1.به کار بردن بوى خوش
جمشيد نخستين کسى است که بوى خوش را بهر مردمان که بدان نيازمند بودند آورد. ايرانيان چه در زندگى و چه پس از مرگ خواستار بوى خوش بودند. در مهمانی ها، جشنها و به تخت نشستنها خوشبو می افروختند يا می افشاندند و گل می نهادند، چون بزرگى را پذيره می شدند يا او به سراى ايشان در می آمد بر او مشک و ديگر بوها می افشاندند، در هنگام پيشباز رفتن يال و بش اسبان را از مشک و زعفران می اندودند، کيخسرو در جشنگاهى که برپا کرد درختى از گوهر بر پهلوى تخت او نهاد که که بارش ميوه هاى زرين بود که درون آنها را از مشک سوده انباشته بودند و باد بوى آنرا بر مهمانان می افشاند مردمان گلاب و ديگر بوها بر تن و موى خود میماليدند يا بر زلفها مشک میپاشيدند. در بستر مهمان و خوابگاه او جام کافور و گلاب مینهادند تا جاى خواب خوشبو شود.
از کارهاى جمشيد
دگر بوی هاى خوش آورد باز که دارند مردم به بويش نياز
------------------------
2.شستشوى و پاکيزگى
يکى از ويژگیهاى ايرانيان باستان پاکيزگى است. اين رسم به ويژه هنگام به جا آوردن آئين دينى سخت چشمگير است. در زندگى روزانه نيز هميشه پایبند به آن بوده اند.
همه شهر گرمابه و رود و جوى به هر برزنى رامش و رنگ و بوى
جمشيد فرمان داد تا گرمابه و کاخهاى بلند بسازند.
بفرمود ديوان ناپاک را به آب اندر آميختن خاک را
هر آنچ از گل آمد چو بشناختند سبک خشت را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ ديو ديوار کرد نخست از برش هندسى کار کرد
چو گرمابه و کاخهاى بلند چو ايوان که باشد پناه از گزند
-------------------
3.نذر و نياز کردن
يکى از رسمهاى ديرين ايرانيان نذر و نياز کردن است. براى به دست آوردن فيروزى يا کاميابیهاى ديگر با خداوند پيمان میکردند که اگر کامياب گردند خواستهٔ فراوان به... بدهند، به بينوايان و درويشان بخشش کنند. شهرهاى ويران را از نو آبادان کنند و خارستانها را چون بهشت سازند و آنچه در توانائى ايشان است در خوبى جهان به کار برند و از کسانى که به آنان بدى کرده اند کينه به دل نگيرند.
ز بيداد شهرى که ويران شدست گذرگاه گوران و شيران شدست
بکوشم که آباد گردد ز نو نمانم که ماند پر از خار و خو
جمشيد نخستين کسى است که بوى خوش را بهر مردمان که بدان نيازمند بودند آورد. ايرانيان چه در زندگى و چه پس از مرگ خواستار بوى خوش بودند. در مهمانی ها، جشنها و به تخت نشستنها خوشبو می افروختند يا می افشاندند و گل می نهادند، چون بزرگى را پذيره می شدند يا او به سراى ايشان در می آمد بر او مشک و ديگر بوها می افشاندند، در هنگام پيشباز رفتن يال و بش اسبان را از مشک و زعفران می اندودند، کيخسرو در جشنگاهى که برپا کرد درختى از گوهر بر پهلوى تخت او نهاد که که بارش ميوه هاى زرين بود که درون آنها را از مشک سوده انباشته بودند و باد بوى آنرا بر مهمانان می افشاند مردمان گلاب و ديگر بوها بر تن و موى خود میماليدند يا بر زلفها مشک میپاشيدند. در بستر مهمان و خوابگاه او جام کافور و گلاب مینهادند تا جاى خواب خوشبو شود.
از کارهاى جمشيد
دگر بوی هاى خوش آورد باز که دارند مردم به بويش نياز
------------------------
2.شستشوى و پاکيزگى
يکى از ويژگیهاى ايرانيان باستان پاکيزگى است. اين رسم به ويژه هنگام به جا آوردن آئين دينى سخت چشمگير است. در زندگى روزانه نيز هميشه پایبند به آن بوده اند.
همه شهر گرمابه و رود و جوى به هر برزنى رامش و رنگ و بوى
جمشيد فرمان داد تا گرمابه و کاخهاى بلند بسازند.
بفرمود ديوان ناپاک را به آب اندر آميختن خاک را
هر آنچ از گل آمد چو بشناختند سبک خشت را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ ديو ديوار کرد نخست از برش هندسى کار کرد
چو گرمابه و کاخهاى بلند چو ايوان که باشد پناه از گزند
-------------------
3.نذر و نياز کردن
يکى از رسمهاى ديرين ايرانيان نذر و نياز کردن است. براى به دست آوردن فيروزى يا کاميابیهاى ديگر با خداوند پيمان میکردند که اگر کامياب گردند خواستهٔ فراوان به... بدهند، به بينوايان و درويشان بخشش کنند. شهرهاى ويران را از نو آبادان کنند و خارستانها را چون بهشت سازند و آنچه در توانائى ايشان است در خوبى جهان به کار برند و از کسانى که به آنان بدى کرده اند کينه به دل نگيرند.
ز بيداد شهرى که ويران شدست گذرگاه گوران و شيران شدست
بکوشم که آباد گردد ز نو نمانم که ماند پر از خار و خو