رضــrezaــا
کاربر ویژه
در طول چهار دهه اخیر، تویوتا همواره با نگاهی فراتر بر ساختارِ خود و با بهره گیری از راهکارهایی منحصر بفرد، پویایی در رشد و تسلط بر اهدافش را مفهومی دوباره بخشیده و در گذر این سال ها، به عنوان با ارزش ترین شرکت خودروساز دنیا، در تلاشی روز افزون، با محکی سنگین و مستمر بر کارایی و کیفیتِ سیستم خود، با شعار” مدیریت، نخستین فاکتور قابل تعویض برای بهتر شدن” حتی از تغییرات بزرگ در هسته مرکزیش، واهمه ای نداشته و با راهکارها و اصولی منحصر به خود، بر فضایِ رقابتی بازار دنیا، به سنگینی، سایه افکنده است.
toyota motors
این برند کهنه کار ژاپنی، با یک استراتژی فراگیر و نوپا، که به طور ماهرانه ای در شالوده اصول ومبانی اش ریشه دوانده، در کنار تکیه بر شعار” احترام به مصرف کننده “، دورخیزِ بلندی کرده است، برای سلطه بر بازار چندین بیلیونی خود در ده سال آینده و تمام این ها، امروز تویوتا را بر چنان نقطه ای از شکوه تکیه داده اند، که رسیدن بدان حتی برای غول هایی چون جنرال موتورز، فولکس واگن و مرسدس بنز، به یک رویا مبدل گشته است. با همین نگاه، امروز بر آن شدیم، تا با کالبد شکافیِ عناصر و فاکتور های پیشرفت تویوتا در دهه اخیر، شما را با استراتژی این کمپانی بزرگ، برای تداوم سلطه اش بر صنعت خودروسازیِ دنیا در آینده، بیشتر آشنا کنیم.
پنج سیاست کلان تویوتا
بدون تردید، تویوتا بر اساس همین پنج سیاست کلی، تا به امروز، در اتاق فکر خود و با نقشه هایی حساب شده، چشم انداز ده ساله اش را برای استمرار سایه اش بر صنعت دنیا، به زیرکانه ترین نوع ممکن تدوین نموده است. با هیچ مفهومی، نمی توان موفقیت های شگفت آور این کمپانی را در دهه اخیر، اتفاقی دانست. یک جریان بسیار پویا و کارشناسی شده از پیشرفت، که می تواند برای تمام واحد های صنعتی دنیا به عنوان یک الگوی موفق، قابل تامل باشد.
در طول این سال ها، کارشناسان متعددی بر آن شده اند تا با نگاهی عمیق بر مسیر رشد تویوتا، از آن به عنوان یک نماد بارز از موفقیت در اقتصاد بحران زده دنیا استفاده کنند، اما نوع مدیریت این کمپانی و نیز، استفاده از شیوه های خاص برای پیشبرد اهدافش، همواره کارشناسان دنیای اقتصاد را برای شناخت روش های پیشرفت و پیش بینی آینده این کمپانی به زحمت انداخته است. با این نگرش محتاطانه، جهت شناخت این کمپانی و مسیر رشد آن، لازم است، در کنار نگاهی بر استراتژی تویوتا برای آینده، تمرکزی نیز داشته باشیم بر راهبرد های آن در ده سال گذشته.
toyota sales networks
شناخت تمام این راهبرد ها، در کنار یک بازنگری کلی از نوعِ مدیریت و رهبریِ ده سال گذشته همراه با نگاهی گذرا بر برنامه ده سال آتی، هر چیزی را که تا به امروز از ساخت و نفوذ بر بازار خودرو در بین دانسته هایمان داشته ایم، به چالش خواهند کشید. راهبرد هایی که تویوتا را به چنین نتایج درخشانی از موفقیت رسانده اند و پیش بینی می شود همین ها در قالب فضایی مدرن تر، در طول ده سال آینده نیز به طرز ماهرانه ای اجرا شوند.
