان راهی شد ولی از عهدهٔ سواره‌نظام پارتی برنیامد و سرانجام عهدنامه‌ای بین دو دولت منعقد شد و اردوان رسماً شاه ایران شناخته شد.
شایان ذکر است که در این جنگ آنتیوخوس معبد آناهیتا را در کنگاور غارت کرده ، ذخایر و نفایس زیاد از آنجا بر گرفت . نوشته‌اند چهار هزار تالان قیمت ذخایر بوده‌است (۲۰۸ ق.م.). __________________
 

eliza

متخصص بخش
فریاپت(اشک چهارم)

چهارمین شاه ایران از سلسله اشکانی است(ح۱۹۱- ح۱۷۶ پ.م). او پس از پدرش اردوان یکم به شاهی رسید.
دوران سلطنت او به آسودگی گذشت، زیرا باختری ها متوجه هند بودند و با اشکانیان كاری نداشتند. پادشاهی او همزمان با سلطنت آنتیوخوس سوم سلوکی بود.
او پدر فرهاد یکم و مهرداد یکم بود که پس از او به ترتیب به پادشاهی رسیدند.


__________________
 

eliza

متخصص بخش
فرهاد یکم

پنجمین شاه اشکانی (ح۱۷۶- ح۱۷۱ پ.م) و جانشین و پسر فریاپت بود.
وی تپورستان را تسخیر کرد و طایفه مردها را مجبور نمود که دربند دریای خزر و راهی را که از خراسان به ماد می‌رفت حفظ کنند. این شاه شهر خارکْسْ را در ری بنا نهاد.

فرهاد یکم پیش از مرگ علی‌رغم داشتن فرزند پسر، برادر خود مهرداد را به جانشینی معین کرد.
__________________
 

eliza

متخصص بخش
مهرداد یکم

ششمین پادشاه اشکانی است (حکومت از ۱۷۱ تا ۱۳۷-۱۳۸ پیش از میلاد) و پس از برادرش فرهاد یکم به شاهی رسید. فرهاد یکم با اینکه دارای فرزندان پسر بود برادرش مهرداد را به جانشینی برگزید. مهرداد یکم و فرهاد یکم فرزندان فریاپت هستند.
او بانی عظمت و اقتدار دولت اشکانی گردید. رشادتهای او موجب شد تا برخی از سرزمین‌ها را از سلوکیان که به واسطه جنگ با رومی‌ها و یهودی ها ضعیف شده بودند بگیرد. مهرداد در ابتدا مرو را از باختری‌ها گرفت و سپس آذربایجان را از امرای محلی كه در آنجا استقلال یافته بودند خالی کرد. پس از آن به خوزستان و پارس و بابل پرداخت و بعد به هند رفته ، قطعه‌ای را تا رود جِلُمْ به کشور خود ضمیمه كرد. به این ترتیب دولت پارت وسعت قابل توجهی پیدا کرد.
این شاه با دیمتریوس دوم سلوکی جنگ كرد ولی در ابتدا پیروزی نصیب وی نگردید. افزون بر این باختر نیز بر پارتیان قیام نمود ولی مهرداد آنان را با دادن وعده‌هایی آرام کرد و دیمتریوس را اغفال نموده و سپس با او وارد جنگ شد. مهرداد این شاه سلوکی را اسیر کرد و به زندان انداخت.
مهرداد یکم نخستین شاه اشکانی بود که مانند شاهان هخامنشی خود را شاهنشاه خواند.


__________________
 
بالا