. I used to play tennis a lot, but I don't play very often now.
من سابقا تنیس زیاد بازی می کردم ، اما هم اکنون خیلی تنیس بازی نمی کنم.
212. I used to think that Mark was unfriendly, but now I realize he is a nice person.
سابقا فکر میکردم مار دوست داشتنی نیست، اما حالا می فهمم که فرد خوبی است.
213. Tom used to spend a lot of money on clothes. These days he can't afford it.
تام سابقا بابت لباس زیاد پول خرج می کرد ، این روزها او نمی تواند از پسش برآید.
214. Do you go to the cinema much?
آیا زیاد به سینما می روی ؟
215. Not now, I used to.
الان نه ، ولی سابقا بله .
216. I have started drinking tea recently, but I never used to like it before.
اخیرا شروع به نوشیدن چای کرده ام ، اما سابقاً چای دوست نداشتم.
217. Sara used to have very long hair when she was a child.
سارا وقتی بچه بود موهای خیلی بلندی داشت.
218. we used to live in a small village, but now we live in London.
ما سابقا در یک روستای کوچک زندگی می کردیم. اما اکنون در لندن زندگی می کنیم.
219. There used to be four cinemas in the town. Now there is only one.
سابقا در آن شهرک چهار سینما وجود داشت ،اما اکنون یک سینما وجود دارد.
220. Sara used to be my best friend, but we aren't good friends any longer.
سارا سابقا بهترین دوست من بود ، اما ما دیگه دوست های خوبی برای همدیگر نیستیم.