اجازه دهید، نگاهی دقیق بر عملکرد تویوتا در ده سال اخیر داشته باشیم و با بهره گیری از مفهومِ آن، افق های پیش رویش را هر چند در سطحی پایین، پیش بینی نماییم.
toyota sales networks
در زمینه سرمایه گذاری بر روی واحد های ساخت، اضافه کردن کارخانه TMMNA ( واحد ساخت تویوتا در آمریکای شمالی ) با هزینه ای بالغ بر 600 میلیون دلار در سال 2002 از اقدامات سنجیده و حساب شده این شرکت بود که تا به امروز، سود آوری آن حتی 5 درصد بیشتر از پیش بینی خود تویوتا برای سال 2013 بوده است. از دیگر اقدامات تویوتا در جهت سیاست افزایش شرکت های تابعه، تاسیس و مدیریت شبکه فعال TSM ( شبکه فروش خودروهای تویوتا در ایالات متحده ) بود که در سال 2003 با هزینه ای در حدود 100 میلیون دلار اجرایی شد و کمک بزرگی برای افزایش نفوذ تویوتا در میان مردم ایالات متحده محسوب می شود. فراتر از این ها، تویوتا در 28 کشور دنیا، همچون کانادا، بلژیک، آرژانتین، ژاپن، ترکیه و فیلیپین کارخانه های ساخت و مونتاژ طراحی و پیاده نموده است که همگی در جهت سیاست های کلان تویوتا و با هدف سلطه بر بازار دنیا، ایجاد شده اند.
در گام نخست، تویوتا کمپانی های تجاریِ کارآمد کشورهای آفریقایی و اروپایی را تحت یک مدیریت پنهان، به لیست شرکت های تابعه خود اضافه نمود و تحت یک شبکه بسیار پویا از خرید و فروش، به بهترین نحو ممکن وارد فضای بازار کشور های بی شماری در این قاره ها شد، به طوریکه بعد از سه سال، نزدیک به 20 درصد از خریداران خودرو در ایالات متحده، به دنبال خودروهای تویوتا بودند و این یک جهش بسیار بلند برای آغاز سلطه تویوتا بر بازار قاره آمریکا بود.
U.S. toyota
بعد از رسیدنِ تویوتا به چنان موفقیت بزرگی، این کمپانی مجبور بود برای حفظ خود در بازار دنیا، کارها و ایده های تازه تری رو کند. راه اندازی شبکه چند ملیتی با هدف ایجاد مکانی برای گردهمایی خریداران تویوتا در نقاط مختلف جهان، یکی از همین اقدامات بود که باعث نفوذ هر چه بیشتر تویوتا بر ذهن و قلب خریداران جوان تر شد. هر چند کارایی و قابلیت محصولات تویوتا دلیل اصلی نفود آن در بازار های آمریکا و آفریقا بوده است، اما سیاست های کلان تبلیغاتیِ تویوتا را در این دو قاره، نباید نادیده گرفت.
استفاده از الگوریتم هایی منحصر بفرد برای تبلیغات و فروش و ورود به عرصه تبلیغات کلان در سطح کشور ها با استفاده از روش های خاص، تویوتا را به موفقیت های بسیاری رسانده است. هر کسی در هر جایی از دنیا به شیوه مدرنی با تویوتا آشنا شده و امروز بعد از تنها یک دهه کار بر روی زیرساخت های برندینگِ خود، همه ما از این سازنده ژاپنی به نیکی یاد می کنیم و این مهر تاییدی است بر موفقیت تویوتا در استفاده از روش های برند سازی خود.
toyota motors
بهره گیری از تمام این متود ها و خلق الگوریتم هایی کارآمد جهت نفوذ بر ذهن و قلب مخاطب، نیاز به یک بستر پویا برای ایجاد ارتباط با مشتریان دارد. اما تویوتا، بر خلاف بیشتر سازنده های دنیا که بی واهمه وارد پروسه افزایش نمایندگی های خود، در تمام شهر های دنیا شده اند، بسیار زیرکانه و حساب شده، عمل کرده است. گونه ای از انحصار پنهان، تحت مدیریت شبکه مرکزی که توانست با همان تعداد محدود نمایندگی و شبکه فروش و با جذب کمپانی های بزرگ تجاری کشور ها دور یک میز، بهترین نتیجه ها را برای خود به ارمغان بیاورد.
toyota motors
با این زیرساخت، تویوتا همواره از پیشتازان کارآفرینی در کشور های مختلف بوده است و این حقیقت بزرگ را نمی توان در کمک به افزایش محبوبیتش در دنیا نادیده گرفت. علاوه بر حضور نیروی انسانی فعال در ساخت و مونتاژ، تویوتا به نیروی متخصص برای آموزش کارکنان و کارمندان خود نیز در جهت افزایش تخصصِ زیرمجموعه هایش نیاز روشنی داشته است و تمام این ها در کنار نیاز به نیروی انسانی در شبکه های فروش، تویوتا را به یکی از بزرگترین کارآفرینان دنیا مبدل ساخته است.
toyota ATC
تویوتا در سال 1993 مرکز آموزشی خود را در شهر لوس آنجلس با عنوان ATC و با هزینه ای بالغ بر 20 میلیون دلار، پایه گذاری کرد. در این مرکز، تویوتا با راه اندازی بیش از 20 فضای تحقیقاتی مختلف، همراه با تدریس شاخه های گوناگونی از علم مکانیک خودرو و هم چنین تربیت نیروی متخصص برای شبکه فروش، گام بلندی برای ورود به مدیریت ساختار خود از طریق راهکارهای آکادمیک برداشت. در آن سال تویوتا، ATC را با 850 کارآموز کلید زد، که امروز، تمام آن ها در بخش های اجرایی و مدیریتی تویوتا می درخشند. تحقیقات آماری نشان می دهند، تویوتا در فاصله سال های 1992 تا 2004، بالغ بر 100 میلیون دلار برای ساخت و مدیریت مراکز آموزشی خود، هزینه صرف کرده ست.
در سال 2002، تویوتا در بخش هایی از مراکز آموزش خود، چندین بازنگری کلی اجرا نمود که ATC لس آنجلس نیز یکی از آن ها بود. افزایش چندین شاخه دیگر به همراه ایجاد دوره های تخصصی برای مدیران کهنه کار و حمایت از طراحان و ایده پردازان جوان، بخشی از این تغییرات بودند.
تمام چیزهایی که تا به اینجا گفته شد، تنها عناوین بخشی از راهبرد های بی شمار تویوتا برای موفقیت بوده اند. نکته روشن تمام عناوین فوق، استفاده تویوتا از ایده ها و راهکار هایی بدیع، برای خلق این حماسه اقتصادی بزرگ بوده است. اگر بخواهیم همه آن ها را در قالب یک تیتر بیان نماییم. باید بگوییم :
Toyota Fortuner – one of toyota modern models
دور از انتظار نخواهد بود، اگر همین سیر پیشرفت را برای تویوتا در سالیان بعد نیز تصور کنیم. به طور مشخص، تویوتا قصد دارد، با مدیریت خلاق و بدنه فعال خود، گام های بلندی را برای ایجاد نفوذی فراموش نشدنی در قلب و روحِ صنعت دنیا بردارد و آن چیزی که در این نگاره سعی بر تشریح آن داشتیم، تنها مواردی اندک برای شناخت استراتژیِ گذشته و آینده تویوتا بوده است.
این برند کهنه کار ژاپنی، با یک استراتژی فراگیر و نوپا، که به طور ماهرانه ای در شالوده اصول ومبانی اش ریشه دوانده، در کنار تکیه بر شعار” احترام به مصرف کننده “، دورخیزِ بلندی کرده است، برای سلطه بر بازار چندین بیلیونی خود در ده سال آینده و تمام این ها، امروز تویوتا را بر چنان نقطه ای از شکوه تکیه داده اند، که رسیدن بدان حتی برای غول هایی چون جنرال موتورز، فولکس واگن و مرسدس بنز، به یک رویا مبدل گشته است. با همین نگاه، امروز بر آن شدیم، تا با کالبد شکافیِ عناصر و فاکتور های پیشرفت تویوتا در دهه اخیر، شما را با استراتژی این کمپانی بزرگ، برای تداوم سلطه اش بر صنعت خودروسازیِ دنیا در آینده، بیشتر آشنا کنیم.
پنج سیاست کلان تویوتا
- احترام به مصرف کننده به عنوان فاکتور اصلی و غیر قابل تغییر و تداومِ حرکت در جهت آن
[*]حفظ سیاست های ابلاغیِ مدیران عالی رتبه کمپانی و اعتماد به تجربه و تخصص آن ها
[*]اولویت بندی اهداف بر اساس زمان دست یابی و تنظیم تمام برنامه ها و راهبرد ها برای نیل به نزدیکترین چشم انداز های تعیین شده
[*]حرکت تمام بخش ها بر اساس ضوابط پایه ای و اعتقاد به کنترل دائمی آن ها توسط سیستم ناظر
[*]انتقال تمام دانش و افتخارات چندین ساله کمپانی به نسلِ بعدیِ مهندسین و نوابغ جوان با هدف ایجاد بستر لازم برای تداوم و پیشرفتِ تویوتا در سالیان آتی
بدون تردید، تویوتا بر اساس همین پنج سیاست کلی، تا به امروز، در اتاق فکر خود و با نقشه هایی حساب شده، چشم انداز ده ساله اش را برای استمرار سایه اش بر صنعت دنیا، به زیرکانه ترین نوع ممکن تدوین نموده است. با هیچ مفهومی، نمی توان موفقیت های شگفت آور این کمپانی را در دهه اخیر، اتفاقی دانست. یک جریان بسیار پویا و کارشناسی شده از پیشرفت، که می تواند برای تمام واحد های صنعتی دنیا به عنوان یک الگوی موفق، قابل تامل باشد.
در طول این سال ها، کارشناسان متعددی بر آن شده اند تا با نگاهی عمیق بر مسیر رشد تویوتا، از آن به عنوان یک نماد بارز از موفقیت در اقتصاد بحران زده دنیا استفاده کنند، اما نوع مدیریت این کمپانی و نیز، استفاده از شیوه های خاص برای پیشبرد اهدافش، همواره کارشناسان دنیای اقتصاد را برای شناخت روش های پیشرفت و پیش بینی آینده این کمپانی به زحمت انداخته است. با این نگرش محتاطانه، جهت شناخت این کمپانی و مسیر رشد آن، لازم است، در کنار نگاهی بر استراتژی تویوتا برای آینده، تمرکزی نیز داشته باشیم بر راهبرد های آن در ده سال گذشته.
تویوتا در ده سال اخیر، چندین بیلیون دلار، روی استراتژی وماموریت هسته مرکزیِ تجارت خود، سرمایه گذاری کرده است.
سوال اساسی اینجاست که، این استراتژی و ماموریت را چگونه باید شناخت؟ چیزی که مشخص است، راهبرد اساسی تویوتا می باشد که بر پایه ایجاد و مدیریت یک سیستم افسانه ای، برای ساخت خودروهایی معتبر و محبوب در دنیا، مدیریت و برنامه ریزی شده است. این راهبرد، چیزی فراتر از تلفیقِ چند تکنیک و ابزارِ مهندسی شده برای یک هدف خاص، خواهد بود. بی شک، تویوتا برای ایده پردازی آن، از تمام تاریخ هشتاد ساله خود بهره خواهد برد. تمام اقداماتی که تا به امروز انجام داده یا انجام نداده است، تمام اهداف ریز و درشت چند سال اخیر، تمام تاکتیک های مهندسی اقتصاد و تمام راهکارهای بهره گیری از بالاترین گرادیانِ جریان های پولی در بازار را در موازنه ای هوشمندانه با پیش بینیِ انبوهی از باید و نباید ها، به طور زیرکانه ای در هم خواهد آمیخت، تا بهترین راهبرد ها را برای تداوم سلطه اش بر نقطه درخشان بازار خودرو طراحی نماید.
شناخت تمام این راهبرد ها، در کنار یک بازنگری کلی از نوعِ مدیریت و رهبریِ ده سال گذشته همراه با نگاهی گذرا بر برنامه ده سال آتی، هر چیزی را که تا به امروز از ساخت و نفوذ بر بازار خودرو در بین دانسته هایمان داشته ایم، به چالش خواهند کشید. راهبرد هایی که تویوتا را به چنین نتایج درخشانی از موفقیت رسانده اند و پیش بینی می شود همین ها در قالب فضایی مدرن تر، در طول ده سال آینده نیز به طرز ماهرانه ای اجرا شوند.
اجازه دهید، نگاهی دقیق بر عملکرد تویوتا در ده سال اخیر داشته باشیم و با بهره گیری از مفهومِ آن، افق های پیش رویش را هر چند در سطحی پایین، پیش بینی نماییم.
تویوتا از سال 2002، در حدود 700 میلیون دلار برای ایجاد بازار مشترک با برخی سازنده ها و افزایش بهره وریِ زیرمجموعه هایش، سرمایه گذاری کرده و در 28 کشور دنیا، کارخانه تولید و مونتاژ راه اندازی نموده است.
در گذر این سال ها، یکی از ویژی های منحصر بفرد تویوتا، علاقه بی انتهایش برای ایجاد و اداره بازار مشترکِ کارآمد و بلند مدت با سایر برند ها و افزایش شرکت های تابعه اش بوده است. تویوتا چه در زمینه فروش و چه در زمینه ساخت، همواره شرکای خود را به عنوان عضوی از خانواده اش قلمداد کرده و به لطف مشاورین اقتصادی اش، برای حفظ آن ها، در تمام مراحل همکاری از تعاملی سازنده و پر سود بهره برده است. ایجاد خط تولید مشترک، استفاده از پلتفرم هایی یکسان با سازنده های معروفی چون بی ام و، ایجاد بازار مشترک و تاسیس شبکه فروش اشتراکی بخشی از فعالیت های تویوتا در جهت همکاری با سازنده های دیگر بوده است.
در زمینه سرمایه گذاری بر روی واحد های ساخت، اضافه کردن کارخانه TMMNA ( واحد ساخت تویوتا در آمریکای شمالی ) با هزینه ای بالغ بر 600 میلیون دلار در سال 2002 از اقدامات سنجیده و حساب شده این شرکت بود که تا به امروز، سود آوری آن حتی 5 درصد بیشتر از پیش بینی خود تویوتا برای سال 2013 بوده است. از دیگر اقدامات تویوتا در جهت سیاست افزایش شرکت های تابعه، تاسیس و مدیریت شبکه فعال TSM ( شبکه فروش خودروهای تویوتا در ایالات متحده ) بود که در سال 2003 با هزینه ای در حدود 100 میلیون دلار اجرایی شد و کمک بزرگی برای افزایش نفوذ تویوتا در میان مردم ایالات متحده محسوب می شود. فراتر از این ها، تویوتا در 28 کشور دنیا، همچون کانادا، بلژیک، آرژانتین، ژاپن، ترکیه و فیلیپین کارخانه های ساخت و مونتاژ طراحی و پیاده نموده است که همگی در جهت سیاست های کلان تویوتا و با هدف سلطه بر بازار دنیا، ایجاد شده اند.
تویوتا در بین سال های 2003 تا 2006، نزدیک به 150 میلیون دلار برای افزایش نفوذ خود در بازار های آمریکا و آفریقا هزینه کرده است.
در تمام دوره ها، امکان یک تجارت صادقانه و در نتیجه داشتن انبوهی از مشتریان راضی، یکی از اهداف اساسی تویوتا در جهت عمل به شعار “احترام به مصرف کننده” بوده، که ساخت و عرضه خودروهایی کارا با قیمتی پایین، به عنوان فاکتور و امتیاز اصلیِ تویوتا، این شرکت را در رسیدن به این هدف، کمک شایانی کرده است. با تکیه بر همین امتیاز، دور از انتظار نخواهد بود، که کشور های ضعیف ترِ دنیا، بازارِ بکری برای محصولات تویوتا باشند. با همین نگاه و با هدف افزایش گستره بازار و همچنین افزایش نفوذ تویوتا در میان مشتریان بالقوه خود در سایر نقاط دنیا، لازم بود تا این کمپانی، اقداماتی را در جهت سلطه بر بازار کشور های آفریقایی و آمریکای جنوبی انجام دهد.
در گام نخست، تویوتا کمپانی های تجاریِ کارآمد کشورهای آفریقایی و اروپایی را تحت یک مدیریت پنهان، به لیست شرکت های تابعه خود اضافه نمود و تحت یک شبکه بسیار پویا از خرید و فروش، به بهترین نحو ممکن وارد فضای بازار کشور های بی شماری در این قاره ها شد، به طوریکه بعد از سه سال، نزدیک به 20 درصد از خریداران خودرو در ایالات متحده، به دنبال خودروهای تویوتا بودند و این یک جهش بسیار بلند برای آغاز سلطه تویوتا بر بازار قاره آمریکا بود.
بعد از رسیدنِ تویوتا به چنان موفقیت بزرگی، این کمپانی مجبور بود برای حفظ خود در بازار دنیا، کارها و ایده های تازه تری رو کند. راه اندازی شبکه چند ملیتی با هدف ایجاد مکانی برای گردهمایی خریداران تویوتا در نقاط مختلف جهان، یکی از همین اقدامات بود که باعث نفوذ هر چه بیشتر تویوتا بر ذهن و قلب خریداران جوان تر شد. هر چند کارایی و قابلیت محصولات تویوتا دلیل اصلی نفود آن در بازار های آمریکا و آفریقا بوده است، اما سیاست های کلان تبلیغاتیِ تویوتا را در این دو قاره، نباید نادیده گرفت.
برای کنترل بهتر بازار، تویوتا از سال 2002 با هزینه ای بالغ بر 25 میلیون دلار، سالیانه در 4 تا 6 کشور دنیا، شبکه مجازِ فروش ایجاد کرده است.
همواره فروختنِ بهترین محصولات صنعتی، نیاز به بهترین و کامل ترین شبکه های فروش دارد. تویوتا با اعتماد به همین حقیقت، در طول ده سال اخیر، برای ورود به فضایِ اثرپذیریِ رقابتیِ در بخش فروش محصولاتش، شبکه های گسترده و هوشمندی را در بیشتر کشور های دنیا، ایجاد کرده و با تکیه بر عنصر سرمایه گذاری، از آن ها موفق ترین سامانه های فروش را ساخته است.
استفاده از الگوریتم هایی منحصر بفرد برای تبلیغات و فروش و ورود به عرصه تبلیغات کلان در سطح کشور ها با استفاده از روش های خاص، تویوتا را به موفقیت های بسیاری رسانده است. هر کسی در هر جایی از دنیا به شیوه مدرنی با تویوتا آشنا شده و امروز بعد از تنها یک دهه کار بر روی زیرساخت های برندینگِ خود، همه ما از این سازنده ژاپنی به نیکی یاد می کنیم و این مهر تاییدی است بر موفقیت تویوتا در استفاده از روش های برند سازی خود.
بهره گیری از تمام این متود ها و خلق الگوریتم هایی کارآمد جهت نفوذ بر ذهن و قلب مخاطب، نیاز به یک بستر پویا برای ایجاد ارتباط با مشتریان دارد. اما تویوتا، بر خلاف بیشتر سازنده های دنیا که بی واهمه وارد پروسه افزایش نمایندگی های خود، در تمام شهر های دنیا شده اند، بسیار زیرکانه و حساب شده، عمل کرده است. گونه ای از انحصار پنهان، تحت مدیریت شبکه مرکزی که توانست با همان تعداد محدود نمایندگی و شبکه فروش و با جذب کمپانی های بزرگ تجاری کشور ها دور یک میز، بهترین نتیجه ها را برای خود به ارمغان بیاورد.
تویوتا در عرض 10 سال و در جهت کارآفرینی در هر کشور به طور میانگین 8000 نفر را به لیستِ کارکنان خود، اضافه کرده است.
مدیران شبکه فروش و کارخانه های تویوتا در آمریکای شمالی، همواره هسته مرکزی این شرکت برزگ را برای افزایش سلطه اش بر تار و پود صنعت خودرو، به بهترین حالت ممکن، یاری رسانده اند. بنابراین دور از انتظار نیست، که این مدیراین باتجربه و کارکشته را در خلق سیاست های رو به جلوی تویوتا دخیل بدانیم. همواره تویوتا برای افزایش کارخانه های خود در کشور های دیگر و همچنین افزایش کارکنان خود با آن ها مشاوره های سازنده ای تجربه کرده است. یکی از این راهبردهای سازنده که محصول مغر متفکر مدیران آمریکای شمالی بوده است، استفاده از نیروی انسانی به جای روبات های هوشمند در خطوط تولید اکثر کشور ها می باشد.
با این زیرساخت، تویوتا همواره از پیشتازان کارآفرینی در کشور های مختلف بوده است و این حقیقت بزرگ را نمی توان در کمک به افزایش محبوبیتش در دنیا نادیده گرفت. علاوه بر حضور نیروی انسانی فعال در ساخت و مونتاژ، تویوتا به نیروی متخصص برای آموزش کارکنان و کارمندان خود نیز در جهت افزایش تخصصِ زیرمجموعه هایش نیاز روشنی داشته است و تمام این ها در کنار نیاز به نیروی انسانی در شبکه های فروش، تویوتا را به یکی از بزرگترین کارآفرینان دنیا مبدل ساخته است.
تویوتا با ساخت و مدیریت مراکز آموزشی خود در دنیا، راه را برای تربیت نیروهای جوان و فعال در آینده باز گذاشته است.
تویوتا از پیشتازان ساخت دانشکده های فنی برای جذب نیروهای نخبه و تربیت آنها، در دنیا بوده است. این شرکت، همواره به راهکارهای آکادمیک برای رشد و توسعه خود در بخش های مختلف اعتقاد داشته و از آن به بهترین حالت ممکن بهره بهرده است. جذب مهندسین نخبه دنیا دور میز تویوتا، استفاده از مشاورین اقتصادی تربیت یافته در زیر سقف خود و اعتماد به نیروهای جوان و نخبه خود در مراکز آموزشی، نمود هایی از این اعتماد و اعتقاد بوده است.
تویوتا در سال 1993 مرکز آموزشی خود را در شهر لوس آنجلس با عنوان ATC و با هزینه ای بالغ بر 20 میلیون دلار، پایه گذاری کرد. در این مرکز، تویوتا با راه اندازی بیش از 20 فضای تحقیقاتی مختلف، همراه با تدریس شاخه های گوناگونی از علم مکانیک خودرو و هم چنین تربیت نیروی متخصص برای شبکه فروش، گام بلندی برای ورود به مدیریت ساختار خود از طریق راهکارهای آکادمیک برداشت. در آن سال تویوتا، ATC را با 850 کارآموز کلید زد، که امروز، تمام آن ها در بخش های اجرایی و مدیریتی تویوتا می درخشند. تحقیقات آماری نشان می دهند، تویوتا در فاصله سال های 1992 تا 2004، بالغ بر 100 میلیون دلار برای ساخت و مدیریت مراکز آموزشی خود، هزینه صرف کرده ست.
در سال 2002، تویوتا در بخش هایی از مراکز آموزش خود، چندین بازنگری کلی اجرا نمود که ATC لس آنجلس نیز یکی از آن ها بود. افزایش چندین شاخه دیگر به همراه ایجاد دوره های تخصصی برای مدیران کهنه کار و حمایت از طراحان و ایده پردازان جوان، بخشی از این تغییرات بودند.
تمام چیزهایی که تا به اینجا گفته شد، تنها عناوین بخشی از راهبرد های بی شمار تویوتا برای موفقیت بوده اند. نکته روشن تمام عناوین فوق، استفاده تویوتا از ایده ها و راهکار هایی بدیع، برای خلق این حماسه اقتصادی بزرگ بوده است. اگر بخواهیم همه آن ها را در قالب یک تیتر بیان نماییم. باید بگوییم :
تویوتا تا به امروز، از یک استراتژی توسعه یافته و حساب شده، تحت مدیریت هوشمندانه خود، برای سلطه بر صنعت خودروسازی دنیا، بهره برده است.
برنامه ما برای شناخت راهی که تویوتا برای رسیدن به امروزِ خود طی کرده، بررسی ابزار ها، راهکار ها و شیوه های خاصِ مدیریتی اش برای پیش برد اهدافش بوده است. و بدون شک، تنها کلید موفقیتِ شناخت استراتژیِ بدیعِ تویوتا، همین خواهد بود. فضای گسترده تویوتا برای پیشی گرفتن از رقیبان دیرینه خود، بی تردید ماحصلِ خلق یک ساختار بدیع از مدیریت و اجرای سیاست هایش بوده و رمز موفقیتش همکاری بی نقص و توامانِ مغر و بدن این کمپانی در قالب مدیریت مرکزی و کارکنانش می باشد.
دور از انتظار نخواهد بود، اگر همین سیر پیشرفت را برای تویوتا در سالیان بعد نیز تصور کنیم. به طور مشخص، تویوتا قصد دارد، با مدیریت خلاق و بدنه فعال خود، گام های بلندی را برای ایجاد نفوذی فراموش نشدنی در قلب و روحِ صنعت دنیا بردارد و آن چیزی که در این نگاره سعی بر تشریح آن داشتیم، تنها مواردی اندک برای شناخت استراتژیِ گذشته و آینده تویوتا بوده است.